شكل ببر هست
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
و يا مي تونيد زبان اصلي ببينين
اينو يادت رفته بود
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
نام :حسام جاسمي
از وقتي 10 ساله بودم به هري علاقه مند شدم الان 12 ساله ام
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
مگه بد گفتم يعني كسي نمي خواد جلوي اسمش رو نبر وايسه?
ولي اونا به حرفش گوش نمي دادند به اين خاطر كه اونا ادم هاي معمولي نبودند اونا مرگ خوار بودند
كينگزلي:(صداي سرفه) نامر...دا چند..نفر به ي...ك نفر
شخص:5نفر به يك نفر هه هه هه
شخص چوب دستي اش را بالا اورد
شخص:آواكادو
شخص شماره ي دو :(به سمت شخص)استيوپفاي
خاك زيادي به هوا رفته بود
شخص 2 :كينگزلي بلند شو بريم
كينگزلي:تو كي هستي
شخص 2 : من ......
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
گودريك:رون جرج كجاست?
رون:فكر كنم رفته دستشوي داره گريه مي كنه تا يك ترول بياد بخورتش .(با خنده)
گودريك : اصلا خنده دار نبود .
داشت نگران مي شد الفياس رو خبر كرد و باهم به سمت خونه ي هاگريد رفتن .
الفياس : نكنه تو جنگل تاريك رفته باشه?
گودريك:نه فكر نكنم اون خيلي ترسو هست.
هاگريد : ولي امكانش هست.
گودريك : باشه به امتحانش مي ارزه.
باهم به طرف جنگل راه افتادند ناگهان الفياس كمي موي قرمز روي زمين ديد احتمال مي داد مال جرج باشه آن ها به راه خود ادامه دادند
ناگهان صداي جيغي امد.
گودريك:شايد جرج باشه.
هر سه به طرف صدا راه افتادن ناگهان.......
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
رز احساس عجيبي پيدا مي كند با كمي ترس البته كمي هم اشتياق به سمت ميدان مي رود شخصي با لباس سياه كنار ميدان ايستاده_ رز احساس خطر مي كنه دستش رو روي چوب دستي اش ميذاره نزديك مي شه اون الفياس. تنها كسي كه انتظار ديدنش رو نداشت
-اين جا چي كار مي كني?
-خواستم يك چيزي به تو بگم ولي اين جا نمي شه
ناگهان تكه كاغذي رو توي جيب رز مي گذاره و ناگهان غيب ميشه
رز به خونه مي ره با اشتياق تاي رو باز مي كنه
ناگهان مي بينه توش نوشته ولدمورت قصد جونت رو كرده
خب اين باعث مي شه رز سر جاش ميخكوب شه
اون خيلي خسته است
ولي اين موضوع فكرش رو مشغول كرده تو يك نامه دوباره با الفياس قرار مي گذاره و به جغدش مي ده تا ببره
سر ساعت مشخص به محل قرار مي ره باز هم الفياس رو مي بينه
مي گه طوضيح بده
اون ميگه ولدمورت فك مي كنه به اين خاطر كه بابا و مامان تو از دوست هاي صميمي هري اند شايد تو هم ....
-خيلي بي مزه بود الفياس فقط وقتم رو گرفتي
به خونه رفت در رو بست بعد از 5 دقيقه در به نحو وحشتناكي شكسته شد و .......
(بقيه اش با شما)
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
لطفا درست صحبت كن
حداقل هري كله داره كه زخم بشه ولي تو اونم نداري
زشت هم بودي رفتي دماغتو عمل كني فك كنم زياد عملش كردن كه ديگه نيست حالا زشت تر هم شدي
به هر حال من هميشه با هري هستم حتي اگه كسي باهاش نباشه
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
به نظر من اون هاي كه خودتون مي سازين باحال تر اند عكس دست ساز ها رو آبلود كنيد
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
دابي چون آزاده بود
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------
يك اشتباه فني بود
ببخشيد
از خانم رولينگ متشكرم كه همه ي مان را آفريد
---------