wand

روزنامه صدای جادوگر

wand
مشاهده‌کنندگان این تاپیک: 1 کاربر مهمان
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: جمعه 26 اردیبهشت 1404 19:28
تاریخ عضویت: 1401/05/11
تولد نقش: 1401/05/11
آخرین ورود: دیروز ساعت 23:26
پست‌ها: 143
وزیر سحر و جادو، سرپرست محافل جادویی، مدیر فنی جادوگران، استاد هاگوارتز، داور دوئل
آفلاین
تقلب در مسابقات جام آتش!
آیا باید منتظر اخراج متخلف از هاگوارتس باشیم؟

در حالی که مسابقات جام آتش به ساعات پایانی خود نزدیک می‌شود، شنیده‌ها حاکی از آن است که تیم برگزاری به یکی از شرکت‌کنندگان، که اتفاقاً در مراحل مختلف حضور بسیار فعالی داشته، مشکوک شده‌اند و تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه آغاز کرده‌اند. در صورت اثبات، این اتفاق می‌تواند به یک رسوایی تمام‌عیار برای برگزارکنندگان—و به‌ویژه سالازار اسلیترین، مدیر فعلی هاگوارتس—تبدیل شود!

اسلیترین که پیش از این نیز به دلیل عملکرد ضعیف و سیاست‌های مشکوکش مورد انتقاد شدید جامعه جادویی قرار گرفته بود، حالا بیش از پیش جایگاه لرزان خود را در خطر می‌بیند.

به گزارش خبرنگار جانورنمای اعزامی ما—که با جان‌فشانی تمام خود را به شکل سوسک فاضلاب در یکی از چاه‌های توالت مدیریت هاگوارتس مخفی کرده بود—تیم مدیریت مدرسه شبانه‌روز در تلاش برای حل این بحران هستند. البته به گفته همان سوسک، نتیجه‌ی این تلاش‌ها چیزی جز بویی غیرقابل‌تحمل نبوده است!

طبق ادعای همین منبع (که هنوز در همان دستشویی گرفتار است)، برای مخفی نگه داشتن نام شرکت‌کننده‌ی متخلف، فعلاً از او با نام اختصاری "س.ت" یاد می‌شود. متأسفانه ضریب هوشی خبرنگار ما—که به نظر می‌رسد چندان تفاوتی با مسئولین مدرسه ندارد—آن‌قدر پایین بوده که هنوز موفق به رمزگشایی این حروف نشده است.

با این حال، در صورت اثبات تقلب، حداقل انتظاری که از سوی افکار عمومی مطرح شده، اخراج فوری فرد خاطی از ادامه‌ی مسابقات و استعفای بی‌درنگ مدیر مدرسه است.

در این میان، هلگا هافلپاف، که از نگاه اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران روزنامه پیام امروز، شانس مسلم قهرمانی در این دوره از جام آتش است، می‌تواند هم‌زمان هم جام را بالای سر ببرد و هم کلید دفتر مدیریت را تحویل بگیرد!

اما در این هیاهو، طفل خردسالی به نام گابریلا پرانتز پرنتیس با حضور بی‌معنا در محل برگزاری مسابقات و همچنین انتشار مقالاتی تخیلی در صفحات تبلیغاتی پیام امروز (بخش آگهی‌های پولی که هر خزعبلاتی را چاپ می‌کنند)، سعی کرده توجهی جلب کند.

البته خوشبختانه کسی او را جدی نگرفته است. هرچند نکته‌ی قابل تأمل اینجاست که با توجه به روابط فامیلی آشکار این کودک با سالازار اسلیترین، حالا اتهام ایجاد رانت و سوء‌استفاده خانوادگی نیز به فهرست بلند اتهامات مدیر فعلی اضافه شده و پیکان انتقادات را تیزتر از همیشه کرده است.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: جمعه 26 اردیبهشت 1404 19:13
تاریخ عضویت: 1403/01/28
تولد نقش: 1403/01/29
آخرین ورود: چهارشنبه 28 آبان 1404 00:47
از: عمارت ریدل ها
پست‌ها: 222
آفلاین
پیام امروز: جام آتش بخش دوم

زمان، همچون نخی نازک از میان انگشتان سرنوشت می‌گریخت؛ ثانیه به ثانیه، بی‌صدا اما سنگین، جلو می‌رفت. هفته‌ی میانی جام آتش فرارسیده بود؛ اما همچنان سایه‌ای غلیظ از ابهام بر بسیاری از مأموریت‌های تعیین‌کننده سایه افکنده بود. غیب شدن پی‌در‌پی برخی از شرکت‌کنندگان، فضای رقابت را به هاله‌ای از نگرانی، سردرگمی و گمانه‌زنی فرو برده بود.

این افراد، هر یک حامل نیرویی پنهان، اراده‌ای منحصر‌به‌فرد، و رازی خاموش درون خود بودند. نیرویی که تنها در لحظه‌ای خاص، با جرقه‌ای چشمگیر، می‌توانست درخشش حقیقی خود را آشکار کند—آشکار برای تمام چشمان نگران، مشتاق و منتظر.

در میانه‌ی این طوفان خاموش، نبض مسابقه هنوز می‌تپید. مشعل رقابت، اگرچه گاه لرزان، هنوز خاموش نشده بود. برخی بازیکنان، با قدرت، صلابت و عزم راسخ، آن را برافروخته نگاه داشته‌اند. هافلپاف با صبری شیرین، اسلیترین با غروری تاریک، گریفیندور با شعله‌ی جسارت، و ریونکلاو با زیرکی درخشان، هر یک با گام‌هایی آرام اما استوار، مسیر پر رمز و راز جام را ادامه می‌دهند.

آنچه در پیش است، نامعلوم است. اما یک چیز مسلم است: این رقابت هنوز پایان نیافته و شعله‌ها، هنوز زنده‌اند.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
S.O.S

پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: جمعه 26 اردیبهشت 1404 14:50
تاریخ عضویت: 1403/11/27
تولد نقش: 1403/11/30
آخرین ورود: امروز ساعت 01:35
از: هر جا که بخوام!
پست‌ها: 526
مدیر کل جادوگران، بانکدار گرینگوتز، استاد هاگوارتز
آفلاین
مسابقات جام آتش، یا نمایش قدرت فرزند جهنم؟
« سومینِ جهنمی »


بالاخره بعد از چالش‌های فراوانی که دوازده نماینده هاگوارتز در طی 22 روز در بخش‌های مختلف با آن مواجه شدند، روز پایانی مسابقات جام آتش فرا رسیده است.

