کاربر ارزشی روح روشنایی هستم...فردی عقده ای که از روی عقده هایی که در کودکی در دلم جمع شده به سراغ شما اومدم تا گزارشی رو براتون ترتیب بدم....
-------------------------------------------------------------------------------
عمله ای کنار خیابون روی جدول نشسته و یه بیل تو دستشه...
دوربین به طرفش می ره...و گزارشگر سوال می کنه...
گ:آقا شما بیل رو چطور ارزیابی می کنید؟!
عمله:اگر داخلی باشه که افتضاحه انگار با آب دهن درستش کردن اما اگر خارجی باشه بسیار مقاوم و خوبه و هر بلایی سرش بیاری ککشم نمی گزه...
اما همین بیل ایرانیه رو دو دقیقه پیش کردم تو خاک دستش در رفت یک چیزه شلیه آقا...
گ:چقدر حرف زدی منظورم این بیل نیست اون بیله...
عمله:کدوم بیل؟!
گ:همون که رنگا رنگه با مدیریت قشنگش شعر می خونه می خنده...بیلبیلک خسته میشه منو مدیریتو زود می بنده روی ماژول اخبار می شینه شعر می خونه می خنده
______________________
(ولدمورت:آقا کات...دارین مسخره اش می کنین شورش رو در آوردین...این چه وضعیه هی بی ناموسی بنویسین...بعد میگین من چرا میام تو تالارتون...صحنه رو از اول می گیریم)
(ققی:آیدین این کجاش بی ناموسی بود؟!)
(ولدمورت:آقا کات...دارین مسخره اش می کنین شورش رو در میارین...چه وضعیه هی می گم مسائل خارج سایت رو با داخل سایت قاتی نکنین...آیدین چیه بگو بادراد...صحنه نداشت...از همون صحنه بگیر)
_______________________
گ:چقدر حرف زدی منظورم این بیل نیست اون بیله...
عمله:آهان اون بیلو می گی...کدوم بیل؟!
گ:همون که موهاش قرمزه پسر آرتور ویزلی
_______________________
السامور:آقا من بالا خا ققیم کسی حرفی با ققی داره بیاد به من بگه
ولدمورت:آقا کات...دارین مسخرش می کنین شورش رو در آوردین...این چه وضعیه هی تو رولاتون از این شاخه به اون شاخه بپرین...هی شاخ بازی در بیارین واسه مدیرا شاخ شونه بکشین...همون مصاحبت رو بکن دیگه...
---------------------------------
گ:آقای عمله ما از شما خداحافظی می کنیم شما مرد مصاحبه نیستی کاربرایی که تو قبرم خوابیدن رو به جون هم می ندازی
....
گزارشگر به سمت دفتر آقای بیل ویزلی وب مستر بزرگ جادوگران میره...
--------------------------------
ققی:مرتیکه کجای این سایت شبیه هر پاتره که بیل باباش
آرتور باشه خیلی بخوایم حساب کنیم آرتور پسرش رون میشه
بینز:آقا میشه اسم این بیل رو نیارین تن من کهیر می زنه...
ولدمورت:آقا کات...دارین مسخرش می کنین شورش رو در اوردین این چه وضعیه به یه مدیر دارین توهین می کنین...
____________________
پشت در اتاق جناب آقای بیل ویزلی(صدای ها از پشت رد به گوش می رسه)
بیل:آره همشونو بلاک می کنم از اون ولدمورت گرفته تا هری پاترشون رو...آره روح روشنایی و السامور که جای خود دارن...اونا رو از آی پی بلاک می کنم...امپراطور تاریکی رو که زنده می خوام...آره من همه رو می کشم همه رو بلاک می کنم...من خیلی خفنم
(ولدمورت:بیلی جون(چه صمیمی
) از تو انتظار نداشتم حداقل جلو کاربرا رعایت کن...
بیل:هان چی میگی می زنمتا...
ولدمورت:آقا به خدا غلط کردم گفتم فقط مهربون تر...
بوووووم
صورت ولدی پخش میشه رو دیوار...
گزارشگر:عجب حرکت بی رحمانه ای ما فیلم داریم ما به سازمان ملل شکایت می کنیم...
**اخبار ساعت 22**
کوف عنان دبیر کل سازمان ملل پس از بررسی بسته پیشنهادیه 6 +1 که مربوط به وب مستر سایت جادورگان آقای بیل ویزلی بود پاسخ خود را به شاکی پرونده آقای روح روشنایی چنین اعلام داشت
کوفی:ما پس از بررسی پرونده دستور به برکناری آقای بیل ویزلی از مدیریت دادیم که این طرح به خاطر حق وتوی آماریکا و مخالفت با این قضیه رد شد...متاسافنه بیل ویزلی با بوش هم رابطه صمیمانه ای داره...و ما تا روزی که این جهانخوار به روی زمین باشه از شادی در سایت جادوگران بهره نخواهیم برد...
ولدمورت:هی گفتم سیاسی ننویسین بیا این کوفی عناننم تو سایت عضوه
خب...ققنوس عزیز مجبور شدم بعضی از جملاتت رو پاک کنم و ویرایش کنم....اخطار میدم در صورت تکرار اون جملات شناستو تا سه روز میبندم....من با تو مشکلی ندارم...بهتم گفتم میتونی با مدیرا شوخی کنی ولی تا حد خاصی.در این پست کمی از حد گذروندی در صورت تکرار برخورد شدیدتری میکنم...دوستدار تو ولدمورت
ویرایش شده توسط ارباب لرد ولدمورت کبیر در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۲۶ ۱۸:۲۸:۳۷
ویرایش شده توسط ارباب لرد ولدمورت کبیر در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۲۶ ۱۸:۳۱:۳۱
[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo