هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: فرهنگ نظارت
پیام زده شده در: ۱۹:۵۸ سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵
#11

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
×نظارت - بخش دوم - نظارت تالارهای خصوصی×



نظارت انجمن خصوصی نظارت بر یک گروه خاص از اعضاس. وقتی ناظر یک انجمن خصوصی می‌شین باید بدونین که هدایت یک گروه بر عهده شماست و شما در واقع نقش رهبر این گروه رو ایفا می‌کنین.
مسلما نقش رهبری شما در این گروه به اندازه رهبر دو جبهه‌ی محفل و مرگخواران نیست و این دو نظارت تفاوت‌هایی دارن. ولی باز هم گروهی محدود از اعضا در انجمن شما جمع شدن که وظیفه شماست تا اونارو هدایت کنین.

اینجا شما فقط با تعدادی تاپیک رول رو به رو نیستین که باید جهت فعال کردنش تلاش کنین. اینجا شما علاوه بر تاپیک‌ها، با اعضا هم رو به رو هستین. شما نسبت به تک‌تک اعضای گروهتون مسئول هستین. وقتی نظارت یک تالار خصوصی رو برعهده می‌گیرین باید بدونین که ممکنه در هر زمینه‌ای اعضای گروهتون به کمک شما نیازمند شن، و شما همیشه باید در حد توانتون برای کمک بهشون حاضر باشین. بخصوص برای اعضای تازه‌وارد که آشنایی زیادی با سایت ندارن. شما باید با حوصله و به زبان ساده به تمام سوالاتی که ممکنه برای اونا پیش بیاد جواب بدین. ممکنه کم تجربه باشین و در اموری نتونین هدایتگرشون باشین و مجبور باشین اونارو به افراد با تجربه ارجاع بدین. این مشکلی نداره، قرار نیست همه از اول با تجربه باشن و بتونن تو هر زمینه‌ای کمک‌دست اعضای گروهشون باشن. همین که پاسخی بهشون می‌دین و با هدایت اونا به سمت اعضای باتجربه پاسخگوی نیازشون می‌شین کافیه. ولی اینکه از سر بی‌حوصلگی و نداشتن وقت کافی بخواین پاسخ سوالات و کمک‌های درخواست شده از جانب اعضای گروهتون رو ندین، این قطعا کم‌کاری از جانب شما محسوب می‌شه.

پس وقتی نظارت یک انجمن خصوصی به شما پیشنهاد می‌شه تنها به قدرت رول‌نویسیتون نگاه نکنین و براساس اون تصمیم نگیرین. بلکه خوب فکر کنین و ببینین آیا می‌تونین در کنار رسیدگی به تاپیک‌های رول تالارتون، با اعضایی رو به رو شین که هر لحظه ممکنه بابت مسئله‌ای به سراغتون بیان و از شما طلب راهنمایی کنن؟ شما به قدرت مدیریت و ارتباط با اعضا هم نیاز دارین.
پاسخگویی به اعضا تنها یک بخش کوچیک از ارتباط با اعضاس. همونطور که گفته شد شما رهبر این گروه هستین. پس وظیفه مهم‌تری رو دوش شماست و اون هم دور هم نگه‌داشتن اعضای گروه، ایجاد اتحاد بین اون‌ها و تعصب نسبت به گروهه.

همین‌جا لازم می‌دونم توضیحی رو در مورد تعصب نسبت به گروه بدم. تعصب مهمه... ولی این تعصب باید تحت کنترل باشه. هیچ وقت نباید از منافع کل سایت جلو بزنه. چون گاهی دیده شده که اعضا برای گروهشون بیشتر از کل سایت ارزش و اهمیت قائل می شن. نباید فراموش کنیم که این چهار گروه و همین طور محفل و مرگخواران در خدمت کل ایفای نقش هستن.


همونطور که گفته شد نظارت انجمن خصوصی به دو بخش تقسیم می‌شه. یک بخش مشترک با انجمن‌های عمومی که مربوط به تاپیک‌های رول تالار می‌شه و تمام نکات ذکر شده برای یک انجمن عمومی رو شامل می‌شه، بعلاوه بخش مهم‌تری که مربوط به برخورد و ارتباط با اعضای گروهه.


برخورد با تازه‌واردین:

همیشه یادتون باشه که تالار خصوصی اولین جاییه که تازه وارد بعد از ورود به ایفای نقش باهاش رو به رو می‌شه. پس به احتمال زیادی اولین کسی که تازه‌وارد باهاش برخورد داره شما هستین. باهاش برخورد گرمی داشته باشین و بهش بفهمونین که برای هر کمک یا سوالی که داشته باشه می‌تونه روی شما حساب باز کنه. طوری باهاش برخورد نکنین که از سوال کردن بترسه و برای درخواست کمک خجالت بکشه. اون باید بدونه هروقت که بخواد می‌تونه به شما مراجعه کنه و کسی هست که اونو از سردرگمی‌هاش راجع به بخش‌های مختلف سایت نجات بده.

بهتره ورودی‌های تالارتون رو زیر نظر بگیرین و وقتی عضوی از گروهتون دسترسی ایفای‌نقش و گروهش رو می‌گیره، بهش پیام‌شخصی بزنین و بخش‌های مهم انجمن خصوصیتون رو بهش معرفی کنین. هرچهار تالار خصوصی تاپیکی برای صحبت اعضا با هم دارن. لینک این تاپیکو در اختیار تازه‌واردتون قرار بدین و ازش بخواین حضورش رو اعلام کنه تا اعضای گروه از ورود عضو جدید به تالارشون آگاه بشن و ورودش رو خوشامد بگن. بهش بگین که هم از طریق پیام‌شخصی به ناظران تالار، هم از طریق این تاپیک می‌تونه سوالات و کمک‌های احتمالیش رو اعلام کنه و سایر اعضا هم تا حد توان کمکش می‌کنن. در کنارش شما خودتون می‌تونین شخصا ورود عضو تازه‌وارد تالارتون رو اعلام کنین و از حضورش ابراز خوش‌حالی کنین. ورودش رو تبریک بگین و به فعالیت و موندگاری تو تالار تشویقش کنین.
پس همیشه منتظر نباشین تا تازه‌وارد به سراغ شما بیاد، بعضی از تازه‌واردین کم‌روتر از این هستن که خودشون پاپیش بذارن. خودتون جلو برین و بهشون بفهمونین که همیشه برای کمک بهشون حاضر هستین.

یه تازه‌وارد وقتی وارد سایت می‌شه با اعضایی رو به رو می‌شه که احتمالا مدت‌ها همو می‌شناسن و شاید این تصور بهش دست بده که ورود به این جمع سخته. این شما هستین که باید این تصور رو بشکنین و بهش بفهمونین که حداقل توی تالار خصوصیش می‌تونه به راحتی به این جمع وارد شه و در کنار اعضای قدیمی و با تجربه قرار بگیره و در کنارشون فعالیت کنه.
تازه‌وارد نباید حس کنه به انزوا کشیده شده و حرف‌ها و صحبت‌هاش بی‌اهمیت شمرده می‌شه. همونطور که به نظرات اعضای قدیمی گروهتون توجه می‌کنین و بهشون پاسخ می‌دین، به همون اندازه هم باید برای حرفای تازه‌واردتون ارزش قائل شین.

برای یه تازه‌وارد آغاز فعالیت تو بخش‌های عمومی سایت می‌تونه سخت باشه. با تعداد زیادی انجمن رو به رو می‌شه که تو هرکدوم کلی تاپیک با یه عالمه سوژه قرار داره. پس تالار خصوصی معمولا اولین جاییه که یه تازه‌وارد به خودش جرات شروع فعالیت می‌ده. تازه‌واردتون رو همینطور رها نکنین به امید اینکه عضو فعالی از آب در بیاد و تو سایت موندگار شه. باید اول مقدمات کار رو تو انجمن خصوصی یادشون داد. دستشو بگیرین، اونو به سمت تاپیک‌های رول تالار خصوصی هدایت کنین، پستاشو حتی شده به صورت خودجوش نقد کنین و به پیشرفتش کمک کنین.

یه تازه‌وارد باید بدونه که شاید تو انجمن عمومی انتظار بالاتری ازش بره و خراب کردن یک سوژه بازخورد خوبی نداشته باشه، اما توی تالار خصوصی خبری از این صحبت‌ها نیست. تازه وارد باید در تالار خصوصی احساس راحتی کنه. معنیش این نیست که قوانین رو کنار بذاریم و بهش آزادی کامل بدیم. ولی باید بهش جرات بدیم... دلگرمی بدیم. حق اشتباه کردن بدیم. باید بدونه که این جا می‌تونه امتحان کنه. می‌تونه تجربه کسب کنه و می‌تونه اشتباه کنه. می‌تونه سوژه ها رو خراب کنه تا یاد بگیره چطوری باید سوژه رو پیش ببره که خراب نشه.
و به همین دلیل تالار خصوصی باید مرتب باشه. باید مختصر و مفید باشه. تاپیک‌های مشخص، سوژه‌های مشخص. که تازه‌وارد گیج نشه که این جا کجاست و باید چی کار کرد؟!

دادن همین حس راحتیِ رول زدن تو تالار و نترسیدن از خراب کردن سوژه، می‌تونه نیروی محرکی برای شروع فعالیت عضو تازه‌واردتون باشه. وقتی شروع به فعالیت کرد تشویقش کنین و از اینکه فعالیت می‌کنه ابراز خوش‌حالی کنین.
اما حواستون باشه که تازه‌واردتون رو تا ابد محدود به فعالیت تو تالار نکنین. بهشون آمادگی‌های لازم برای ورود به انجمن‌های عمومی رو بدین و از یه جایی به بعد اونارو به تاپیک‌های خارج از تالار هم هدایت کنین. ازشون بخواین وارد انجمن‌های عمومی سایت بشن و اونجا هم فعالیت کنن.