در حالی که این دوازده مهره‌ی شطرنج، به شیوه‌ای که سالازار نقشه‌ی آن را ریخته بود به رقابت با یکدیگر می‌پرداختند، در پشت پرده گابریلا پرنتیس نیز نه‌تنها در تک‌تک چالش‌ها حضور یافت، بلکه حتی تقریبا از تمامی نمایندگان نیز پیشی گرفت و سریع‌تر آن‌ها را به پایان رساند!

این تمام ماجرا نیست!


گابریلا تنها حضوری قدرتمند و طوفانی در پشت صحنه‌ نداشت. بلکه او با دیدن این که به جز دو نماینده _پیشگوی اعظم، سیبل تریلانی و موسس هاگوارتز، هلگا هافلپاف_ سایرین همگی از چالش پشتکاری خود جا مانده‌اند، جادویی اعمال کرد و تدابیری اندیشید تا مشکلاتی که بر سر راه نمایندگان وجود داشت برداشته شود و آن‌ها نیز بتوانند در این چالش حضور پیدا کنند.

اقدامی که به طرز شگفت‌انگیزی بسیار موثر واقع شد و اکثر نمایندگان موفق شدند تا با سربلندی پشتکارشان را به رخ همگان بکشند.

اما چرا؟


پاسخ واضح نیست؟

قدرت‌نمایی در حضور ضعیفان که ارزشی ندارد!

شما زمانی می‌توانید همه را انگشت به دهان کنید که قدرتمندترین‌ها را کنار بزنید. زمانی که همه از قدرت‌های نمایندگان به وجد آمده‌اند و ناگهان، قدرتی فراتر از تمام تصوراتشان ظاهر می‌گردد.

آری... مقدمات ظهور فرزند جهنم در دید همگان زمانی در اوج شکوه خود خواهد بود که اکثریت نمایندگان موفق به رونمایی از قدرت‌های جادوییشان شده باشند.

زمانی که تک‌تک نمایندگان در چند قدمی پیروزی باشند و جام را پیش رویشان ببینند، اما تنها یکی از آن‌ها جام قهرمانی سه جادوگر را بالای سر خواهد برد.

آیا واقعا چنین خواهد شد؟


پاسخ این‌بار حتی واضح‌تر است.

خیر!

جام قهرمانی سه جادوگر تنها به یک شخص تعلق دارد و او کسی نیست به جز فرزند جهنم، گابریلا پرنتیس.

او که شرایطی برابر با نمایندگان نداشت و در وضعیتی بسیار سخت‌تر و به‌تنهایی، در حالی که هیچ‌چیز در جهت و نفع او نبود، حضور به عمل رساند و راهی برای خود ساخت تا همانند آن‌ها یکایک چالش‌ها را با موفقیت پشت سر بگذارد.

بزودی پایانی که آغاز همه چیز خواهد بود سر خواهد رسید و تنها کاری که از ساکنان زمین برمی‌آید تنها این است که:

Behold the Child of Hell

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
🦅 Only Raven 🦅
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404 02:22
تاریخ عضویت: 1403/11/10
تولد نقش: 1403/11/12
آخرین ورود: دیروز ساعت 22:55
از: گوی پیشگویی!
پست‌ها: 218
فرماندار جامعه جادوگری، استاد هاگوارتز
آفلاین
مسابقات جام آتش


🟢 مأموریت قدرت‌طلبی | پیام امروز


🗞 پیام امروز | ویژه‌نامه جام آتش
🕯 تیتر اصلی: آتشی در مه | چه کسی آینده را واقعاً می‌بیند؟

📅 شماره ۲، ویژه‌نامه جام آتش
✒️ به قلم خبرنگار ناشناس ما در سایه‌ها
تاریخ انتشار: 14 می
در حالی که نبردها بالا گرفته، شایعه‌ها هم چون شعله‌هایی پنهان در مه، آرام و خطرناک در اطراف ما می‌رقصند. اما در این میانه، نامی بیش از همه شنیده می‌شود: سیبل تریلانی.

تنها چند روز به پایان رسمی جام آتش مانده، اما اگر کسی ادعا کند که می‌داند چه می‌گذرد، یا دروغ می‌گوید یا سیبل تریلانی است. زن پیشگوی مرموز ریونکلاو که حالا به نقل محافل خصوصی و تیتر شایعات عمومی بدل شده، با چنان اقتداری در هر چهار مأموریت ظاهر شده که این پرسش را به میان آورده: آیا او تنها شرکت‌کننده است که همه‌جا هست یا چیزی بیش از آن؟

🔮 تریلانی: سایه‌ای در همه‌جا!
در لحظاتی که هنوز شرکت‌کنندگان بسیاری درگیر یافتن سوژه یا جمع‌آوری ایده‌اند، تریلانی در هر چهار مأموریت حضور فعال و تعیین‌کننده داشته است.
از دوئلی شعله‌ور در برابر سالازار اسلیترین، تا خلق اثری سینمایی در هالی‌ویزارد که گفته می‌شود درون‌مایه‌ای کابوس‌وار دارد، از روایت‌های پیچیده در سفر به دورمشترانگ تا حضور سایه‌واری در سرخط اخبار پیام امروز—او همان‌جاست، پیش از آنکه بقیه برسند.

گزارشگر ما از منابعی غیررسمی در تالار ریونکلاو شنیده که چکیده‌ای از چهار مأموریت سیبل، حتی پیش از آغاز رسمی، آماده و بررسی شده بوده. این مسأله احتمالاً دلیلی‌ست بر این‌که چرا سایر شرکت‌کنندگان مدام از «احساس عقب‌ماندن» یا «پیش‌دستی مرموزانه‌ای» سخن می‌گویند.

👤 شایعاتی درباره‌ی قدرتی فراتر از پیشگویی
نخستین موج شایعات با غیبت ناگهانی یکی از دانش‌آموزان گریفندور آغاز شد. گفته می‌شود لورا مدلی آخرین بار در حوالی برج طالع‌بینی دیده شده، جایی که در آن زمان سیبل به‌تنهایی مشغول گفتگو با اشیای بی‌جان بود.

