هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۵:۳۱ سه شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۸
#53

اوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۱ جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۲۵ سه شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 161
آفلاین
ثبت نام


شناسه ی قبلیم که بعد از این ساختمش ولی دوباره برگشتم به این

اینه

عمرا اگه فهمیده باشی چی گفتم

چاکر همه بچه های قدیمی (کینگزلی شکلبوت ، پیوز ، رفوس ، زاخاریاس ، دادالوس دیگل و خیلی های دیگه که حال ندارم بنویسم اسمشون رو )



Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۸
#52

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
پرسی عزیز،معذرت میخوام که شرکت نکردم!

ولی یه چیزی باید اون پایین بگم
.
.
.
.
.

[spoiler=نامه:]ثبت نام![/spoiler]


[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۷:۲۷ یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۸
#51

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
سیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام


جونیورز آی ام ثبت نامیوس وجتبل...
(زبون بزستانیه)
[spoiler=اگه میشه البته]منو حریف لیدی بزارین اگه میشه لطفا[/spoiler]


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۲۳ ۱۷:۳۱:۴۹

seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۳:۴۴ جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۸۸
#50

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1- چرا برای پیش بردن سوژه ازم امتیاز کم شده؟ من سوژه رو زیاد جلو نبردم چون فکر می کردم ملت میان پست می زنن و یه خورده سوژه براشون بمونه. اگه استقبال زیاد بود، سوژه براشون کم میومد و جذابیت پست هاشون از بین می رفت.

این اعتراض نیست. صرفا میخوام ذهنم روشن بشه. به نظرت سوژه رو تا کجا پیش می بردم بهتر بود؟

2- این سوژه خیلی باحاله. حیفه همینجور نیمه تموم باقی بمونه. چطوره این دو تا پست رو منتقل کنی به یه تاپیکی چیزی، بعد خودتم بیای وسط و همین جور دور همی ادامش بدیم؟

3- اهم... آهام... اوهوم... همون ثبت نام دیه!



Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۸:۴۹ جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۸۸
#49

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
ثبت نام



Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۲:۵۷ پنجشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۸۸
#48

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام


نتایج داوری دوره سوم ارسال شد !

با اینکه فرصت زیادی داده شد ، ولی به خاطر عید استقبالی که مد نظر بود نشد ! برای دوره ی بعد افرادی که مایلن بایستی ثبت نام کنن اینجا ! اگر نمیتونید شرکت کنید ثبت نام نکنید !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۹:۱۳ شنبه ۸ فروردین ۱۳۸۸
#47

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
از اونجایی که خیلی ها مسافرت هستن و امکان پست زدن ندارن ، مهلت مسابقه تا 15 فروردین ماه تمدید میشه !

نحوه شرکت به صورت ادامه دادن رول های نوشته شده در همین تاپیک هست و نیازی به ثبت نام نداره !

موفق باشید


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۴:۳۸ چهارشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۸
#46

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
در همان لحظه در اتاق بادراد:

بادراد بر ريش بلند خودش دستی كشيد و به سمت پنجره رفت. ستاره ها در آسمان برايش چشمك می زدند. بادراد هم ابلهانه برای ستاره ها چشمك زد و به سمت تخت خواب خودش رفت. به خودش گفت:
-فردا با آجاس بازی داريم، ايگور بوقی چه طور می تونه در مقابل ما دووم بياره!

بعد سرش را روی بالشش انداخت و لحاف را روی خودش كشيد. مثل بچه ها خودش را در رختخواب جمع كرده بود كه ناگهان صدای جغدی به گوشش رسيد:
-هو هـــــــــــــــــــــو هو هــــــــــــو

بادراد موشكافانه اطراف را نگاه كرد. اينكه صدای يك جغد در شب می آمد چيز عجيبی نبود اما بادراد را متعجب ساخته بود. بادراد پنجره را باز كرد و اطراف را نگاه كرد كه يكدفعه يك جغد وارد خانه شد و نامه ای را روی سر بادراد انداخت و رفت. بادراد با عصبانيت فرياد كشيد:
-آخه حيوون زبون نفهم احمق! هنوز بهت نگفتن نامه رو كجا بندازی؟ درست انداخت رو سر من! احمق اينجا رو هم به لجن كشيده. هنوز بهش ياد ندادن اين كاراش رو بايد تو دستشويی انجام بده.

