هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: اگر دامبلدور نمیمرد، دوست داشتید به جاش کی میمرد؟
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵:۰۱ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲
#21
امبریج



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۵:۱۵:۵۰ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲
#22
با کی؟

فلور دلاکور



پاسخ به: محدوده آزاد جادوگران
پیام زده شده در: ۰:۱۹:۱۱ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲
#23
سوژه: فرار
کلمات: خاص، کتاب، شومینه، آتش، سرخ، پوچی، خار

درحالی که" کتابی" رو که از دوستش دزدیده بود را از روی میز برمیداشت، نگاهش به گلدانی افتاد که برگ گلهایش کم کم داشت پژمرده میشد. تصمیم گرفت به اون گل اب بده تا حداقل کار خوبی انجام داده باشه و دوستش کمتر بخاطر برداشتن کتابش که خیلی برای اون خاص و عزیزه از دستش عصبی بشه. پس به برگ های اون گل با اسپری اب پاشید. وقتی کارش تمام شد، کتاب را از روی میز برداشت ولی پایش به پایه ی میز گیر کرد و نزدیک بود بیوفتد، اما بدنش سریع واکنش نشان داد و دستش را به میز گرفت تا پخش زمین نشود، اما دستش جای اشتباهی فرود آمد و روی گل رفت.
وقتی خودش را جمع و جور کرد، نگاهی به گل انداخت که خوشبختانه سالم بود، اما یک "خار" درشت در دستش فرو رفت که تونست اون رو در بیاره.
روی مبل رو به روی "شومینه" نشست و به "آتشی" که کم کم درحال خاموش شدن بود نگاه کرد. دوباره بلند شد و از تکه چوب های کنار شومینه درون آن انداخت .
دوباره نشست ئ به اتش "سرخ" رنگی که زبانه میکشید نگاه کرد و بالاخره تصمیم گرفت کتاب رو بخونه که صدای پای دوستش را که با عصبانیت روی زمین میکوبید را شنید.
سریع از جایش بلند شد و جایی برای پنهان شدن پیدا کرد.
صدای فریاد دوستش رو شنید که گفت:
_باز این لعنتی با کتاب من کدوم گوری رفته؟

میدونست که اگه پیداش کنه اتفاق خوبی برایش نمیوفته، پس فرار را بر قرار ترجیح داد و خودش را غیب کرد و بعد از آن احساس"پوچی" و جدا شدن اعضای بدنش، به جایی که میخواست رسید و موفق به فرار از دست دوستش شد.

کلمات نفر بعد : زمین، آب، تلسکوپ، تسترال، میوه، آهنگ، اتاق


ویرایش شده توسط کاری شیمیزو در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ ۰:۲۲:۴۳
ویرایش شده توسط کاری شیمیزو در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ ۰:۲۵:۰۲
ویرایش شده توسط کاری شیمیزو در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ ۰:۲۶:۲۶


پاسخ به: سه نشانه
پیام زده شده در: ۲۳:۱۵:۱۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲
#24
نویل لانگ باتم؟


معجون مرکب پیچیده
سه طلسم نابخشودنی
رمزتاز



پاسخ به: اگه میتونستین یک چیزی رو توی داستان هری پاتر تغییر بدین اون چی بود؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵:۰۸ سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲
#25
نمیزاشتم فرد و سیریوس بمیرن و اسنیپ رو به لی لی می رسوندم.کاری میکردم که دراکو دوستای بیشتری داشته باشه و رابطش رو با هری خوب میکردم.ادمای خوب رو نمیکشتم<: امبریج رو از همون اول وارد داستان نمیکردم.میزاشتم تدی پیش پدر و مادرش بزرگ بشه.<:



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸:۳۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲
#26
کِی؟

وقت گل نِی



پاسخ به: جادوگران بیست ساله شد!
پیام زده شده در: ۱۳:۴۲:۰۳ سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲
#27
بیست ساله شدنت رو تبریک میگم جادوگران <:



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۰۳:۵۹ دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲
#28
نام و نام خانوادگی: کاری شیمیزو

لقب : کاری

جنسیت:مونث

کشور مادری: ژاپن

رتبه خون:اصیل زاده

چوبدستی:32 سانتی متر؛چوب درخت گردو و مغز قلب اژدها

گروه : گریفیندور

جغد:برفی

اسم جغد : یوکی {در ژاپنی به معنای برف }

شغل:دانش اموز هاگوارتر و جستجوگر تیم گریفیندور

پاترونوس:ققنوس

سن:سال پنجم هاگوارتز

تاریخ تولد به میلادی : 2008 ، 12 آپریل ، 15 سال

تاریخ تولد به شمسی : 24 فروردین سال 1387، 15 سال

علاقه مندی:اهنگ گوش دادن، کتاب خوندن، بارون، گریفیندور، کوییدیچ، لونا لاوگود، نجوم، ماه ، حیوانات و گیاهان ، خواب ، بید کتک زن ، دوستاش ، عمه اش ، لباسهای لش و گشاد

وابستگی:گریفیندور،محفل ققنوس

تنفرات:ادم های نژاد پرست،ادمای هیز،حشرات،تاریکی

ترس:ولدمورت ، تاریکی ، حشرات موذی ،مرگ دردناکی داشته باشه

اخلاق:مهربون،باهوش،ساکت و اروم،پیش دوستاش نخورده مسته،پایه،زود گریش میگیره،قابلیت کرم ریزی زیاد ،بی حوصله ، خیلی احساسی و مودی

