هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۸:۳۱ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵

ادوارد بونز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۵ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹
از اینوره!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 475
آفلاین
خبرنامه ي شماره ي 2
هشدار آلبوس دامبلدور به دنياي جادويي!
پيوست خبر نامه ي شماره ي 1 :
به گفته ي يك منبع آگاه در شب فرار مرگ خوارديوانه آلبوس دامبلدور رئيس ديوان عالي جادوگران يا همان ويزنگاموت و ادوارد بونز رئيس سازمان سوابق جادوگري نيز در محل حاضر شده بودند. و در گفتگو با آنها ادوارد بونز اظهار داشت كه او و پرفسور دامبلدور معتقد هستند كه وضع دنياي جادوگري بيش از پيش وخيم خواهد شد و اين موضوع يقينا پيامدهاي خوشايندي نخواهد داشت . دنياي جادوگران بايد بيشتر هوشيار و گوش به زنگ باشد.
قابل ذكر است كه آلبوس دامبلدور و ادوارد بونز پس از آن، ديداري با وزير سحر و جادو و جمعي از كاراگاهان در پشت درهاي بسته داشته اند.و از محتواي اين گفتگو خبري در دست نيست.
اخراج كارمند سازمان سوابق:
در خبري ديگر آمده كه امروز صبح آن كارمند سازمان سوابق جادويي كه اطلاعاتي در مورد تدي بن ايكين در اختيار خبر نگار ما قرار داده بود به جرم افشاي اسرار و قانون شكني به دستور ادوارد بونز اخراج شد.
در توضيحات بيشتر آقاي بونز كه خود يكي از اعضاي ويزنگاموت است گفته كه طبق قوانين مربوط به سازمان قوانين جادوگري هيچ كس حق ندارد بدون حكم يكي از اعضاي ويزنگاموت يا يكي از قضات بلند مرتبه ، اطلاعات موجود در سازمان را فاش كند و در غير اينصورت مجازات آن شخص اخراج و جريمه نقدي و در موارد حساس تر حبس در آزكابان است! بونز افزود كه كارمند مربوطه خيلي خوش شانس بوده كه فقط اخراج و جريمه شده است!
بيانيه ي وزير سحر و جادو:
ديروز ظهر بيانيه اي از طرف وزير محترم(!) سحرو جادو براي روز نامه ي پيام امروز منتشر شد كه در آن وزير سحر و جادو آرامش و امنيت جادوگران را تضمين كرده است . متن ابلاغيه به شرح زير است:
خطاب به تمامي ملت شريف جادوگر(!):
پس از جريان مضخك فرار يك مرگ خوار پيشين كه سالهاي زيادي است كه ديوانه شده است، افراد نا لايق و سود جويي به اين بهانه خواستند كه خود را در سطح دنياي جادويي مطرح كنند و بر اين اساس شايعات بي پايه و اساسي را در سطح جامعه مطرح كردند و در دل هاي ملت جادوگر ايجاد رعب و وحشت كردند. هم اكنون وزارت سحر و جادو اين شايعات را تكذيب مي كند و تمامي انها را دروغ مي شمارد. و تصديق مي كند كه دنياي جادويي در امنيت و آرامش كامل به سر مي برد . و هر گفته اي به جز اين را دروغ، شايعه و بي پايه و اساس مي داند. كورنليوس اسوالد فاج، وزير سحر و جادو
لازم به ذكر است كه پس از انتشار اين بيانيه آلبوس دامبلدور و ادوارد بونز از مصاحبه خودداري كردند.


می تراود مهتاب..


"وقتش رسیده که همه‌ی ما بین چیزی که درسته و چیزی که آسونه، یکی رو انتخاب کنیم."
- پروفسور دامبلدور



Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۷:۳۲ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵

ادوارد بونز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۵ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹
از اینوره!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 475
آفلاین
خبر نامه ي شماره ي1:
فرار مرگ خوار ديوانه از سنت منگول:
طبق خبر موثق واحد خبرنگاري جادويي ديشب "وقتي همه خواب بودند" مرگ خواري كه سالها پيش پس از دستگيري ديوانه شد بود ديشب از قفس پريد و با پاتيل قراضه و زنگ زده اش پا به فرار گذاشته است .شايان ذكر است كه از همان شب تا به حال نگهبان تيمارستان سنت منگول به بيمارستان سنت مانگو منتقل شده است و طبق گفته ي شفادهنده ي مربوطه او از ناحيه ي گوارشي دچار مسموميت شديدي شده است و هم اكنون وضع او خيلي وخيم است . گفته شده كه او در اثر خوردن يك معجون مشكوك به اين بيماري مبتلا شده است.
ديشب پس از خبر فرار مرگ خوار ديوانه بلافاصله كاراگاهان وزارت خانه و معاون وزير به محل جسم يابي كردند و هم اكنون هم كاراگاهان در محل مشغول تحقيقات هستند.
يكي از تيمارگران( مددكاران تيمارستان) تيمارستان گفته كه از مدتي پيش رفتاري عجيب از فراري مشاهده كرده است و شبها وقتي تيمارستان در خاموشي به سر مي برد فراري در محوطه ي تيمارستان پرسه مي زده و پاتيل زنگ زده اش را هميشه همراه داشته است كه گويا در آن موادي را نگه داري مي كرده. وي افزود كه مراتب و همچنين نگهبان تيمارستان را از نگراني خود مطلع كرده است اما توجه زيادي به اين امر نشد.
طبق اطلاعات بدست آمده از سازمان سوابق جادوگري ، سوابق مرگ خوار ديوانه اينچنين است:
نام كامل:تدي بن ايكين (ملقب به سلطان معجون ها)
تاريخ تولد:17/9/1934
رشته تحصيلي: او در سطوح عالي جادوگري در رشته ي معجون ها به تحصيل پرداخته است.
مقام ها: عضو سازمان معجون سازان و همچنين سرپرست بخش معجون هاي دارويي سنت مانگو پيش از دستگيري بوده.
سوابق:او در زمان سقوط اسمشو نبر به جرم همكاري با او و همچنين مسموم كردن معجون هاي دارويي افرادي كه برعليه اسمشو نبر بودند دستيگر شده بود و پس از اينكه در جلسه ي دادرسي به حبس ابد در آزكابان محكوم شد در اثر ترس شديد ديوانه شد.
-------------------------------------
ادامه دارد
اگه بد بود ببخشيد سعي مي كنم بعدي هاش بهتر باشه


می تراود مهتاب..


"وقتش رسیده که همه‌ی ما بین چیزی که درسته و چیزی که آسونه، یکی رو انتخاب کنیم."
- پروفسور دامبلدور



Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۲:۳۱ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵

اریک مانچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۳ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۷ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
از iran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
خلافکار ها به زودی دستگیر میشوند!
همین الان خبری از وزارت،از یکی از همکاران ما به دستمان رسید.این خبر حاکی از این موضوع است که چند خلافکار در نزدیکی دیاگون مشغول استعمال مادولین بوده اند که با عزیمت کارگاهان به آنجا به سرعت ناپدید شده اند.تنها کسی که در این ماجرا دستگیر شده است یک پرنده است که کاراگاهان اسم او را نگفته اند.کارگاهان صبح به محل رفته و مقدار بسیار زیادی مادولین کشف کردند که به وسیله پر جغد کشیده شده بود.کاراگاهان بر این عقیده اند که این گروه باید دو نفر الی سه نفر باشد چون سه پر جغد پیدا کرده اند و هنوز دنبال مدرک برای پیدا کردن مجرمان هستند.این افراد هم به خود ضرر می زنند هم جوانان را خراب می کنند و باید هر چه زود تر برای دست گیری آنها اقدام کرد.در این رابطه ما با یکی از کاراگاهان صحبت کردیم که او نیز با کمال میل به سوالات ما پاسخ داد.
ما_:سلام.
کاراگاه*:سلام.
_ببخشید چند تا سوال داشتم.
*:بفرمایید به شرطی که اسمم فاش نشود.
_چشم.شما عاملین پخش رو پیدا کردید؟
*خیر.ولی مدارکی داریم که چند نفر رو می تونیم بگیریم.
_به نظر شما این شخص یکمی آشنا نیست.
*بله.ولی بدون مدرک نمیشه کسی رو متهم کرد.
_خوب.شما تا حالا چند نفر رو بازداشت کردید.
*یه پرنده رو.
_خوب تا حالا چیزی هم گفته.
*نه.در اثر استشمام دود مادولین حالش خوب نیست.
_خوب شما چه مدارکی پیدا کردید؟
*متاسفم.دیگه وقت ندارم.
_یه سوال دیگه.....فقط یه سوال دیگه...
ولی ایشان به بقیه سوالات ما پاسخی ندادند و به سرعت ناپدید شدند.هنوز عاملین پخش مادولین پیدا نشده اند ولی به زودی پیدا خواهند شد.
با تشکر از مامور عالی رتبه وزارت.