اینجاس که می‌تونه پایین اومدن فعالیت تالارتون شروع بشه. وقتی اعضا به انجمن‌های عمومی سایت قدم بذارن و اعتماد به نفس لازم برای فعالیت تو انجمن‌های عمومی رو بدست بیارن، شاید دیگه کمتر برای فعالیت به تالار خصوصی برگردن.
فعالیت تالار خصوصی همونطور که از اسمش هم پیداس خصوصیه. فقط تعداد محدودی از اعضا می‌بینن. همین می‌تونه مانع فعالیت اعضا تو تالار خصوصی بشه. با خودشون بگن وقتی می‌تونم جایی رول بزنم که همه می‌بینن و شاهد فعال بودنم هستن، چرا وقتم رو برای تالار خصوصی بذارم که در بهترین حالت فقط یک چهارم اعضای سایت اونو می‌بینن؟
پس چیه که اعضارو توی تالار نگه می‌داره و فعالیت گروه رو حفظ می‌کنه؟

علاقه و تعصب به گروه.

که صحبت راجع به این موضوع رو به بخش‌های بعدی موکول می‌کنم.

تنها نکته‌ای که لازم می‌دونم به بخش تازه‌واردین اضافه کنم اینه که وقتی یک عضو قدیمی از گروه دیگه‌ای، برای اولین بار به گروه شما تغییر گروه میده، این عضو قدیمی هم در تالار شما تازه‌وارد محسوب می‌شه. مسلما لازم نیست در مورد بخش‌های مربوط به پیشرفت رول‌نویسی و آشنایی با سایت تلاش زیادی بکنینن، اما آشنایی با تالار چطور؟

سایت برای این عضو شناخته‌شده‌س، اما گروه شما که حالا تبدیل به گروه این عضو هم شده یک جای جدیده. این عضو با توجه به تجربه‌ای که داره به خوبی می‌دونه چطور باید با بخشای مختلف تالار خصوصی آشنا بشه، اما شما باید حواستون باشه که همونقدر که برای جذب یک عضوتازه‌وارد به تالار وقت می‌ذارین، برای این عضو قدیمی هم باید بذارین.
باید بگم جذب عضو قدیمی می‌تونه خیلی سخت‌تر از یه عضو تازه‌وارد باشه. چون این عضو گروه دیگه‌ای رو دیده و به راحتی می‌تونه بین تالار قدیم و جدیدش مقایسه انجام بده و تو یک دو دو تا چهارتای ساده از تغییر گروهش پشیمون بشه. پس به این اعضا توجه زیادی نشون بدین. سعی کنین جذابیت‌های تالار رو به چشمشون بیارین و نشون بدین گروه شما هم ویژگی‌هایی داره که می‌تونه اونارو راضی و خوش‌حال نگه داره.

مهم‌ترین نکته‌ای که در مورد این اعضا وجود داره اینه که تو پذیرفتنشون از خودتون مقاومت نشون ندین. با خودتون نگین این فلان گروهیه و متعلق به گروه ما نیست. حتی اگه می‌دونین این عضو برای مدت کوتاهی گروه شمارو انتخاب کرده و قراره بعدها به گروه سابقش برگرده، باز هم نسبت بهش بی‌توجهی نکنین. شما می‌تونین با نشون دادن ویژگی‌های خاص گروهتون و فعالیتتون نظرش رو تغییر بدین تا از گروهتون خوشش بیاد و موندگار بشه. یا حتی اگه در بدترین حالت تغییر گروه داد و رفت، از گروه شما بعنوان یه گروه خوب یاد کنه. نه اینکه برگرده گروه خودش و بگه وای چه خوب شد برگشتم اونجا چقد بد بود!

توجه داشته باشین که اعضایی که حضور در چند گروه رو تجربه کردن به راحتی می‌تونن نظر همه رو نسبت به یک گروه خاص تغییر بدن. پس حواستون بهشون باشه.


برخورد با اعضای قدیمی:

اعضای قدیمی معمولا انتظار احترام دارن. که این انتظار بی جایی نیست. در هر مکان و موقعیتی، وقتی فردی برای کاری مدتی وقت می‌ذاره و خودشو وقف اون کار می‌کنه احترام خاصی به دست میاره. قدیمی‌هایی که در گذشته یا حال کاری برای سایت و ایفای نقش و گروه انجام دادن هم همین حالت رو دارن. انتظار احترام دارن و باید این احترام رو دریافت کنن.

ولی در کنارش بعضی از قدیمی‌ها ممکنه رفتار مناسبی با تازه‌وارد نداشته باشن. ممکنه انتظار برخورد متفاوت داشته باشن. که اینا درست نیست و وظیفه ناظره که ضمن حفظ احترام به همه نشون بده که نظرشون محترمه و صرفا به دلیل تازه‌وارد بودن قرار نیست کسی اونا رو پس بزنه یا کنار بذاره.

اعضای قدیمی چیزی دارن که اونا رو از بقیه اعضا متمایز می کنه. تجربه!
این تجربه یه جنبه خوب داره و یه جنبه بد.
جنبه خوبش اینه که می‌شه ازشون استفاده کرد و مسیر درست رو تشخیص داد. برای فعالیت‌های گروهی... برای تاپیک... برای سوژه. عضو قدیمی تجربه داره و ممکنه بدونه این راه به کجا ختم می‌شه. بهتر می‌تونه پیش‌بینی کنه.

جنبه بدش اینه که به دلیل وجود همون تجربه، قدیمی ممکنه حوصله نداشته باشه! حوصله امتحان کردن! تجربه کردن! و ممکنه انرژی پایینی داشته باشه. قدیمیا گاهی یه حالت "بیخیال بابا... کی حوصله شو داره" دارن. این بی‌حوصلگی و کم انرژی بودن می‌تونه شور و اشتیاق تازه‌وارد رو از بین ببره.

و گاهی موضوع بر عکس می‌شه.
تازه‌وارد به عضو قدیمی حمله می‌کنه. بهش اجازه حرف زدن نمی‌ده. قدیمی هم از ترس این که نگن با تکیه بر تاریخ عضویتش داره زور می‌گه، سکوت می‌کنه.
حفظ تعادل بین اعضای قدیمی و جدید، یکی از کارهاییه که ناظر باید بهش توجه کنه. ناظر باید اون شور و اشتیاقی رو که تازه وارد احتیاج داره براش ایجاد کنه و اعضای قدیمی رو هم حفظ کنه.

حضور ناظر در این مرحله خیلی مهمه. تالاری که ناظر در اون حضور واضحی نداشته باشه هیچ وقت نمی‌تونه این شور و اشتیاق رو در اعضا ایجاد کنه.


بخش مربوط به هدایت اعضای گروه

مهم‌ترین وظیفه شما در کنار هدایت یک عضو تازه‌وارد، باید ایجاد حس تعصب و علاقه به گروه باشه. گروه باید اونقد در نظر اعضای گروهتون مهم باشه که هرگز اونو کنار نذارن و همواره شده گوشه‌ی کوچیکی از فعالیتشون رو برای تالار بذارن. باید نسبت به گروهشون دلسوز باشن و خودشون وقتی فعالیت کم تالار رو می‌بینن حس بدی پیدا کنن و برای فعال کردنش وقت بذارن. سخته انتظار داشته باشین اعضا همونقدر که برای انجمن‌های عمومی وقت می‌ذارن برای فعالیت تو تالار خصوصیشون هم وقت بذارن، ولی نباید از هیچ تلاشی فروگذاری کنین. تاپیک‌های خاصی که اصلا نیازی به رول ندارن، تاپیک‌های رولی که متفاوت از سایرین هستن، و حس راحتی و سادگی رول زدن تو سایر تاپیک‌های رول چیزاییه که می‌تونه اونارو به تالار برگردونه.

شما هم ساکت نشینین به امید اینکه اعضا فعالیت کنن. جلو برین و به فعالیت تشویقشون کنین. هیچ‌کس به زور وارد گروهی نشده. پس وقتی گروهی رو برای عضویت انتخاب می‌کنیم، در مقابلش مسئولیت‌هایی داریم و باید براش وقت بذاریم و این چیزیه که همه باید بدونن. اما خیلی هم سختگیر نباشین. یکی از اشتباهات ناظر ها خسته کردن اعضاست. اینکه هر هفته بیاین غر بزنین که ملت چرا فعالیت نمی‌کنین، به مرور زمان شنیدنش واسه اعضا عادی می‌شه و دیگه توجهی بهش نمی‌کنن. دادن ماموریت های پشت سر هم و تشویق مداوم اعضا به فعالیت بیشتر ممکنه یه فعالیت کاذب و مقطعی ایجاد کنه... ولی به همون سرعت هم خاموش می‌شه. چون اعضا خسته می‌شن. به جاش، با کنترل سوژه‌ها و حضور بیشتر، باید زمینه فعال موندن تالار در مدت زمان طولانی رو ایجاد کنیم.

پس به فعالیت این گروه‌ها هم باید توجه کرد.
ماموریت های کوتاه و مقطعی ممکنه برای فعال کردن گروه مفید باشن، ولی باز نباید فراموش کرد که این گروه‌ها مرگخوار یا محفل نیستن. برای مبارزه ایجاد نشدن. هدف از تشکیلشون فعالیت راحت‌تر و صمیمانه‌تر در قالب یک خانواده‌اس. اگه ماموریت یا مسابقه‌ای گذاشته می‌شه هم باید در همین راستا باشه.

گروهتون رو با گروه‌های دیگه مقایسه نکنین. اجازه مقایسه هم به کسی ندین. هر گروهی جو، امتیازها و مزایای خاص خودش رو داره.

اما مهم‌ترین نکته‌ای که وجود داره اینه که شما نمی‌تونین از اعضای گروهتون انتظار فعالیت تو تالار خصوصیشون رو داشته باشین در حالی که خودتون حضور پررنگی ندارین. ناظر تالار خصوصی، باید فعال‌ترین عضو گروهش باشه. منظور از فعال‌ترین بودن، ارسال رول‌های مداوم تو انجمن نیست. صد البته که در مورد رول زدن هم نباید از اعضای گروهتون عقب بیفتین، اما منظور اصلی من حضور فعال در بین اعضای گروهه. شما باید همیشه بعنوان کسی که همواره تو تالاره و برای کمک به اعضای گروهش حضور داره شناخته بشین.

