هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: دفتر توجیهات محفلیه (عضویت در محفل ققنوس)
پیام زده شده در: ۹:۳۵ شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲
1- نظرتون درباره ی محفل ققنوس و انتظارتون از محفل؟
بهترینه،همتا نداره،امیدوارم فعالیت ها بالا بره

2- چقدر به دامبلدور اعتقاد داری؟
100%

- اگر یک طرف نجینی ( مار محبوب تام ) و طرف دیگه فوکس ( ققنوس محبوب دامبلدور ) باشه و در خطر باشن ، کدومشون رو نجات میدی؟چرا؟
اول میذارم فوکس نجینی را بکشد بعد نجاتش می دهم.

- به نظرت قداست دامبلدور شکسته شده؟
توسط عده ای کله پوک و بوق که نام خود را مرگخوار نامیده اند،بله

-حدس میزنی اسم رمز ورود به دفتر دامبلدور چی باشه؟
سوسک سیاه بوگندو

6- انقدر شجاع هستی که تام رو ولدمورت صدا کنی یا هنوز هم بهش میگی اسمشو نبر؟
در شرایط مختلف فرق داره:ولدک،لردک،ولدی،بی ریخت،لرد،تام کوچولو،شبرنگ،ارباب و ...



میگم اذیت نشی یه موقع ، میخوای بذار فوکس نجینی رو بکشه و بره یه چیزی بخوره و یه کم استراحت بکنه بعد برو با خیالِ راحت نجاتش بده ! اسم رمز ورود رو هم مثل بقیه جز یک نفر اشتباه گفتی ! ولی در موردِ ورود به محفل ، شما کلا سه تا پست رول زدی که مجموعشون پونزده خط نمیشه . باید بیشتر بنویسی و فعالیتت رو بیشتر بکنی ، سعی کنی همزمان با بالا رفتن کیفیت رول هات تعداد سطر هاشون رو هم افزایش بدی ؛ توی رولی که چهار خط باشه فقط میشه که سوژه رو خیلی بیش از حد و اغراق آمیز جلو ببری یا اینکه اصلا هیچ تغییری ایجاد نکنی و انگار هیچی ننوشتی ! میتونی بنویسی و درخواست نقد هم بکنی که اشکالاتت رفع بشه . نظرم این هست که توی محفل ققنوس و خانه ریدل ها رول بنویسی تا با این فضا بیشتر آشنا بشی و من و تام هم میتونیم توی نقد کمکت کنیم . موفق باشی داداش کوچولو

تایید نشد
پرسی ویزلی


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۴ ۲۱:۳۳:۱۸


پاسخ به: ققنوس نیوز
پیام زده شده در: ۱۵:۵۳ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
اقدام عجیب پرسی ویزلی
قداست پروفسور اسنیپ شکسته می شود
پرسی ویزلی پس از انتخاب شدن به عنوان رییس محفل(بدون هیچ انتخاباتی)دست به اقدام عجیبی زد!
در ظهر امروز انتونین دالاهوف یکی از سرداران به نام ولدمورت به محفل پیوست! او این اقدام خود را جاسوسی برای محفل نام گذاری کرده است! و برادر احمق من هم اورا پذیرفته است :vay: حال این موضوع مطرح می شود که ایا دالاهوف قابل اعتماد است! ایا او مثل پروفسور اسنیپ وفادار است؟ ولد مورت چه بلایی بر سر دالاهوف می اورد؟
جواب تمام این سوالات در قلم پر تند نویس(در حال هماهنگی با مسئولین هستم و تاریخ را متقابلا اعلام میدارم)



پاسخ به: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۶:۰۷ شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
نام:رون ویزلی

لقب:خود اعتماد به نفس ابته تو سرود کوییدیچ لقب زیاد دارم.

شغل:دوست هری

مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟ترکوندن جوخه بازرسی.

به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟ترکوندن جوخه بازرسی.

در صورت مشاهده ي يكي از افراد جوخه ي بازرسي چه واكنشي نشان خواهيد داد ؟خب واکنش که زیاده ولی من اول خلع سلاحشون می کنم بعد می بندمشون بعد اجزای بدنشان را قطع می کنم

چه طلسمی را به سمت کله کچل یک انسان بدون دماغ میفرستید؟ هیچی ولی بهش توصیه می کنم به کلینیک زیبایی مراجعه کنه

به نظر شما چرا ریش آلبوس دامبلدور(مد ظله العالی) دراز است؟ به شما چه ؟ به حریم دیگران چی کار دارید؟
برای الف دال چه آرزویی دارید؟ اعضای بیشتر،ترکوندن جوخه ،فعالیت بیشتر