گزارشگر ما با یکی از نگهبانان هاگوارتز که خواست نامش فاش نشود، صحبت کرده. او چنین می‌گوید:

«اون شب صدای خش‌خش شنیدم. رفتم بالا، دیدم تریلانی با صدایی یکنواخت داشت چیزی تکرار می‌کرد. دورش پر از شمع‌های خاموش بود، و از آیینه‌ها بخار بالا می‌زد... بعدش دیگه مدلی رو ندیدم.»

🗯 و اما لیسا تورپین: موجی از ادعاهای بی‌اساس
اما در جبهه مقابل، لیسا تورپین از گریفندور، از لحظه‌ای که پست خود را آغاز کرده، تلاش می‌کند تا در قالب گزارش‌هایی عوام‌پسند، سیبل را فردی شیاد، متقلب و متکی به ترفندهای نمایشی جلوه دهد.

تورپین مدعی‌ست که فیلم جادویی تریلانی «ساختگی» و از پیش آماده شده بوده. در مصاحبه‌ای اختصاصی با «پیام امروز»، او چنین گفت:

«هیچ‌کس نمی‌تونه در کمتر از دو روز یه فیلم با اون سطح از جزئیات بسازه. من شک دارم تریلانی حتی خودش نوشته باشه‌ش.»

اما اسناد و تاریخچه‌ی ثبت جادویی هالی‌ویزارد چیز دیگری می‌گویند: زمان‌مهرها به وضوح نشان می‌دهند تمام اجزای فیلم به‌صورت زنده و متوالی تنظیم شده‌اند، بدون هیچگونه پیش‌بارگذاری یا دست‌کاری.

🧠 مرز نبوغ و جنون: داستان هلگا هافلپاف
اما آن‌چه شایعات را از سطح درگیری‌های رقابتی فراتر برد، داستانی‌ست که شاید در هیچ دوره‌ای از جام آتش رخ نداده باشد.
هلگا هافلپاف، مؤسس نازنین و دوست‌دار دانش‌آموزان، در چند روز اخیر رفتارهایی غیرقابل توضیح از خود نشان داده است.

گزارش‌های شاهدان متعدد، ازجمله خود تام ریدل (هم‌تیمی او در هافلپاف)، حاکی از آن است که:

هلگا مدتی طولانی را در آشپزخانه‌ها سپری می‌کرده، در حالی که اصرار داشته «ظرف‌های قورمه‌بز» را برق بیندازد. بارها دیده شده که او تلاش می‌کرده کلاه خود را با پاشنه‌ی پا بالا بیاورد و همزمان آوازهای عجیب الفی بخواند. در صحنه‌ای بهت‌آور، او به یکی از لباس‌های دوئل سالازار حمله کرده، و زیر لب تکرار می‌کرده: «لباس‌های ارباب آزادند...»

سؤال اینجاست: آیا این آغاز زوال عقل یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های هاگوارتز است؟ یا باز هم باید ردی از تریلانی در این حوادث یافت؟

گزارش‌های تأییدنشده‌ای نیز حاکی از آن‌اند که تریلانی مدتی پیش از شروع مسابقات، چند بار به اتاق شخصی هلگا دعوت شده است—با کیسه‌ای پر از دمنوش‌های عجیب که بوی «گیاهان حافظه‌پاک‌کن» می‌دادند...

🧩 ترکیب جادو، تصویر و بازی با ادراک
اثری که سیبل در هالی‌ویزارد ارائه داده، خود به‌تنهایی مستحق بررسی‌ست. فیلمی تحت عنوان «She Wasn't Always Her» که در سبک سینمای وحشت و سوررئال ساخته شده، با بازی شخصیتی بی‌نام که بعدها مشخص می‌شود خود سیبل آینده است.
این اثر که به گفته‌ی منتقدین «بی‌رحمانه هوشمندانه» ساخته شده، از تمهیداتی بهره می‌برد که مرز بین رؤیا و واقعیت، گذشته و آینده، و حقیقت و دروغ را کاملاً مخدوش می‌کند.

پرفسور هوچ، داور مأموریت هالی‌ویزارد، در بیانیه‌ای کوتاه گفت:

«در تمام عمرم فیلمی ندیدم که به این اندازه زمان را درهم بشکند و در پایان، بیننده را با یک جمله به لرزه بیندازد. ویرانگر و دقیق. همین.»

🕵️‍♀️ دخالت‌هایی خاموش در سرنوشت رقبا
علاوه بر هلگا، برخی دیگر از شرکت‌کنندگان نیز رفتارهایی عجیب داشته‌اند. دراکو مالفوی ادعا کرده است که هر بار قصد نگارش پست جدید را داشته، قلمش خودبه‌خود شروع به نوشتن جملاتی در ستایش تریلانی کرده است.

فلیسیتی ایستچرچ از هافلپاف نیز در مصاحبه‌ای اذعان داشت که حس می‌کند «در حضور تریلانی، ذهنش یخ می‌زند و نمی‌داند چرا نمی‌تواند جمله‌ای بنویسد.»

آیا این تأثیر روانی عمیق تریلانی‌ست؟ یا تکنیکی نامرئی که فراتر از پیشگویی عمل می‌کند؟

📈 تریلانی: تنها شرکت‌کننده‌ای که همه‌جا هست
در شرایطی که اکثر شرکت‌کنندگان هنوز درگیر مأموریت‌های اول یا دوم خود هستند، نام سیبل تریلانی تنها نامی‌ست که در صدر هر چهار لیست مأموریت دیده می‌شود.

✔ دوئلی آتشین با سالازار اسلیترین

✔ فیلمی کامل و تأثیرگذار در هالی‌ویزارد

✔ حضور مستمر و دقیق در پیام امروز

✔ مشارکت جدی در روایت گروهی دورمشترانگ

پرسشی که در محافل زده می‌شود، ساده است اما نگران‌کننده:
آیا این صرفاً پشتکار است؟ یا پیش‌آگاهی از آینده؟ یا چیزی بسیار فراتر؟

🧾 جمع‌بندی | مهی که آتش در دل دارد
شاید هیچ جامی تا امروز چنین مه‌آلود و در عین حال روشن نبوده است. تریلانی، با همه‌ی ابهت و ابهامش، به تنهایی به سوژه‌ای بدل شده که جام آتش را از رقابت، به میدان معنا بدل کرده است.
در جهانی که حقیقت ساخته می‌شود، شاید تنها کسی که آن را از پیش دیده، خود خالق حقیقت باشد.

