اگه یه جادوگر بودم دیدگاهم نسبت به همه ی اشیاء دور و برم عوض می شد...با گربه ها حرف می زدم ..با وزش یه نسیم اَلَکی دیوونه وار می رقسیدم....به گنجشکها حمله می کردم تا یه هدویگ برای خودم دستو پا کنم....یه چوب از درخت کنار خونمون می کندم و باهاش چوب دستی درست می کردم....و خلاصه...
.....دیوونه می شدم......
نمسشه خودمون رو جای یه جادوگر بذاریم وگرنه لغب دیوونه بهمون می دن...راستش رو بخوای اگه من یه جادوگر بودم به اندازه ی کارهای نیکول کیدمن توی یکی از فیلمهاش که نقش یه جادوگر رو بازی میکنه تغیر میکردم