روزی سالن اسلیترین[color] فردی به اسم : (Nicolas ) در حال قدم زدن بود که...
با یک از دانش اموزان اسلیترین به مشکل میخوره
دو طرف تصمیم میگیرند duel کنند
در حین duel جادو های زیادی رد و بدل شد ولی Nicolas با یک جادویه ناشناخته به دانش اموز حمله میکنه و متوجه میشه که یک قدرت خاص (جادوی باستانی) داره ...[quote]
شرمنده که دیر جواب میدم. فکر میکردم پاسختون رو دادم ولی گویا فراموش کردم رو دکمه ارسال بزنم!
متاسفانه نمیتونم این پستو تایید کنم. لطفا توی داستان بعدیت نکاتی که میگم رو رعایت کن:
- همه چیزو به فارسی بنویس و نه به انگلیسی یا با حروف انگلیسی.
- حتما این پست رو بخون و کلماتو متمایز از متن کن.
- داستانت خیلی خیلی خیلی کوتاهه و خیلی سریع از رو همه چیز عبور کردی و طوری به پایان رسیده انگار در حال نوشتن یهو خسته شدی و گفتی ولش کن و زدی رو دکمه ارسال. یکم بیشتر راجع به وقایع توضیح بده.
تایید نشد.