خب خب...فکر کنم سومین بارم باشه که خودمو معرفی میکنم!ولی حیفم اومد...دیدم همه دارن خودشونو ((کامل))معرفی میکنن:
من ستاره هستم.اول دبیرستانم....تو تهران زندگی میکنیم.بعضیا میگن 14 سالمه.بعضیا میگن 15 و بعضیا 16.خودم میگم پونزده ولی زیاد برام مهم نیست.چشم و موهام هم قهوه ای کمرنگن.قدم صد و شصته..مامانم میگه نسبت به سنم یکم کوتاهم!وزنم قبلا 51 بود بعد از ماه رمضون شد 48!
خجالتی هستم... نه اونقدر که نتونم کاری کنم ولی بیشتر وقتا دوست ندارم تو کاری پیشقدم بشم.میخوام تنها باشم بیشتر اوقات!خونه و خونواده شلوغ رو دوست ندارم.در واقع میشه گفت زندگی پر تجملاتو دوست ندارم.یه برادر دارم ازم بزرگتره...اصلا کاری به کارش ندارم!
دوستام میگن بی خیالم.ولی خودم اینطور فکر نمیکنم!فقط میگم اگه یه روز 18_19 بگیرم فاجعه نیست.نمیگم خوبه ولی آسمون به زمین نمیرسه که!تو خونه درس نمیخونم.یعنی جز برای انجام تکلیفم درسو نمیارم تو خونه....کارای درسی و خوندن تو مدرسه بازی و کامپیوتر و اینترنتم تو خونه!راستش من اصلا بی خیال نیستم.آخر حساسیتم!رو چیزای کوچیک که به نظر خیلیا بی اهمیته خیلی حساسم و زود واکنش نشون میدم.
از پسرایی که دخترا رو به عنوان یه اسباب بازی یه بار مصرف میبینن به معنای واقعی متنفرم!متنفرم متنفرم متنفرم!
خب حالا از خصوصیات اخلاقی بیایم بیرون....علاقه مندی ها!
فوتبال:تیم من همیشه منچستر بوده و هست.از هشت سالگیم طرفدار منچستر بودم.جالبه که تو خونه ما دونفرم پیدا نمیشن که یه تیمو دوست داشته باشن!مثلا مامانم چلسی برادرم آرسنال من منچستر پدرمم لیورپول!آخر تفاهم!
به لیگ ایران علاقه زیادی ندارم ولی بین پرسپولیس و استقلال استقلال رو دوست دارم.تو اسپانیا هم بارسلونا آلمان بایرن و ایتالیا...از لیگ ایتالیا هم زیاد خوشم نمیاد ولی آ.ث.میلان رو دوست دارم.
موسیقی:بیشتر خارجی گوش میدم.پاپ رو دوست دارم ولی رپ هم بد نیست.Celine Dion , Dido , Jennifer Lopez ,Eminem , Avril Lavign هم از خواننده های مورد علاقه ام هستن.به اضافه ی Backstreet Boys و Blue
سرگرمیهام موسیقی و اینترنت(جادوگران!) و کتابه.همه جور کتابی میخونم ولی رمان رو بیشتر دوست دارم.کتابای علمی و تخیلی هم دوست دارم.کتابای تاریخی که خوراکمه!مخصوصا کتابایی مثل "اشکهای ژاکلین "(زندگینامه جان.اف.کندی) "تاریخ زنده" (که تو ایران زندگی من ترجمه شده و خاطرات هیلاری رادهام کلینتونه)"دخترم فرح" (نوشته فریده دیبا) و "همسران شاه" که درمورد تاریخ قبل از انقلاب ایرانه.
چندتا گربه دارم(حسابشون از دستم در رفته!
)که مادر همشون یه گربه ماده ست به اسم پیشی!(تاریخچه مفصلی داره اسمش....ولی کوتاه میگم که حیف گربه به این نازی که همچین اسمی داره!
) پیشی دو سالشه...البته کم نیستا!برای گربه ها دوسال چیزی حدود سی سال آدماست.دوبار بچه دار شده نتیجه اشم هشت تا گربه ست که دوتاشون باز بچه دار شدن!
جالب اینه که من آلرژی وحشتناکی به گربه و گرده گل دارم!
خودم گربه دوست دارم فقط مامانم کمی(!) مشکل داره باهاشون!عاشق بارونم..........به نظرم قشنگترین و بهترین کار دنیا اینه که توی یه روز بارونی تنها باشی و واسه خودت قدم بزنی(البته من هیچ وقت تنها نبودم...همیشه یکی از نوه نتیجه های پیشی بغلم بوده!)ولی نتیجه هاشم بده.خودم تا یه هفته مریض شدم و هنوزم مریضم.
زیاد شد...؟!؟وای!چه جوری این همه نوشتم!خب دیگه از حوصله خارجه زندگی من!