هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کارگاه ساخت ورد جادویی
پیام زده شده در: ۱۰:۳۷ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹
#71
نام ورد: اندورا اند فکتوردانتون.
کاربرد: معمولا برای بیان ذهنیت از یک فرد به فرد دیگه به صورتی که دیگران نشنوند به عبارتی (تلپاتی) هست.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۵۲ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹
#72
کجا؟
قلعه ی هگوارتز


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۸:۴۲ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹
#73
کی؟
پروفسور بینز.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۹:۳۶ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#74
باکی؟
هلنا هافلپاف.


ویرایش شده توسط مارکوس فنویک در تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۸ ۸:۴۱:۳۱
ویرایش شده توسط مارکوس فنویک در تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۸ ۸:۴۲:۰۶

Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۵:۵۵ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#75
کی:
روز همگانی اسلیترین.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#76
چیکار:
ایمیل میدادن.
جمله ی کامل:
همراه همایش گریف تو جشن کریسمس در کهکشان کناری با گابریل تیت ایمیل میدادن.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: عضویت در کوییدیچ
پیام زده شده در: ۹:۱۷ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#77
سلام خب اینجا ناظر نداره؟


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: دفترچه خاطرات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۹:۱۶ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#78
ترسناکترین روز عمرم تو هاگوارتز


اون روز همه ی مدرسه رو یه شکل دیگه می دیدم و این شکلی که می دیدم اصلا جالب نبود چون همه با بد ترین ترسشون جلوی همه روبه رو می شدند به هر حال این معلم دفاع در برابر جادوی سیاه نبود که باعث نگرانی همه بود بلکه بوگارتی بود که قراره بد ترین ترسشون رو به همه نشون بده.

-اه این معلم دفاع در برابر جادوی سیاهم خیلی ...
-خیلی چی مارکوس؟ یادت رفته جلسه ی پیش 150 امتیاز از گروهمون به خاطر اینکه تو از یه وردی که اصلا هیچکس تا حالا اسمش رو هم نشنیده بود استفاده کردی و باعث شدی کلاسمون کامل بره هوا یادت که نرفته ؟
-خب نه خیلی هم یادمه اما...
-مارکوس تو فقط دهنتو تا موقعی که نوبتت نرسیده ببند فهمیدی؟
-باشه.

خب من به خاطر این حرفا ساکت شدم تا نوبتم رسید. من داشتم میدیدم که خب خودتون میدونین همه وقتی از کسی بدشون بیاد می خوان که بفهمن از چی می ترسه خب بهتره بگم نصف مدرسه از من متنفر بودند.
-خب مارکوس تو از چه چیزی میترسی ؟
-آقا من از خیلی چیزا میترسم ولی بهتون پیشنهاد میکنم اون بوگارت رو روی من امتحان نکنین چون بدترین ترس من باعث ترس خودتون از من میشه!
-خب ببینیم چی میشه اما الان باید به بدترین ترست فکر کنی!
بعد وقتی بوگارت رو باز کرد بوگارت دو قسمت شد یک قسمتش یه دلقک زشت و یه قسمت دیگش یه راهبه ی بد ترکیب شد . همه به خاطر این ترسم بهم خندیدن.

-خب لطفا وردتو بگو.
-چشم. بامزه شو.

هیچ اتفاقی نیفتاد.

-یه بار دیگه بگو.
-بامزه شو.

بازم هیچی نشد.

-اینا چین تو ازشون میترسی؟
-خب آقا اون دلقکه آدم خواره و خودش جادوگره وخیلی خوب بلده آدمو بترسونه.
-و اون راهبه؟
-اون راهبه خود شیطانه که من توی کتابخونه ی ممنوعه دیدم.
-خب پس بهتره فرار کنیم؟
-نمیدونم خب شما گفتین به بدترین ترسم فکر کنم.
-خب اینا چطوری میمیرن؟
-راهبه از صلیب بدش میاد و دلغک هم باید بهش فوش بدی بعد قلبشو در بیاری.
-خب اینا راه حل های ماگلین درسته؟
-بله.

راهبه و دلغک با هم یه قدم کوتاه برداشتند.

-خب پس باید دو تا گروه بشیم درسته؟
-بله آقا باید دو تا گروه بشیم .
-خب پس تو یه صلیب درست کن . بعد منو بچه ها بریم به اون دلقکه فوش بدیم.
-حداقل چوب دستی تون رو بدین بهم تا یه چوب اضافه داشته باشم.
-باشه بگیر.

بعد هر کدوم به یه طرف رفتیم.
خب قاعدتا همه تو این دنیا به غیر از جادوگرا بلدن چطوری با دو تا چوب یه صلیب درست کنند .
خب من دقیقا دو تا چوب دست رو به شکل به علاوه چسسبوندم نتیجه اش شد یه صلیب و اون صلیب رو به طرف اون راهبه گرفتم جلو رفتم اون عقب روفت اینقدر جلو رفتم تا اون قسمت از بوگارت برو تو صندقش معلمو بچه ها هم هرچی تونستن به اون دلقکه فش دادن که صورتشون سیاه شد .

-خب مارکوس فکرکنم که دیگه از این به بعد بدترین ترسم این دو تا ترس تو باشه.
-آقا امتیازی چیزی تو دفتر نمیزارین؟

معلم بلند شد رفت دفترشو برداشت و گفت:
-ریون کلاو _15
-آقا؟
-ریون کلاو +85
-ممنون.
-خب این امتیازو به خاطر این دادم چون جون خودمو بچه ها رو مدیون تو شدم.

از اون به بعد دیگه همه فقط بهم احترام میزاشتن.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۰۵ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹
#79
کجا؟
کهکشان کناری.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۷:۰۷ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹
#80
دوشیزه بل حالا باید جمله رو با چیکار تموم کنی نه اینکه یه زمان بزاری خب من جمله رو تموم میکنم.
چیکار:
لی لی بازی میکردند.
جمله ی کامل:
آنتونی ریکت زمانی که کلاغه به خونش رسید تو کره ی ماه با علی بشیر لی لی بازی میکرد.


Mr.Marcoos Fenoeek






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.