مسئله‌ی دیگه‌ای که وجود داره اینه که شما بعنوان ناظر گاهی باید تصمیم‌هایی بگیرین. تو انجمن عمومی شما (و احتمالا همکارتون) تنها هستین و خودتون به تنهایی باید تصمیم بگیرین. البته ناظر انجمن عمومی می‌تونه از افراد با تجربه کمک بگیره، اما این مشورت کاملا از دید شما پنهانه.
ولی توی تالار خصوصی شما اعضای گروهتون رو در کنار خودتون دارین. انتخاب اینکه تصمیم‌هارو به تنهایی بگیرین یا بین اعضا به مشورت بذارین با شماست. شما اختیار تام دارین که به تصمیم خودتون اتکا کنین و کمکی از بقیه نگیرین. اما این فرصتیه که فقط ناظر یک تالار خصوصی ازش بهره‌منده و اونم مشورت با سایر اعضای گروهه. پس اگه بخواین می‌تونین مسائل رو با اعضای گروهتون مطرح کنین و از نظرات اون‌ها هم مطلع بشین. ولی تمام نظرات اعضا در حد همون نظر باقی می‌مونه و شما باز هم اختیار تام دارین که کدوم یک رو بپذیرین و به اجرا در بیارین.

وقتی مسئله‌ای رو با سایر اعضا به اشتراک می‌ذارین، حواستون باشه که بین اعضا فرق نذارین. چون یک عضو قدیمیه سریع حرفش رو نپذیرین، و چون یک عضو تازه‌وارده سریع ردش نکنین. نباید تفاوتی قائل بشین. به این فکر نکنین که "کی" چی می‌گه، به این توجه کنین که کی "چی" می‌گه.
بدیهیه که احتمالا حرف اعضای قدیمی رو بواسطه‌ی تجربه‌ای که دارن بهتر ‌می‌پذیریم، اما این به معنی نادیده گرفتن نظرات عضو تازه‌وارد نیست. شما حرف همه رو می‌شنوین و بهش احترام می‌ذارین. دیگه تصمیم نهایی با خودتونه.

آخرین صحبتم در این بخشو با تاپیک گردهمایی اعضا دور هم پایان می‌دم. سعی کنین فراموشش نکنین. این تاپیک می‌تونه اعضارو با هم آشنا و ارتباطشون با هم رو بیشتر کنه. و نتیجه‌ی تمام این آشنایی و صمیمیت‌ها، حضور مداوم اعضا توی تالار خصوصیشون هست.


بخش مربوط به تاپیک‌های رول انجمن خصوصی

از گفتن حرف‌های تکراری فاکتور می‌گیرم و شمارو مستقیما به توضیحاتی که در پست قبلی این تاپیک و توسط لرد ولدمورت زده شده ارجاع می‌دم. در ادامه فقط به یک سری توضیحات مختص تالار خصوصی اشاره می‌کنم.

چیزی که در مورد انجمن‌های خصوصی وجود داره اینه که تعداد اعضاش کمترن و طبیعتا فعال کردنش هم سخت‌تره. پس لطفا خیلی سختگیر نباشین. اعضا باید بدونن که فعالیت تو تالار خصوصی از فعالیت تو هر انجمن دیگه‌ای ساده‌تره. بذارین اعضا توی تالار تا جای ممکن ساده بنویسن. با آسودگی خاطر. ترسی از خراب کردن سوژه نداشتن باشن و انتظار رول‌های خارق‌العاده ازشون نداشته باشین. خوشبختانه سایت داره به سمت رول‌های کوتاه می‌ره، اما حتی اگه اینطور هم نبود، تو تالار دقیقا انتظار چنین رول‌هایی رو داشته باشین. رول‌های کوتاهی که وقت کمی روشون گذاشته شده، اما بدون هیچ ترس و حساسیت خاصی زده شده و نویسنده از این آسودگی خاطر موقع نوشتن لذت می‌بره.

اگه تازه‌واردی سوژه‌ای رو خراب کرد، مثل انجمن‌های عمومی، کمتر و بعنوان آخرین گزینه سعی به نادیده گرفتنش بگیرین و بیشتر به راه حل اول فکر کنین. اینکه یجوری داستانو بچرخونین و به مسیر درست برش گردونین.

تو یک انجمن خصوصی، احتمال پیدا شدن سوژه‌هایی که در حد چند پست باقی موندن و ادامه داده نشدن زیاده. پس شاید تو انجمن خصوصی سخت‌تر بشه سوژه‌ای رو پایان داد. اگه کسی خواست سوژه‌ی جدیدی تو این تاپیک بده و شما نتونستین پایانی براش بزنین، سخت نگیرین. اجازه بدین سوژه جدید داده بشه.

ازونجایی که تو تالارهای خصوصی بیشتر پیش میاد که فاصله‌ی بین رول‌ها زیاد باشه و حتی به ماه یا سال کشیده بشه، بهتره که پستی بزنین و یه جمع‌بندی کلی از سوژه‌ی هر تاپیک بذارین. منظورم این نیست که برای تک‌تک تاپیک‌ها تا آخرین پست خلاصه بذارین (چیزی که تو انجمن‌های عمومی تقریبا غیرممکنه، اما تو تالار خصوصی به خاطر تعداد کمتر رول‌ها راحت‌تر می‌شه انجامش داد)، منظور اینه که در حد چند جمله موضوع اصلی سوژه رو مشخص کنین. مثلا بگین که این سوژه در مورد دزدیده شدن جام ریونکلاو توسط گروه هافلپافه و ریونکلاوی‌ها سعی دارن به طریقی وارد تالار هافلپاف شده و جام رو پس بگیرن!
در حالت بهتر می‌تونین در صورتی که مدت زیادی از آخرین رول تاپیک گذشته، خلاصه‌ رو تا پایان آخرین پست قرار بدین.

همه‌ی این حرفا مارو به سمت یه نتیجه می‌بره. تو یک انجمن خصوصی، لازم نیست تمام یا اکثر تاپیک‌های رول سوژه‌ی در جریان داشته باشن. بهتره که چند تاپیک با سوژه‌های خوب در جریان باشن و با فاصله‌ی کوتاهی پست بخورن و فعال باشن، تا اینکه 10 تا تاپیک سوژه داشته باشن و هرکدوم با فاصله زیادی فقط چند پست بخورن و دوباره بخوابن.

موقع زدن تاپیک توجه داشته باشین که این جا کجاست! این تالار فلان گروهه در هاگوارتز... برای همین، زدن مثلا تاپیک مغازه در این انجمن‌ها کار اشتباهیه. و برای همین در دادن مجوز به تاپیک‌های جدید دقت کنین.


حرف پایانی اینکه شما چشم امید اعضای گروهتون هستین. پس تالار خصوصیتون رو به حال خودش رها نکنین و از هیچ تلاشی برای گردهم آوردن اعضاتون دور هم فروگذار نکنین.


But Life has a happy end. :)


پاسخ به: فرهنگ نظارت
پیام زده شده در: ۹:۳۵ شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵
#10

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
×نظارت - بخش اول - نظارت انجمن‌های عمومی×



نظارت درست دو نوعه: نظارت ساده...و نظارت خوب!
این که کدوم نوعش رو انتخاب کنیم بستگی داره به هدف ما از گرفتن نظارت!

نظارت ساده یعنی نظارتی که صرفا در راستای اجرای قوانین نظارت سایت باشه.
ولی نظارت خوب یعنی نظارت دلسوزانه برای فعال کردن انجمن و فراهم کردن زمینه فعالیت و تفریح کاربران.

قوانین سایت در مورد نظارت گفته:
نقل قول:
1- ناظر در انجمن خود اختیار تام دارد تا انجمن مربوطه را به محیطی مفرح در حدود قوانین سایت، تبدیل کند.

تبصره: این اختیارات در دو مورد از ناظر سلب خواهد شد و مدیریت سایت، شخصا دخالت خواهد کرد:
1- شکایت کاربر در مورد نحوه ی نظارت و تصمیمات اتخاذ شده.
2- عدم پایبندی ناظر به قوانین و یا دخالت روابط در تصمیم گیری ها.


از این جا این موضوع رو می فهمیم که انجمن مال ناظره! بجز دو موردی که ذکر شد. بنابراین اختیارات ناظر ها خیلی بیشتر از چیزیه که عملا می بینیم اعمال می شه.
انجمن مثل خونه ناظر می مونه. ناظر می تونه برای زیبا کردن انجمنش، یا برای مفید بودن و بالا بردن کاراییش دکوراسیون رو تغییر بده...یا اشیاء و وسایلش یا کاربردشون رو عوض کنه.
چیزی که باید بهش دقت کنه اینه که این که این تغییرات برای مدت محدود و موقتی انجمن رو فعال کنن، اصلا کافی نیست. چون بعد از طی شدن اون مدت، چیزی که باقی می مونه تاپیک های تغییر داده شده و یه انجمن بی نظم و سردر گم کننده خواهد بود.

ناظر باید تک تک پست های ارسال شده در انجمنش رو بخونه. اگه پستی در انجمن وجود داشته باشه که خلاف قوانین سایت باشه، مسئولش ناظره. چون همون طور که بالا اشاره کردیم مدیر قرار نیست کل فعالیت انجمن رو زیر نظر داشته باشه.


خلاصه کردن سوژه:

خلاصه کردن، نقش مهمی در فعال کردن تاپیک ها داره.

اصولا سوژه ای که پست آخرش به تازگی(کمتر از یک هفته) زده شده، نباید خلاصه بشه. این قانون نیست. احترامیه که به پستی که زده شده و نویسنده ای که وقت گذاشته و اون پست رو نوشته گذاشته می شه.
اگه نظرتون اینه که خلاصه کردن لازمه، و آخرین پست به تازگی زده شده، می تونین تا یکی دو پست قبل خلاصه کنین و بنویسین: خلاصه تا پست شماره فلان!
ماموریت ها در این مورد استثنا هستن.

اگه سوژه دو پست خورده و متوقف شده، اینجا احتیاج به خلاصه نداره...احتیاج به اصلاح شدن داره. که در ادامه دربارش می نویسم.

