هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۰:۳۹ پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۸
#1
1-سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران؟

زمان سرژ.

2-سابقه عضویت در محفل؟

نهداریم!

3-مهمترین تفاوت بین دو جبهه سیاه و سفید؟

سفیدها رنگ پوستشون به سفید تمایل داره! تیکه های خوبی می باشند . هلو بیا تو گلو دیگه ولی سیاه ها پوستشون تمایل به سیاهی داره. به همین دلیل هم چند وقت مورد نژاد پرستی قرار گرفته اندید ایم! ولی ما بودی نبودیم که به این باد ها بلرزیم زدیمشون زمین اعمال قانون کردیم.

4-آیاحاضر به اطاعت محض از دستورات لرد سیاه هستید؟آیا حاضرید جان خود را در راه ارباب فدا کنید؟

الان دیگه همه چی دونگی شده. ولی حالا وقت عمل که شد صحبت می کنیم.
5-نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟

از اون جا که لرد کچل می باشد کلا کچلی چیز خوفیه و مد است! تکبیر.
6-بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

تو لباس زیرش یه کاکتوس بندازیم!

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟
ای جان بگو شب بیاد پیش خودم.

8-به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟

بر عصر تغییر مد روز کوتاه شده.

9-یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید.

رفتم اونجایی که نباید می رفتم زدم اونجاشو شاپالاق کلش از گلش جدا شد افتاد روی زمین.

10-نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بین کنید:

ریش: بوق

طلسمهای ممنوعه: حال

الف دال: همان علف است که سوات نداشتن اونجوری نوشتن و د ...


پست شما رو تو تالار خصوصی خوندم.با یه پست نمیشه قضاوت کرد ولی تجربه و فعالیت شما برای مرگخوار شدن کافی نیست.البته تا جاییکه متوجه شدم زمینه پیشرفتو دارین.به فعالیتتون ادامه بدین که اگه خواستین دوباره درخواست بدین بتونم قضاوت درستتری درباره شما داشته باشم.

موفق باشید.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۴ ۴:۱۰:۵۳

به عشق دلم
هميشه ولم


Re: هری پاتر یک کتاب کاملا سیاسی است !؟!؟
پیام زده شده در: ۹:۵۲ یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۸
#2
تكبير تكبير! اي زامبي قربون دستت!
حتي در كتاب هري پاتر دين خواصي هم توصيه نشده.وقتي من. شما و خيلي هاي ديگه اين كتاب رو خوندن و هيچ فاكتور سياسي داخل كتاب پيدا نكردن.پس كتاب سياسي نيست ديگه. دوتا چشم داريم خونديم ديدم سياسي نيست ديگه چرا انقدر قضيه رو پيچيده مي كنيد ؟ تبليغات دليل بر سياسي بودن يك چيز نمي شه! همين زامبي خودمون خوب حرفي زد؛ تبليغات براي اينه كه كتاب و فيلم ها و... بيشتر فروش بره عزيز دل برادر!


ویرایش شده توسط هکتور دگورث گرنجر در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۹ ۹:۵۴:۲۵

به عشق دلم
هميشه ولم


Re: هری پاتر یک کتاب کاملا سیاسی است !؟!؟
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸
#3
نقل قول:

ورونیکا نوشته:
آخه مگه اونو مغز خر خوردن که الکی الکی پول خرج کنن ؟ در اینکه هدفی دارن هیچ شکی نیست حالا شاید هدفشون اون چیزی که من فکر می کنم نباشه ولی حتما ا هدفی هست . شما بگو چیه؟؟


يه چيزهايي رو هم بايد در نظر بگيريد! مثلا الان اين يه سايت درباره هري پاتر پايه گذارش كيه؟ يكي از طرفداران هري پاتر. همه خرجش هم طرفداران هري پاتر ميدن. بعد اين سايت براي فارسي زبان ها تو دنياي وب باعث مي شه اونا با هري پاتر آشنا بشن. اين يعني تبليغ!
از اين مدل تبليغ تو دنيا زياد داريم.


