1. یه پست رول طنز بنویسید که شما اشتباهی یکی از دوستانتون رو تبدیل به گوسفند کردید و سعی دارید اونو به حالت اول در بیارید اما ناگهان یک طباخ سر می رسد و می خواهد گوسفند را( دوستتان را) تبدیل به کله پاچه بکند.(20 نمره)روز فوق العاده گرم مزخرفی بود.
و اتفاقا دانش آموزانی که خیلی دوست داشتند یک بستنی بگیرند تو دستشون و بستینی رو لیس بزنند مجبور بودند برن سر امتحان تغیر شکل.
به محض وارد شدن به کلاس دیدند که پروفسور جردن نشسته و مشغول خوردن کله پاچه هست!!!
دانش اموزان :
پروفسور جردن :
دانش آموزان :
پروفسور : هان چیه؟؟؟ ذول/زول/زل/ذل ؟؟ زدید به من؟
دانش آموزان :
پروفسور : بابا جان این پرا رو بکنید گوسفند بعدش هم من میگم یه طباخ بیاد کله پاچشون کنه همگی باهم حالشو ببریم
دانش آموزان به سرعت چوبدستی شونو میگرفتند سمت پر ها و فریاد میزدند :
دان فسوواکدر همان لحظه که من میخواستم طلسم رو روی پر انجام بدم یهو یکی از دوستام ( اسم نمیارم) از جلوم رد شد!!!
حالا از شانس بد من دقیقا همون موقعی اومد که من طلسم رو ول کرده بودم بلافاصله دیدم که دوستم شده یه گوسفند و وایساده جلوم!!!
من :
دوستم در همان قیافه ی خنده دار گوسفندیش : بععععع بعععععععع بععععع
خوشبختانه پروفسور و بقیه هنوز نفهمیده بودند.
پروفسور هنوز غرغ در خوردن کله پاچش بود و دانش آموزان هم دیگه داشتند کارشون رو تموم میکردن.
وقتی مه پراشونو ( منم دوستمو!!) به درستی تبدیل کردن یه طباخ اومد تقریبا با یه همچین قیافه ای :
یه پیشبند سفید هم پوشیده بود و سه متر هم قدش بود!! ( یه لحظه فکر کردم هاگریده)
پس از امدن طباخ دانش آموزان به صف وایسادن که یکی یکی گوسفنداشونو تحویل بدن به آقای طباخ که ایشون هم گوسفندارو تبدیل کنن به کله پاچه!!
اکنون همه داشتند با خوشحالی کله پاچه هایشان را میخوردند ولی همین الان نوبت من شده بود.
یدفعه پروفسور یک نگاه به گوسفند گنده و چاق و چله ی من کرد.
طباخ هم دیگه داشت اماده میشد که دوست عزیز منو کله پاچه بکنه.
پروفسور: هومم این خیلی گوسفند خوبیه این مال خودمه
اما هیچ کس جوابی نداشت...
ناگهان من گفتم : اااا میگم پروفسور این یکم شبیه ....... نیست ؟؟
پروفسور : نه بابا بی خیلش حالا یکمشم میدم به تو
گوسفند : بعععععععععععععععععع بععععععععععععععععععععععععععع بععععععععععع
ولی بعد من اصن جیگرم سوخت واسه دوست بد بختم!!!
یهو داد زدم : نه اینو کله پاچه نکنید پروفسور واقعیتو میگم این همون .......... بیچارس :zogh:
پروفسور : آره؟؟؟؟ ولی حیف که نمیشه بهش کمکی کرد چون این ورد هیچ ضد طلسمی نداره ..... پس بنابر این ایشون میشن کله پاچه ی خوشمزه ی من
و بدین ترتیب جناب طباخ زدن این زرفیق منو کله پاچه کردن و پروفسور هم خوردنشون و من هم البته از دستش راحت شدم ها خیلی اذیتم میکرد
2.آن فرد بیشعور که بود؟(2 نمره)هر کی بوده احتمالا شاگرد خوبی نبوده و خودش نمیتونسته وردا رو درست انجام بده
3. وردی که گوسفند را تبدیل به سیراب شیردون می کند چیست؟(2نمره)
آپیریا شیپ تو سیراب شیردونیوس
6.ورد دان فسوواگ از کجا آمد(سوال اختیاری(5 نمره))
مطمئنا خود پروفسور جردن این ورد رو اختراع کردن