هر پنج پست یک بار، معیار معقولی برای خلاصه کردنه. البته با توجه به طول پست ها و موضوع داستان می تونه تغییر کنه. مثلا وقتی داستان سردرگم کننده شده باشه لازمه برای روشن کردن موضوع، خلاصه کنیم. ولی کلا اعضا رو به خلاصه های زیاد نباید عادت داد. چون اگه پست ها خونده نشن فعالیت همه ما مفهوم و ارزششو از دست می ده. یکی دو بار شنیدم مثلا یه ناظری قصد داره تاپیکی در انجمنش بزنه و خلاصه همه سوژه ها رو توش بذاره.
گذشته از این که این ایده زیاد عملی به نظر نمی رسه و هیچ ناظری رو نمی شه پیدا کرد که بتونه بیشتر از یکی دو ماه با این سیستم پیش بره و به روز بمونه، این کار باعث می شه پست ها خونده نشن. پست های جدید. پست هایی که در حالت عادی خونده می شدن. اگه هر پنج پست یک بار انجام بگیره هم، تعقیبش سخت می شه که اعضا برن تو یه تاپیک جداگانه و دنبال خلاصه ای بگردن و کشف کنن که تا کدوم پسته.
پس حواسمون باشه که کی و کجا خلاصه میکنیم!

خلاصه رو به شکل واقعا خلاصه بنویسین. ساده، کوتاه، واضح!
از اشاره کردن به ماجراهای تموم شده خودداری کنین. مهم نیست که چقدر جالب بودن! اونا تموم شدن.
مثلا سوژه اینه که مرگخوارا قراره برن برسن به یه غار!
ممکنه پنجاه پست درباره مسیر و مشکلات سر راه اینا نوشته شده باشه. ولی وقتی رسیدن به غار، دیگه اون مسیر تموم شده. شما در خلاصه فقط باید بنویسین مرگخوارا به فلان دلیل قراره برن به یه غار و با پشت سر گذاشتن مشکلاتی، می رسن به اونجا. همین.
از اشاره به موارد جزئی و بی اهمیت خودداری کنین.
اگه موردی وجود داره که فکر می کنین می تونه سوژه ساز باشه، اونو به صورت "نکته" در پایان خلاصه تون بنویسین. نه وسطش. این جوری خلاصه شما واضح تر و خالص تر می شه.

اگه داستان و یا بخشی از اون رو نفهمیدین به هیچ عنوان خلاصه نکنین! چندین بار پیش اومده که دیدم در خلاصه ها می نویسین:
مرگخوارا نمی دونم به چه دلیل برای ماموریتی به هاگوارتز فرستاده شدن. بعد به روشی که درست متوجه نشدم وارد می شن و ...

این خلاصه کردن نیست...گیج کردن خواننده اس. به هیچ دردی هم نمی خوره.
یا سعی کنین ماجرا رو درست بفهمین و حتی اگه لازم بود ازنویسنده ها بپرسین که منظورشون چی بوده، و یا صبر کنین تا سوژه ادامه داده بشه. اگه ادامه داده نشد می تونین دست به اصلاح بزنین!

خلاصه رو بدون جبهه گیری بنویسین. موقع خلاصه نوشتن شما نه سیاهین نه سفید! خلاصه تون طوری نباشه که وقتی عضوی از گروه مقابلتون خلاصه رو می خونه کلا از سوژه زده بشه.
مثلا:
این دامبل ریشو و اون محفل خروسش جسارت کردن و خواستن به مقر مقدس ارتش سیاه حمله کنن. ولی از اون جایی که کلا سفیدا عرضه انجام هیچ کاری رو ندارن نقشه شون شکست می خوره.

این خلاصه شدیدا قدرت دافعه داره!

توجه داشته باشین که جمله آخر خلاصه تون، حتما باید با شروع پستتون ارتباط داشته باشه. وگرنه خواننده احساس می کنه بطور کامل متوجه داستان نشده. پست شما باید در ادامه خلاصه تون زده شده باشه. دقیقا ادامه اش!
این اشتباهیه که در بیشتر خلاصه ها وجود داره. و همین نکته اس که خواننده رو مجبور می کنه برگرده و پست های قبلی رو بخونه. و این یعنی خلاصه مفید نبوده و به هدفش نرسیده!

وقتی خلاصه بیش از حد طولانی می شه یعنی یه کاری باید برای اون سوژه انجام داد! یا وقتشه که تموم بشه. یا باید از بخشی از داستان صرفنظر کنیم. وگرنه دیگه پیش نمی ره.

از اظهار نظر در خلاصه و بکار بردن اصطلاحات خاص سایت خودداری کنین.
این خلاصه ممکنه اونجا بمونه...و تاپیک تا یک سال پست نخوره. بعد از یک سال یکی بیاد سراغش و هیچی ازش نفهمه!
اظهار نظر ارزش خلاصه تونو میاره پایین. مثلا:
لرد و مرگخوارا وارد هاگوارتز شدن!(حالا انگار هاگوارتز خونه خاله شونه!)
یا:
این وزیر بی خاصیت با معادن بی خاصیت ترش می رن لردو بکشن. ولی کور خوندن. مگه کشکه؟!

یا:
ساواجیا به همراه هک و دارو دسته اش می رن هاگوارتز!

اگه ازاسم خیلی خاصی استفاده کردین که ممکنه همه متوجهشون نشن، یه توضیح کوتاه دربارش بدین:
دای و لاله(هزارپای دای) برای ثبت نام وارد هاگوارتز شدن.


درباره اشتباهات پست های قبلی چیزی ننویسین! تصمیم بگیرین! یا اشتباه رو بصورت اصلاح شده در خلاصه تون بیارین و یا به همون شکلی که نوشته شده. ملاک تصمیم گیریتون هم این باشه که کدوم جالب تره؟ کدوم به نفع سوژه اس؟ نه این که کدوم منطقی تر و درست تره. شما ناظرین و اختیار تام دارین. مخصوصا در مورد سوژه ها.

شما داستان رو خوندین. ماجرا رو می دونین. ولی کسی که از خلاصه شما کمک می گیره نمی دونه. خلاصه تون باید کامل و واضح باشه. باید طوری باشه که دیگه لازم نشه برگرده پست های قبلی رو بررسی کنه. خلاصه تونو یک بار هم از زاویه دید کسی که داستان رو نمی دونه بخونین.

گاهی لازم می شه کمی فداکاری کنیم! به این صورت که داستان رو تا آخر پست خودمون خلاصه کنیم. این باعث می شه پست خودمون هم خونده نشه. این کار مال وقتیه که سوژه خیلی پیچیده شده. خیلی گره خورده. و قراره گره هاشو در پست خودمون باز کنیم. اینجا بهتره اون سوژه پیچیده خلاصه نشه. داستان رو ادامه بدیم...گره هاش رو باز کنیم و بعد خلاصه این داستان ساده شده و واضح شده رو تحویل خواننده بدیم. در این نوع خلاصه فراموش نکنین که اشاره کنین که خلاصه تا پایان همون پست(پست خودتون) هست.

خلاصه رو تا جایی که ممکنه بدون شاخ و برگ، بدون شکلک، بدون عکس و بدون لینک بنویسین.
خلاصه باید به زبان ساده نوشته بشه. طوری که هر عضو تازه وارد و قدیمی، کوچیک و بزرگ، متوجه منظور شما بشن. خلاصه های ادبی به درد ایفای نقش این سایت و به درد همه اعضا نمی خورن. هنرنمایی ممنوع!
در خلاصه برای ادامه ماجرا تعیین تکلیف نکنین. خلاصه مربوط به گذشته سوژه اس، نه آینده اش!


اصلاح سوژه:

یکی از مهم ترین و مفید ترین کارهایی که ناظرا می تونن برای فعال کردن انجمنشون انجام بدن اصلاح سوژه هاست.

اصلاح سوژه وقتی می تونه انجام بگیره که تاپیکی به هر دلیلی پست نمی خوره و متوقف شده، ولی سوژه هنوز قابل استفاده اس.
قبل از اصلاح، چیزی که باید دربارش تصمیم بگیرین اینه که این سوژه قابل اصلاح هست یا وقتش رسیده که تموم بشه؟

اولین موردی که باید بهش توجه کنین اینه که دلیل این توقف چیه؟ با خوندن یکی دو پست قبل احتمالا متوجه اشکال کار می شین.
نداشتن خلاصه؟
پیچیده یا چند شاخه شدن داستان؟
به بن بست رسیدن؟
به روز نبودن سوژه؟
به روز نبودن سوژه وقتی اتفاق میفته که سوژه برای موقعیت یا مناسبت خاصی داده بشه. مثلا برای انتخابات وزارت...عید...
و وقتی مدتی از اون اتفاق بگذره سوژه جذابیتش رو از دست می ده.

وقتی دلیل رو بفهمین، اصلاح هم آسون می شه.
در قدم بعدی باید از خودتون بپرسین:" من چه کاری می تونم برای این سوژه انجام بدم؟"

یکی از کار های مفید برای زنده کردن سوژه، خلاصه کردنه! خلاصه های درست و مفید که بالا درباره شون توضیح داده شده.
در اصلاح سوژه شما دست به تغییرات اساسی می زنین. می تونین چیزی رو که وجود داره حذف کنین و یا چیزی رو که وجود نداره اضافه کنین. ولی حتما طوری خلاصه کنین که لازم نباشه خواننده برگرده و پست های قبلی رو بخونه! اگه این اتفاق بیفته همون سوژه قبلی ادامه داده می شه، نه سوژه اصلاح شده توسط شما. پس درست خلاصه کنین.
وقتی قصد اصلاح سوژه دارین، اهمیتی نداره که داستان قبل از پست شما، کی خلاصه شده. ممکنه حتی در پست قبل از پست شما خلاصه شده باشه. خلاصه ای که شما قراره بذارین فرق می کنه.


اگه سوژه چند شاخه شده،می تونین قسمت جذاب سوژه رو انتخاب کنین. یکی دو قسمتی رو که کمتر جذاب هستن کلا حذف کنین که سوژه ساده تر و واضح تر بشه.


کوتاه بنویسین!