به عشق دلم
هميشه ولم


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۳۹ چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۸
#4
نام : هكتور داگورث گرنجر
2- سن: 40
3- جنس: مرد
4- رنگ چشم: مشكي
5- گروه : اسليترين
6 مو : مشكي. فشن!
9- ظاهر کلی : قد 185.رنگ پوست سفيد. يه مقدار شكم دارم(اعتباره! قرض الحسن مي باشد)
10- چوب جادو : موي تك شاخ و 10 اينچو نرم و انعطالف پذير.
11- علاقه ها: معجون عشق! عشق! زرشك. مديريت. فرووم.
12 - توضيحات :اينجانب مدير انجمن معجون سازان مي باشم! براي خودمم هم كلي آدمم!فقط از من يه اشم تو كتاب اومده و ولي فكر نكنيد من كم الكي ام. اگز اين دفعه من رو تاييد كردي! كه كردي. اگه تاييد نكردي ... خب اشكالي نداره كه دفعه ديگه تاييد ميكني!

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۵ ۱۳:۵۷:۳۹

به عشق دلم
هميشه ولم


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۰۴ دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۸
#5
- نام : بارتيموس كراوچ (پسر)
2- سن: 24
3- جنس: مرد
4- رنگ چشم: مشكي
5- گروه : اسليترين
6 مو : بلند ، مشكي
9- ظاهر کلی : لاغر و دارايه پوستي سفيد و چهره اي بي روح!(دارم ميرم باشگاه بدنسازي هيكلمو رو فرم بيارم)
10- چوب جادو : موي تك شاخ و 10 اينچو نرم و انعطالف پذير.
11- علاقه ها: كشتن مشنگ ها!شكنجه كردن جادوگرهاي احمق! كشتن اون هري پاتر فلان فلان شده كه همه كاسه كوزه هام رو بهم ريخت!
12 - توضيحات :چند سالي زندان بودم. براي اون مرتيكه اربابم كار مي كردم!قرار بود برم هري پاتر و با جان پيچ بپيچم ببرم براي اربابم ولي نمي دونم چرا يهو اينجوري شد. الان هم كه لردسياه رفته؛هر جا ميرم دنبال كار ميگن سوء پيشينه داري بهم كار نميدن. زن و بچم موندن گشنه!

دستم به دامن گل گليت بعد از اينجا يه سازمان كار يابي هم بهمون معرفي كن.

این شخصیت گرفته شده ولی بارتیموس کراوچ پدر آزاده


ویرایش شده توسط هکتور کبیر در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۲ ۱۰:۲۱:۱۴
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۲ ۱۹:۱۵:۵۹


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۱۳ یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸
#6
آسیاب - تلسکوپ - پوسیده - خاطرات - مصمم - ارتش - متروک - اجاق - کوچک - احمقانه.

در يك روز آفتابي تابستان ناگهان _آسياب_كنار رودخانه با شدت شروع به چرخيدن كرد. آرتور كه داشت اطراف آسياب چرخ ميزد با ديدن اين صحنه به فكر طوفان افتاد اما طوفان در اين فصل سال حتي فكرش هم _احمقانه_و خنده دار بود.يك لحظه فكر ترسناكي از ذهنش گذشت؛ با سرعت به سمت آسياب _متروك_ دويد؛ در را باز كرد و به سرعت از پله ها بالا رفت، يكي از پله ها _ پوسيده_ بود؛ هميشه حواسش بود پايش را روي آن پله نگذارد؛اما در آن لحظه بجز رسيدن به بالاي آسياب فكر ديگري در سرش نبود.
پايش را روي پله گذاشت. پله شكست و پايش با شدت به درون پله رفت.آرتور از درد فرياد بلندي كشيد؛ اما به سرعت به خودش آمد! بايد عجله مي كرد، به سختي پايش را از داخل پله _كوچك_ بيرون كشيد. شلوارش پاره شده بود و زانويش خونريزي داشت.
لي لي كنان خودش را به بالاي آسياب رساند._تلسكوپ_ را از روي _اجاق_ قديمي كنار اتاق برداشت و به سوي پنجره رفت.
وحشتناك بود! عظيم ترين _ارتشي_ كه تا به حال ديده بود در حال نزديك شدن به دهكده ي آنها بود. ارتش سايه ها! بايد با سرعت تمام به سمت دهكده مي رفت و به مردم خبر مي داد. در دل اميدوار بود با اين پاي زخمي بتواند به موقع خود را به دهكده برساند...

تایید شد!


ویرایش شده توسط هکتور کبیر در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۱ ۱۳:۱۸:۰۱
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۱ ۱۸:۴۳:۳۹






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.