هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دامبولدور شنای پروانه میکرد یا کرال؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۳ چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۴

رومسا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۹ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۵۰ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 138
آفلاین
مطمئن نیستم اما فکر می کنم که breaststroke معنی شنای قورباغه هم میده!
بازم میگم که مطمئن نیستم ولی خوب به نظرم این نوع شنا خیلی معقول تره...برای چی رولینگ باید بیاد بگه که دامبلدور از شنای پروانه استفاده کرده تا خودشو به اون شکاف برسونه؟
اصلا به نظر من نمیشه و کلا این کار خنده داره! چون با شنای پروانه که نمیشه از یک شکاف عبور کرد!
به هر حال اگر شما هم چک کنید ببینید که آیا breaststroke معنی شنای قورباغه هم میده یا نه ، ممنون می شم!



دامبولدور شنای پروانه میکرد یا کرال؟
پیام زده شده در: ۰:۲۱ چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۴

بیل ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۳ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۳ دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵
از The Burrow
گروه:
کاربران عضو
پیام: 597
آفلاین
در مورد اینکه دامبولدور به سمت غار شنای پروانه میکرد یا کرال باید یه نگاهی به اصل متن کتاب بندازیم. این همون جمله مورد بحثه:
نقل قول:

And with the sudden agility of a much younger man, Dumble-dore slid from the boulder, landed in the sea, and began to swim, with a perfect breaststroke, toward the dark slit in the rock face, his lit wand held in his teeth.


breaststroke یعنی شنای پروانه. نتیجه اینکه بازم اسلامیه مثل همیشه سوتی داده و ترجمش غلطه. ترجمه درست هم همونه که هرپو نوشته :

نقل قول:

دامبلدور با چالاکی ای که بیشتر از جوانها انتظار می رفت، از روی سنگ ها به دریا پرید و شروع به شنا کرد و با شنای پروانه ای بی نقص به طرف شکاف تاریک صخره رو به رو رفت .


ویرایش شده توسط بیل ویزلی در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۵ ۱۳:۰۳:۳۰

Soon we must all face the choice
between what is right and what is easy




تصویر کوچک شده


Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۱:۵۹ سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۴

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
با اجازه لطفا منم در بحث گروهیتون راه بدین .
( میگم شاید دامبلدور پروانه با مانع شنا میکرده )

شوخی کردم
ولی بی شوخی من رفتم کتاب ویدا اسلامیه رو یک نگاه کردم . ویدا اسلامیه اینجوری ترجمه کرده بود :

نقل قول:
دامبلدور با چابکی مردانی بسیار جوانتر از خودش از روی سنگ صاف لغزید و در آب فرو رفت و شروع به شنا کرد . در حالی که چوبدستیش رو با دندانش نگه داشته بود با کرال سینه بی نقصی به سوی شکاف تاریک روی صخره میرفت


حالا من ترجمه انتشارات بهنامم اینجا میزارم تا بهتر بتونیم بحث کنیم :

نقل قول:
دامبلدور ناگهان مانند یک جوان چابک از روی سنگ به داخل آب پرید و در حای که چوبدستی اش را با دندان گرفته بود ماهرانه به سمت شکاف تاریک روی صخره شنا کرد


خب در هیچ کدوم از این ترجمه ها سخنی از شنای پروانه نیومده . من اول فکر میکردم حق با هریه . ولی بعد از اینکه بیل ویزلی متن اصلی را در پست بعدی نوشت منم نظرم عوض شد احتمالا در اینجا هم ویدا اسلامیه اشتباه کرده و هم دیگر مترجمان و هم اینکه رولینگ سوتی داده


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۵ ۱۴:۰۸:۵۰



Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۱:۴۱ سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۴

هرپوی کثیف old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۹ جمعه ۲۹ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۷
از یونان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 81
آفلاین
نه نه هری جان . ترجمه گروهی کارش درسته !
ترجمه اشتراکی الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی ؛ اولین ترجمه ای که اومد و من هم خیلی هول هولکی رفتم خریدم .
ترجمه ی بدی نبود، لا اقل از اسلامیه بهتر بود .



Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۲:۲۳ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
والا تا جایی که من یادمه شنای دامبلدور کرال سینه بوده نه پروانه

این سوتای ترجمه بوده میشه بگی این مال کدوم ترجمس. ترجمه گروهی؟


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۱:۱۸ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴

هرپوی کثیف old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۹ جمعه ۲۹ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۷
از یونان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 81
آفلاین
سوتی که نمیشه اسمش رو برد، ولی من هم یه مشکلی توی کتاب به نظرم اومد رو میگم .

فصل 26 ، غار
نقل قول:
دامبلدور با چالاکی ای که بیشتر از جوانها انتظار می رفت، از روی سنگ ها به دریا پرید و شروع به شنا کرد و با شنای پروانه ای بی نقص به طرف شکاف تاریک صخره رو به رو رفت .


شنای پروانه !
واقعا خنده داره ؛ چونکه شنای پروانه فوق العاده شنای سختیه و واقعا انرژی از آدم می گیره . به عنوان شنای استقامتی شناخته نشده و سرعتش از کرال سینه کمتره .
البته همه ما میدونیم که دامبلدور آدم خون سردیه، ولی فکر نکنم موقعی که میخواد با پا های خودش به سمت خطر بره به این اندازه ریلکس باشه که با شنای پروانه ای که هم سخته و هم انرژی آدم رو می گیره شنا کنه .
توی کتاب نوشته شده به سمت شکاف شنا می کرد . خب تعریف ما از شکاف چیزی به بزرگی غار نیست و در موقع شنای پروانه دستا خیلی بالا میان و طبیعتا باید دامبلدور دستاش بخوره به در و دیوار !
در ضمن شنا کردن با لباس خیلی مشکله، و البته با لباس هایی که دامبلدور تنش میکنه مثل ردای به اون بلندی صد مرتبه سخت تر هم میشه . پس شنای پروانه با اون لباسا چندین برابر دشوارتر هم میشه و همچنین غیر ممکن .
در آخر من وقعا نمی فهمم اگه بجای پروانه مینوشت سینه چه مشکلی پیش می اومد !



Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۱۶:۱۹ جمعه ۳۰ دی ۱۳۸۴

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
البته هری جان توی ترجمه اسلامیه نوشته بود که اسنیپ وقتی که حدس زد که هری و دوستان به وزارت رفتن بلافاصله عده ای از اعضای محفل رو در جریان گذاشت . توی پست آخرم بهش اشاره کردم
البته اینم که من گفتم که این قسمت از کتاب سوتیه به این دلیل گفتم چون که میگم اسنیپ به دامبلدور خیانت کرده ! اما برای کسی که فکر کنه اسنیپ به دامبلدور وفاداره طبیعی هست که سوتی محسوب نمیشه !

چقدر پستم کوتاه شد یک نظری هم در مورد پست بعدیت بدم که فضا پر شه

خب به نظر من میتونه دلایل مختلفی داشته باشه که یکیش رو خودت بهش اشاره کردی ولی غیر از اون تو کتاب نوشته بود که نویسنده اون کتاب شاهزاده همه چیز رو ریز ریز و با خط خرچنگ قورباغه ای مینوشته تازه از اون گذشته اینکه هرمیون هم شاید چون از اون کتاب خوشش نمیامده زیاد توش دقت نمیکرده .
به هر حال این چیزها حتی اگر واقعا سوتی باشند ولی نمیشه ثابت کرد درسته ؟




Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ جمعه ۳۰ دی ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
البته طبق همين ترجمه ( كه بايد صحتش هم بررسي بشه) گفته شده كه اسنيپ حدس زد هري فكر ميكنه سيريوس در چنگ ولدمورت اسيره.

اسنيپ فكر ميكرد كه بچه ها ميخوان برن وزارت خونه تا سيريوس رو نجات بدن ولي تصورشم نميكرد بچه ها بتونن خودشون رو به وزارت خونه برسونن تا بخواد در اون مورد به كسي چيزي بگه


در مورد اينكه گفتن اين خيانت به ولدمورته به نظر منم هست ولي طبق تيوري اينكه اسنيپ طرف دامبلدوره اين سوتي كتاب محسوب نميشه

اگه اسنيپ طرف ولدمورت باشه سوتي هاي خيلي بيشتري مطرح خواهند شد.


