هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۶

TheSilent_SS


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۴ یکشنبه ۳ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۲ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۹
از مشهد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 38
آفلاین
الان ققنوسه یک زمانی سیمرغ بوده
یه چه هیبتی این محفل از غرب تا شرق بوده
مهد شجاعان از همین جاست
تو یه محفل پرست میخوای منم اینجام
من تنها نیستم امثالم زیادن
اونا جامو میگیرن تو احیانم غیابم
اینجا 70 میلیون مرد و زن و بچن
حواسشون محفلو ندزدن پرچم
نیاد محفل ما شیش دنگه
حواسمون هست نتیجه این شد که
دشمن محفل باید احمق باشه
چون این محفل فدایی الحق داده
اینا حقیقته بیدل نقال افسانس
نمونش همین جنگ 7 سالس
رنگ قرمز ققنوس رنگ خون ما
واسه این محفل پیش کشه جون ما
______________________________
رفقا اگه اصل آهنگ رو خواستین mail یا پیام شخصی بفرستین تا لینکش رو بهتون بگم.
قبلا تو امضام بود مدیر گیر داد.
تملغ هم اگه داشت به خاطر وزن شعر بود.(آخه محفلیا مگه چند نفرن که من گفتم 70 میلیون؟)


I won't waste myself on you


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۶

پدرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
از دفتر دامبلدور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 207
آفلاین
.........................به ياد دامبلدور...........................


جز عاشقي ما به جهان سلطنتي نيست .. ... محبوب تر از حضرت آلبوس کسي نيست

او بود که آمد به جهان و زجهان رفت ........ يادش همه ي عمر از اين دل شدني نيست

آن پير خردمند نگفت جز سخن عشق ..... هيهات که بر قصه ي او گوشدهي نيست

باور که توان کرد که از او برسد غير ..... . از پاکي طبعش بشري را خبري نيست

روزي که به من گفت "رولينگ" قصه ي جادو ..... گفتم که خدايا به از آلبوس کسي نيست

زيرا سخنش بود همي موجز و کامل ..... . او بود که مي گفت بجز عشق, کسي نيست!

آن روز که بوديم همگي محو صفاتش ..... . گفتيم به جز ما وفادار کسي نيست

امروز که آمد جهت باد, مخالف .. .... گوييم که مفسد بد و او را خردي نيست

بر ما چه شدست اي همه ياران وفادار ..... گر دلبرهانيم کنون, عهد شکني نيست??

ققنوسشم و مونس و سر سپرده نوکر ..... "پدرام" به جز همدم آلبوس کسي نيست!


ویرایش شده توسط فوکس در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۳۰ ۱۶:۳۱:۳۶

آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۲:۵۲ پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۶



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۴ دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۴:۵۵ شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 2
آفلاین
man ye jadOogaram/jadOo darmOone dard o man darOogaram/are mimOoniM ta akhar o nemishim khaste
chonke jadOogari nahayatan rahayi az marGe !


baghiYash ro ba'daN miGam ! albatte aGe kesi delesh khast ! :D


من یه جادوگرم
جادو درمان و من درمونگرم
آره میمونیم تا آخرو نمیشیم خسته
چون جادوگری نهایتا رهایی از مرگه

پ.ن: بقیش رو بعدا میگم! البته اگه اگه کسی دلش خواست!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۲۴ ۱۷:۳۵:۰۸

جادوگر بودم از همون قدم اولی/هیپ هاپ فارسی هم سندش دستم/ اگه شک دارین بیاین ثابت کنم/نقاب به چهره با جادوگران وارد شدم/


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۶

 استن شانپایکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۵۰ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 440
آفلاین
من پستیدم پس چرا نشستی
من پستیدم تو هم باید بری بپستی
من پستیدم ، یه قانون دارم همه برایه پیش رفت سایت باس باشن

حالا که پست ثابت می شه استن میاد
چون که استن پست میزنه و ناظرا ، میمونن مبهوت ... بوق میزنن بعضیا
گیر نمی کنم تو ایراد ناظر چون خودم هستم یه پا ... شاخر
اکثرا مشکوک میشن بهم .. اما ، من باز میزنم پست هر دم و جا
چون اونا می دونن من چیرو دوست دارم ولی خوب باز تو گرفتنم فیت دادن
اگه باز هوس بلاک کنم ، ترس ندارم میام جلو تا خلاف کنم
داش کل حرف من اینه ..... شنیدم یکی واسه جادوگران خواب بد دیده !
برا همین میگم کل و کنار بزار ، بشین و به ما حرمت بزار
پستات هزار باشه حتی تو هم ، من میشکونم شاخ صد تا تونم
ولی خوب الان وقت بلاک نیست ، وقت شوخی و دعوا و خلاف نیست
الان وقت بالا رفتن مونه ، بعد یه مدت وقت رفتنمونه
خیلی ها رفتن بی اجازم ، اره چون اونا همیشه می بازن
ولی خوب ما الان وقت بردمونه ، وقت شادی و پستیدن و رقصمونه
اره داش این استنه که میمونه ، حالا یه عده از دیدنش کف میکنن عاجزونه
اره اینم کلام آخرمه ، صدای کف زدنتون بیادم می مونه

..................
این تکست رو روی بیت سه تا اهنگ رپ گفتم که خیلی هم تغییرش دادم !