تایپ شخصیتی: infp

توانایی ها:یادگیری کامل جادوی سیاه،باهوش،بعضی وقتا میتونه خیلی حاضر جواب و سیگما باشه ،تو درس نجوم هم خیلی خوبه ، بیشتر وقت ها نمره های کامل میگیره

ظاهر: خیلی زیبا و جذاب ، موهای مشکی و لخت تا کمر،چشم های ابی روشن و پوست سفید،قدش نسبتا کوتاه و لاغر،مژه های بلندی داره،لباش زخمین چون وقتی استرس میگیره پوستشونو میکنه،خلاصه قیافش کاملا شبیه کره ایاست

بیوگرافی:پدر و مادرش هردو ژاپنین و وقتی که کوچیک بوده هردوتاشون توی جنگ با ولدمورت میمیرن . پیش عمه اش که خیلی مهربونه زندگی میکنه ، وقتی نامه هاگوارتز براش اومد از خوشحالی گریه کرد . از اونجایی که شوهر عمه اش ماگل بود تو شهر ماگلی زندگی میکردند، دوستای کمی داره و خیلی سخت اعتماد میکنه،
بعضی وقتا خیلی سخت از خواب بیدار میشه و خوابیدن یکی از اولویت های زندگیشه ، بی حوصلست و دست بزن داره ، توی دعوا جوابای دندون شکنی داره اما چون گریش میگیره نمیتونه حرف بزنه ، اگه گمش کردین میتونین تو تختش در حال کتاب خوندن یا زیر درخت بید کتک زن در حال اهنگ گوش دادن پیداش کنین{رابطش با بید کتک زن خوبه <: } یا شاید هم تو برج نجوم ، وقتی بخواد جلوی جمع حرف بزنه استرس میگیره ، با حیوانات خیلی مهربون و ملایم برخورد میکنه ، معتقده ارزش حیوانات خیلی بیشتر از انسان هاست

حرفی که همیشه به دوستاش میزنه : بزرگ میشی یادت میره ، این دنیا لیاقت وجود من رو نداره من الان باید تو بهشت باشم ، من برای وجود توی این دنیا زیادی خوبم<:



الان ویرایشش کردم، یا باید دوباره بنویسمش؟

ممنون <:



لطفا بعد از ویرایش ناظر یا مدیر پست جدید بزن و اقدام به ویرایش نکن، چون پستی که یک بار پاسخ گرفته مجددا چک نمی‌شه و مدیرا متوجه نمی‌شن تغییری رخ داده که بخوان بهش رسیدگی کنن.

تایید شد.


ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۴ ۲۲:۲۰:۰۸
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۴ ۲۲:۲۱:۲۱
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۴ ۲۲:۳۵:۳۸
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۴ ۲۳:۰۱:۵۶
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۴ ۲۳:۰۳:۳۴
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۰:۰۱:۳۷
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۰:۰۹:۵۵
ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۰:۴۹:۱۲
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۱۵:۰۳:۰۵
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۱۵:۰۳:۲۵

نگران هیچی نباش ، بزرگ میشی یادت میره<:


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۷:۳۹ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
#29
سلام کلاه جون.اگه میشه من رو به هر گروهی بفرست که برام خوبه و باعث پیشرفت من میشه. از اخلاقمم میتونم بگم بچه خوب و ارومی هستم و تا جایی که بتونم به همه کمک میکنم و درسام هم خیلی خوبه و همیشه بهترین ها رو برای خودم میخوام خیلی کم عصبی میشم و سعی میکنم جلو خودم رو بگیرم ولی خیلی زود گریه میکنم و دیگه جلوی اون گرفته نمیشه و همچنین فرد خیلییی احساسی و مودی ای هستم. تایپ شخصیتیم infp هستش و اگه توضیحات خوب نبودند از اون قضاوت کنید.توی هر گروه هم بزاریم اوکیه فقط اگه میشه هافلپاف نباشه<:
ممنون کلاه جونم <:


ویرایش شده توسط roshanaaaaa در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۳ ۱۳:۴۱:۱۰


پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۲۴:۵۱ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲
#30
آروم چشماش رو باز کرد.خوابش نمیبرد و این {اعصابش} رو به هم میریخت.تصمیم گرفت به افراد رندوم نامه های چرت و پرت بنویسد.پس به سمت میزش رفت و کاغذ پوستی را اورد و توی شلوغی اتاقش دنبال {قلم پری}که {دیروز}یک عالمه {گالیون}خرجش کرد و حتی برایش {گریه}کرد گشت.پشت میزش نشست و توی {فکر}فرو رفت.
نامه را که تمام کرد به سمت جغد گوشه اتاقش رفت.در بین راه پایش به لیوان اب{کدوحلوایی}گیر کرد؛ولی خوشبختانه توانست خودش را نگه دارد و نیوفتد.نامه را به پای جغد بست و جغد {پرواز}کرد و رفت.


خوب بود. فقط لطفا دقت کن که علائم نگارشی به کلمه قبل از خودشون می‌چسبن و با یه فاصله (اسپیس) از کلمه بعد از خودشون جدا می‌شن.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲ ۱۷:۵۷:۴۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.