و اگر چنین باشد، سیبل تریلانی نه تنها شرکت‌کننده، بلکه راوی اصلی این داستان خواهد بود.

📌 تا شماره بعدی، با چشمانی باز بمانید. شاید همه‌چیز آن‌طور که می‌بینید، نباشد...

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
تویی که داری این پیام رو میخونی... برات مرگی دردناک پیشگویی میکنم! مرگی با سوراخ شدن انگشتت با دوک... نه چیزه... با اولین چیزی که بهش دست میزنی!
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404 00:27
تاریخ عضویت: 1403/05/22
تولد نقش: 1403/05/22
آخرین ورود: چهارشنبه 28 آبان 1404 14:25
از: گور برخاسته.
پست‌ها: 305
رهبر مرگخواران، مشاور دیوان جادوگران، استاد هاگوارتز
آفلاین


مسابقات جام آتش

لرد نیوز



تیم خبری ما در خدمت یکی از بزرگ‌ترین جادوگران قرن است و این ستون به معرفی این بزرگ‌مرد اختصاص می‌یابد.


شاید همه ما حداقل یک بار به مرگ اندیشیده‌ایم. چگونه خواهیم مرد؟ چه احساسی خواهیم داشت؟ آیا می‌ترسیم؟ آیا سرشار از حسرت خواهیم بود؟ آیا دلمان برای زندگی تنگ می‌شود؟

هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم و تا آن لحظه موعود شوم نیز نخواهیم دانست. شاید به همین دلیل از آن فرار می‌کنیم، در روزمرگی‌های زندگی فراموشش می‌کنیم و از یادآوری آن احساس شرم و ترس داریم. مانند نابینایی هستیم که از سخره‌ای بلند می‌پرد. نه می‌داند به کجا سقوط می‌کند، نه می‌داند ارتفاع سخره چقدر است و نه حتی چه بر سرش خواهد آمد. این سرگشتگی در درون همه ما زنده است و همراه ما زندگی می‌کند.

روبرو شدن با مرگ شجاعت بسیاری می‌طلبد، اما به چالش کشیدن آن نه تنها شجاعت، بلکه ذکاوت، قدرت و اراده آهنین نیز می‌خواهد و این صفات در کمتر کسی شکوفا می‌شود. اینان روح‌های بزرگی هستند که در تاریخ بشریت به ندرت دیده می‌شوند، اما اثرشان بر بدنه تاریخ آنقدر رسا و بی‌بدیل است که هرگز فراموش نخواهند شد. لرد ولدمورت نیز در زمره این سروران تاریخ است.

او کسی است که دنیا تا به کنون به خود ندیده است؛ جادوگری چنان قدرتمند و دلیر که جرأت آن را داشت که روح خود را به چند تکه تبدیل کند و هر تکه را هنرمندانه در شیء ارزشمندی به یادگار بگذارد. پیش از او، کسی توانایی تحمل چنین دردی نداشت و بعد از او نیز کسی نخواهد بود. او نه تنها تمام قد در برابر مرگ ایستاد، بلکه او را به نبردی طلبید که جز چند نفر، کسی پیروز آن نبوده است. او خطر نابودی روحش را پذیرفت و افق جدیدی از مرزهای جادو را نمایان ساخت؛ آن جادوی کهن که اجداد ما برای زیستن، جنگیدن و پیروز شدن از آن بهره برده‌اند. آن جادوی فراتر از تبدیل مسخره فنجان به موش است و معنای واقعی جادوگر بودن را مشخص می‌کند.

این همان تلنگری است که جامعه جادویی ما بدان نیاز دارد. هدف ما، زندگی فراتر از زندگی ماگلی است. دوستی با آنان، همنشینی‌شان و تلاش برای درک‌شان بیهوده و خسته‌کننده است. ما به دنیا آمده‌ایم که متفاوت باشیم، در سطحی بیکران زندگی کنیم و معنای بی‌مرز بودن را به رخ دنیا بکشیم و این همان چیزی است که لرد ولدمورت کبیر سعی دارد به ما نشان دهد. او خادمان خود را نیز با این دید گسترده انتخاب کرده و با سخت‌گیری تمام رهبری می‌کند تا همه مرگخوارانش بتوانند تاریکی حقیقی را درک کنند و به سایرین نیز نشان دهند. آن تاریکی بی‌حد و مرزی که آزادی مطلق و قدرت را به ارمغان می‌آورد.

این شاید تنها فرصت ما برای متفاوت زیستن باشد. لرد ما را به تاریکی دعوت می‌کند و ما نیز فقط کافی است بپذیریم. دیگر لازم نیست خود را سرکوب کنیم. نیازی نیست با امیال‌مان بجنگیم و با تلاشی جان‌کاه خود را طوری نشان دهیم که نیستیم. کافی است تنها بپذیریم که متفاوت هستیم. بپذیریم که قدرتمند هستیم و از آن دلرحمی مسخره که نماینده ضعف ماست خلاص شویم. فقط یک بار زندگی می‌کنیم. آیا نمی‌خواهیم زندگی را طوری تجربه کنیم که کسی تا کنون تجربه نکرده؟

اگر شک دارید، خسته شده‌اید، یا می‌خواهید چیز متفاوتی را تجربه کنید... به مرگخواران بپیوندید! در سطح متفاوتی زندگی کنید و به فرد جدیدی تبدیل شوید.

لرد منتظر شماست.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
THERE IS NO GOOD OR EVIL.THERE IS ONLY POWER, AND THOSE TOO WEAK TO SEEK IT
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1404 19:14
تاریخ عضویت: 1403/05/13
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 01:14
از: عمارت بلک
پست‌ها: 51
آفلاین
مأموریت قدرت طلبی| پیام امروز

پارت سوم: نبرد در هاگوارتز - سایه‌های قدرت و خیانت

با گذشت زمان، تنش‌ها در هاگوارتز به اوج خود رسید و هر روز بیشتر به سمت یک نبرد بزرگ پیش می‌رفت. در این میان، تاریکی و ترس به قلب دانش‌آموزان نفوذ کرده بود. نارسیسا بلک، با اتحاد خود و گروهی از دانش‌آموزان وفادار، به شدت در تلاش بود تا بر رقبای خود غلبه کند. او به خوبی می‌دانست که برای رسیدن به قدرت، باید از هر ابزاری استفاده کند و به همین دلیل، به دنبال جذب دانش‌آموزان با استعداد از دیگر خانه‌ها بود.