جوما�


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵

مالدبر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
از همونجا که بقیه میایُن
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 319
آفلاین
بینز عزیز ناراجت میشی دلگیر نشو و ببخش! بخشش من حقیر از بزرگان است!
_____________________-

هووووووووووووووچ
بله...این افکت اول بود...
ویییییییییییییییییژ!
این هم دومی!
خووووووووووووووووووورچ!
این سومی...
دلنگ دولونگ دلنگ دولونگ...
بینز بینز زاده ی اردبیلی، موفق به دراوردن صداهای مهیب یک قطار، چرخ قطار و ریل شده است.
ما با این جوان نخبه و با جنبه، مصاحبه ای بس و بیش ارزشی انجام داده ایم. اخطار میشود که این مصاحبه دارای بک اپ بوده و دلیلی برای مجوز نگرفتن ان از وزارت روحی و آستاکباری دیاگون نیست!

خبرنگار: خودتونو معرفی کنید؟
بینز: بینز هستم... بچه ها بهم میگن بین. البته بچه بودم مادم بهم بینی میگفت.
خبرنگار: شما این این استعدادتونو کجا پرورش دادین؟
بینز: جنگلهای ذرت در مناطق استوایی آفریقا.
خبرنگار: از کی این استعدادو در خودتون کشف کردین؟
بینز: از وقتی 13 آبان جلوی سفارت آستاکباری آمریکا صدای بمبو در اوردم.
خبرنگار: شمابچگی چگونه انسانی بودید؟
بینز: پدرم در مزارع ذرت از من میخواست زمینو شخم بزنم... اونم نه با گاوآهن، بله با بیل... بنابراین بچه ی سختکوشی بودم. البته این سرگذشت موجب نفرت من از بیل شد.
خبرنگار:کدوم بیل؟
بینز: بیلهای زیادی در دنیا وجود داره... بیل فلسفی، بیل عاشقانه، بلی لاتی، بیل دست کج... من از بیل سی پنل دارش بدم میاد.
خبرنگار: از سی پنل خوشتون میاد؟
بینز: بستگی داره دست چه کسی باشه.
خبرنگار: از این که در مصاحبه ی ما شرکت کردید کمال امتنان را داریم.
بینزک منهم متشکرم.
_____________________-
توضیحات اضافه: ایشان موفق به درآوردن صدای بیل نیز شده است.



من از زدن پست بر عليه خودم اصلا ناراحت نميشم و حتي تشويق هم ميكنم من مخالف پست ارزشي هستم اگر يه ذره بيشتر رو همين پست كار ميكردي خيلي قشنگ تر ميشد
با تشكر ناظر آستكباريه مهربون


ویرایش شده توسط پروفسور بینز در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۱۶ ۲۲:۰۵:۱۶

I Was Runinig lose


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۱:۱۱ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
پیام امروز- گروه حوادث - «کریم ساواکی» متلاشی.
به گزارش خبرنگارمان بعدظهر امروز که که باند کریم ساواکی مشغول اقامه‌ی اکس پارتی در یکی از خانه های هاگزمید بود یکی از همسایگان بلیتی به مدیران فرستاد و خبر داد و بلافاصله گارد ویژه اعم از بیل ویزلی، دامبلدور و کوییرل به همراه عده‌ی کثیری از نیروهای نوشابه ای مقیم مرکز به این منطقه یورش بردند و عده‌ی کثیری از آنان را دستگیر و به پاسگاه انتقال دادند.

