هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: محدوده آزاد جادوگران
پیام زده شده در: ۲۲:۱۲:۴۲ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲
#1
سوژه : فرار
کلمات فعلی : گرفتاری ، وحشتناک ، راز ، صدای گوش خراش ، طلسم نابخشودنی ، معجون شانس ، قدرت نابودی

همه دورم جمع شده بودند و هر کدام سوالی میپرسیدند . اما من هنوز از ترس به سختی نفس میکشیدم حتی بازهم فکر کردن بهش "وحشتناک" بود

(فلش بک )
در جنگل داشتم قدم میزدم و از فضای زیبا لذت می‌بردم که یک دفعه احساس کردم زیر پام خالی شد و بعد بیهوش شدم ( یک ساعت بعد )
همه جا تاریک بود و سرم درد می‌کرد و تار می‌دیدم صبر کن چی شد؟ من داشتم قدم می‌زدم که داخل این حفره افتادم. عجب "گرفتاری" شدیما
چوبم رو درآوردم و با طلسم Lumos تونستم اطرافم رو ببینم صبر کن این چاه نیست تونله راهم رو ادامه دادم و
اوه چه باحال جایی مثل آبشار مخفی بود و فضای زیبا و حیرت آوری بود و همینطور محو این بهشت کوچک شده بودم که "صدای گوش خراشی" باعث شد سه متر بپرم بالا وقتی برگشتم نزدیک بود غش کنم (افکار: چو آروم باشه الان وقت غش کردن نیست الان فقط باید فرار کنی، یک دو سه حالا )
داشتم میدوییدم که پام پیچ خورد اما الان تحمل درد پام بهتر از خوره شدن توسط عنکبوت غول آسا بود

تلوپ ! چی دیوار آخه الان هووف
دیگه راه فراری نبود باید فکر دیگه ای میکردم صبر کن خودشه طلسم Avada Kedavra "قدرت نابودی" این هیولا رو داره خوب وقت اینکه تمرکز کنی چو و حالا بومممم ولی اشتباه فکر کردم و عنکبوت های دیگه البته ایندفه نسخه کوچولوترشون بودن
ولی بالاخره از اون جا فرار کردم
(حال)
فکر کنم بهتره درباره بخش های خیلی کوچولو این اتفاق وحشتناک مخصوصا اینکه از "طلسم نابخشودنی" استفاده کردم به کسی نگم و پیش خودم مثل یک "راز" بمونه و بگم که از "معجون شانس" استفاده کردم آره این درسته

ببخشید اگع بد نوشتم چون که تازه کارم به بزرگی خودتون ببخشید

کلمات نفر بعدی : هیولا، تالار، استاد، تکشاخ، بخشش، والدین، گرسنه، دانش آموز


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۹ ۲۲:۵۹:۵۴
ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۹ ۲۳:۰۲:۰۰


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۵۴:۲۹ پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲
#2
نام و نام خانوادگی : چو چانگ
وابستگی : ریونکلاو و ارتش دامبلدور
جنسیت : مونث ( دختر )
کشور مادری : چین یا کره
ملیت : بریتانیایی
تولد : ۱۹۷۸ میلادی
چوب دستی : اطلاعات کاملی در دسترس نیست و تنها اطلاعات اندازه تقریبی آن که بین ۳۷ و ۳۹ سانتی متر است در دسترس میباشد
حیوان خانگی : جغد
پاترونوس : قو
علاقه مندی ها : تیم حرفه ای کوییدیچ تورنادو
فرد مهم : سدریک دیگوری (دوست پسرش )
مشخصات ظاهری : قد بلند با موهای مشکی بلند و چشمانی مشکی با صورتی آسیایی شرقی
داستان زندگی : چو چانگ به‌ عنوان یک جست‌وجوکننده در تیم کوییدیچ ریون‌کلاو در این تیم حضور داشت. او در سال پنجم تحصیلی خود رابطه عاشقانه‌ای با سدریک دیگوری برقرار کرد که متاسفانه در پایان آن سال تحصیلی و در پایان مسابقات جادوگری هاگوارتز، سدریک به طرز ناراحت‌کننده‌ای توسط پیتر پتی‌گرو کشته شد و این موضوع تاثیر بسیار بدی روی چو گذاشت.

