1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمرهالهه ماه در یونان نام دیگرش دایانا بود که الهه ماه و جنگل است زنی بوده زیبا دل فریب رخی همچو ماه درخشان این الهه همیشه همراه و کمک رسان کسانی بود که در شب 14 و یا در جنگل به دنیا می آمدند
2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمرهشب بود آسمان تاریک پشت پنجره ها ستاره باران بود ولی چیزی کم بود ماه ناپدید شده بود ...
هری که به این آسمان ستاره باران بی ماه نگاه میکرد به این می اندیشید که ماه کجاست آسمان ابری نبود پس ماه کجا بود؟
فکرش را با صدای نه چندان آرامی تکرار کرد :
- ماه کجاست ؟
هرمیون که بر روی کاناپه لم داده بود و لاک قرمز را با دقت به ناخنش میزد با این حرف هری حواسش پرت شد و گوشه ناخنش لاکی شد و با بلند شدنش به تکرار حرف هری پرداخت :
-ماه ؟ مگه میشه نباشه ؟ برو کنار ببینم
هرمیون سرش را در چهارچوب پنجره به دنبال ماه درخشانه 14 به اطراف چرخاند ولی اثری از آن ماه نقره فام در آسمان ظلمانی آن شب نبود ...
هری با حسی نظیر بالا آمدن از آبی عمیق نفس های عمیقی کشید و چشمانش را بست
هرمیون نگاهی به هری کرد و گفت :
-اوی انگار چی شده حالا یه ماه کم شده خودش پدیدار میشه چرا اینجوری نفس میکشی ؟
هری چشمانش را گشود :
-استاد گفته ماه که ناپدید بشه بلا ها یرمون میاد
هرمیون با قیافه ی جدی گفت بذار ببینم امروز چندوم است ؟
هری :
- چه فرقی میکنه ؟
- بگو کار دارم
- امروز 12.11.2014 است
هرمیون بشکنی زد و گفت فهمیدم ! من چند وقت پیش خونده بودم که ماه گرفتگی پیش میاد پس امروز همون روزه نگران نباش و بشین نوشیدنی بخور
هری که دلش آشوب بود ولی برای آرام شدنه خودش هم که شده به او اعتماد کرد ولی ناگهان
باد شرو به وزیدن گرفت و چهارچوب پنجره ها شرو به لرزیدن کرد ناگهان پنجره باز شد و باد گزنده همچون خنجری بود که صورتشان را میخراشید ولی یکهو آب و هوا تغییر کرد و دانه های برف در مجاور پنجره پیچ و تاب میخوردنند ناگهان زمستان شد هری و هرمیون چشمانشان از حدقه بیرون زده بود و به صحنه بیرون مگاه میکردنند هری گفت :
-استاد گفته بود که وضعیت آب و هوا تغییر میکنه !! دیدی ماه گرفتگی نبود بیچاره شدیمـــــ
ناگهان هوا گرم شد و خبری از برف نبود گرما به حدی شد که آن 2 نای نفس کشیدن نداشتند که یکهو هری خیسه آب شد ...
-چیه چی شده؟ من کجام ؟ ماه ؟ هوا ؟ گرما ؟
چی میگی هری خواب بودی ماه چیه ؟ گرما کجا بود بچه ؟
این صدای هرمیون بود که آب ریخته بود بر روی هری زیرا او در خواب دست و پا میزد و کمک میخواست
-پس همش خواب بود ؟
-آره خواب بود.
هری دوید و از پنجره بیرون را نگاه کرد ماه در جای خودش بود و مثل هر شب درخشان و زیبا .
3
. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمرهارتباط فیزیولوژیک مستقیمی میان انسان و ماه وجود دارد . تغییر موقعیت ماه نسبت به زمین، مستقیماً میزان جاذبه و روشنایی شب را تحت تاثیر قرار میدهد و این تغییرات نیز بر رفتار تمام موجودات زنده از جمله انسان تاثیر میگذارد.