لذا به اینجا رفتیم تا گزارشی به همین منظور تهیه کنیم. وارد اتاق جناب سروان کوییرل اویسی( رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر و بیناموسی) که شدیم دیدیم که مشغول گرفتن اعتراف از سوروس اسنیپ دبیر سابق هاگوارتز هستند لذا از این اعتراف گیرون(!) گزارشی تهیه کردیم... باشد که رستگار شوید!

تصویر کوچک شده

جناب سروان:...ببینم اصلا انگیزت از رفتن اکس پارتی چی بوده؟ هان؟
اسنیپ: والا چی بگیم سرکار... بدبختیم دیگه!
- اصلا چی باعث شد که به این راه کشیده بشی!؟
- خب راستش ما دیدیم پول مول تو درس و این چیزا نیست که بتونیم باهاش این دماغو عمل کنیم... دیگه خودتون که بهتر میدونین سرکار!
- سرکار نه!... سرگرد!
- همون! سرکار... چیز! سرگرد! جناب سرگرد...!
- خب میگفتی...
- بعد خلاصه زدیم از درس بیرون و رفتیم تو خط این مسابقه های تیلیویزیونی! یه دو سه بارم نزدیک بود کمک هزینه ی عمل دماغو بگیریما ولی لامصب مجریه وسوسمون کرد پوچ رو انتخاب کردیم...
- خب؟ برو سر اصل مطلب!
- بعد هیچی دیگه قید پول و دماغ و همه چیو زدیم رفتیم تو فاز عرفان و اینا تا این که از طرف روزنامه شما فهمیدیم که چنین باندی وجود داره و...
خبرنگار: اهم... چیز خب! جناب سرکار(!) ما رفع زحمت کنیم دیگه...
اسنیپ: عکس من کی چاپ میشه...؟
خبرنگار: همین امروز...
اسنیپ: آخ جوون
سرکار کوییرل: تو حرف اضافه نزن... نگهبان! بیا ببرش... فعلاً به قید زمانت آزادی...


شک نکن!


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۰:۰۶ چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۵

اریک مانچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۳ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۷ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
از iran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
هدیه ی برای کوییدیچ سواران!
طبق خبر رسیده قرار است تا ماه آینده یک فروشگاه بزرگ که اسمش هنوز فاش نشده یک هدیه بزرگ به کوییدیچ سواران بدهد.طبق قرارداد بسته شده توسط این فروشگاه و تیم کوییدیچ بلغارستان این فروشگاه قرار است که این وسیله ی اعجاب انگیز را به این تیم بدهد و تا 6 ماه به هیچ تیم دیگری از این وسیله بسیار اعجاب انگیز چیزی نگوید.ما بسیار تلاش کردیم تا نام وسیله را بدست آوریم ولی متاسفانه نتوانستیم.بسیاری از همکارانمان در این مورد می گویند که ممکن است که چوب جارو باشد که من نیز با چنین چیزی موافقم ولی اصلا در اینجا حدس و گمان ما ملاک نمی باشد و هیچ یک از دو طرف قرداد هم حاضر به مساحبه با ما نشدند.در این باره یکی از کوییدیچ سواران که نخواست اسمش فاش شود گفت:
_همه ی کوییدیچ سواران دوست دارن یک جاروی اعجاب انگیز داشته باشن و از جارو های خود هیچگاه راضی نمیشن.
ما نیز با گفته این کوییدیچ سوار موافقیم و واقعا امیدواریم این شرکت هرچه سریعتر این وسیله را به عموم نشان دهد.من خودم شخصا منتظر این وسیله اعجاب انگیز هستم.


جوما�


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۳:۴۴ دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۵

پروفسور بینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۱۸ سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۴:۱۳ جمعه ۱۰ تیر ۱۴۰۱
از تالار عمومی ریون کلاو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 742
آفلاین
اخطار
[b]اين آخرين اخطاريه كه به ارزشي نويسان ميدم از اين به بعد چه در اين تاپيك چه در تاپيك هاي ديگه هر گونه پست ارزشي به هر عنواني كه باشه و هر كسي كه زده باشه به سرعت و بدون اخطار پاك خواهد شد اين انجمن جاي زياد كردن تعداد پست نيست
پست مادلبر هم به زودي پاك خواهد شد
با تشكر ناظر بد فرم آستكباري
[/


