هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۷ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶
#31
سلام جایگزین شه لطفا
---------------------------

نام: لیزا چارکس

گروه: گریفیندور

جنسیت: مؤنث

تاریخ تولد:31 ژانویه 1980

چوبدستی: پر مگس، قلب تسترال، شاخ تک شاخ

پاترونوس: مگس

خصوصیات ظاهری: عینکی و وقتی عینکشو میزنه دوستاش بهش می گن شبیه مگس ها می شه. موهاش بلنده و همیشه بافته است و تا کمرش می رسه. چشم هاش هم پشت عینکش شبیه چشمای روباهه و می درخشه. قد بلندی داره و لاغره. در کل پسرکشه.

خصوصیات رفتاری: عاشق کتاب ( یک بار به خاطر دیر بردن کتاب توسط مادام پینس تنبیه شده.)، عادتشه که وقتی کتابی به امانت می گیره دیر ببره حتی شده همه ی اتم های دنیا دست به دست هم بدن که این نره امانتیش رو پس بده.
همیشه گوشه لبش یک لبخند مهربون جا خوش کرده.
زیادی استرس می گیره ولی در برابر دشمن مقاومه.
غذاش فقط سیب زمینی سرخ کرده بوده و هست و خواهد بود.
تو کار تقلبه و اصلا درس خوندن براش معنا نداره.
عصبانی نمیشه... نمیشه... نمیشه تا اینکه وقتی عصبی می شه می زنه به سیم آخر و هیچکسی رو هم نمی شناسه (حتی شما دوست عزیز)
یکی از دوستای جینی ویزلی و هرمیون گرنجرو...هستش.
یه دنده، بی ادب، خیلی پافشار روی تغییر جنسیت،سیریش به یه مطلب میشه ول نمیکنه و...(گفته های آرتور ویزلی درمورد این شخصیت)

 انجام شد.


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۹ ۲۱:۳۰:۲۷

Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you



پاسخ به: خانه شماره دوازده گریمولد
پیام زده شده در: ۱۹:۴۵ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶
#32
لیزا که به همه حرفای هرمیون گوش داده بود و اونم دنبال گفته های هرمیون تو کتاباش رفته بود و لبخندش رو دیده بود، لبخندی مهربون زد و با قیافه ای مرتب و تمیز و ناز و دامبلدور پسند، رفت روی صندلی نشست.
دامبلدور که قیافه مرتب و تمیزو ناناز و دامبلدور پسندانه ی لیزا رو دید، یه لبخندی زد و تو دلش نفس راحتی کشید که حداقل می تونه از دلایل لیزا بهره ای ببره .

-خب فرزندم تو چه دلایلی داری؟

لیزا لبخندی دندون نما زدو گفت:-همون دلایل محکمی که هرمیون بهتون گفت.

دامبلدور اول با قیافه ای پوکر... بعد یهووووو با خشم و... بعد دوباره پوکر به لیزا نگاهی انداخت.
-فرزندم دلایل رو خودت دوباره بیان کن.

لیزا هم شروع کرد از اول کتاب تاریخچه هاگوارتز تا آخر کتاب معجزات مرلین، واسه دامبلدور تعریف کرد. از مشکلات دانش آموزان با آمبریج و از کاری که مرلین با خانم میم کرد و از آستولفو سوار بر هیپوگریف و از مشکلات سوسک سیاه سرگین غلطان گفت و گفت و گفت...که یهو صدای خر و پف دامبلدور بلند شد.

لیزا لبخندی زد و رو به بچه ها گفت:
-خوابوندمش بلاخره.


Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you



پاسخ به: سرسرای عمومی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۲ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶
#33
آمبریج حیا کن، هاگوارتز رو رها کن

----------------------------------------------


ملت همینطور پوکرفیسانه داشتند به رهبر ریونکلاو فکر می کردند که صدای نازکی از وسط جمع بلند شد و گفت:
-خب ریونی ها می تونن با اسلایترینی ها بیان نه؟

ملت ریونکلاو، چشم غره ای به دختربچه ای که موهاشو بافته بود و با کشی شبیه مگس بسته بودش، رفتند .

-بنظر من ریونی ها خودشون بیان دیگه. الان فقط کلاه مهمه، فقط کلاه.

ملت:-اوهوم...اوهوم.

می خواستند دوباره راه بیافتند که ...

-از مریخ به آملیا... از مریخ به آملیا.

آملیا جیغی کشید و نشست رو زمین و تلسکوپش رو در آورد و گفت :
-از آملیا به مریخ... قمر جلویی خوبه حالش؟

ملت با چشمانی گرد نظاره گر بودند.

- خل شدیم رفت.

-سلام مارم برسون به مریخ جووون...

-من یه زن به اسم قمر می خوام پروف.

- برگشتیم واست می گیرم فرزندم.

-یعنی چی پروف ؟ همش واسه این زن می گیری منم می خوام اسمش هم فرقی نمی کنه.

-تو مگه زن نداری رون؟

-ام چیز... یه لحظه یادم رفت.

- به به رون خان...به به... عجب شوهری تو آستینم پرورش دادم.

=====
توضیحات با پخ براتون ارسال شد

خوش اومدین!

تایید شد


ویرایش شده توسط آملیا فیتلوورت در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۹ ۲۲:۲۴:۳۵

Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you



پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۱۳:۵۶ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶
#34
سلام پروف
مینروا مک گونگال قدیمم، لیزا چارکس جدید
اومدم بگ منو دوباره تو محفل راه می دی؟ قول می دم دیگه جورابای بوگندوی هری پاترو نزارم زیر تختت.
وجوون تر شدم و قدرت رول نویس بالاتر دارم.


اوه مینروا ... از رفتنت ناراحت شدم.
لیزا از اومدنت خوشحال شدم. به عنوان مینروا فعالیت زیادی نداشتی یک یا دو ماه اخیر. امیدوارم لیزا محفلی بهتری باشه و فعالیتی بیشتری بکنه.
جوراب های بوگندوی هری پاتر میذاشتی زیر تخت ما ؟ راستگو هم هستی میایی لو میدی خودت رو. راستگویی خوبه، همینجوری ادامه بده. جوراب هم نذار هم ققنوس هم خودم خوابمون نمیبره.

تایید شد.




ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۲ ۱۶:۱۷:۲۸

Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۶:۴۱ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶
#35
نام: لیزا چارکس

جنسیت: مؤنث

تاریخ تولد:31 ژانویه 1980

چوبدستی: پر مگس، قلب تسترال، شاخ تک شاخ

پاترونوس: مگس

خصوصیات ظاهری: عینکی هستش و وقتی عینکشو میزنه دوستاش بهش می گن شبیه گروهبان مگس ها می شه.
موهاش بلنده و تا همیشه بافته است و تا کمرش می رسه.
چشم هاش هم پشت عینکش شبیه چشمای روباهه و می درخشه.
قد بلندی داره و لاغره.

خصوصیات رفتاری: عاشق کتاب . یک بار به خاطر دیر بردن کتاب توسط مادام پینس تنبیه شده.
عادتشه که وقتی کتابی به امانت می گیره دیر ببره حتی شده همه ی اتم های دنیا دست به دست هم بدن که این نره امانتیش رو پس بده.

همیشه گوشه لبش یک لبخند مهربون هستش.
زیادی استرس می گیره ولی در برابر دشمن مقاومه.

شناسه قبلی: مینروا مک گونگال

 تایید شد.
یه مقدار کوتاهه. بعدا برگردید تکمیلش کنید.


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۲ ۱۱:۰۷:۴۳

Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.