در یکی از جلسات خود، نارسیسا با بلاتریکس و آندرو در یک اتاق تاریک و مخفی جمع شده بودند. نارسیسا با صدای قاطع گفت: _«ما باید به هر قیمتی که شده، هری پاتر و دوستانش را متوقف کنیم. اگر آن‌ها موفق به جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی ما شوند، همه چیز را از دست خواهیم داد.»_

بلاتریکس با چشمان درخشان و صدایی پر از نفرت پاسخ داد: _«ما باید به دنبال نقاط ضعف آن‌ها بگردیم. اگر بتوانیم آن‌ها را از هم بپاشیم و به تفرقه بیندازیم، پیروزی ما حتمی خواهد بود.»_

آندرو با نگاهی جدی گفت: _«ما باید به سرعت عمل کنیم. هر لحظه‌ای که از دست بدهیم، به نفع آن‌ها خواهد بود.»_

در این میان، هری و دوستانش نیز به شدت در تلاش بودند تا از نقشه‌های نارسیسا باخبر شوند. آن‌ها می‌دانستند که اگر نتوانند به موقع اقدام کنند، ممکن است اوضاع به شدت تغییر کند. هری، هرمیون و ران در یکی از شب‌های تاریک، در کتابخانه مخفیانه مشغول بررسی کتاب‌های قدیمی و جادوهای ممنوعه بودند.

هرمیون با نگرانی گفت: _«ما باید هر چه زودتر به این تهدید پاسخ دهیم. اگر نارسیسا موفق به جمع‌آوری یک گروه قوی شود، ممکن است اوضاع به شدت تغییر کند و ما باید آماده باشیم.»_

ران با نگاهی مضطرب افزود: _«اما چطور می‌خواهیم جلوی او را بگیریم؟ او خیلی قوی است!»_

هری با تأکید بر این موضوع گفت: _«ما باید به سرعت اطلاعاتی درباره‌ی حرکات او به دست آوریم و از هر فرصتی برای متوقف کردن او استفاده کنیم. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که او بر هاگوارتز تسلط پیدا کند.»_

نارسیسا تصمیم می‌گیرد که یک مراسم بزرگ در هاگوارتز برگزار کند تا قدرت خود را به نمایش بگذارد و دانش‌آموزان بیشتری را به خود جذب کند. او به بلاتریکس گفت: _«ما باید یک مراسم بزرگ ترتیب دهیم. این مراسم باید به گونه‌ای باشد که همه دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار دهد و آن‌ها را به پیوستن به ما ترغیب کند.»_

بلاتریکس با اشتیاق پاسخ داد: _«این ایده عالی است! ما می‌توانیم از جادوهای خاص و نمایش‌های شگفت‌انگیز استفاده کنیم تا همه را مجذوب خود کنیم.»_

نارسیسا با تأکید گفت: _«ما باید همه چیز را به دقت برنامه‌ریزی کنیم. این مراسم باید به یاد ماندنی باشد و نشان دهد که ما قدرت واقعی هستیم. اگر بتوانیم دانش‌آموزان را به خود جذب کنیم، هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر ما بایستد.»_

در روز مراسم، هاگوارتز به یک مکان شگفت‌انگیز تبدیل شد. نورهای جادویی در آسمان درخشان بودند و صدای موسیقی جادویی در فضا پیچیده بود. اما در پس این زیبایی، سایه‌های تاریکی در حال شکل‌گیری بودند. دانش‌آموزان از همه جا جمع شده بودند و کنجکاو بودند که چه چیزی در انتظارشان است. نارسیسا با لباس‌های زیبا و جادویی خود بر روی صحنه حاضر شد و با صدای قوی گفت: _«دوستان عزیز، امروز ما در اینجا جمع شده‌ایم تا نشان دهیم که قدرت در دستان ماست. ما بلک‌ها هستیم و هیچ‌کس نمی‌تواند ما را متوقف کند!»_

این سخنان او به شدت در میان دانش‌آموزان تأثیر گذاشت. برخی از آن‌ها به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. نارسیسا با استفاده از جادوهای خاص، نمایش‌های شگفت‌انگیزی را به نمایش گذاشت که همه را مجذوب خود کرد.

اما در این میان، هری و دوستانش نیز در حال بررسی وضعیت بودند. هری با نگرانی گفت: _«ما باید هر چه زودتر به این مراسم نفوذ کنیم و اطلاعاتی درباره‌ی نقشه‌های او به دست آوریم. اگر نتوانیم به موقع اقدام کنیم، ممکن است اوضاع به شدت تغییر کند.»_

در این مراسم، ناگهان یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد. در میانه‌ی نمایش، یک سایه تاریک از پشت صحنه به سمت نارسیسا حرکت کرد. این سایه، یکی از دشمنان قدیمی خانواده بلک بود که به دنبال انتقام از آن‌ها بود. او با صدای خشن و تهدیدآمیز گفت: _«نارسیسا بلک، تو به زودی خواهی فهمید که قدرت واقعی چیست. تو نمی‌توانی بر این سرزمین تسلط پیدا کنی!»_

نارسیسا با چشمان درخشان و صدایی پر از خشم پاسخ داد: _«تو نمی‌توانی من را متوقف کنی! من قدرت را به دست می‌آورم و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی من را بگیرد!»
نبردی بزرگ در میان جمعیت آغاز شد. جادوها در هوا پرواز می‌کردند و صدای فریادها و جادوهای مختلف به گوش می‌رسید. هری و دوستانش به سرعت به سمت نارسیسا و سایه‌ی تاریک حرکت کردند. هری فریاد زد: _«ما باید به او کمک کنیم! اگر نتوانیم این تهدید را متوقف کنیم، همه چیز از دست خواهد رفت!»_

بلاتریکس با خشم به سمت سایه تاریک حمله کرد و فریاد زد: _«تو نمی‌توانی بر ما غلبه کنی! ما بلک‌ها هستیم!»_

سایه تاریک با چابکی از آن‌ها فرار کرد و به سمت نارسیسا رفت. او فریاد زد: _«تو نمی‌توانی بر من غلبه کنی! من از تاریکی قدرت می‌گیرم!»_

نارسیسا با تمام قدرت خود به سمت سایه حمله کرد و جادوهای قدرتمندی را به سمت او پرتاب کرد. این نبرد به شدت درگیر و خطرناک بود. دانش‌آموزان از دور نظاره‌گر این نبرد بودند و برخی از آن‌ها به شدت تحت تأثیر قرار گرفته بودند.