ویرایش شده توسط پروفسور بینز در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۱۳ ۱۳:۵۲:۳۲

[b][color=0000FF]بينز نام


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۲:۰۵ دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۵

اریک مانچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۳ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۷ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
از iran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
ازدواج هرمیون و یک مرگخوار
همین الان از یه منبع معتبر یه خبر داغ به دست ما رسید که گفته میشه که هرمیون قرار است با یک مرگخوار ازدواج کند.این خبر بعد از جشن دیشب به دست ما رسید که گفته میشود که هرمیون به یک مرگخوار که واقعا خوش تیپ است جواب مثبت داده است.هنوز این خبر از طرف خود هرمیون تایید نشده است.ما در اینجا از دوست ایشان خواهش کردیم که به سوالات ما پاسخ دهد و ایشان نیز با کمال میل پذیرفتند.دوست ایشان که رون نام دارد از تمام کارهای این خانوم خبر دارد و ما نیز سوالاتی درباره هرمیون از ایشان پرسیدیم.
_سلام.
رون*:سلام.
_شما خبر دارید که میگن هرمیون قراره با یک مرگخوار ازدواج کنه.
*:بله.از هرمیون هر کاری بر می ید اول من،بعد کرام و حالا هم یک مرگخوار ولی فکر نکنم بتونه زیاد دوام بیاره و دوباره دوستیش رو با یکی دیگه پی ریزی می کنه.
_یعنی شما میگید که این خبر حقیقت داره.
*:من نه خبر شما رو تایید می کنم و نه تکذیب ولی بعید هم نیست که ایشون برای خودشون یک زوج دیگه پیدا کرده باشه.
_پس یعنی شما هم هنوز در جریان نیستید.
*:نه،اگر هم در جریان باشم نمی تونم خبر ها رو بدون قبل از مطمئن شدن به شما بدم.
_یعنی اگه بدونید به ما میگید؟
*:نمی دونم.شاید بگم شاید هم نه؟
_خوب شما برید که پدرتون صداتون میکنه.
*:بای.
_بای.
خوب این هم اطلاعاتی درباره ازدواج هرمیون گرنجر بود که ما به شما دادیم هنوز اسم مرگخوار در جایی گفته نشده و گرنه ما اسم این مرگخوار را نیز به شما میدادیم.مرگخوار ها نیز دنبال شخص فریب خورده میباشند تا او را از گمراهی در آورند و به او کمک کنند تا همسری خوب برای خود پیدا کند.وقتی ما دلیل اینکه چرا نمی خواهید یک مرگخوار با هرمیون ازدواج کند را از یکی از مرگخوار ها پرسیدیم او فقط گفت:
_ما از هر فرد خوش گذران و فریب کار که بخواهد عشق را به شوخی بگیرد متنفریم.
من که وقتی این حرف را شنیدم مو بر تنم سیخ شد چون هیچ مرگخواری عشق را نمیشناسد.وقتی دقیقا به صدای فرد خوب توجه کردم صدایش به یکی از افراد محفلی بسیار شباهت داشت.
این خبر نیز از طرف هرمیون تایید نشده و تا حالا هیچ مرگخواری هم رفت و آمد با او را تایید نکرده.


جوما�


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۲:۴۰ یکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۵