این نکته مهمیه! هدف شما چیه؟ این که همه ترغیب به خوندن و ادامه دادن داستان بشن. و پست کوتاهی که خلاصه هم داشته باشه ترغیب کننده ترین نوع پست برای ادامه دادنه.
اولویتتون اصلاح سوژه باشه. هنرنمایی رو بذارین برای بعد. لازم نیست طنز فوق العاده ای داشته باشین. لازم نیست صحنه های دقیق و تشریح شده ای داشته باشین. واضح، کوتاه و مشخص بنویسین.
طوری بنویسین که انگار اینجا نقطه شروع سوژه اس. داستان از خلاصه و پست شما شروع می شه. به گذشته اشاره نکنین. اسم ها و شخصیت های نا آشنا رو حذف کنین. مثلا ممکنه دو سال پیش سوژه ای با شخصیت های همون موقع داده شده باشه. این سوژه امروز اگه اون شخصیت ها در سایت حضور نداشته باشن دیگه نمی تونه جذاب باشه. داستان رو با شخصیت های جدید ادامه بدین. لازم نیست در این مورد توضیحی داده بشه. مثلا وقتی گفته شده " مرگخوارا به قطب شمال سفر می کنن" شما مرگخوارایی رو که دیگه تو سایت نیستن و کسی اونا رو نمی شناسه کنار بذارین و با شخصیت های جدید ادامه بدین.
توجه داشته باشین که این کار رو وقتی که سوژه بر پایه و اساس یک شخصیت شکل گرفته باشه نمی شه انجام داد. مثلا سوژه این باشه که فلیت ویک می خواد بره آمازون دنبال جدش بگرده. این جا دیگه نمی شه فلیت ویک رو با لینی وارنر جایگزین کرد!

واضح بنویسین! حتی اگه سبک معمول شما این نیست. خودتون و سبکتون رو موقتا کنار بذارین و برای سایت کار کنین. برای اون سوژه و اون تاپیک. کمی از خودگذشتگی به خرج بدین! لازم نیست همیشه و همه جا قدرت نویسندگی مونو اثبات کنیم. گاهی اهداف مهم تری وجود داره. هدفتون رو فراموش نکنین. هدف این جا زنده کردن سوژه اس. نه طنز...نه جمله های زیبا و ادبی!

ممکنه داستان خسته کننده و تکراری شده باشه. در این صورت احتیاج به ایده جدیدی دارین که لازم نیست خیلی هم بزرگ و خارق العاده باشه. می تونین با ایده های کوچیک به سوژه هیجان بدین...به روزش کنین...مثلا شخصیت جدید سوژه ساز رو وارد داستان کنین. اگه مشکلی وجود داره، برای حلش پیشنهاد هایی ارائه کنین و انتخاب راه حل رو بذارین به عهده نفر بعد. همین می تونه خواننده ها رو تشویق کنه که وارد داستان بشن. پایان پستتون جاییه که خواننده تصمیم می گیره داستان رو ادامه بده یا نه. برای همین به ترغیب کننده بودن پایانتون توجه داشته باشین.

شجاع باشین! سوژه ای که مدتهاست خاک خورده احتمالا چیزی برای از دست دادن نداره. با حرکت شما یا زنده می شه و یا در بدترین حالت به شکل قبل به خاک خوردن ادامه می ده. برای همین جسارت به خرج بدین...شاخ و برگ اضافه سوژه رو قطع کنین. بهش آب بدین...زنده اش کنین.


رفتار با تازه وارد:

برخورد با تازه واردا صبر و حوصله زیادی لازم داره. ولی خودتونو بذارین جای اون شخص...
تازه وارد به محض ورود با انبوهی از انجمن ها و تاپیک ها و اعضایی که گویا سالهاست همدیگه رو می شناسن مواجه می شه. قوانینی که هر کدوم در گوشه ای نوشته شدن.تازه وارد نمی دونه کجا اجازه داره پست بزنه. برای چه کاری لازمه از ناظر مجوز بگیره. آیا بدون اینکه عضو محفل یا مرگخوارا بشه می تونه در انجمن هاشون رول بزنه؟ اگه سوال یا مشکلی داره کجا باید مطرح کنه؟
بطور کلی تازه وارد کمی گیجه و کمی عصبی!
سایت برای تازه وارد، به این کوچیکی و واضحی که شما می بینین نیست. می ترسه کار اشتباهی انجام بده. حتی با جو و روش برخورد و فرهنگ سایت آشنا نیست. ممکنه چیزی بگه که تو فرهنگ سایت توهین محسوب بشه...صبور باشین. بهش فرصت بدین آشنا بشه...عادت کنه. براش توضیح بدین. توضیح ساده. نه توضیحی که بیشتر گیجش کنه. اگه قراره بفرستینش به جایی، حتما بهش لینک بدین.
اگه اشتباهی کرد آروم برخورد کنین. براش توضیح بدین. دوستانه و واضح. برای توضیح دادن از اصطلاحات سایت استفاده نکنین. حرفاتونو خلاصه نکنین. طوری رفتار نکنین که انگار این چیزی بوده که اون تازه وارد وظیفه داشته بدونه.
اگه وقت و حوصله راهنمایی کردن ندارین، می تونین لینک پروفایل شخصی رو که قابلیت و حوصله و صلاحیت کمک کردن رو داره براش ارسال کنین!

تا جایی که براتون ممکنه پستی رو پاک نکنین. مگه این که پست موردی داشته باشه که باقی موندنش واقعا مضر باشه. مثلا پست توهین آمیز.
این که چه پستی نامناسب هست رو شما باید تشخیص بدین. و در صورتی که فقط یکی دو کلمه پست نامناسب بود می تونین با نویسنده مشورت کنین که ترجیح می ده پستش ویرایش بشه یا حذف!
ولی پستی که ایرادش اینه که به سوژه ربطی نداره، زیاد مضر نیست. این یکی می تونه باقی بمونه. چون همون تازه وارد برای نوشتنش زحمت کشیده...براش باارزشه. این جا می تونین توضیح بدین که نفر بعدی از پست قبل ادامه بده...ولی کار قشنگ تری وجود داره و اون اینه که پست بعدی رو خودتون بزنین و داستان رو تا همون جا خلاصه کنین که لازم نباشه توضیحی درباره پست اشتباه بدین.

درباره ویرایش پست ها یه باور غلط در سایت جا افتاده.
این باور رو یکی دو تا از ناظرای قدیمی به صورت عمدی جا انداختن...و اونم اینه که ویرایش پست کاربرا ممنوعه!
چنین ممنوعیتی وجود نداره.
تغییر دادن پست کاربراست که ممنوعه. دست بردن در نوشته ممنوعه. ولی این که ویرایش کنین و جوابی زیر پست بدین(مثل تایید یا رد شدن مرگخوارا یا هر توضیح دیگه ای) اشکالی نداره. ولی توجه داشته باشین که تا جایی که ممکنه بهتره دست به ویرایش نزنین. جوابتون رو در پست جداگانه ای ارسال کنین. مگه این که این کار با توجه به طرز کار تاپیک جالب یا مفید نباشه. مثلا کار قشنگی نیست که برای نوشتن یه جمله "تایید شد" یا " رد شد" پست جداگانه زده بشه.


رفتار با اعضای قدیمی:

این یکی کمی سخت تر از برخورد با تازه وارداس!
چون اعضای قدیمی تجربه دارن...سابقه دارن...برای سایت وقت گذاشتن و فعالیت کردن. و همه اینا براشون ایجاد توقع کرده. توقع دارن بهشون احترام گذاشته بشه...مورد قبول واقع بشن. به حرفاشون اهمیت داده بشه.
اعضای قدیمی معمولا انعطاف پذیری کمتری نسبت به تازه واردا دارن. گاهی لجباز می شن. گاهی معتقدن حرف حرف خودشونه. گاهی معتقدن اشتباه نمی کنن.
در مقابل این اعضا هم باید با صبر و حوصله و احترام، ولی با قاطعیت برخورد کرد.
تاریخ عضویت و سابقه کسی نباید شما رو بترسونه. احترام بذارین..ولی قانون قانونه...و برای همه قانونه.
قاطعیت داشته باشین. وقتی تصمیمی گرفته شد اجرا کنین. برای اعضای خاص و برای دوستانتون استثنا قائل نشین. این کار اراده و استقلال شما رو زیر سوال می بره.

انعطاف پذیری هم در کنار قاطعیت لازمه. لجبازی بی دلیل نکنین! شاید قانونی که گذاشتین واقعا مفید نیست. دوباره فکر کنین. بدون پیش داوری. بدون جبهه گیری. اگه اشتباهی کردین روش سرپوش نذارین. اشتباه رو قبول کنین...عذرخواهی کنین...و سعی کنین جبرانش کنین. از پیشنهادات مختلف استقبال کنین. درباره شون فکر کنین.
اگه می خوایین انجمنتون فعال بمونه، اولویت شما باید اعضا باشن.
تاپیک ها و سوژه ها هیچ اهمیتی در مقابل اعضا ندارن. بذارین اعضا در انجمنتون راحت باشن. کافیه که چارچوب اصلی تاپیک و انجمن حفظ بشه.

تاپیک های جدید:

این یکی از مواردیه که باید در موردش قاطعیت به خرج بدین. اضافه شدن تاپیک های غیر مفید، انرژی انجمنتونو می گیره. از رد کردن این جور درخواست ها نترسین. اصلا هم اهمیت ندین که درخواست دهنده کدوم عضوه و چقدر اصرار می کنه. شما ناظرین...و شمایین که باید تشخیص بدین. با احترام دلایلتون رو بنویسین و رد کنین! ممکنه با برخورد خوبی مواجه نشین. ولی بهتر از اینه که بعد از اون، شما بمونین و تاپیکی که نمی دونین چطوری می شه فعالش کرد.
در مورد تاپیک هایی که موقتا جالب به نظر می رسن دقت کنین. تاپیک هایی با سوژه های موقتی و محدود.
آینده نگر باشین...این تاپیک الان یا طی یکی دو هفته آینده فعال و جالبه...ولی یک سال دیگه هم جالب خواهد بود؟
مخصوصا تاپیک هایی که از سوژه های تلویزیونی گرفته می شن این حالت رو دارن.

