در پس پرده!!! پیام های بازرگانی:
-آخه چرا؟؟؟؟؟؟
-برای اینکه لازمه!
-تو غلط کردی لازمه!
-آخه..(سانسور)
شق...شق..(صدای کتک زدن!)
تق تق(صدای کتک خوردن)
در پس پرده!برنامه ی امشب نقدی بر فیلم شونصد!!
پایان پیامهای بازرگانی
---
مجری با چهره ای خواب آلوده و بیکار علاف ،بسیار اسلوموشن شروع به صحبت میکنه:ســـلـــام!بینندگان عزیز امشب میخوایم فیلم شونصد رو نقد کنیم ،من طالبی هستم به همراه دوستان منتقد دیگه ،دور هم جمع شدیم که یه نگاه اجمالی به داستان فیلم بندازیم ،چرا که فیلم خیلی جنجال برانگیز بوده و انجمن حمایت از مدیران خواستار نقد فیلم شده و انجمن حمایت از حذب خواستار همین قضیه شده!
منتقد شماره ی یک: آقــــــا ،مـــــــن نمیـــــدونم ،چه معنی داره که این قدر فیلم توش شایعه باشه!
سرژ: چی؟
منتقد شماره ی دو: غلط کرد!
منتقد شماره ی دو: من نمیدونم کجای تاریخ گفته شده که وینکی کنار دریاچه نشسته بوده؟!
تصویر وینکی در حالی که کنار دریاچه نشسته پخش میشه و بعدش یه نما از سرژ و سرژیا که جلوی کاخ ایستادن و یقه و آستین کوتاه سرژیا چهار خونه شده!:fan:
طالبی: چرا ریش؟
نورپرداز:پس چندتا؟
طالبی:دوتا!
نورپرداز:چرا دوتا؟!
راوی(آلبوس دامبلدور): بسه بابا! نقد کنین میخوام برم بمیرم!
سرژ دستی به ریشش میکشه و یه نگاه کلی به طالبی میندازه و چشماشو گرد میکنه!
طالبی: آهان! فهمیدم ،کاملا پرمحتوا جوابها رو میدن ایشون!خوب ادامه بدین...
منتقد یک در حالی که یه تکه کاغذ پاره در دست داره و اخم کرده: چه معنی میده آخه؟هان؟من نمیخوام از مدیرا دفاع کنم ،اما...اینجا نوشته..یعنی توی تاریخ اومده که سرژ اصلا به جنگ نرفته و نشسته در خانه و از زنش مراقبت کرده! اگه قبول میکنید برید تاریخ رو بخونید( یه نگاه به کاغذ توی دستش میکنه) خوب کاملا واضحه که سرژیا نگران سرژ بوده،در نتیجه نمیزاره که همسرش بره جنگ! حالا اگه رفته ،رفته که رفته! اما چرا با شونصد نفر؟! تا به حال کی گفته توی کدوم تاریخی همچین بوقی زده که شونصد نفر بودن؟
منتقد دو: چه ربطی داره آخه؟ببینید همه میدونن که ..ام..ام..(کاغذ توی دستش رو به طرف طالبی میگیره) اینجا چی نوشتین؟...
تصویر سبز میشه و باز تصویر سرژ و سرژیا که جلوی کاخ ایستادن و یقه و آستین کوتاه سرژیا چهار خونه شده!
منتقد دو در حالی که زیر چشمش کبود شده: آخه ویل دورانت کی گفت بری بالا سر مردی که میکنه جنگ بزنی تیر خلاص؟ هان؟میفهمی آقا؟ مملکت قانون داره! اصلا چرا سرژ برای بازی به جای این نقش انتخاب شد؟!
رضا عطاران: (لبخند ملیح)
طالبی: با توجه به وضعیتی که الآن سایت داره ، مطمئنا به خاطر همین از اعضای حذب برای این فیلم کمک گرفتن!چون مدیرا خودشون نمیان بر ضد خودشون چنین فیلمی بسازن! به نظر شما کی میتونست این نقشو خوب ایفا کنه؟
منتقد:خوب معلومه....کی؟
منتقد دو: محمد رضا گلزار! و سرژیا هم باید مهناز افشار میشد که یه زوج هنری عالی به حساب میان!نه؟
منتقد یک: البته تا عشق و امیدی هست چه باک از بوسه ی دیوانه سازان!(رو به دوربین) قسمتی از قیلم که دوبله شده رو براتون پخش میکنیم!
تصویر نارنجی میشه و تصویر سرژ و سرژیا که جلوی کاخ ایستادن و یقه و آستین کوتاه سرژیا چهار خونه شده!
طالبی: کی گفته موقع جنگ شعر" پارسال بهار رفته بودیم دسته جمعی به گردش" خونده شده؟اینا همش توطئه هستش ! میفهمین؟چرا کریچر به هری خیانت کرد؟اینا همش در پس پرده ی ابهام اتفاق افتاده !
منتقد یک کاغذ توی دستش رو تکه تکه میکنه و با مشت میزنه روی میز و میگه: آقا...کجای تاریخ گفته که بووق!؟هان؟آخه کریچر به این خوبی!
منتقد دو مشتی بر دهان خود وارد میکنه: راس میگه!هرکی گفته غلط کررده،...آقا اینجای کاغذ چی نوشتید؟
رضا عطاران: (لبخند ملیح)
منتقد یک: چرا صدای گیتار الکتریکی؟ چرا بر ضد مدیران؟چرا دشمن با مدیران؟ چرا جنگ دروغی؟چرا تعدادشون اینقدر نامردی زیاد بود؟هان؟ همش دروغه ،همش توطئه ست!سپاه سرژ شاه در زمان همون موقع ده نفر بیش تر نبود ...
سرژ:بود که بود!
منتقد: چرا آخه؟
منتقد دو:برای اینکه لازمه!
طالبی: تو غلط کردی لازمه!
-آخه...(سانسور)
تصویر سرژ و سرژیا که جلوی کاخ ایستادن و یقه و آستین کوتاه سرژیا چهار خونه شده!!
شق شق...شق...
طالبی: بینندگان عزیز برنامه ی امروز...آخ..آخ..نزن!
و با مشت به صورت منتقد یک ضربه میزنه و ماسک منتقد یک میفته و چهره ی راجر دیویس ظاهر میشه!
منتقد دو هم از ترسش فرار میکنه!
رضا عطاران:(لبخند ملیح)
طالبی: تو؟..
سرژ:تو..؟
راجر:شما؟
تق ....تق...(صدای کتک خوردن!)
طالبی در بین دود و مه که بین اونا رو فرا گرفته و باعث آۀودگی هوا میشه و گاه گاهی یک دست یا پایی به سمت بیرون از مه پرتاب میشه: بینندگان عزیز..ما محاصره شدیم!اینا همش توطئه هست!تا برنامه ی بعد خداحافظ!
رضا عطاران:(لبخند ملیح)
تصویر سرژ به همراه سرژیا که جلوی کاخ ایستادن و یقه و آستین کوتاه سرژیا چهار خونه شده!
همه چیز همینه...
Only Raven