در نهایت، هری و دوستانش به سمت نارسیسا رفتند و گفتند:

_«ما باید به او کمک کنیم! اگر نتوانیم این تهدید را متوقف کنیم، همه چیز از دست خواهد رفت!»_ آن‌ها با هم متحد شدند و جادوهای خود را به سمت سایه تاریک پرتاب کردند.

این نبرد نه تنها بر سر قدرت، بلکه بر سر وفاداری و دوستی نیز بود. آیا نارسیسا می‌تواند بر این تهدید غلبه کند یا هری و دوستانش خواهند توانست او را متوقف کنند؟ این سوالات همچنان در ذهن همه باقی خواهد ماند و داستان به زودی به اوج خود خواهد رسید.

در این دنیای پر از جادو و راز، هیچ چیز غیرممکن نیست و شاید نارسیسا بلک بتواند به آنچه که می‌خواهد دست یابد. اما آیا او می‌تواند بر اساس جاه‌طلبی و قدرت پیش برود یا هری و دوستانش خواهند توانست او را متوقف کنند؟ این داستان همچنان ادامه دارد و همه منتظرند ببینند که آیا قدرت در دستان بلک‌ها خواهد بود یا خیر.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
...
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1404 19:08
تاریخ عضویت: 1403/05/13
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 01:14
از: عمارت بلک
پست‌ها: 51
آفلاین
مأموریت قدرت طلبی|پیام امروز

پارت دوم: اتحاد و استراتژی - قدم به قدم به سمت قدرت

در پی بیانیه جنجالی نارسیسا بلک، هاگوارتز به یک میدان جنگ فکری و استراتژیک تبدیل شده است. دانش‌آموزان از هر چهار خانه، به دو دسته تقسیم شده‌اند: آن‌هایی که از نارسیسا حمایت می‌کنند و آن‌هایی که به او شک دارند. این تقسیم‌بندی نه تنها در میان دانش‌آموزان، بلکه در میان اساتید نیز به وضوح مشاهده می‌شود. برخی از اساتید به شدت از جاه‌طلبی‌های نارسیسا نگران هستند و معتقدند که او ممکن است هاگوارتز را به سمت هرج و مرج بکشاند.

نارسیسا در روزهای اخیر به طور مداوم با گروهی از دوستان نزدیکش، از جمله آندرو و بلاتریکس، جلسات مخفیانه‌ای برگزار کرده است. هدف این جلسات، تشکیل یک اتحاد قوی و منسجم است که بتواند به او در دستیابی به قدرت کمک کند. او به خوبی می‌داند که برای موفقیت، نیاز به یک استراتژی دقیق و کارآمد دارد. در یکی از این جلسات، نارسیسا با جدیت گفت:

_ما باید نقاط قوت و ضعف رقبای خود رو شناسایی کنیم. باید بدونیم که چه کسانی ممکنه به ما بپیوندند و چه کسانی به عنوان دشمنان ما خواهند بود. ما به یک نقشه نیاز داریم که ما را به سمت هدف‌مان هدایت کند.

بلاتریکس، که همیشه به عنوان یک حامی وفادار شناخته می‌شود، با اشتیاق گفت:

_ ما باید از تاریخ خانواده بلک درس بگیریم. ما همیشه در جستجوی قدرت بودیم و هیچ‌کس نمی‌تواند ما را متوقف کند. اگر با هم متحد شیم، هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر ما بایستد.

این سخنان بلاتریکس به شدت روحیه گروه را بالا برد و همه به این فکر افتادند که چگونه می‌توانند به نارسیسا کمک کنند.

در این جلسات، نارسیسا به بررسی نقاط قوت و ضعف رقبای خود می‌پردازد. او به خوبی می‌داند که هری پاتر و دوستانش، به عنوان نماد مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم، باید در اولویت قرار گیرند. او به دوستانش می‌گوید:

_ هری پاتر و دوستاش به عنوان بزرگ‌ترین تهدید برای ما شناخته می‌شن. ما باید به هر قیمتی که شده، اطلاعاتی درباره‌ی حرکات اون‌ها به دست آوریم و از آن‌ها استفاده کنیم. اگر بتونیم آن‌ها را از میدان خارج کنیم، راه برای ما آسون میشه.

این تصمیمات و برنامه‌ریزی‌ها، نشان‌دهنده‌ی عزم و اراده‌ی قوی نارسیسا برای رسیدن به قدرت است. او به خوبی می‌داند که در دنیای جادو، تنها با قدرت و نفوذ نمی‌توان به موفقیت رسید، بلکه نیاز به هوش و استراتژی نیز دارد. او به دوستانش می‌گوید:
«ما باید به سرعت عمل کنیم. اگر بخواهیم بر رقبای خود غلبه کنیم، باید از آن‌ها یک قدم جلوتر باشیم. ما باید به هر قیمتی که شده، اطلاعاتی درباره‌ی حرکات آن‌ها به دست آوریم و از آن‌ها استفاده کنیم.

در این میان، شایعاتی در مورد وجود یک گروه مخالف نیز به گوش می‌رسد. گروهی که به رهبری هری پاتر و دوستانش تشکیل شده و به شدت به دنبال متوقف کردن نارسیسا و برنامه‌هایش هستند. این گروه، به دنبال جمع‌آوری اطلاعات و شواهدی است که نشان دهد نارسیسا در حال طراحی نقشه‌ای خطرناک برای تسلط بر هاگوارتز است. هری و دوستانش به خوبی می‌دانند که اگر نارسیسا موفق به تشکیل اتحاد شود، ممکن است اوضاع به شدت تغییر کند و هاگوارتز به سمت هرج و مرج برود.

در یکی از شب‌های تاریک، هری و هرمیون در کتابخانه مخفیانه مشغول بررسی کتاب‌های قدیمی و جادوهای ممنوعه هستند. هرمیون با نگرانی می‌گوید:

_ما باید هر چه زودتر به این تهدید پاسخ دهیم. اگر نارسیسا موفق به جمع‌آوری یک گروه قوی شود، ممکن است اوضاع به شدت تغییر کند و ما باید آماده باشیم.