تغییر تاپیک:

قرار نیست همیشه درست تشخیص بدیم! گاهی اشتباها به یکی از همین تاپیک های موقتی و محدود مجوز می دیم...تاپیک عمر خودشو می کنه...و خیلی زود متروکه می شه! یا مجبوریم تاپیک رو به حال خودش بذاریم که کم کم بره به صفجه دوم و سوم...و یا موضوع و کاربردش رو تغییر بدیم که دوباره زنده بشه.
نکته ای که باید بهش توجه کنیم اینه که این تغییر باید موندگار باشه...باید موثر باشه! خیلی پیش اومده که این تغییر موقتی تر از موضوع اول بوده. با این توجیه که اون تاپیک به هر حال داشت خاک می خورد. ولی تاپیکی که دوسه بار موضوع و کاربرد عوض کنه گیج کننده می شه. بعد از مدتی دیگه قابل استفاده نیست. برای همین باید دقت کنیم که این تغییر درست و کاربردی باشه.

نقد کردن:

نقد کردن وظیفه ناظر نیست! اینو فراموش نکنین. یه نقد ضعیف و اشتباه به مراتب بدتر از نقد نکردنه...و شک نکنین که اعضای سایت خیلی زود نقد ضعیف و اشتباه رو تشخیص می دن. اگه واقعا توانایی و صلاحیت نقد کردن ندارین، از نقد کردن برای فعال کردن انجمنتون استفاده نکنین. به جاش اول سعی کنین سطح خودتونو بالا ببرین...با سبک های مختلف کاملا آشنا بشین...و سعی کنین نقد کردن رو یاد بگیرین.


شروع و پایان سوژه ها:

پست شروع:

سوژه جدید دادن یکی از جذاب ترین و مفیدترین کار هاییه که می تونین در ایفای نقش انجام بدین. و یکی از فعالیت های مناسب برای روزهاییه که وقت زیادی ندارین. چون برای دادن سوژه جدید لازم نیست وقت زیادی رو توی سایت سپری کنین. فقط کافیه فکر کنین...در طول شبانه روز دقایق خالی زیادی برای فکر کردن پیدا می شه.

می تونین سوژه رو پیدا کنین و بعد براش دنبال تاپیک مناسب و مساعدی بگردین. و می تونین اول تاپیک مناسب و مساعد رو پیدا کنین و بعد درباره سوژه فکر کنین.
در حالت اول آزاد تر هستین. تاپیک محدودتون نمی کنه. و پیدا کردن تاپیک مساعد و مناسب هم کار خیلی سختی نیست. حتی می تونین خودتون با تموم کردن سوژه قبلی تاپیک رو مساعد کنین.
در حالت دوم می تونین تاپیک رو رزرو کنین و بعد برین سراغ فکر کردن! رزرو قوانین خاص خودش رو داره. ولی ناظر در انجمن بالاتر از قانونه. می تونه تاپیک رو برای چند روز هم رزرو کنه. یا اجازه رزروش رو بده.


سوژه جدیدتون باید با اسم و محیط و مکان و زمان و حالت تاپیک هم خوانی داشته باشه. سوژه مربوط به هاگوارتز رو نبرین تو خانه ریدل بدین...ولی این قانونی نیست که لازم باشه خیلی سفت و سخت بهش پایبند باشین. با کمی تغییر یا یه اشاره کوچیک می شه خیلی از سوژه ها رو به خیلی از تاپیک ها ربط داد. سوژه خوب دادن، مهم تره. کافیه سوژه تونو از یه راهی به تاپیک ربط بدین. لزومی نداره کل سوژه در محدوده تاپیک بگرده.


از شخصیت هایی استفاده کنین که در سایت حضور دارن!
شخصیت های زیادی بودن که در دوران حضورشون خیلی سوژه ساز و مفید محسوب می شدن. ولی فراموش نکنین که نسل جدید، این شخصیت ها رو نمی شناسه. هر چقدر هم که بخونه یا تعریفشونو بشنوه، چون تجربه شون نکرده نمی تونه ارتباط خوبی باهاشون برقرار کنه.
قانون طبیعت همینه...یه عده می رن و یه عده دیگه جاشونو می گیرن. برای همین سعی کنین از شخصیت های حاضر و فعال استفاده کنین. از شخصیت های شناخته شده کتاب هم می شه استفاده کرد. ولی حتی اونا هم نمی تونن به اندازه شخصیت های فعال سایت، سوژه ساز باشن. مثلا هرمیون گرنجر...یکی از شخصیت های مهم و شناخته شده کتابه...ولی در سوژه ها به عنوان نقش اصلی، نمی تونه کمک کننده باشه. چون در حال حاضر تو سایت فعال نیست.



به اندازه کافی توضیح بدین!
اولویت شما توضیح سوژه و داستانه. نه طنز و فضا سازی و تشبیه های زیبا. اینا در درجه دوم قرار داره. اگه داستانتون به اندازه کافی واضح و روشنه، می تونین سراغ این گزینه ها هم برین.

برای شروع و پایان پستتون بیشتر وقت بذارین!
شروع پست جایی که خواننده تصمیم می گیره به خوندن ادامه بده یا نه...و پایان پست جاییه که خواننده تصمیم می گیره که این سوژه رو ادامه بده یا نه. بنابراین این دو قسمت، مهم ترین قسمت های کار شما هستن.

جمله و پاراگراف اول مهمه.تصور نکنین که چون سوژه جدیده حتما باید با توضیح و فضاسازی شروع بشه.
می تونین با دیالوگ شروع کنین...می تونین با فضاسازی شروع کنین و می تونین با توضیحات دیگه ای شروع کنین. تنها چیزی که نباید فراموش کنین اینه که خواننده هنوز چیزی از داستان شما نمی دونه. دلیلی برای همراهی با شما نداره و همین باعث می شه صبر و حوصله زیادی نداشته باشه. برای همین باید هر چه سریع تر یه سر نخ بهش بدین که احساس کنه یه چیزی از داستان فهمیده! دلیل همراهی رو بهش بدین. این دلیل و سرنخ می تونه یه دیالوگ یا یه جمله کوتاه باشه. می تونه یه پاراگراف طولانی باشه. کافیه قدرت جذب خواننده رو داشته باشه و کافیه اول پست شروع به دادن توضیح های نامفهوم و بی دلیل نکنین.
لازم نیست امتداد زمانی رعایت بشه. اگه آخر پست شما جالب تره، آخرش رو اول بنویسین...و بعد با فلش بک توضیح بدین که چی شد که کار به اینجا کشید.
پستتون رو طوری تموم کنین که نفر بعدی بدونه چه کاری باید انجام بده...و در عین حال حق انتخاب داشته باشه.


سعی نکنین سوژه رو هدایت کنین! شما فقط سوژه اولیه رو می دین.
آخر پستتون سوال مطرح نکنین! راهنمایی نکنین. دست نفر بعد رو باز بذارین. خلاقیت و غیر قابل پیش بینی بودنه که داستان ها رو جذاب می کنه.

این پست اول سوژه اس که تعیین می کنه داستان طنزه و یا جدی! قبل از نوشتن، تصمیمتون رو بگیرین که این سوژه به شکل طنز جالب تر از آب در میاد یا جدی. و تعداد تقریبی نویسنده ها رو در نظر بگیرین. مثلا در وضعیت فعلی سایت، برای سوژه های جدی احتمالا بیشتر از دو یا سه نویسنده پیدا نخواهید کرد.

دادن سوژه تکراری اشکالی نداره.
از تکراری بودن سوژه تون نترسین. یه سوژه اگه جالب باشه و جای کار داشته باشه به ده ها شکل مختلف می تونه ادامه داده بشه. کافیه شخصیت ها عوض بشن...کافیه کمی موقعیت ها رو عوض کنین.

تا جایی که ممکنه از شخصیت ها و مکان های ناشناس و ساختگی استفاده نکنین. شخصیت ها و مکان های جادویی فضای پستتون رو جادویی تر و آشنا تر می کنن.

سوژه مناسبتی خیلی محدود ندین!
عمر این سوژه ها دو روزه. مثلا سوژه مربوط به عید هم محدوده...ولی خیلی محدود نیست. حداقل دو هفته تازگیشو حفظ می کنه. و این برای جلو رفتنش کافیه. ولی سوژه مربوط به ولنتاین خیلی زود کهنه می شه. چون فقط یک روزه. و بعدش اگه به اندازه کافی جلو نرفته باشه و جالب نشده باشه، معمولا حال و هواشو از دست می ده.

پست رو بی دلیل سانسور و یا خلاصه نکینن! کوتاه و یا طولانی بودن پست مهم نیست. هر چقدر که لازمه بنویسین. معمولا کسی به دلیل طولانی بودن، از خوندن یه سوژه جدید منصرف نمی شه.



پایان سوژه ها:

قبل از هر چیز، باید بدونین که کی باید یه سوژه رو تموم کنین. اصولا وقتی خلاصه غیر قابل فهم شده باشه، سوژه باید تموم بشه.

برای تموم کردن سوژه معمولا کسی انتظار خاصی از شما نداره. داستان طولانی و پیچیده شده. گره خورده. همه اینو می دونن. ولی سعی خودتونو بکنین که داستانی رو که عده زیادی در اون مشارکت داشتن، به بهترین شکلی که ممکنه تموم کنین. این کار نشون می ده که برای پست هایی که در انجمنتون زده شده ارزش قائلین.
گاهی واقعا نمی شه تموم کرد...این جا دیگه سخت نگیرین. مثلا سوژه داده شده...یکی دو پست خورده. و نه قابل اصلاحه و نه قابل ادامه دادن. به شکلی هم نیست که بشه تمومش کرد. این جا می تونین از تموم کردنش صرفنظر کنین.


تموم کردن سوژه ها یه جور فداکاریه. شما وقت می ذارین...پست ها رو می خونین و جمع بندی می کنین. و اینم می دونین که احتمالا پستتون خواننده های زیادی نخواهد داشت. معمولا اعضا پست ها رو می خونن که داستان رو ادامه بدن و کمتر کسی به پست های پایانی علاقه داره. مگه این که شما جزو نویسنده های مورد علاقش باشین. ولی این کار خیلی مفیدیه. تموم کردن سوژه ها جا رو برای سوژه های جدید باز می کنه. سوژه جدید مثل هوای تازه اس...مثل تغییر دکوراسیونه. به تاپیک انرژی تزریق می کنه.