اریک مانچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۳ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۷ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
از iran
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
مرگخوار ها رقص باله یاد میگیرند!
خبری که هم اکنون به دست ما رسید واقعا باور نکردنی است.به گفته یکی از افراد ناشناس که خواست اسمش هم ناشناس بماند به نا لو..... ها ببخشید ناشناس گفته است که مرگخوارها را در یک خانه در نزدیکی گریمولد دیده در حالی که سعی می کردند باله برقصند.آنها معلم باله ماگلی را تحت جادوی فرمان در آورده اند تا بتواند به آنها رقص باله یاد دهد.فرد ناشناس در ادامه مطالب خود افزود که مرگخوار ها از این کار منظور خواستی دارند و می خواهند کارهای انجام دهند.
فرد در حالی که خود نیز لباس باله ی به تن داشت گفت:
_تقریبا نیمی از مرگخوار ها در این کلاس ها شرکت کردند و امیدواریم که مرگخوار های دیگه نیز از این کلاس های تفریحی استقبال کنند.
در ادامه از او پرسیدیم که چه مشکلاتی دارید و فرد نیز با کمال تاسف گفت:
_اول اینکه برای رقص باله ی مرگخواران مجوز نمی دهند تا ما بتونیم در المپیک رقص باله شرکت کنیم.
دوم اینکه به ما اجازه حضور در هیچ گونه مسابقات رسمی داده نشده.
سوم اینکه اصلا به ما توجهی نمیشه و واقعا این مرگخوارها با دست مزد کم کار می کنند.
ما واقعا از این منبع موسخ متشکریم و دست ایشان را از راه دور(فقط از راه دور)می بوسیم و هرگز دیگر تمایل به دیدار ایشان نداریم و امیدواریم که مسئولین بعد از سر دواندن این مرگخوارها به آنها مجوز اعطا کنند و بعد از اینکه خوب آنها را سر دواندند به آنها مجوز بعدی را به آنها اعطا کنند.این خبر هنوز از طرف هیچ مسئول مرگخوار آگاهی تایید نشده و نخواهد شد چون هیچ کدام از مرگخوارها آگاه نمی باشند.ما در مرحله بعدی گزارش خود اطاعات بیشتری را در اختیار شما قرار می دهیم.
فعلا بای


جوما�


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۳:۳۷ یکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۵

مالدبر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
از همونجا که بقیه میایُن
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 319
آفلاین
زدن کلنگ ساختمان رسمی المپیک دیاگون
آلبوس دامبلدور، معروف به دومبول، مدیر «ارزشی_نسل جوان پرست» سایت، امروز کلنگ ساختمان المپیک دیاگون را زد.
این گزارشیست که سالانگارو سوله، خبرنگار افتخاری! پیام امروز ازین مراسم برای تهیه و تنظیم نموده است.
* برای خواندن گزارش احتیاج به مادولین پلیر دارید. اگه هم ندارید به صورت نمایشنامه بخوانید*
در دیاگون، وسط یک زمین خالی، ملت زیادی جمع شده اند که و آنسوی زمین، یک گروه کارگر ساختمان سازی بیل و کلنگ به دست به چشم میخورند. ناگهان یک جغد سفید و در پی آن، یک شخص ارزشی به نام استرجس پدیدار میشود. سپس از پی آندو، یک دختر بربری، یک مرد کثیف پوش و یکعالمه محفلی دیگر پدیدار میشود. سپس پس از انها، یک لیموزین پدیدار میگردد.
10 دقیقه بعد_____________
بلاخره ته لیموزین پدیدار میگردد و فنگ و هاگرید که کت و شلوار سیاه برتن دارند از آن پیاده میشوند و در لیموزین را باز میکنند.
دومبول در حالی که یک بارانی سبز به تن دارد، از لیموزین پیاده میشود.
خبرنگاران دور دومبول میریزند و اورا سوال پیچ میکنند. اما دومبول درحالی که با ابهت پشت دو بادی گارد خود یعنی فنگ و هاگرید در حرکت است، به سوال آنها جوابی نمیدهد.
بلاخره دومبول قسمت کلنگ زنی میرسد.
بلافاصله هدویگ دست به میان پرهایش میبرد یک بالشتک بیرون می آورد و طرف دومبول میگیرد.
دومبول دست میبرد و کلنگ را برمیدارد و بالا میبرد ناگهان...
دومبول: آآآآآآآآآآخ!
فنگ و هاگرید پشت و را میگیرند.
چو: چی شد؟
دومبول: اااوخخخ کمرم واییی!
سدریک یک صندلی می آورد و دومبول روی آن مینشیند.
دومبول: آخ ننه... اوخ... هو سگ توله یک کاری کن!
فنگ یک لیون آب قند به دست دامبل میدهد.
دامبل: آی ننه... فنگ تو کلنگو بزن...
فنگ نیم ساعتی با کلنگ ور میرود و نمیتواند آن را به دست بگیرد. برای همین شروع به کندن زمین به روش سوپر سگ_ سگی میکند.
دومبول: اوووخ... فنگ... این آبارو از کجا آوردی اینقدر مزه میده؟
فنگ:


I Was Runinig lose







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.