هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: دوست داري جاي كدوم يكي از بازيگر هاي هري پاتر باشي؟
پیام زده شده در: ۸:۴۳ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۱
#91
بدون شک سوروس اسنیپ!

شخصیت اسنیپو با هیچکس عوض نمیکنم.. حتی اگر کتاب ۷ چاپ نشده بود و رازهای ناگفته ی اسنیپو نمی دونستم..


پرنس نیمه اصیل!


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: ضعيف ترين جادوگر نام برده شده در كتب هری پاتر را كدام يك از جادوگران تصور می كنيد؟
پیام زده شده در: ۸:۳۰ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۱
#92
گیلدروی لاکهارت اون چیزی که ادعا می کرد نبود، اما حداقل جادوگر بود!
اون میتونست جادو کنه، قدرت بیشتری نسبت به اشخاصی مثل پیتر پتی گرو یا آرگوس فیلچ خدمتکار داشت!

ولی با نظر همه بجز گلرت گریندل والد موافقم.


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: ضعيف ترين جادوگر نام برده شده در كتب هری پاتر را كدام يك از جادوگران تصور می كنيد؟
پیام زده شده در: ۸:۲۴ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۱
#93
گیلدروی لاکهارت اون چیزی که ادعا می کرد نبود، اما حداقل جادوگر بود!
اون میتونست جادو کنه، قدرت بیشتری نسبت به اشخاصی مثل پیتر پتی گرو یا آرگوس فیلچ خدمتکار داشت!

ولی با نظر همه بجز گلرت گریندل والد موافقم.


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: درخواست نظارت
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱
#94
نظارت وزارت رو به عهده می گیرم!

البته اگه امکان داره می خوام من و ویکتور با هم وزارت رو نظارت کنیم!

فعالیتهای بی شائیه ی ما در جهت هرچه " فعال " شدن سایت هم واسه همه اثبات شده.


موفق باشید


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: برج وحشت....!
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱
#95
لرد و بلاتریکس در نزدیکی کلبه ی مشنگا ظاهر میشن.

- پاق! ( افکت آپارات )
لرد که هنوز چشماش به تاریکی عادت نکرده بود، چشماشو ماساژ داد و با اکتاو بالایی به بلا گفت:
-کوشی؟
- من اینجام لرد

ـ پس چرا من نمی بینمت؟!
- شما روی من افتادین لرد

لرد جیغی زد و از روی بلا بلند شد و چند قدم ازش فاصله گرفت..

- چطور جرات کردی روی ارباب بیو... نه! .. ارباب چطور جرات کرده روی تو.. دهه!! کجان این مشنگای بوقی؟!

بلا که هنوز گونه هاش سرخ بود با دست به روبروش اشاره کرد..

لرد که خون جلوی چشماشو گرفته بود مستقیم به سمت کلبه ی مشنگا رفت که یهو بلا صداش زد:

ـ ارباب!
ـ چی........یه؟!! بوم!

و لرد به قعر چاه مشنگا سقوط کرد!

-


ویرایش شده توسط پرنس در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۳ ۹:۳۱:۵۴

تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


--«« مدیران تحریم شدند! »»--
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱
#96
رادیو وزارت.. روشن!

مجری در حال گفتگو با هری پاتر هست که برنامه یهو قطع میشه:


- خب، عله جان به نظرت چرا اسنیپ اونقدر راحت کشته شد؟ حتی یک مقدار هم مقاومت نکرد؟!! چرا؟


- خب، با وجودی که کتاب هفتم انگلیسی رو چند بار اول تا آخر خوندم و برای بار هشتم یا نهم چند ماه پیش خوندمش (و البته اینا غیر از خوندنای چند خطی و گاه به گاه بوده) و همچنین ترجمه کردمش و فارسیشم باز چند بار خوندم ولی برای جواب به این سوال بازم کلی کتابو جستجو کردم.
یک دلیل که تو این سایت کمتر توان جواب دادن دارم اینه که کلا باید برای هر سوالی برم و یکی دو ساعت مطالعه کنم. هر کتابی اینجوری نیست ولی سری هری پاتر خیلی ساختار پیچیده ای داره و ...