نظر خود را به صورت خلاصه در مورد واژه هاي زير بنويسيد:چشم
الف دال:خفنان
ایوان روزیه:استخوان به درد نخور
محفل ققنوس:ترکوندن مرگخوارا
گربه های امبیریج:تفاله
لرد ولدمورت:بچه دماغو(البته دماغ نداره)

لینک یکی از بهترین پستهایتان را بنویسید.
سه دسته پارو

=============================================

الف دال بجز ترکوندن جوخه کارای دیگه ای هم بلده خب! همش که نباید جوخه ای ترکوند! اونقده کار داریم که...!
پستت برای شروع بد نیست داداشی! خیلی جای پیشرفت داری ولی میدونم که میتونی خیلی زود پیشرفت کنی!
توی ارتش دامبلدور می تونی پیشرفت کنی؛ ارتش میتونه بهت برای بهتر شدنت و همینطور سفید شدنت کمک کنه!

خوش اومدی برادر!


ویرایش شده توسط بیل ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۷ ۲۳:۲۵:۱۶


پاسخ به: باشگاه ترک اعتیاد ( سه دسته پارو!)
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
گودریک وارد خانه شد. در واقع الونکی با دیوار های چوبی بود که بوی بدی می دادند. گودریک حدس زد که این بو به خاطر باران دیشب است. حوصله نداشت که نگاهی به دور و اطراف بیاندازد. خود را روی تختی که ویژ ویژ صدا می داد انداخت و غرق در افکارش شد. ایا می توانست بعد از 25 سال ترک کند؟ ایا اراده اش قوی بود؟ او در همین افکار به خواب رفت ولی نمیدانست چه چیزی انتظارش را می کشد
وقتی از خواب پا شد به خوابی که ندیده بود فکر کرد هر وقت او خوابی نمی دید یعنی خبر های بدی در کار بود. وقتی به دور و برش خوب نگاه کرد ظرف غذایی دید یک یادداشت هم همراهش بود:
گودریک عزیز این غذای توست وقتی خواب بودی برایت اوردم.

سالازار
گودریک چون حال و حوصله بررسی نداشت غذا را سرکشید(غذا سوپ نبوده ها!). بعد با خود گفت باید بروم بیرون تا گشتی بزنم. در همین حال صدای بلندی امد:
وقت ناهار است!!



پاسخ به: دعواهای زندانيان
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۲
ولی مگه اشپز دست از سرش بر می داشت شروع کرد به دویدن و خبر کردن دیوانه ساز ها!
از قضا بسیاری از زندانیان که منتظر سیریوس بودند دست به شورش زدند
مرگ خواران که انهارا دیدند تصمیم گرفتند برای ازادی خود کاری انجام دهند.وبه سمت شورشیان هجوم بردند
وقتی این دو گروه عظیم(تمام زندانیان)باهم درگیر شدند اسنیپ و اشپز دنبال سیریوس می گشتند که مشتی محکم از جانبی به صورت اشپز برخورد کرد و او را نقش بر زمین کرد
در همین کشمکش...



پاسخ به: اگه ميتونستي از يه ورد استفاده كني اون چي بود؟
پیام زده شده در: ۱۹:۰۵ یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲
اول یه ورد می ساختم که ادم دماغ در بیاره!بعد رو ولدی امتحان می کردم!
اون سه تا طلسم ناز را هم دوست دارم+سکتوم سمپرا



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳ یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲
رون ویزلی:(رونالد بیلیوس ویزلی)

گروه:گریفندور

چوبدستی:(متغیر:در کتاب اول و دوم،چوب زبان گنجشک و موی تک شاخ،تا کتاب هفتم طول 36 موی تک شاخ
و چوب درخت بید و در کتاب هفتم چوبدستی پیتر پتی گرو)

جارو:پاک جارو

ویژگی های ظاهری و اخلاقی:موی قرمز اتشین،رنگ چشم ابی،اصیل زاده،عضوالف دال،توانایی در بازی شطرنج
جادویی،شوخ طبع

داستان زندگی:او ششمین فرزند از خانواده ویزلی است،به همین خاطر از اعتماد به نفس کمی بر خوردار

است.او دوست بسیار صمیمی و با وفای هری است و جزو دانش اموزان متوسط است ولی با حضور در الف دال

مهارت های او بشدت بالا رفت و رهبری چندین نبرد را مقابل مرگخواران به عهده گرفت.در هری پاتر و محفل

ققنوس رون با کمال تعجب ارشد می‌شود و به همین خاطر والدینش برای او یک جاروی پرنده خریداری می‌کنند.