هری با تأکید بر این موضوع می‌گوید:

_ما باید به سرعت اطلاعاتی درباره‌ی حرکات او به دست آوریم و از هر فرصتی برای متوقف کردن او استفاده کنیم. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که او بر هاگوارتز تسلط پیدا کند.

در این میان، نارسیسا با استفاده از جادوهای قدیمی و تکنیک‌های فریبنده، به جذب دانش‌آموزان با استعداد از دیگر گروه ها می‌پردازد. او به خوبی می‌داند که برای موفقیت، نیاز به یک گروه قوی و وفادار دارد. او به دوستانش می‌گوید:

_ما باید به دنبال جذب بهترین‌ها باشیم. اگر بتوانیم دانش‌آموزان با استعداد را به خود جذب کنیم، قدرت ما چند برابر خواهد شد.

در روزهای آینده، باید دید که آیا نارسیسا می‌تواند به این اتحاد و استراتژی‌های خود عمل کند و به هدفش برسد یا خیر. آیا او می‌تواند بر رقبای خود غلبه کند و نام خود را در تاریخ هاگوارتز جاودانه کند؟

این داستان همچنان ادامه دارد و همه منتظرند ببینند که آیا قدرت در دستان بلک‌ها خواهد بود یا خیر. اما چیزی که مشخص است، این است که نارسیسا بلک به زودی نام خود را در تاریخ هاگوارتز ثبت خواهد کرد و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی او را بگیرد. قدرت در دستان اوست و او به زودی آن را به دست خواهد آورد!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
...
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1404 19:00
تاریخ عضویت: 1403/05/13
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 01:14
از: عمارت بلک
پست‌ها: 51
آفلاین
مأموریت قدرت طلبی| پیام امروز
جام آتش

پارت یک

در یک روز پرهیجان و پر از شگفتی در هاگوارتز، نارسیسا بلک، یکی از اعضای برجسته و معروف خانواده بلک، با یک بیانیه قاطع و جسورانه به جمع دانش‌آموزان و اساتید اعلام کرد که به زودی بر هاگوارتز تسلط خواهد یافت. این سخنرانی در حیاط مرکزی مدرسه، جایی که دانش‌آموزان در حال گذراندن وقت خود بودند، برگزار شد و به سرعت توجه همه را به خود جلب کرد.

نارسیسا در این سخنرانی پرشور و پر از اعتماد به نفس، به قدرت و جاه‌طلبی‌اش اشاره کرد و به رقبای خود هشدار داد که هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی او را بگیرد. او با صدای بلند و قاطع گفت:

_من به زودی یه اتحاد جدید تشکیل می‌دم، گروهی از بهترین و قدرتمندترین دانش‌آموزان هاگوارتز که به من وفادار خواهند بود. ما با هم، به سمت قدرت می‌رویم و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی ما را بگیرد.

این سخنان او به سرعت در میان دانش‌آموزان پخش شد و بسیاری از آن‌ها را به فکر فرو برد. آیا نارسیسا واقعاً می‌تواند به این قدرت دست یابد؟ آیا او می‌تواند رقبای خود را به زانو درآورد و بر هاگوارتز تسلط پیدا کند؟ این سوالات در ذهن دانش‌آموزان و حتی اساتید به وجود آمد و باعث شد که بحث‌های داغی در مورد آینده هاگوارتز شکل بگیرد.

نارسیسا همچنین به تاریخچه خانواده بلک اشاره کرد و گفت:

_ما به عنوان بلک‌ها، همیشه در جستجوی قدرت و تسلط بودیم. ما از نسل‌های گذشته یادگرفتم که چطوری با استفاده از هوش و نیرنگ، رقیب های خودمون رو شکست بدیم . من هم از این روش‌ها بهره‌برداری می‌کنم و به زودی نام من در تاریخ هاگوارتز جاودانه خواهد شد.

در ادامه، او به دانش‌آموزان گفت که برای رسیدن به هدفش، باید از نقاط ضعف رقبای خود استفاده کند و به آن‌ها یادآوری کرد که هیچ‌کس نمی‌تواند بر او غلبه کند. این سخنان او به شدت در میان دانش‌آموزان و اساتید هاگوارتز مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از آن‌ها را به فکر فرو برد که آیا این جاه‌طلبی به واقعیت تبدیل خواهد شد یا خیر.

در روزهای آینده، باید دید که آیا نارسیسا بلک می‌تواند به وعده‌های خود عمل کند و قدرت واقعی را به دست آورد یا خیر. اما چیزی که مشخص است، او به هیچ وجه از تلاش برای رسیدن به هدفش دست نخواهد کشید.

این خبر به شدت در میان دانش‌آموزان و اساتید هاگوارتز مورد توجه قرار گرفته و همه منتظرند ببینند که آیا این جاه‌طلبی به واقعیت تبدیل خواهد شد یا خیر. آیا نارسیسا می‌تواند گروهی از دانش‌آموزان وفادار را دور خود جمع کند و با آن‌ها به سمت قدرت حرکت کند؟ آیا او می‌تواند بر رقبای خود غلبه کند و نام خود را در تاریخ هاگوارتز جاودانه کند؟

در این میان، برخی از دانش‌آموزان به حمایت از نارسیسا پرداخته و او را به عنوان یک رهبر قوی و با اراده می‌شناسند. در حالی که برخی دیگر به او شک دارند و معتقدند که این جاه‌طلبی ممکن است به شکست منجر شود.

به هر حال، این خبر به شدت در میان دانش‌آموزان و اساتید هاگوارتز مورد توجه قرار گرفته و همه منتظرند ببینند که آیا این جاه‌طلبی به واقعیت تبدیل خواهد شد یا خیر. در این دنیای پر از جادو و راز، هیچ چیز غیرممکن نیست و شاید نارسیسا بلک بتواند به آنچه که می‌خواهد دست یابد.