بادراد لعن و نفرين كنان روی تخت پريد و نامه را باز كرد. در نامه با خط زيبا و قشنگی مطالبی نوشته شده بود. بادراد شروع به خواندن نامه كرد:
نقل قول:
سلام كاپيتان ريشوی خوشگل و مامانی خودم!
خوفی؟ سلامتی؟
از اونجا كه مخت تعطيله و هيچی تو مغزت نميمونه می خواستم يادت بيارم فردا با كاركاروف بوقی و تيمش بازی داريم.
بای بای، بتی


بادراد نامه را مچاله كرد و از پنجره بيرون انداخت و فرياد زد:
-من مخم كار نميكنه؟ پس چه طور تو هاگوارتز تاريخ جادوگری درس می دم؟! اين دختره ی ابله هنوز آداب معاشرت ياد نگرفته! اگه با كمبود بازيكن مواجه نبودم تو تيمم نمياوردمش اين دختره ی ابله رو!

بعد از اينكه بادراد نيم ساعت تمام به بتی فحش داد روی تخت دراز كشيد و منتظر ماند تا خوابش ببرد.

پنج دقيقه نگذشته بود كه بادراد روی تختش دراز كشيده بود كه نامه ی ديگری روی سرش فرود آمد. بادراد دوباره نعره زد:
-بازم يه نامه ی ديگه! كی اين نامه رو فرستاده ديگه؟ اعصابم خورد شد.

بادراد دوباره نامه را باز كرد و آن را خواند:
نقل قول:
سلام كاپيتان عزيز، بادراد عزيز
می خواستم بگويم ريشو خوب بود، ريشو مهربان بود، ريشو نبايد مسابقه ی فردا فراموش كرد!
از طرف گلگلومات


بادراد اين نامه را هم مچاله كرد و به گوشه ای پرت كرد و با عصبانيت نعره زد:
-اين چه بازيكنايی من دارم؟ خدايا از كوييديچ بازی كردن توبه كردم.

بعد بادراد دوباره دراز كشيد و منتظر فردا ماند.

فردا، زمان مسابقه، در رختكن تيم عقاب های زوپس:

بادراد بر ريش بلندش دست می كشيد و بتی و گلگلومات را از نظر می گذراند. دوباره داد زد:
-بريسوت احمق، يعنی اينقدر به من اعتماد نداری كه زمان مسابقه با آجاس يادم نمی مونه؟ باز اين گلگو خل و چله! نمی فهمه...

گلگلومات به ميان صحبت های بادراد پريد و گفت:
-گلگو بود خوب، نگوييد بد پشت سر گلگو!

بادراد چشم غره ای به گلگلومات رفت و دوباره گفت:
-خوب، يه كاپيتان بايد به بازيكناش روحيه بده. من بهتون می گم موفق باشين! آجاس در مقابل ما مثل موشه! اون كاركاروف بوقی به جای اينكه يار تيمش باشه بيشتر به ما كمك می كنه! پس می تركونيمشون.

-تق، تق، تق

بادراد لحظه ای فكر كرد و آرام از بتی پرسيد:
-كی می تونه باشه؟

-نمی دونم.

بادراد بر ريش بلندش دستی كشيد و گفت:
-بفرمائيد داخل.

مرد موبوری وارد اتاق شد و گفت:
-ببخشيد، به من گفتن بهتون بگم مسابقه برگزار نميشه!

بادراد نعره زد:
-آخه چرا؟

-چون مثل اينكه مسئول برگزاری مسابقات كه همون داور اين مسابقه هم بوده از اينجا رفته به اسپانيا!

-پرسی رو می‌ گی؟

-بله، بله.

-اون احمق چرا رفته؟

-می گن با دوست دخترش رفته...

-ها؟


ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۵ ۱۴:۴۶:۲۹
ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۵ ۱۴:۴۹:۱۱
ویرایش شده توسط كينگزلی شكلبوت در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۶ ۹:۲۷:۱۸


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۰:۰۷ دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۸
#45

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقل قول:
سوژه مسابقه : رفتن داور ِ کوییدیچ در اواسط بازی های مهم لیگ به مسافرت و معلق شدن مسابقات و اعتراض کاپیتان ها از این حرکت و انصرافشون از شرکت توی کوییدیچ و درخواست ِ انحلال تیمشون به خاطر سهل انگاری داور !