وی با تلاش خود موفق می‌شود دروازه‌بان تیم کوییدیچ گریفیندور شود، و با اینکه به دلیل کمبود اعتماد به نفس

دو بازی را خراب می‌کند ولی با درخشش خود در بازی آخر، جام قهرمانی کوییدیچ را نصیب گریفیندور می‌کند


ــــــــــــــــــــ
به ایفای نقش خوش آمدید !
تایید شد.


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۵ ۱۰:۴۹:۱۱


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۰۵ شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲
شخصیت ساختگی است!فکر نکنم تایید بشه!

نام:البوس سیوروس جیمز

گروه:گریفندور

چوب دستی:چوب درخت گردو- پر ققنوس -33سانتی متر-غیر قابل انعطاف

اب و اجداد:نوه ی هری پاتر،دارای یک برادر به نام:هری سیریوس جیمز که یکسال از خودش کوچکتر است.


ویژگی های ظاهری و اخلاقی:پسری چهارده ساله، نسبتا قد بلند،موی مشگی با حالتی شبیه به پروفسور اسنیپ بزرگ!باردای بلند مشگی زیبا که پشت سرش خس خس می کند.ابرو های پرپشت و دندان های زیبا و سفید.بسیار به خودش مغرور است،با وقار راه می رود،در این سن با شرافت تر از او پیدا نمی شود.این که یک جادوگر است را موهبت الهی میداند،به همین دلیل سعی می کند به نحو احسنت از این موقعیت استفاده کند،در تمامی درس هایش موفق است دادیدن او بسیار با طراوت خواهید شد.
بازیکن جست و جو گر کوییدیچ میباشد. در اینده می خواهد کاراگاه شود،البته بچه ها میگویند:باید بروی در تیم کوییدیچ انگلستان!

جارو:نیمفوس چهار هزار

غذای مورد علاقه:ران مرغ

دوست صمیمی:ریموس تد لوپین


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لطفاً از لیست شخصیت ها، یکی از شخصیت های گرفته نشده هری پاتری رو انتخاب کنید.
تایید شخصیت ساختگی نفر قبلی به مفهوم ادامه این روند نیست. الویت با گرفتن شخصیت های هری پاتری هستش تا ساخت شخصیت جدید.
تایید نشد !



ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۴ ۱۹:۱۴:۴۴


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۲:۵۱ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲
در فروشگاه حیوانات جادویی:
صدای باز شدن دری می اید!3نفر وارد مغازه می شوند.
-وای هری ممنونم این جا جای خیلی خوبی است!
-تو چی میگی این وسط. هری من را برای اسکیبرز این جا اورده نه برای هدیه ی تو.
-بچه ها دعوا نکنید!رون تو اول برو.
رون خیلی ارام و با وقار به سمت متصدی می رود و می گوید:سلام موش من...که در این هنگام گربه ی بزرگی روی سر رون می پرد!هرمون جیغ می زند و چوبدستی اش را به سمت گربه می گیرد ولی هری به سمت او میپرد و به همین خاطر طلسم هرمون به قفس حلزون های غول پیکر می خورد و حلزون ها روی متصدی می ریزند!هرمیون با فریاد از هری می پرسد:چرا این کار را کردی؟
-مگر یادت رفته تو هنوز به سن قانونی نرسیدی!
در این هنگام جغدی از وزارت خانه می اید ولی کج پا ان را یک لقمه ی چپ می کند!
وقتی ان سه به زور از فروشگاه بیرون می ایند جغدی دیگر از وزارت خانه می ایدونامه ای با متن زیر به ان ها میدهد:
دوشیزه گرنجر شما به علت پرتاب طلسم کروشیو به حبس در ازکابان محکوم شدید گربه ی شما نیز به علت خوردن پیک ما هم سلولی شما خواهد بود!


________
رول شما طنز های کوچکی داشت. اما چندان پرورش داده نشدن و پخته نبودن. در رول طنز می تونید از شکلک ها هم استفاده کنید در پایان دیالوگ ها فرضا. به نظرم بیشتر جای کار داشت اما حدسم اینه که میتونید سوژه های طنز آمیز بسازید. مشروط بر اینکه خلاقیت به خرج بدین، کمتر غلط املایی داشته باشید و ظاهر زیباتری هم به پست خودتون بدین. در ایفای نقش سایت جادوگران رول های پشت سر هم داده میشه و عده ای میان که رول های شمارو ادامه بدن در آینده. پس باید نوشته شما جذب کنه اونهارو تا ادامه بدن.
بازم میگم جای کار دارید اما میشه گفت از جهاتی حداقل ها رو داشتید.

تایید شد !


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۲۴ ۸:۴۶:۰۹


پاسخ به: اگه یهو یه لولوخرخره جلوت ظاهر بشه ،چه شکلی میشه؟
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
یه سوسک!


شیفته یا تشنه؟

مسئله این است!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.