هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (nooshin_shahidzadeh)



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
#1
نام:آملیا سوزان
نام خانوادگی:بونز
گروه:ریونکلا برای همیشه
توضیحات:عمه بزرگ سوزان بونز که طرفدار هری و دامبلدور بود و به دست ولدمورت کشته شد

هنوز که تو کارگاه تایید نشدی دوست عزیز در ضمن معرفیت خیلی کوتاهه.


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۸ ۱۷:۴۸:۴۴

به غول نگو روت سیاه !!!!!!!!!


Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۴:۵۱ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
#2
جینی همونطور که با بی توجهی کتاب "جادوی پیشرفته" رو میخوند آه بلندی کشید و زیرلب گفت:وای هری! من بدون تو چیکار کنم؟! تو برای من از همه مهم تر بودی. کاش من رو هم می بردی تا..."یدفه
مالفوی از پشت یه قفسه پیداش شد و با همون پوزخند معروف
گفت: چی شده دختره ی مو قرمز؟! دلت واسه ی اون پاتی ملنگ
تنگ شده؟ یا واسه ی اون دزدی خجالت آورت از مدیر ناراحتی؟
گوشهای جینی از خشم قرمز شد. زیر لب گفت" برو پی کارت
مرگخوار...!" و تلاش کرد راهی بین دراکو و دیوار پیدا کند. مالفوی
کنار نرفت و گفت: چی کار می خوای بکنی؟ این جا تماما متعلق
به لرد سیاهه! دیگه دوران دامی تمومه و از دست تو و رفقای ابلهت
هم کاری بر نمیاد!!!!!جینی به آرومی چوبدستیشو دراورد و ورد استیوپفای رو زمزمه کرد. مالفوی پخش زمین شد. جینی از در خارج
شد و به خودش گفت:این پاداش کسیه که به دامبلدور توهین کنه


lily عزيز! پست شما مشكلات زيادي داشت كه اميدوارم با رعايت آنها، شاهد پست بهتري از شما باشم. سوژه شما قوي نبود، و به همين دليل بايد به خوبي ساخته و پرداخته ميشد كه... . براي مثال، توصيف حالات، صداها و يا چهره، خيلي ميتونه به بهتر شدن پست كمك كنه. ديالوگ ها رو با توجه به شرايط زماني و مكاني و با توجه ويژه به شخصيت هر فردي بگوئيد. و همچنين حتما پاراگراف بندي را رعايت كنيد تا موجب بد خواني نشود. اميدوارم پست ديگر و بهتري از شما ببينم. تاييد نشد.


ویرایش شده توسط مینروا مک‌گونگال در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۲۰ ۶:۲۷:۳۶

به غول نگو روت سیاه !!!!!!!!!


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۳۰ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۷
#3
"خطرناک - مرگخوار - دوئل - چوب دستی - ورد - کمک - خسته - فرار - غرور - سیاه"

لرد سیاه به سمتش میامد. طلسمی خطرناک به سمتش فرستاد. به سختی جاخالی داد. مرد تکانی به چوبدستی اش داد و وردی خواند.اما فایده ای نداشت.مرگخواران به کمک ولدمورت آمده بودند.مرد خسته بود و می خواست فرار کند . نوری سبز رنگ او را از فکر کردن بازداشت.او با غرور مرده بود.

----------------
تایید شد.


ویرایش شده توسط Lily Potter در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۷ ۱۴:۵۳:۴۷
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۷ ۲۲:۳۵:۳۶

به غول نگو روت سیاه !!!!!!!!!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.