او برخلاف میل خانواده خود سال پس از این حادثه به مدرسه جادوگری هاگوارتز برگشت و در همان سال عضور ارتش دامبلدور به رهبری هری پاتر شد. در همان سال هری پاتر علاقه زیادی به چو پیدا کرد که پس از متوجه شدن گروه تجسس دلورس از ارتش دامبلدور این رابطه نیز از بین رفت؛‌ چرا که چو و دوست صمیمی او تحت تاثیر معجون راست‌گویی اطلاعات مهمی را درباره این موضوع به دلورس انتقال دادند. او یک سال پس از فارغ‌التحصیل شدن از هاگوارتز در نبرد این مدرسه درمقابل ولدمورت حضور پیدا کرد و پس از این نبرد با یک فرد معمولی و غیرجادوگر ازدواج کرد.

درباره چو چانگ اطلاعات زیادی نیست میشه بعضی هاشو خودم اضافه کنم



تا جایی که تو چارچوب کتاب باشه و در تضاد با دانسته‌هایی که ازش می‌دونیم نباشه، بله می‌تونی.

تایید شد.


ویرایش شده توسط zeinabjadoogar در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۷ ۱۸:۴۵:۵۳
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۷ ۱۹:۴۲:۰۰


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۳:۵۹:۵۸ چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲
#3
سلام کلاه عزیز
من یک فرد خونسرد و صبورم ولی اگر صبرم تموم‌ بشه اتفاق خوشایندی نمی‌افته و همچنین برای بدست آوردن چیزی که برام باارزش هست تمام تلاشم رو میکنم و یک فرد کاملا مستقل هستم و خیلی دیر با کسی صمیمی میشم و اگر با کسی احساس راحتی کنم و برام با ارزش باشه ازش محافظت میکنم وهمچنین تمام کسایی که دوسشون دارم همیشه در کارها رهبری رو من به عهده داشتم و در کارهام جدی هستم و خیلی کم تصمیمات و اخلاقم رو بروز میدم و دور اندیش هستم و به نتیجه بعد تصمیمم هم فکر میکنم و فرد درونگرایی هستم


ویرایش شده توسط zeinabjadoogar در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۶ ۱۶:۱۶:۳۴
ویرایش شده توسط zeinabjadoogar در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۶ ۱۶:۳۵:۳۱


پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۴۵:۵۶ سه شنبه ۵ دی ۱۴۰۲
#4
بین مسابقه بود و من اون گوشه وایستاده بودم ، و منتظر یک موقعیت مناسب بودم‌ و در این حال ( فکرم ) درگیر ( دیروز ) بود و ( اعصابم ) خورد شد . چونکه من دیروز قلم پری خریدم که تقریبا ۳۰ ( گالیون ) پولش بود و شکست و من بخاطرش خیلی ( گریه ) کردم و گذاشتمش داخل ( دستمال ) تا وقتی مسابقه تموم شد درستش کنم .
اوه مسابقه باید اسنیچ طلایی رو بگیرم تا بتونم مسابقه رو ببرم .‌‌..
بالاخره این موقعیت عالی ایجاد شد و من با سرعت (‌ پرواز ) کردم و به دنبال توپ رفتم درسته که از دستم ( فرار ) می‌کرد اما بالاخره گرفتمش و بردیم و منم رفتم و ( قلم پرم ) رو درست کردم و به خاطر درست شدن قلمم و برد امروزم خودم رو آب ( کدوحلوایی ) مهمون کردم .


یکم داستانو سریع پیش بردی اما در کل خوب بود. در ضمن علائم نگارشی به کلمه قبل از خودشون می‌چسبن و با یه اسپیس از کلمه بعدی فاصله می‌گیرن.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۵ ۲۰:۰۸:۳۰






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.