اگه لازمه که برای جمع کردن داستان دست به حرکت مسخره یا غیر منطقی ای بزنین، حتما این کار رو انجام بدین. نترسین!

اگه داستان خیلی پیچیده شده می تونین یه جهش زمانی کوتاه و یا طولانی داشته باشین. گاهی نمی شه داستان رو در یک پست جمع و جور کرد. گاهی سوژه اونقدر پراکنده و پیچیده شده که نمی دونین چطوری تمومش کنین. اینجا می تونین برین جلو...برین به روز بعد...ماه بعد...سال بعد...
در زمانی که رفتین، اوضاع رو هر طوری دوست دارین توصیف کنین. لازم نیست همه چیز توجیه شده و مشخص باشه. لازم نیست برای هر کاری دلیل بیارین. این کار(پرش زمانی) یکی از آسون ترین روش های تموم کردن سوژه هاست.


در پایان یادآوری می کنم که شما صاحب اختیار انجمن هستین. حواستون به انجمنتون باشه و کاری رو انجام بدین که براش بهتره!


But Life has a happy end. :)


فرهنگ نظارت
پیام زده شده در: ۲۲:۴۳ دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵
#9

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
×نظارت×


اجازه بدین قبل از این که وارد بحث نظارت،وظایف و چگونگی اون بشیم، خیلی واضح و روشن همین ابتدای کار بگیم که انجمن‌ها چند دسته هستند و به تبع این چند دسته بودن، شیوه‌های متفاوتی هست برای مدیریتشون.

انجمن‌های خانه‌ی ریدل‌ها و محفل، هرگز شیوه‌ی نظارتشون شبیه تالارهای خصوصی نیستند و نمی‌شه با همون روشی که تالار خصوصی رو مدیریت می‌کنیم، انجمن ویزنگاموت رو بچرخونیم. متقابلاً یک جادوکار ویزنگاموت الزاماً پتانسیل و توانایی اداره‌ی انجمن‌های عمومی مثل هاگزمید، لندن، کوچه‌ی دیاگون و امثالشون رو نداره.

نظارت به افراد پیشنهاد می‌شه. عموماً وقتی شما نویسنده‌ی خوب و عضو مفید،فعال و مسئولیت‌پذیری هستید، محتمله که قدم بعدی براتون نظارت باشه. ولی خواهش می‌کنم خام وسوسه‌ی شوم مدیرا نشید. قبل از این که نظارت رو قبول کنید خوب روش فکر کنین. آیا مناسب نظارت بر این انجمن هستید؟ آیا با شخصیتتون جور در میاد؟ آیا می‌دونید تمرکز هر انجمن روی چه مسائلیه؟ آیا در اون زمینه‌ها قوی هستید؟ اخطار: یک نویسنده‌ی خوب الزاماً یک ناظر خوب نخواهد شد. نظارت بیشتر از هرچیزی به حجم والایی از مسئولیت‌پذیری و علاقه و انرژی نیاز داره.

آیا مسئولیت‌پذیر هستید؟

خلاصه‌ی این مقدمه این که به انجمن باید به چشم یک گیاه نگاه کرد.

1. هر گیاهی به گونه‌ی خاصی از مراقبت نیاز داره. مقدار آبی که باعث سرسبزی و شادابی گیاهی می‌شه، ریشه‌ی گیاه دیگه رو می‌پوسونه.

2. گیاهان فیدبک فیزیکی ندارند. گیاه شما از شما بابت رسیدگی‌هاتون تشکر نخواهد کرد. گیاهتون بهتون لبخند نمی‌زنه، واست خرخر نمی‌کنه و هیچ واکنش دیگه‌ای به کارهای شما نشون نمی‌ده. شما هرکاری برای گیاهتون می‌کنید، به خاطر علاقه، مسئولیت‌پذیری و وجدان شخصی‌تونه.

3. شما نمی‌تونید الان به گیاه آب بدین، برید و یک ساعت بعد برگردین و انتظار داشته باشید کاکتوستون شده باشه درخت تبریزی. رشد گیاهان رو نمی‌شه به چشم دید. یک شبه و به یک‌باره شکوفا نمی‌شن. صبر لازمه.. و مداومت.

4. مهم نیست چقدر زحمت کشیده باشید، اگر یک هفته گیاه رو به حال خودش رها کنید، می‌خشکه. به همین بی‌رحمی، به همین صراحت.
****

با ما باشید.

فرهنگ نظارت به لطف بهترین ناظران تاریخ جادوگران تکمیل خواهد شد.


ویرایش شده توسط ویولت بودلر در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۳۰ ۰:۳۴:۰۲

But Life has a happy end. :)


Re: تناسب بين ديالوگ و فضاسازي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۸
#8

مونتگومریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۴۵ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 588
آفلاین
این پست فقط برای کمک و اطلاع رسانی چند مورد ساده و بنیانی برای داستان نویسی/نوشتن یک پاراگراف میباشد.

یک داستان ساخته شده از چند پاراگراف میباشد و یک پاراگراف ساخته شده از دسته جملاتی هست که فقط در مورد یک موضوع میباشند.پاراگراف ها معمولا با انتر(یک خط فاصله) از هم جدا شده و یا ایندنت میشوند(تو رفتن اولین جمله با استفاده از اسپیس(فاصله) برای یک اینچ(2.54 سانتی متر))
مهم ترین نکته در پاراگراف ها یک مبحثی بودن پاراگراف میباشد.

جملات:
یک جمله ساخته شده از دسته ای از کلمات میباشد. یک جمله باید حداقل دارای یک فعل(verb) و یک فاعل(subject)باشد. بدیهیست که یک جمله نیاز به قطعات دیگری نیز دارد. جملاتی همچون " و من گفتم" و " چون او گفت" به هیچ عنوان نمیتوانند یک جمله کامل باشند و برای همین، هیچ وقت نباید در اول خط قرار بگیرند.

یک جمله حتما باید با یکی از علائم نقطه(.)، علامت سوال(؟) یا علامت تعجب(!) تمام شود. جملات نمیتوانند با ویرگول(،) یا بدون علائم گفته شده پایان گردد.

یک جمله میتواند دو(یا بیشتر) فعل و فاعل داشته باشد:
من آمدم(یک فعل،یک فاعل)
من و مادرم آمدیم(یک فعل، دو کننده)
من و مادرم آمدیم و رفتیم.( دو فعل، دوکننده)
من آمدم و رفتم(دو فعل، یک کننده)
....

حروف ربط
* "و" دو یا چند چیز را در جملات به یک دیگر ربط میدهد.
من هاگزمید و لندن را دوست دارم.
* "یا" دو یا چند چیز را در جملات منفی به یک دیگر ربط میدهد(انتخاب نیز میباشد):
من لندن یا هاگزمید را دوست ندارم.
شما شام میخورید یا نهار؟

**در زبان انگلیسی "و"(and) برای جملات مثبت و "یا"(or)برای جملات منفی استفاده میشود.

جملات
ساختار جملات زیر با جملات بالا تفاوت دارند.جملات بالا یک جمله میباشند، اما جملات زیر ساخته شده از دوجمله هستند که با کلماتی همچون "و"،"اما"،"ولی" یا حروف ربط به یک دیگر متصل شده اند:
من به هلند سفر کردم و من در آنجا زبان هلندی را یاد گرفتم.
جیمز لیوان را برداشت اما بعد آن را سرجایش قرار داد.

در زبان انگلیسی برای بهم پیوستن دو جمله با استفاده از حروف ربط، قبل از حروف ربط از ویرگول استفاده میکنند.
childeren love to talk,but they hate writing.
but)بمعنای اما/ولی میباشد)

در زبان فارسی هم در بعضی موارد(با شاید هم همیشه،متاسفانه درست نمیدونم) به همین حالت استفاده میشود:
بچها عاشق صحبت کردن هستند، اما آنها از نوشتن متنفرند.


جمله "مونتی آمد" را "جمله ساده" و قتی دو جمله مثل جملات بالا را بهم وصل میکنیم،جمله را جمله مرکب(compound sentences) مینامیم.

در این جا جملات پیچیده(complex ) هم میباشند که من چیزی درموردشون نمیگم.


علائم نگارشی (فقط چندتاشون)

نقطه: معمولا در اخر جملات بکار میرود(توضیح بیشتری نمیدم)
علامت تعجب(!): در آخر جملاتی که نویسنده خواستار تاکید زیاد بر روی جمله میباشد بکار میرود.علامت تعجب در آخر کلمات نیر بکار میرود:
در رو باز کن،مونتی!
خطر!

ویرگول :

*همان طور که گفته شد، در زبان انگلیسی از ویرگول برای جدا کردن جملات مرکب استفاده میکنند.در فارسی هم این اتفاق میفته،ولی من نمیدونم آیا همیشه این طور هست یا نه.

*بعد از کلماتی مثل اول،دوم،بعد از آن، و ....که زمان را بیان میکنند، از ویرگول استفاده میشود:(متاسفانه اسم فارسی این کلمات رو نمیدونم،ولی اسم انگلیسیشون time-order transition signals میباشه.) :
اول، او به مرلینگاه رفت.بعد از آن، از مرلینگاه خارج شد و دستان خود را با پیجامه اش پاک نمود.

قبل از این که داملدور بمیرد، ریش سفیدش بسیار زیبا بود.


*در لیستها نیز از ویرگول استفاده میشود:
مونتی یک بیل، دو کلنگ، یک بیل طلائی و یک کیسه خاک خرید.

* در بین جمله‌های پیرو و پای:
اگر کله زیبای لرد را ندیده ای، حتما آن را ببین.

قبل و بعد از نوشت اسمها و توصیف :
خانه گانتها، خانه متروک در لندن، خراب شد.
مونتگومری،گورکن خانه ریدل، اخراج شد.

* برای رفع اتهام هم از ویرگول استفاده میشود:
او از دری که مورگان از آن خارج شد،خارج شد.

در بعضی موارد، بعد و/یا قبل از اسامی هم از ویرگول استفاده میشد:
مونتی،در را باز کن!
در را باز کن،مونتی!


اینها مهمترین قوانین ویرگول هستند که بنظر خودم خوب بود بنویسمشون.

