سلام.ناظران و مدیران عزیز.
من همون اما رابینسون هستم که میخواستم از گروه گریفیندور به اسلایترین برم که پروفسور کوییریل عزیز گفتن یک یوسر جدید درست کن و حالا که جدید درست کردم میبینم که متاسفانه در معرفی شخصیت دیگر امکان تایید شخصیت های ساختگی نیستواگه امکانش هست من رو دوباره راهنمای کنید تا اگه میشه این شخصیتم تایید یا اما رابینسون به اسلایترین تغییر گروه پیدا کنه.
و اگه نه که فکر کنم یا مجبورم بسازم و یا از سایت برم.که راه دومی فکر کنم بهتره.ممنون.

من هم یه جادوگر هستم.نیازی نیست فکر کنم که جادوگر بودم.چون من میتونم شخصیت تولید کنم.یا بهتره بگم شخصیت پردازی و میتونم همه رو رو هم در غالب یک کتاب جمع کنم.
اما اگه دنیای جادویی هری پاتر بودم دوست داشتم از جادوی سیاه استفاده کنم و تمام کسانی رو که ازشون بدم میاد شکنجه بدم!

به نظر من بهترین کتاب کتاب 3 بود.
چون واقعا داستان رو جالب کرده بود و همینطور ایده ی ساعت زمان برگردان خیلی جالب بود.و علاوخ بر این سیریوس شخصیت خیلی جالبی بود.

نام:سامانتا گرای
گروه:اسلایترین
سن:14
چوب جادو:36 سانت از چوب درخت بائوباب و موی پای چپ اژدهای دوسر.کاملا نرم و قابل انعطاف.
توانایی ها:در جادوی سیاه و دفاع در برابر جادوی سیاه.و ریاضیات جادویی
اعضای خانواده:پدر:مارتین گرای-مادر:شارلت سلور بود اما به رحمت خدا رفت توسط لرد سیاه !-3 تا برادر بزرگتر.سالی 23 ساله،آستن و داستین 16 ساله(دو قلو اند)
معرفی:من سامانتا گرای هستم.تنها دختر مارتین گرای که یکی از وفادار ترین مرگخوار های وفادار به لرد ولدمورت هست.البته کمتر کسانی هستند که اونو بشناسن چون به طور خصوصی پیش لرد خدمت میکنه.
من هم 11 سالم که بود به هاگوارتز اومدم و به گروه اسلایترین رفتم.در مدرسه شاگرد بدی نبودم و بیشتر از همه به درس دفاع در برابر جادوی سیاه علاقه دارم ولی اجرا کردن خود جادوی سیاه یه چیز دیگس.
مشخصات ظاهری:دختر تقریبا قد بلند هستم و رنگ چشمام سرمه ای هست.موهای بلندی دارم که تا کمرم میرسه و کمی فر داره و همیشه یه تل پارچه ای به سرم میزنم.تعریف از خود نباشه زشت نیستم ولی قیافم جذابه.
حیوان خانگی:یه سگ دورگه"دوبرمن و شینلو"به اسم جسی
--------------------------


دوست من از شخصیت های کتاب یکی رو انتخاب کن