نام:آملیا سوزان
نام خانوادگی:بونز
گروه:ریونکلا برای همیشه
توضیحات:عمه بزرگ سوزان بونز که طرفدار هری و دامبلدور بود و به دست ولدمورت کشته شد
هنوز که تو کارگاه تایید نشدی دوست عزیز در ضمن معرفیت خیلی کوتاهه.
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۸ ۱۷:۴۸:۴۴
جینی همونطور که با بی توجهی کتاب "جادوی پیشرفته" رو میخوند آه بلندی کشید و زیرلب گفت:وای هری! من بدون تو چیکار کنم؟! تو برای من از همه مهم تر بودی. کاش من رو هم می بردی تا..."یدفه
مالفوی از پشت یه قفسه پیداش شد و با همون پوزخند معروف
گفت: چی شده دختره ی مو قرمز؟! دلت واسه ی اون پاتی ملنگ
تنگ شده؟ یا واسه ی اون دزدی خجالت آورت از مدیر ناراحتی؟
گوشهای جینی از خشم قرمز شد. زیر لب گفت" برو پی کارت
مرگخوار...!" و تلاش کرد راهی بین دراکو و دیوار پیدا کند. مالفوی
کنار نرفت و گفت: چی کار می خوای بکنی؟ این جا تماما متعلق
به لرد سیاهه! دیگه دوران دامی تمومه و از دست تو و رفقای ابلهت
هم کاری بر نمیاد!!!!!جینی به آرومی چوبدستیشو دراورد و ورد استیوپفای رو زمزمه کرد. مالفوی پخش زمین شد. جینی از در خارج
شد و به خودش گفت:این پاداش کسیه که به دامبلدور توهین کنه
lily عزيز! پست شما مشكلات زيادي داشت كه اميدوارم با رعايت آنها، شاهد پست بهتري از شما باشم. سوژه شما قوي نبود، و به همين دليل بايد به خوبي ساخته و پرداخته ميشد كه... . براي مثال، توصيف حالات، صداها و يا چهره، خيلي ميتونه به بهتر شدن پست كمك كنه. ديالوگ ها رو با توجه به شرايط زماني و مكاني و با توجه ويژه به شخصيت هر فردي بگوئيد. و همچنين حتما پاراگراف بندي را رعايت كنيد تا موجب بد خواني نشود. اميدوارم پست ديگر و بهتري از شما ببينم. تاييد نشد.
ویرایش شده توسط مینروا مکگونگال در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۲۰ ۶:۲۷:۳۶
"خطرناک - مرگخوار - دوئل - چوب دستی - ورد - کمک - خسته - فرار - غرور - سیاه"
لرد سیاه به سمتش میامد. طلسمی خطرناک به سمتش فرستاد. به سختی جاخالی داد. مرد تکانی به چوبدستی اش داد و وردی خواند.اما فایده ای نداشت.مرگخواران به کمک ولدمورت آمده بودند.مرد خسته بود و می خواست فرار کند . نوری سبز رنگ او را از فکر کردن بازداشت.او با غرور مرده بود.
----------------
تایید شد.
ویرایش شده توسط Lily Potter در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۷ ۱۴:۵۳:۴۷
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۷ ۲۲:۳۵:۳۶