__________________________________________________
من سعی کردم فقط نکات بنیانی و اولیه، که خیلی هم ساده هستن (البته تا اونجایی که خودم میدونم)رو بنویسم تا هروقت لازم شد بهش یک نگاه بندازیم.نقدهام هم بیشتر از روی همین نکات هست)اگر کم و کسری داشت خودتون ببخشید.
*این پست ابتدا در تالار خصوصی گریفندور زده شد.


تا زمانی که عشق دوستان هست، مونتی هرگز فراموش نخواهد شد!!


[i][b][color=669933]"از این به بعد قبل از


تناسب بين ديالوگ و فضاسازي
پیام زده شده در: ۲۳:۳۸ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۷
#7

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
6- تناسب بين ديالوگ ها و فضاسازي:

تصور دوستان بر اين هست كه در يك پست بايد حتما فضاسازي و ديالوگ وجود داشته باشد!

در صورتي كه اين يك تصور نادرسته!


مهم جذبه و كشش پست هست.

ممكن هست يك پست تنها داراي توصيف باشد و يا تنها ديلوگ باشد. اما جذاب و پر كشش باشد! پس نبايد ايراد گرفت كه ديالوگ و يا فضاسازي كجاست!!

در كل نسبت خاصي مد نظر نيست، تنها بايد با توجه به سوژه و نوع نوشتار به اين موضوع رسيدگي كرد. كه در اين مورد افراد نظرهاي گونگاگوني خواهند داشت كه :

اگر دوستان نقدها را مبتني بر ساير نكات اين تاپيك انجام دهند، اين نسبت نيز به خودي خود، بين نقد كننده ي هاي عزيز يكسان خواهد شد.


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


فضاسازي
پیام زده شده در: ۲۳:۳۶ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۷
#6

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
5- فضاسازي:


در مورد فضاسازي ، نقد كننده بسيار بايد دقيق و نكته سنج عمل كند. چراكه فضا سازي به قول سرژ، بدين معني نيست كه، تركِ گلدان روي شومينه، را توصيف كنيم!

بلكه فضاسازي بايد براي درك بهتر و احساس كردن شرايط حاكم بر آن مكان و زمان باشد.


اما در مواردي دوستان به جاي فضاسازي مناسب از شكلك هاي بي موردي استفاده ميكنند كه به دور از زيبائيست. پس نقد كننده حتما بايد اين نكته رو متذكر شود.


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


سوژه
پیام زده شده در: ۲۳:۳۴ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۷
#5

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
4- سوژه

سوژه مهمترين بخش هر داستان است!!!

بنابراين محافظت از سوژه، درست پيش بردن آن، انجام ندادن عمليات ژانگولر! ، سريع تمام نكردن و ... ، از مواردي است كه بايد ( تاكيد ميكنم، بايد) توسط ناظر يا مشاور تذكر داده شود. شهيد نكردن سوژه بسيار با اهميت و مهم است.

مسلما اينكه فردي سوژه ي پست قبلي رو طوري جلوه بده كه مثلا خواب بوده و ... ، به كسائي كه زحمت كشيدند به نحوي توهين كرده.

نتيجتا توصيه ميشه اين مورد نيز تذكر داده بشه.

غير از اين مورد، نحوه ي ادامه دادن هم مهم هست كه بايد موارد زير رعايت بشه. و در صورت عدم رعايت نويسنده، نظر يا مشاور وظيفه داره متذكر بشه:

4-1- سوژه به سمتي جذاب پيش بره.
4-2- سوژه دچار گره خوردگي نشه.
4-3- پايبندي به موضوع كلي تاپيك هم مهم به نظر ميرسه.
4-4- نكته ي آخر و مهم كه عينا نقل قول ميكنم از لرد ولدمورت عزيز:

نقل قول:
سوژه اي كه به نفر بعد داده ميشه بايد واضح و روشن و ساده باشه.سوژه پيچيده يا چند شاخه رو نميشه ادامه داد.كسي كه ميخواد پست بزنه ميترسه نتونه چيزي رو كه مد نظر نويسنده بوده بنويسه و كلا بي خيال ادامه دادن ميشه.



اگر اين مواردبه تدريج به دوستان توصيه بشه، ما شاهد نيمه كاره رها شدن سوژه ها نخواهيم بود. پس:

تاكيد نقد كننده بر روي اين مورد، يعني سوژه، بسيار بسيار مهم و كاربردي خواهد بود.


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


پايبندي به خصوصيات افراد
پیام زده شده در: ۷:۴۲ جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۸۷
#4

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
3- پايبندي به خصوصيات افراد

اين مورد بسيار مهم و ضروري به نظر مي رسد. نويسنده بايد در همه حال، حتي در پست هاي طنز ار حيثيت شخصيت ها مراقبت كند.

3-1- نحوه ي توصيف، رفتار و انجام يك عمل:

هر شخصيتي در كتاب، به گونه اي خاص رفتار ميكند. يا در سايت شخصيتي را يافته كه رفتار كردن بر خلاف آن، اشتباه است.
در واقع غير معقولانه نبايد عمل نمود.

براي مثال:
لرد ولدمورت شخصيتي دارد كه مي تواند در رول مثل هر شخصيت ديگري:
لباس عجيب بپوشد، گاف بدهد، مو داشته باشد و ... .

اما همه ي اينها در عين وقار و سنگيني انجام مي دهد.
در واقع اينكه ولدمورت بي دليل از مرگخوارانش تعريف كند، از كسي خواهش كند و يا اينكه عذر خواهي كند؛ داستان را به جايي مي كشاند كه :
به جاي خنديدن به فكر آن هستيم كه، اين كار از ولدمورت بعيد است!

يا اينكه اسنيپ هر قدر هم كه با هري مشكل داشته باشد، او را يك تحت يك طلسم نابخشودني قرار نمي دهد. زيرا در هر صورت در حكم يك معلم، مسئول هر دانش آموزيست.

پس توجه به اين امر بسيار ضروري به نظر مي رسد.

3-2- ديالوگ ها:

ديالوگ ها نيز بهتر است كه به شخصيت گوينده پايبند باشد.
تحكم در ديالوگ هاي ولدمورت، مهرباني در سخنان دامبلدور، غرور در سخنان لوسيوس، اقتدار در حرفهاي مك گونگال و خباثت در تهديد هاي فلچ!، نمونه اي از اين پايبندي هاست.

رعايت اين پايبندي ها و تذكر آنها، به پست زيبايي خاصي خواهد بخشيد.

تذكر اين نكته نيز بسيار به جا مي باشد.


با تشكر فراوان از لرد ولدمورت


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


اصول نگارشي / املائي
پیام زده شده در: ۷:۴۰ جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۸۷
#3

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
اصول نگارشي / املائي

1- اصول نگارشي:

اين اصول به نحوه ي صحيح استفاده ي افعال، مطابقت ضماير، محل قرار گرفتن مفعول، استفاده از متمم هاي ضروري و ... ، محدود مي شود.

1-1- تذكر اين اصول در پستهاي طنز و غير جدي، ضروري به نظر نمي رسد. چراكه ممكن است نويسنده داراي صغر سني باشد.

اما در برخي موارد تذكر اين موارد به تشخيص شخص ناظر يا مشاور، امري به جا تلقي خواهد شد.

تبصره: در مواردي ممكن است نويسنده از قصد از نوع نگارش غلط استفاده كرده باشد كه اين امر جزو موارد تذكر نخواهد بود.

1-2- تذكر اصول نگارشي در پست هاي جدي، بسيار ضروريست. اين تذكرات موجبات پيشرفت نويسنده را فراهم خواهد آورد.


2- اصول املائي:

اين اصول، نحوه ي صحيح املا لغات را در بر ميگيرد.

رعايت اين اصل بسيار ضروري به نظر مي رسد.

اين مورد نبايد جنبه ي نقد داشته باشد، بلكه تنها به عنوان يادآوري بايد گفته شود.


با تشكر فراوان از لرد ولدمورت


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


ظاهر پست
پیام زده شده در: ۱۰:۰۳ سه شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۷
#2

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
ظاهر پست

ظاهر پست بايد طوري باشد كه:

1- خواننده را به خواندن تشويق كند. كه اين مورد شامل رعايت موارد زير مي شود:

1-1- پاراگراف بندي:
- رعايت فاصله ي بين خطوط و پاراگراف ها، باعث خسته نشدن چشم و لذت بيشتر از خواندن مي شود.

- نوشتن ديالوگ ها در سطري جداگانه نيز بسيار ضروريست.

نمونه ي يك پاراگراف بندي خوب »»» يپست مك بون پشمالو

1-2- علامتگذاري:

اين موضوع بايد در سطح ابتدائي رعايت شود. خواستن اينكه كجا از قلاب و كجا از گيومه استفاده شود، غير ضروري و باعث دلسردي نويسنده خواهد شد.

نكات ضروري راجع به علائم نگارشي:

- علامت نقطه( .) در پايان جملات خبري. مثل: ديروز دامبلدور رفته بود وزارت خونه.

- علامت تعجب( !) در پايان جملات تعجب آميز. مثل: واي! ولدمورت حمله كرده!

نكته: اكثر نويسنده ها به جاي نقطه از علامت تعجب استفاده ميكنند كه تذكر اين نكته بسيار به جا خواهد بود.

- علامت ؟! ، براي مواقعي استفاده مي شود كه سوالي تعجب آميز پرسيده شد. مثل: واقعا هري و دراكو دوست شدن؟!

- براي نوشتن ديالوگ ها، بهتر است كه آنها همانگونه كه ذكر شد، در سطري جداگانه، هماراه با علامت:_ يا – نوشته شوند.

1-3- استفاده ي به موقع از شكلك ها:

استفاده از شكلك دلخواه بوده و در پست هاي جدي جايگاهي نخواهد داشت. استفاده ي بي مورد و نا به جا از شكلك ها بهتر است كه تذكر داده شود. بايد به نويسنده ي پست به وسيله ي تصحيح و بازنويسي ياد داد كه:

از شكلك در جايي استفاده مي شود كه نتوانيم يا نخواهيم احساسات را در قالب كلمات بيان كنيم.

با تشكر از لرد


ویرایش شده توسط آنیتا دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۲۶ ۱۱:۱۶:۲۴
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۲ ۲۳:۴۱:۳۷

منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.