خب منم یه نظر بدم !
واقعاً باید بگم دو موردخیلی شوکه ام کرد
مورد اول مرگ سیریوس که فکر میکردم منجی هری هست و قراره کتاب و داستانها رو روی روال بهتری بندازه و همون چیزی باشه که رولینگ ازش به عنوان تغییر و شگفتی کتاب 5 اسم برده بود ... اما بعد متوجه شدم چیزی اساساً خلاف وعده و بهت رو میبینیم !
مورد دوم و فکر میکنم تاثیر گذار قسمت چهارم و زمانی بود که سدریک و هری توسط جام آتش که رمرتاز شده بود منتقل شدند به قبرستون !
که مرگ سریع و آنی سدریک واقعاً جالب بود و قدرت لرد رو خیلی زیباجلوه داد !
اما پایان کتاب اول وقتی فهمیدم این کوییرل بوده که اینکارها رو میکرده و نه اسنیپ با کشش زیبایی که در طول فصل نسبت به این شخصیت پیدا کرده بودیم
و پایان کتاب چهارم هم بدین صورت کشش خاصی نسبت به دوست همه کار بلد دامبلدور پیدا کرده بودیم ...
هر دو فوق العاده بود ، طوری که من خودم این دو کتاب رو بارها خوندم تا سعی کنم حسی رو که موقع خوندن برخلاف ذهنیت به خواننده القا می شد رو تغییر بدم اما واقعاً امکان پذیر نبود !
اما دو مورد زیای دیگه جانور نما بودن موش رون یا همون پیتر پتی گرو و همچنین ریتا اسکیتر بود که از زیباترین نکات ریز داستان هری بود ...
اما صحنه های احساسی فیلم :
اولین تولد هری و خط کشیدن بر گرد و خاکهای زمین ...
مرگ اسنیپ ( کمی ) ...
صحنه تغییر شخصیت هرمیون در سال اول و طرفداری از رون و هری ...
و مرگ دامبلدور ...
مرسی ! مری !
ویرایش ناظر (امتیاز پست ):امتیاز شما 5 از 5 موفق باشید
ویرایش شده توسط بلاتريكس لسترنج در تاریخ ۱۳۸۷/۸/۲۳ ۱۶:۰۹:۵۸