خلاصه ماجرا:دامبلدور به خاطر قتل هایی که لرد انجام داده عذاب وجدان گرفته، چون خودش اونو به دنیای جادویی آورده، واسه همین تصمیم میگیره که به طور کامل مرگخوارا رو نابود کنه، واسه همین گلرت رو بعنوان جاسوس میفرسته به خانه ریدل.
گلرت در بدو ورودش با استقبال نه چندان گرم مرگخواران روبرو میشه ولی با شکنجه کردن یه زن، دوباره میتونه اعتماد لرد رو جلب کنه، با ورودش به خانه ریدل، تصمیم میگیره کاری بکنه که لرد تعدادی از مرگخوارانش رو بکشه تا ضعیف تر بشن، پس به بهانه آن که تعدادی از مرگخواران بصورت منظم به دیدن دامبلدور میرن و واسش جاسوسی میکنن، لرد از این خبر خیلی عصبانی میشه، و تمام مرگخوارانش رو احضار میکنه تا گلرت خائن ها رو مشخص کنه، و گلرت بصورت رندوم یه سری مرگخوار رو انتخاب میکنه، و لرد اونها رو میکشه.
در این سمت، محفلی ها از تاخیر گلرت نگران بودند و به اون شک کردند، محفلی ها میخواستن به به خانه ریدل حمله کنند، ولی با خبری که کینگزلی مبنی بر قتل مرگخواران بدست لرد براشون میاره متوقف میشن.
گلرت از لرد اجازه میگیره تا برای جاسوسی برگرده پیش محفلی ها، و آپارات میکنه به سمت خانه شماره ۱۲ گریمولد.
گلرت در اونجا هم با استقبال خوبی مواجه نمیشه، ولی بعد از تعریف کردن تمام جریان، محفلی ها دوباره قبولش میکنن.و یه سری از اخبار کم اهمیت محفل رو میگیره و برمیگرده به خانه ریدل.
در اونجا باز بوسیله عکسی با محتوای دوستی ایوان و دامبلدور، دوباره میخواد یه سری دیگه از مرگخواران رو نابود کنه که ریگولوس میگه که این عکس فوتوشاپه و خودش اونو ساخته و در نتیجه لرد فکر میکنه گلرت خیانت کرده ولی ناگهان گلرت چشمک ریگولوس به ایوان رو میبینه و به لرد خبر میده و لرد هم با ذهن جویی همه چیز رو میفهمه.
و در همان حین هم گلرت با دستگاهی به وسیله ی خبر کن که ساخته ی دست دامبلدوره به محفلی ها خبر میده که وقت حمله فرارسیده و محفلی ها به خانه ی ریدل حمله میکنن ولی به دلیل طلسم های انفجاری خانه خرایب میشه و تعداد زیادی از مرگخواران در درگیری کشته میشن و تعدادی هم توسط محفلی ها دستگیر میشن و بقیه هم به همراه لرد به مکان نامعلومی آپارات میکنند.
کسانی که توسط محفلی ه دستگیر شدند شامل ده نفر میشوند که آنهایی که هویتشان کشف شده شامل:ایوان روزیه، ریگولوس بلک، وینسنت کراب، روفوس اسکریم جیور، ماری مکدونالد، آماندا بروکل هرست هستند.
و اینک ادامه ی ماجرا:خانه ی شماره ی دوازده گریمولد، محفل ققنوسدامبلدور ناگهان از جایش بلند میشه و میگه من اطمینان دارم که یکی از این اسیرا دیده بقیه ی مرگخوارا به همراه تام به کجا آپارات کردند.
و به این ترتیب ریموس و گلرت به دستور دامبلدور شروع میکنند به تحقیق درباره ی مرگخوارای مجهول الهویه و همچنین بازجویی از مرگخواران برای اینکه بفهمن لرد و مرگخوارا کجا رفتند.
در همین حین مکان نامعلوم مرگخواران و لرد :لرد که فهمید چه کسانی را از دست داده اند چند دقیقه در همان حالت :!!!! باقی ماند و سپس شروع به داد و بیداد کرد و در این حین هم زد یه 3 یا 4 نفر دیگه از مرگخواران گمنامش رو کشت.
بعد از آن هوگو در حالت
به لرد نزدیک شد و گفت : امممم... ارباب چایی بیارم براتون؟
که لرد به حالت :
در اومد و نعره زد : سریع بگید ما کجا هستیم تا بقیتون رو هم نفرستادم لادست اون منگلای دست و پا چلفتی که کشته شدن.
بلاتریکس اول به حالت :
در اومد و سپس گفت مای لرد من نمیدونم ما کجا هستیم.
لرد: آخه تو که نمیدونی پس واسه چی حرف میزنی پیرزن مو وز وزی خرفت
بقیه ی مرگخوارن:
در میان .
لرد هم نعره میزنه : ددددد... بنالید ببینم کجاییم ما؟
مرگخوار شماره یک: جزایر بالاک
مرگخوار شماره دو: استرالیا
مرگخوار شماره سه : جنگل ممنوعه!!
ولی لرد میگه ببندید اون دهنتونو برید یه جایی برای خواب ارباب آماده کنید بعدشم برید بگردید غذا برای ارباب پیدا کنید بعدشم یجوری بفهمید ما کجاییم.
در همان لحظه محفل ققنوس:ریموس: آلبوس ما فقط تونستیم هویت یک نفر دیگشونو بفهمیم و متوجه شدیم که اون لوسیوس مالفویه ولی متاسفانه همونطور که میدونی اسنیپ الان پیش لرده و ما نمیتونیم معجون راستی درست کنیم تا بفهمیم بقیشون چه کسانی هستند و ضمنا من دیگه کاملا مطمئن شدم این اسنیپ خیانتکاره چون داشت با ما میجنگید توی خونه ی ریدل.
دامبلدور یک بار دیگر گفت:من به سوروس اعتماد کامل دارم تازه خودم گفتم بجنگه با ما و در ضمن تو کی دیدی یه نفرین نابخشوده از چوبدستیش در بیاد و دامبلدور پس از گفتن این جملات به شکل :ball:در اومد.
ریموس:
در همان لحظات مکان نامعلوم مرگخواران:
مرگخواران دیگر به شکل
درآمده بودند ولی موفق شده بودند غذا و جای خواب لرد را پیدا کنند ولی اکنون به فکر بد بختی بعدیشون افتادند یعنی اینکه بفهمند کجا هستند اما...