منم میگم نیوت اسکمندر.
چون داداشمه!!!
فرزندان من!!!جمع شوید!!!اکنون بانو هلگا به جمع شما پیوسته است!!!و دیگر هیچ!!!چرت گفتم!!!!!!!!
نام:هلگا
فامیل:هافل پاف
سن:من یه خانوم متشخصم سن نمیگم.(هر چند اگه بگم سرت سوت میکشه)
توضیحات:هلگا هافل پاف از موسسان هاگوارتز بود.وی به دلیل عقایدی که داشت دانش اموزان سخت کوش را می پذیرفت.او معتقد بود هوش و ذکاوت شجاعت و دلیری و حتی قدرت با سخت کوشی و پشتکار قابل دسترس است.هلگا خوابگاه دانش اموزانش را در کنار اشپز خانه های هاگوارتز قرار داد.
اطلاعات اضافی درباره هافلپاف:
رییس: پروفسور اسپراوت
مؤسس: هلگا هافلپاف
رنگ: زرد و سیاه
حیوان: گورکن
شبح: راهب چاق
توصیف کلاه گروهبندی: هافلپاف نازنین از دره گشاد---- هافلپاف سختکوشی میپسندید بهین شرط پذیرش را همین دید
مکان: برج هافلپاف. موقعیت ناشناخته. احتمالاً پایین راه پلهای که از سالن اصلی منشعب میشود.
شیء مربوطه: فنجان هافلپاف
تایید شد!
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۱ ۱۴:۲۹:۴۰
فرزندان من!!!جمع شوید!!!اکنون بانو هلگا به جمع شما پیوسته است!!!و دیگر هیچ!!!چرت گفتم!!!!!!!!
کتابخانه - مرگ - روزنامه - محتوا - محبوب - افتتاح - گردش - اولین - مدال - اخیر
هفته ی (اخیر) را خیلی سخت پشت سر گذاشته بود.چرا؟چون برای پیدا کردن جوابی دنیا را زیر و رو کرده بود.به سمت (کتابخانه) رفت.کتابی را برداشت.زندگینامه ی هلگا هافل پاف.این (اولین) سر نخی بود که پیدا کرده بود.(محتوا) ی کتاب را بررسی کرد.کتاب (محبوب)ش نبود ولی از هیچی بهتر بود.(گردش) او در کتابخانه شروع شده بود.همه چیز را بررسی میکرد.روزنامه ها و قلم پر ها و دانش اموزان و...
تا اینکه چشمش چیز عجیبی را دید!یک (مدال)!!! نه یک مدال نبود یک گالیون بود و رویش چیز هایی هک شده بود:
جلسه بعدی الف دال:شنبه 7.30
و دانش اموز به سرعت به طرف دفتر امبریج حرکت کرد...
تایید شد!
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۱ ۹:۵۲:۵۸
فرزندان من!!!جمع شوید!!!اکنون بانو هلگا به جمع شما پیوسته است!!!و دیگر هیچ!!!چرت گفتم!!!!!!!!