- بوم..!
شنوندگان عزیز .. توجه فرمائید .... شنوندگان عزیز.. توجه فرمائید:


--«« مدیران تحریم شدند! »»--


استودیو شماره 2 فعال میشه و در اونجا ریتا اسکیتر در حالی که گونه هاش از هیجان سرخ شده منتظره تا آخرین خبری که به دستش رسیده رو بخونه.

- پوخش! بله جادوگران عزیز، عذر می خوام که مصاحبه ی پاتر عزیز رو نیمه تموم گذاشتم، لطفا به آخرین گزارشی که به دست ما رسیده توجه کنید.

ریتا عینک دسته صدفیشو روی بینیش جابجا می کنه تا بتونه کلماتو واضح ببینه و میگه:

- حوالی ساعت 18 فردی که خودشو پرنس نیمه اصیل می نامید با ورود به ستاد ایده یابی وزارت، مخالفت خودشو با سیاست های جاری جادوگران اعلام، و در همین راستا مدیران رو تحریم کرد!

ریتا که خودش از این جمله تعجب کرده بود، ابروهاشو بالا میده و ادامه میده: پس از بررسی هایی که خبرنگار اعزامی ما از محل این واقعه بعمل آورده، تونسته این فرد رو درحالی که به دستاش دستبند زده بودن و نگهبانای آزکابان اونو رو تسترال قرار میدادن پیدا کنه و از ایشون برای مصاحبه دعوت کنه؛ بعد از کشمکش ها و رایزنیهای مدیر شبکه با وزیر جادو، تونستنیم ایشونو در کنار خودمون داشته باشیم. از پرنس نیمه اصیل دعوت می کنیم که در استودیو به ما بپیوندند..

درا باز میشه، هوا رو به سردی میره و یه تیکه قندیل از میکروفون آویزون میشه.. دوتا دیوانه ساز دوطرف پرنسو گرفتن.

پرنس یه کلاه لبه دار و یه عینک سرش گذاشته بطوری که از سرش، فقط دهنش مشخصه، با جیرینگ جیرینگِ زنجیرهایی که به دست و پاهاش بسته شده جلو میاد.

نور کم اتاق سایه روشن روی تی شرت پرنس رو به نمایش گذاشته.. جایی که این عکس روش درج شده بود:



به یاد او که رفت..!

پرنس آروم آروم جلو میاد و روی صندلی میشینه : امروز خوشگل شدی ریتا

- اوه! ممنونم :pretty:

- خب پرنس، برای ما توضیح بده که نظرت در مورد ستاد ایده یابی چیه؟!

پرنس دستاشو رو سینه ش قفل میکنه و میگه: « واقعا جای شکرش باقیه که بعد از این همه جر و بحث و دعوا، این همه ایده و پیشنهادیکه بچه ها واقعا براش فسفر سوزوندن و همچنین بی توجهی و ساده رد شدن مدیرا، این ستاد بالاخره زده شد!

- ینی تو تائیدشون میکنی؟!
- البته! من خودم یکی از عواملی بودم که باعث شدم این ستاد تاسیس بشه. گرچه، از حرف تا عمل راه زیادی هست، اما برای شروع ایده ی خوبی دارم که فکر می کنم جامعه ی جادوگری واقعا نیازمند اجراش باشه!

ریتا میزان دوربینی و نزدیک بینیشو با جابجا کردن عینک روی بینیش تنظیم میکنه و میگه:
- خب .. چه ایده ای؟

پرنس روی صندلی جابجا میشه، لبخندی میزنه و ادامه میده:

- آیا بهتر نیست بجای نشون دادن سیاست های اجرایی مدیران، کمی از وقتتون رو بصورت شانه به شانه با کاربرا بگذرونیدو با بیاد آوردن اینکه روزی شما هم یه کاربر عادی بودین، صرف نظر از مقام و کلاسی که دارین .. بدون دغدغه و با عشق! در کنار کاربرا رول بزنید؟!

- ینی میخوای بگی مدیرا رول نمی زنن؟!

