مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
او البته اینها رو توی ذهنش گفت. همون ذهنی تنگه، برای شاپرکها یه لونهی قشنگه! کدوم کدوم شاپرک؟ همون که...اهم!
و بووبو به سمت ِ شبح رفت. او را گاز گرفت و تیکهای از او را کند. کدام تکه را؟ نه به خدااااا سوگند که نمیگوووی
( شبح ِ پدر ِ هملت از روی دیوار: اوی! چرا اینتر زدی. خب توصیف کن خواننده بدونه چی به چیه. رول پلیینگ جدیه. اوی من روح ِ بابات بودم.»
نویسنده: نمیشه پدر جان! وضعیتشون ناجوره. بومین دیگه بینواها. یه کمی راحتن.
شبح: آها! باشه! )
یاروها: « ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا ژوپسا».
. بعد تنهی بیرون آمده که تا نیمه از توی گوشی بریون اومده بود کمی زور زد و کمی سرخ شد و بعد صدای سقوط ِ جسمی سنگین به گوش رسید و بالاخره هیبت ِ مهیب کاملن از توی گوشی امپراطور بیرون اومده بود