در نهایت، باید منتظر ماند و دید که آیا قدرت در دستان بلک‌ها خواهد بود یا خیر. اما چیزی که مشخص است، این است که نارسیسا بلک به زودی نام خود را در تاریخ هاگوارتز ثبت خواهد کرد و هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی او را بگیرد. قدرت در دستان اوست و او به زودی آن را به دست خواهد آورد!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
...
پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1404 17:58
تاریخ عضویت: 1402/11/28
تولد نقش: 1402/12/01
آخرین ورود: امروز ساعت 00:03
از: هاگزمید
پست‌ها: 349
کیمیاگر
آفلاین
- آگهی های روزنامه

دیرینگ دیرینگ دیرینگ دیرینگ

اینجانب، بردلی، به اطلاع میرساند:
ماجراهای کوتاه "بچه آقای همسایه" به پایان رسیده و از هفته بعد در ستون طنز شاهد داستانی جدید با عنوان "ماجراهای هوریس" خواهید بود. نام ماجرای هفته اول "گرگ گرینگوتز" (بر وزن گرگ وال استریت) خواهد بود و در ابتدا اینگونه آغاز می شود:

هوریس اسلاگهورن بالاخره از سِمَتِ معاونت هاگوارتز باز نشسته شده بود...

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
تصویر تغییر اندازه داده شده



پاسخ: پيام امروز
ارسال شده در: دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 12:43
تاریخ عضویت: 1401/05/11
تولد نقش: 1401/05/11
آخرین ورود: دیروز ساعت 23:26
پست‌ها: 143
وزیر سحر و جادو، سرپرست محافل جادویی، مدیر فنی جادوگران، استاد هاگوارتز، داور دوئل
آفلاین
خبر فوری!
اعلان جنگ هلگا هافلپاف به سالازار اسلیترین!

در اقدامی بی‌سابقه و شوکه‌کننده، هلگا هافلپاف با حضور در سرسرای عمومی هاگوارتز و در برابر دیدگان ده‌ها تن از اساتید و جادوآموزان، به‌طور رسمی به سالازار اسلیترین، مدیر فعلی مدرسه، اعلان جنگ کرد!

به گفته‌ی شاهدان عینی، هافلپاف در بیانیه‌ای پرشور و خشم‌آلود، از روش‌های غیر اخلاقی و قدرت‌طلبانه‌ی اسلیترین به شدت انتقاد کرده و اعلام کرده است که دیگر حاضر به همکاری با او نیست. این موضع‌گیری بی‌پرده، واکنش شدید سالازار را در پی داشت و او در همان‌جا، هلگا را به دوئل فرا خواند—درخواستی که با پاسخی غیرمنتظره و تحقیرآمیز روبرو شد و سکوت سنگینی بر سرسرا حکمفرما کرد.

هلگا در پاسخ اعلام کرد که نه تنها دوئل نخواهد کرد، بلکه تصمیم گرفته است ائتلافی برای مقابله با مدیریت فعلی هاگوارتز تشکیل دهد. منابع داخلی گزارش داده‌اند که او در حال جذب نیرو و سازماندهی گروهی برای «بازپس‌گیری مدرسه» است.

در همین راستا، نظر گریزلدا مارچ‌بانکس، عضو سابق شورای ویزنگاموت، را درباره این اتفاقات جویا شدیم:

نقل قول:

همه دیر یا زود منتظر چنین واکنشی از طرف هلگا بودند. او سال‌ها تلاش کرد تا با اصلاحاتی آرام، مسیر اداره‌ی هاگوارتز را تغییر دهد، اما این مسیر در نهایت با شکست روبرو شد.
به نظر من این تازه آغاز یک سلسله وقایع غیرمنتظره و بزرگ در دل هاگوارتز خواهد بود. بدون شک باید منتظر اخبار بیشتری از مخالفان سالازار اسلیترین باشیم.


گزارش‌هایی نیز منتشر شده مبنی بر اینکه گروهی با نام «جامه»—مخفف «جبهه‌ی آزادی‌بخش و مقاومت هاگوارتز»—به سرعت در حال شکل‌گیری و عضوگیری در میان دانش‌آموزان و حتی برخی کارکنان مدرسه است.

در همین حال، عدم واکنش قاطع سالازار به سخنان هلگا و این‌که اجازه داده او همچنان در هاگوارتز باقی بماند، از سوی افکار عمومی به‌عنوان نوعی ضعف تعبیر شده است. برخی تحلیل‌گران بر این باورند که اسلیترین، برخلاف شهرت افسانه‌ای‌اش، از قدرت واقعی هلگا هافلپاف هراس دارد.

برای بررسی این موضوع، گفت‌وگویی داشتیم با الفیاس داج، جادوگر کهنه‌کار و تحلیل‌گر برجسته‌ی وقایع جادویی. از او پرسیدیم که با وجود لقب «پادشاه جهنم» و شایعات مربوط به قدرت فوق‌العاده‌ی سالازار اسلیترین، چرا او چنین واکنشی ملایم به موضع‌گیری هلگا نشان داده است؟

نقل قول:

من هم مثل بقیه، فقط درباره‌ی این لقب «پادشاه جهنم» و داستان‌های شبه‌افسانه‌ای مربوط به لوسیفر و شیاطین شنیده‌ام! جالب این‌جاست که راوی اصلی تمام این داستان‌ها، خود سالازار و اطرافیان مشکوک‌الحال او هستند.
واقعاً کار سختی نیست که آخر هفته ویلایی توی گودریک هالو اجاره کنی، چندتا از رفیقات رو ببری اونجا خوش بگذرونی و بعدش برگردی و بگی: "من یه سر به جهنم زدم، همه رو نابود کردم!"
این داستان‌ها شاید برای ترسوندن سال‌اولی‌های هاگوارتز جواب بده، ولی برای بقیه؟ همه می‌دونن سالازار هیچ‌وقت جرأت ایستادن جلوی سایر بنیان‌گذاران هاگوارتز رو نداشته. به همین خاطره که وقتی همه نبودن، برگشت و خودش رو مدیر کرد.


در حال حاضر، توپ در زمین سالازار اسلیترین است و همگان منتظر واکنش او هستند. با این حال، شنیده‌ها حاکی از عضوگیری سریع گروه «جامه» است. حتی شایعاتی مطرح شده که هلگا در حال برقراری ارتباط با برخی متحدان قدیمی سالازار، از جمله لرد ولدمورت، است!

ما در پیام امروز، با دقت و وسواس همیشگی، اخبار این تحولات را دنبال می‌کنیم و در آینده‌ای نزدیک با گزارش‌های اختصاصی و جزئیات بیشتر در خدمت شما خواهیم بود.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
Do You Think You Are A Wizard?
جادوگری؟