حالا براي شروع يه بحث ديگه اين رو داشته باشيد:
- هري آخر كتاب ميگه اگه زودتر كتابو به دامبلدور نشون داده بود اون متوجه ميشد كه دستخط مال اسنيپه حالا چطور هري و به خصوص هرميون ( كه تو اينجور كارا دقت زيادي داره) متوجه نشدن كه دستخط شاهزاده مثل دستخط اسنيپه؟
شايد يه جواب اين باشه كه دستخط اسنيپ از اون موقع تا حال حاضر طوري عوض شده كه قابل شناسايي نبوده


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۲:۵۱ شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
خب منم خوشحالم که بالاخره حرفام بی جواب نموند . و شما بالاخره جواب دادین .
ببخشید مثل اینکه من توی پستی که دو ماه پیش ارسال کرده بودم یک متن کلیدی و جا انداختم در هر صورت فکر میکنم الان باید بگم :
من این جمله رو از کتاب ویدا اسلامیه اینجا میذارم ( ببخشید من کتاب خانم گنجی رو ندارم )

صفحه 352 از وسطای مکالمه دامبلدور به بعد :

نقل قول:

پروفسور اسنیپ فهمید که سیریوس زنده است و در خانه میدان گریمولد در امن و امانه . اما وقتی که تو با دلورس آمبریج برنگشتی پروفسور اسنیپ نگران شد و حدس زد که ممکنه هنوز تو فکر کرده باشی سیریوس در چنگ ولدمورت اسیره و بلافاصله بعضی از اعضای محفل ققنوس رو از این موضوع با خبر کرد .


خب با عرض معذرت فکر میکنم که توی این جمله درستی حرف من مشخص میشه
درواقع کاملا برعکس نظر شماست پروفسور اسنیپ وقتی میبینه بچه ها در هاگوارتز نیستند اعضای محفل رو با خبر میکنه .
توی صفحه قبلشم راجع به کریچر نوشته بود . دامبلدور گفته بود قبل از اینکه به سازمان اسرار بیاد اول اعترافات کریچر رو شنیده .
حالا در هر صورت من فکر میکنم که تونستم شما رو متقاعد کنم ولی اگرم متقاعد نشده باشید بازم چیزی تغییر نمیکنه چون در اصل منظور من از این حرفها این بود که اسنیپ در اینجا به ولدمورت خیانت کرده که چه حرف شما درست باشه چه حرف من ( که درسته ) بازم در نتیجه تغییری ایجاد نمیشه .

در ضمن خیلی ممنون از اینکه به نظر من اهمیت دادین اگر منم توی این ساعت خاص توی سایت نبودم شاید منم حالا حالاها جواب شما رو نمیدادم چون دیگه کاملا این موضوع رو از یاد برده بودم




Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۲۱:۵۷ شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
ببخشيد كه اين همه دير براي جواب به اينجا اومدم و البته جاي خوشحاليه كه هنوز كسي اينجا پست ارسال نكرده

زابيني عزيز دقيقا اسنيپ محفلو خبر كرده براي اينكه بهشون بگه سيريوس توي وزارت خونس نه اينكه بچه ها توي وزارت خونن الان كه اينا رو ديدم خودمم شك كردم چون صرف نظر از اينكه اسنيپ طرف دامبلدور باشه يا طرف ولدمورت اون اصلا نميتونسته بدونه كه بچه ها به وزارت خونه رفتن و حتي نميتونسته تصور همچين چيزي رو بكنه.
دامبلدور اين قضيه رو از زير زبون كريچر بيرون كشيد كه اون مطمان بود هري پاتر و بقيه به وزارت خونه رفتن در حاليكه اسنيپ بنا به چيزي كه نوشتي حدس زده كه اونا رفتن به وزارت خونه متاسفانه ترتيب و جزييات اينا زياد در خاطرم نيست ولي كلا رولينگ كريچر رو به همين خاطر وارد داستان كرده كه از طريق اون محفل بتونه بفهمه برو بچ كجا رفتن وگرنه اينكه هري مطمان بشه اونقدرا از نظر استدلالي روي داستان اثر نداشته چون فرقي نداشت هري بدون اطمينان بره اونجا يا با اطمينان ولي اگه كريچري در كار نبود محفلي ها نميدونستن واقعا چه خبري شده.


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.