- خب نه همه شون! من دیدم لینی وارنر رول میزنه که اونم مدیر منتخب کاربراس! البته اخیرا فعالیتاشو زیر نظر داشتم، اونم داره مسموم میشه!

- ینی مییخوای بگی اونا فعالیتی ندارن؟!

- چرا! ولی اولین و مهمترین رکنی که باید بهش پایبند باشیم، رول نویسیه!
کارهای اجرایی و پشت پرده به تنهایی به درد ما نمی خوره! لطف کنین و یکم از خودتون مایه بزارین!
تمام این بچه ها چندین روزه بصورت مداوم دارن فعالیت می کنن فقط به این خاطر که جایی که دوسش دارن همچنان پابرجا بمونه، اما شما..؟!

- الآن منظورت من بودم یا ..
- نه! مستقیما با مدیرا حرف زدم!

- خب .. نتیجه ش چیه ؟!
- نتیجه اینه که وقتی فعالیت به وضوح دیده شد، ایده هایی دارم که بعد از 7 سال فعالیت مستمر شاید به دردشون بخوره!

ولی تا اون موقع این ستاد و سیاستشو تحریم می کنم!


موفق هستیم!

پرنس نیمه اصیل!

پرنس از جاش بلند میشه به سمت در میره، دیوانه سازها از پشت بهش زل زدن.. پرنس به آرامی بیرون میره و در رو پشت سرش با صدای نرم زبونه ی در میبنده: چیک!

ریتا که تازه از شوک در اومده، خودشو جمع و جور میکنه و میگه:

- امــــــ...ــــم بله! اینم مصاحبه ای اختصاصی بود با پرنس نیمه اصیل! لطفا به ادامه ی برنامه توجه کنید..

میکروفون با صدای پاق! خاموش میشه و ادامه ی صحبت های هری از سر گرفته میشه:

- ...ساختار پیچیده ای داره و نویسنده همه چیز رو به دقت برنامه ریزی کرده و نمیشه همینجوری به جواب چیزی پی برد...!




- : زهی خیال خام!

تمام!


ویرایش شده توسط پرنس در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۲ ۱۸:۳۹:۳۳
ویرایش شده توسط پرنس در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۲ ۱۸:۴۸:۵۹
ویرایش شده توسط پرنس در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۲ ۱۹:۰۰:۲۱

تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱
#97
هری جان ،

منم مشکل سیریوس رو دارم، حتی رو شناسه خودمم کلیک می کنم بازم مشکل داره!

همچنین پروفایل شخصیمو نمی تونم بیارم، با لینک کمکی آلبوس هم که میارم، نمی تونم ادیتش کنم! توجه داشته باشین که من هنوز آواتار ندارم!

دیگه.. همینا فعلا


ممنون


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: پایگاه مرکزی ارزشی های خودگردان دوستدار ماهی مرکب
پیام زده شده در: ۱۸:۵۸ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#98


مستر انگشت نما تو نماد اعتماد به نفس منی!

الفیاس خو تقصیر خودته! میگی بیاین امضا بزارین، ملت هم حوصله ندارن از اول تا آخر بنویسن و رو تنظیماتش کار کنن.. کلا کپ می زنن!



تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: چرا اسنیپ اونقدر راحت کشته شد؟حتی یک مقدار هم مقاومت نکرد؟!!چرا؟!!
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#99
با حرف آقای ”جای نام واقعی خالی شود” موافقم!

شاید استاد معجون ساز میتونست خودشو از زهر نجینی نجات بده و زخماشو التیام ببخشه، اما دیگه تحمل این زندگی مصیبت بار و نداشت. پس حالا که فرصتش بود می خواست از زندگی دل بکنه و به عشقش لیلی که همیشه در موردش سکوت کرده برسه.

دوستان، گرچه این نوع تاپیکا یه جورایی فری هستن و پست زدن توشون به کرات مشکلی نداره، حتی الامکان از زدن پستهای نامربوط خودداری کنید.


ممنون


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman


پاسخ به: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۸:۵۹ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
پاترونوس اسنیپ بخاطر عشقی که به لیلی داشت آهو شد..

پرنس نیمه اصیل.. آهو!


تصویر کوچک شده

rest in peace dear Alan Rickman






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.