پرسی ویزلی با اعصاب خاکشیر و چهرۀ درهم به تقاضاهای ثبت نام تیم های مختلف که روی میز و پیش رویش تلنبار شده بودند، نگاه کرد.

برگۀ اول:

« سلام پرسی. چطوری گوگولی مگولی و اینا.
می خوام آجاس تو این لیگ بترکونه. ما حتما شرکت می کنیم. هوامونو داشته باش تا هواتو داشته باشیم داوش!

قربونت: ایگور »

برگۀ دوم:

« هی پرسی

می دونی که ما خیلی توپسیم و ریشامون از سفیدی برق می زنه و کسی رودست ما نیس. تازشم ما خیلی مایه داریم و باهاس حتما قهرمان شیم. زیرمیزی، رومیزی، خلاصه هرچی لازم داری پایه ایم واست. ریش سفیدانم این لیگ حتما هس. یادت باشه ها!

اصل پشت مو از خودمه: آرشام! »

برگۀ سوم:

« چطوری پسر؟ خوفی؟

اگه عقابای زوپس رو قهرمان کنی قول میدم برات چن تا جلسۀ خ ص و ص ی مخصوص و اختصاصی رابندازم جوون. ما رو یادت نره. به این طریقم ثبت نام.

ایول خودم، بادی ریشو »

با خستگی نگاهش را به سوی سایر برگه ها چرخاند. تیم های چیورون، گرین فایر، هدنور، ققنوس، پروتاگونیست، عقاب های زوپس، تیزپروازان، پالمری دراگونز و هزاران هزار تیم دیگر برای این لیگ اعلام آمادگی کرده بودند.

یک هفتۀ اخیر را به طور کامل درحال برنامه ریزی و رتق و فتق امور بود. هیچ شبی بیش از دو ساعت نخوابیده بود و زیر چشمانش سیاه شده بود. با چه رویی می توانست به قرار ملاقات دیگری با پنه لوپه فکر کند؟ تا همین حالا هم سه قرار سینما و پنج قرار نهار در رستوران «نگین ِ رضا» () را فراموش کرده بود و باید با زره ای پولادین به دیدن پنه لوپه می رفت!!!

چقدر دلش می خواست تمام این برگه های ثبت نام را تبدیل به موشک های کاغذی کند و به سمت سطل زباله به پرواز درآورد. عکس پنه لوپه را که روی میزش بود برداشت. لبخند غمگینی به عکس زد. به یاد قرار مسافرتی که سال گذشته با پنه لوپه گذاشته بود و به دلیل مشغلۀ زیاد کنسل کرده بود افتاد. فکری در ذهنش درخشید. بلافاصله تمام برگه ها را روی میز ریخت و به سمت «سازمان حمل و نقل جادویی» به راه افتاد.

- گور بابای مسابقات کوییدیچ! من و پنی داریم میریم اسپانیا، صفا!


ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۳ ۰:۳۴:۵۶
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۱/۳ ۰:۳۹:۰۹


Re: سالن مسابقات کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۸۸
#44

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

از امروز به مدت پنج روز مسافرتم ! به همین دلیل تصمیم گرفتم پست ِ مسابقه رو بزنم که به مشکل برنخوریم .

سوژه مسابقه : رفتن داور ِ کوییدیچ در اواسط بازی های مهم لیگ به مسافرت و معلق شدن مسابقات و اعتراض کاپیتان ها از این حرکت و انصرافشون از شرکت توی کوییدیچ و درخواست ِ انحلال تیمشون به خاطر سهل انگاری داور !

پست ها توی همین تاپیک میخوره ، یه مقدار امتیاز ِ اضافه برای اولین کسی که پست میزنه هم در نظر گرفته شده !

برای ثبت نام : دیگه نیازی به ثبت نام کردن نیست ، هر کسی برای این مسابقه اینجا پست بزنه یعنی ثبت نام شده هست !

توجه کنید : پست های مسابقه ادامه دار هست ، میتونید رزرو کنید و پستتون رو بفرستید که چند نفر با هم یه پست رو نفرستن و مشکل ایجاد بشه .

مهلت مسابقه : 10 فروردین

سالِ نویِ خوبی داشته باشید .


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.