ٌٌدر حال پاشیدن بذر


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۹:۴۱ شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۶

یاکسلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۰ یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۴۵ جمعه ۱۸ دی ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 154
آفلاین
تو را جادوگری دانم
تو را جادوگری دانم
که بر خونش زده
ای وای
براین خون اصیل ...دانم چه میدانی ....کز رخت جادوگری پیداست
نجینی را چنان گنده زدایی ....کز این حیوان تیزی بر نمی پاید
تو را جادوگری دانم
تو را جادوگری دانم
کز رخت پیداست
از خون اصیلی
یا بدان گویی من ... اصل و نصب دارم ...از مار گروهش پیداست
تو جادوگری هستی
سر بداران را کزان جادوگری گویم
کز این کینگز کراس جادوگری پیداست
سر و ریشش بدان نقره
جسم و جانش همه در دامن عشق
تو را جادوگری دانم
تو را جادوگری دانم


هری ا


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۱:۳۰ جمعه ۲۰ مهر ۱۳۸۶

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
من بیچاره چه کنم از این مجردی / از این خبر بد نلرزیدی؟

همه به من میگن عنکوبتی / پشماتو جمع کن ای حیوون نالوتی!

بهم میگن سنت خیلی زیاده / نمیتونه این سن برام بچه بیاره!

هی میشینم و می کنم شیون / آدمای خودخواه اینجورین اینن!

به من میگن تو یک دیوی / حتی جا نداری تو سوراخ بینی!

میگن کی به عنکبوت زن داده / که دخترشو به باد داده؟

مگر عنکبوت چه مشکلی داره؟ / حالا نه به باره نه به داره!

چه بد گره خورده این زندگی / که هی باید بکنم بندگی.

گناهی کردم بهتون / بدی ای کردم براتون؟

پس حداقل بهم بگین / خودتو تو آینه ببین!

اون وقت میرم به خیابون / بعدش هم سر میزارم به بیابون!

شاعر : یک عنکبوت بدخت و غمگین و مجرد!


وقتی �


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۰:۰۲ جمعه ۲۰ مهر ۱۳۸۶

پدرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
از دفتر دامبلدور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 207
آفلاین
علا يا ايهل جادوگراني ........ ترا چندين بگويم اينچوناني!
تو از جادوگران بهتر نيابي.........که از گيراييش ديگر نخوابي
همانا روزي از ايام ماضي ........که بودست تا کنون راه درازي
بپيدا کرده ام جادوگران را .........بکردم من درونش عشق بازي
همان روزي که خنديدند بر من ....... رفيق و دشمنان و همکلاسي
بگفتندم برو ديگر مگو تو .......... حديثي از بر آن فرد کاذي
که آن (هررري پتر )چيزي نباشد ....... بجز اندك حديثي بچه بازي
برنجيدم همانا کان مشنگان ..... نمي فهميدنش چون من به راستي
همي اندر همي حال خرابي ........ بدم کامد بشارت راس راسي
بيافتم من همي جادوگرن را .......همي از عضو هايش گشته راضي
سه ماهي طول کشيد تا من بفهمم ...... که اينجا است, آن جايي که خواستي
در آن دوران بفهميدم که شخصي ....... به تاپيکي زده يک پست کاذي
بخواستم من که اشکالش بگويم .........به عنوان دبير اختصاصي
ولي گفتندم آن دم کي فلاني ........ شناست كو ? يکي بايد بسازي!
منم گفتم که اي جادوگرانم ..........تو هم ديگر مي خواي با ما نسازي!
پس از آن چند روزي فکر کردم ........ بسي گشتم به دنبالش اساسي
پس از فکر زياد آخر بيافتم .......... همي من يک شناسه اختصاصي
از آن دم تا کنون يکدم نكردم ......... من اين جادوگران را ناراضي
اگرچه بيشتر خوانم مطالب ....... ولي گاهي زنم پستي اساسي
و آخر من اين را نيز بگويم ........که اين را دوست دارم راس راسي
((همي اين داستان گفتم که امروز ........بداني قدر و بر هيچش نبازي ))
ولي پدرام برو فکر دگر کن .......... که اين جادوگران هم بود بازي!


آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۷:۵۷ سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۶

شاهزاده خالص


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۲ سه شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۵۷:۵۶ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 460
آفلاین
این شعر ناقصه. برای گرفتن کاملش برین به http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=175834#forumpost175834


آرَند كه واعظی سخنوَر ### ماننده‌ی حُبه‌ی غضنفر*
ناگاه به‌پا شده ز بالين ### خشم‌اش بشتافت سوی كالين
ديدا كه گرفته قدرت از او ### فهميد كه كرده صحبت از او
دانست اگر وزیر گردد ### این سلطنتش به‌زیر گردد
در بار نخست حقّه‌ای زد ### تأیید نكرد وِرا و جيم‌زد
كالین چو بدید غیب گردید ### خود رفت و بشد مدیر تأیید
تأیید چو شد كالین كریوی ### گفتا كه «چه قِصّه‌ی عجیبی
بد‌بختی من به‌خاطر او ### امّا عله گشته چاكر او
باید كه بگیرم حال او را ### يا كه بكنم زِ ریشه او را»
او گفت:«كالین! دروغ‌گویی ### آسلام نداری، بوق گویی
گویی كه بُوَم مثال مرلین ### پنهان برَوی به‌سوی برلین»
وقتی كه شنيد این كریوی ### خشم‌اش بگرفت، سان دیوی**
گفتا كه «من مرد آسلام‌ام ### عاری زِ دروغ و بند و دام‌ام
آفتابه بسازم من به قزوين ### با سيستم اِی‌بی‌اِس به تضمین
گیریم كه ریش هم ندارم ### امّا زِ كمال كم ندارم
مرلین به تو گفت این حماسه؟### دست من و اوست در یه كاسه
چون پلك زنم به سان مرلین ### خواهی‌تركید مرد*** بی‌دین»
باور چو نكرد سنگ خاره ### كالین بنمود فكر چاره
آن‌گاه به چشمكی بیَفروخت ### هركس كه شنید، عبرت آموخت


تصویر کوچک شده


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۴:۵۲ سه شنبه ۳ مهر ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
همانا اين شعر به سبکي جديد که خودم در ادبيات فارسي سراغ ندارم گفته شده اگه شما پيدا کردين بياين به من بگين...اسمشو مي زارم سبک کاليني(سبک هفت)...يه وقت تو کتابهاي ادبيات بچه هاتون ديدين به من فحش ندين!!!

بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها بر هم ببنديم...به روز واپسين بر آن بخنديم
بيا با هم به رولينگ هم بخنديم...با ريش پاتريستها هم بجنگيم
بيا تا با مديران ما بجنگيم...به ريش ارزشيشان هي بخنديم
بيا به ريش عله ما بخنديم...تا روز دگرش از درد بلنگيم
بيا تا صبح فردا ما بلنگيم...به ريش هم دگر تا صبح بخنديم
بيا به ريش آسلام هم بخنديم...به سطلي ما ستادش را برنگيم
بيا تا ريش کالين را برنگيم...بشينيم تا به شب بر او بخنديم
بيا به ريش درازان ما بخنديم...بيا به کويريل بي ريش بزنگيم
بيا با هم به کاشت مو بزنگيم...به ريش کويريلم آن وقت بخنديم
بيا به ريش سفيدان هم بخنديم...بيا تا ريش مرلين را بفهميم
بيا تا که بلاک را ما بفهميم...به ريش مريلنم آن وقت بخنديم
ببنديم و بجنگيم و بلنگيم...بيا با هم کنار هم بخنديم
برنگيم وبزنگيم و بفهميم...بيا تا ريش هست بر آن بخنديم

شاعر کالين بن الکريوي


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۰:۵۳ چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۶

 استن شانپایکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۵۰ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 440
آفلاین
این شعر یه رپ هستش که نمی دونم تا حالا اینجا زدن یا نه کلا نواوریه وبرایه نمره اورن نیست
.............................................
اينجا جادو گرانه يعني سايتي که
هرچي توش پست بزني موجب تحريکه
رفتن شناست تو اشغال دوني
تازه مي فهمي که بلاک شدي و فحش ميدي
اينجا همه مرگخوارن بخواي بري تويه محفل
بايد تو ورداتو اماده کني تو قبلش
اينجا جادوگرانه ، بچه شوخي نيستش خبري از اين ارزشي بازي ها نيستش
اينجا رول بزن ، بزن تا که بسته نشي
اينجا نصف ناظرن و نصف اسلي
، اختلاف بين گروه ها اينجا بيداد ميکنه، اين ناظرا رو شاد و خوشحال مي کنه
جووني مي حواد با دختري دوست شه ناظرا نمي زارن
جوون اواتارش قديميه
چون که فقط يکي داره
همه اگاهيم از اين بلاکا ..... ، اما کسي رو نداريم اينورا تا نشيم بلاک ما
هري با جاروش کناره يه بنزه ، خودشو با جاروش کرايه ي بنزه
مرلين پاشو من استنم باهات حرف دارم
نکنه تو هم به فکر ايني که چقدر خرج داره
صاکت ....... 023
<><><><><><><><><><><><>
منتظر کار هايه بهتر باشيد
* اگه تو هيني به کسي شد بي منظور بوده و فقط برايه قافيه استفاده شده *



ایول ، فقط اگه می شعرید از خودتون بشعرید


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۴ ۱۵:۳۵:۵۷

ٌٌدر حال پاشیدن بذر







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.