هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۰:۳۴ پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۸

پروفسور گرابلی پلنک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۴۰ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
از این به بعد آواتار فقط مردونه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 621
آفلاین
. فضا سازی این جلسه در یک پارا گراف .( 15 امتیاز )

کلاس ساکت بود و بچه ها به معلم خیره شده بودند، معلم مرتبا از یک طرف کلاس هب طرف دیگر میرفت و صحبت میکرد. کلاس نسبتن خلوتی بود و میزها را به صورت گرد دور کلاس چیده بودند. آفتاب از پنجره بالای کلاس به درون میتابید و فضا را روشن میکرد. یک عدد منبر در گوشه کلاس خودنمایی میکرد که معلم پس از ده دقیقه قدم زدن به یاد آن افتاد و روی آن نشست.

2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید . ( 15 امتیاز )

در حال عبادت کردن و خونادن کتابهای ادعیه جادویی هستیم. طهارت جادویی حاصل کرده و برای عبادت آماده میشویم که ناگهان کودک پیش پای ما میآید و دستانش را به سمت آسمان دراز میکند. ابتدا کودک را بابت دعا تشویق میکنیم و بعد میفهمیم کدوک بغل میخواهد وی را بغل میکنیم و پس از پنج دقیقه متوجه میشویم پیراهن با مایعی با 37 درجه حرارت خیس شده. متاسفانه بچه کمی زیادی آب خورده بود و باعث شد که....بعله.

احکام ساتع() شده در این حالت:

1- کودک را زمین گذاشته و یک سیلی در گوش وی بخوابانیم.

2- کودک را از همان بالاپایین پرت کنیم.

3- عبادات را ول کنیم و بریم به حموم و اینا برسیم.


4. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )

در مورد انواع عبادات صحبت کنید.


[color=FF0000][b]پس قدم قدم تا روشنايي از شمعي در تاريكي تا نوري پر ابهت و فراگير!
ميجنگيم تا آخØ


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۷ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۸

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۰۷ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۱۷ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 177
آفلاین
1. فضا سازی این جلسه در یک پارا گراف .( 15 امتیاز )

-جلسه ی اول بینش در کلاسی مربع شکل و نورانی تشکیل شد.دور تا در این کلاس را پشتی ها و پتوهای سبز رنگ تشکیل داده بودند.دانش آموزان کلاس مرتب یا مرلین می گفتند و فضا آکنده از بوی خوش جوراب بود.چندی بعد شخصی نورانی وارد کلاس شد و وبه احترام وی همه یا مرلین گویان برخاستند.این شخص هاله ی نور دیده یا همان آخوند باود در بالای مجلس نشست و فضای کلاس را نورانی تر کرد.سپس با تواضعی فوق العاده شروع به تدریس کرد و ما را از جهالت نجات داد.

2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید . ( 15 امتیاز )


روزی یک دوشیزه ی مامانی تصمیم می گیرد که روضه بگیرد..پس دست به کار شده و اول از همه سعی می کند شامش رو کامل بخورد با این بهانه که فردا روضه می گیرد و دیگر چاقی تهدیدش نمی کند.بعد از شام مادرش برای او کلی تنقلات روی میز می چیند و او به این امید که فردا روضه خواهد گرفت دست به کار شده و دلی از عذا در می آورد!
بعد از همه ی این خوردن و نوشیدن ها شب می خوابد و این بار , پدرش او را بیدار می کند تا سحری نوش جان کند.این دختر خوشگل هم, بدو بدو سر سفره می رود و یک سحری درست و حسابی و کامل می خوردو با خودفکر می کند که اگر فردا روضه بگیرد دیگر چاق نمی شود.
اما صبح روز بعد دوستش با او تماس می گیرد و از او می پرسد که آیا برای سفر شمال امروز حاضر است یا نه! و او که شاید این مسئله را فراموش کرده بود,آماده می شود.در این هنگام مادرش نیز برای او یک صبحانه ای مفصل می چیند.اما دوشیزه ی مامانی با حالتی معصومانه می گوید که روضه است.مادرش هم او را می بوسد و می گوید که مسافر نمی تواند روضه بگیرد !

3. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )

-شرایط قتل و دزدی دینی


ویرایش شده توسط نارسیسا مالفوی در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۵ ۲۰:۳۰:۱۰


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۰۳ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۸

کورمک مک‌لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۲ یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۰۱ سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۸۸
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 28
آفلاین
کلاس دینی و بینش جادویی

1. فضا سازی این جلسه در یک پاراگراف.
محیط کلاس به شکل شش ضلعی بود.و دیوارهای آن به رنگ سبز و پنجره های آن به شکل دایره بودند.قلاب ها(دانش آموزان علاقه مند به این درس) دور تا دور کلاس بر روی موکت نشسته و هر یک با هر نفس عبارت <<درود بر مرلین کبیر>>را زمزمه کرده.
پرو فسور دم در کلاس کفش های خود را در می آورد و در حالی که چفیه ای به روی دوش و امامه ای به روی گوش دارد وارد شده. با هر حرکت از جوراب های سفید او بو ی عطر و گلاب ساتر میشود.
پروفسور با بی توجهی به قلاب به سمت منبر می رود و آماده ی شروع درس میشود.

2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید.

روز ی ملاقلی وارد مرلینگاه شد و به ناگاه از روی حواس پرتی در مرلینگاه را بست.ناگفته نماند که در این مرلینگاه خراب بود و با هیچ وردی باز نمی شد.هرچه به مغز خود فشار آورد که با کدامین ورد و ذکر این در را باز کند به موفقیت نرسید . از طرف دیگر فشاری سخت و طاقت فرسا را بر خود احساس می کرد پس تصمیم گرفت که ابتدا خود را از هرگونه فشار فارغ سازد سپس به فکر چاره اندیشی باشد.پس از اتمام کار خود تصمیم گرفت که با ورد <<مرلینیوسیوم>>(از ورد های مذهبی) در را به راه راست هدایت کند اما نتیجه ای نتوانست کسب کند. ناگهان جرقه ای در مغز کوچکش زد و او با صدای بلند از سایر جادوگران کمک خواست که بعد از 2 روز به نتیجه رسید.

4. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )

چگونگی درک بهتر مرلین عظمی و برقراری ارتباط با ملایان زمانه
---------------------------------------------------------------------


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۱۲ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۸

رابستن لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۶ جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۱۱ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 179
آفلاین
1. فضا سازی این جلسه در یک پاراگراف.

محیطی به شکل هرم که تمام دیوارهایش رنگ شکلاتی مایل به قهوه دارد . وسط کلاس یک میز تربیون مانند وجود دارد و پروفسور در آنجا تدریس می کند . صندلی حضار به شکل دایره در اطراف او قرار گرفته است . یک کتابخانه ی نامرتب خاک گرفته در پشت پروفسور قرار گرفته است . پنجره ای در گوشه ای از کلاس قرار دارد که روزنه ای برای ورود نور لازم در فضا است . سیستم گرمایشی مدرنی ندارد و صدای هیزم در حال سوختن در شومینه فضا را منحصر به فرد کرده است .


2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید.

روزی خانوم جیگر و با کلاسی تصمیم گرفت که مماز بخواند و دست از لهو و لعب بردارد . در همین اثنا میبیند مماز درحال قضا شدن است و او میبیند که پوشش درستی دارد نه وضو دارد و هم چنین 7قلم آرایش دارد !


دستمال کاغذی برداشت و آن را با آب دهان خیس کرد سپس آن را به صورت مالید که آرایش پاک شود . روسری را از سر درآورده و به پاهایش بست چون شلوارش ، کوتاه بود . مانتو را بالا کشید و موها را در یقه قرار داد . تیممی کرد و مماز خواند ...


ویرایش شده توسط رابستن لسترنج در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۵ ۱۳:۱۴:۴۹

گیلبرتو تصویری عالی از رفتار ما می دهد . به گفته ی او ، آدم ها مثل هندی ها بر روی زمین راه می روند . با یک سبد در جلو ، و یک سبد در پشت . در Ø


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۸

بادراد ریشوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۸ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۲۸ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸
از شیرموز فروشی اصغر آقا!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 242
آفلاین
1. فضا سازی این جلسه در یک پارا گراف.

محیطی دایره ای شکل و تشکیل شده از دیوار هایی از خشت خام که با پرده های سبز رنگ مزین شده است.
چهار لایه ملحفه و پتوی سفید رنگ دور تا دور کلاس بر روی زمین قرار گرفته است که محل نشستن دانش آموزان می باشد و همچنین منبری چوبی که برخواسته از سرشت و باطن خاکی خواهر باود هستند فضایی بس معنوی را بر کلاس قرار داده است.


2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید.

هنگامی که در شهر گزوین از توابع قزوین هستیم و به سجده می رویم که در آن هنگام عرق ترس نه از خداوندگار بلکه از عوامل دیگر بر بدن می نشیند می بینیم که جسم چسبید بر ما تحت ما و درد عجیبی در فیها خالدون رخنه کرد بر خورد گفتیم که کار از کار گذشت نماز باطل شد!

در این هنگام نمی توان نماز را برای غسل ترک کرد به همین دلیل با اشاره به نمازگزار قبلی می گوییم نقطه مورد برخورد را آنقدر مک بزند ( در هنگام نماز ، نمازگزار پشتی مجاز به این کار است ) تا خون و نجاست از پوست خارج شده برای ادامه نماز این کار کافیست تا بعد از نماز برود و غسل درست و حسابی بکند.


4. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )

احکام شخله کردن
آموزش عمامه بستن به سبک کوئیریلی
آشنا کردن دانش آموزان با زندگی شیوخ بزرگواری مانند حاج کالین!


[b][color=FF0000][url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=883&post_id=219649#


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۴۱ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

hdmfans


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۷ سه شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۸:۵۲ دوشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 45
آفلاین
به نام حق

با سلام !

تکلیف اول :

1. فضا سازی این جلسه در یک پارا گراف .( 15 امتیاز )

کلاس بینش در این ترم در اتاقی گرد و بزرگ برگزار می شد. صندلی های قهوه ای رنگ شاگردان در دور تا دور اتاق چیده شده بود و رنگ دیوار نیز به رنگ فیلی تیره بود. کلاس چهار پنجره ی گرد و بزرگ در چهار قسمتش داشت که از ان اشعه های طلایی خورشید به داخل می تابید.

پرده ها نیز به رنگ قرمز تیره بودند و با رنگ صندلی ها کاملاً سازگار به نظر می رسیدند. چهار لوستر بزرگ و مجلل با نورهای زرد و سفید از سقف آویزان بود و به اتاق روشنایی می بخشید.

در این میان میزی سنگی و گرد برای استاد درس بینش که از قبل سفارش داده شده بود، تهیه گشته بود.

تکلیف دوم :

2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید . ( 15 امتیاز )

شخصی که شب را با همسر لظیفه ی غیر رسمی و غیر خطبه ای خود سر کرده است و دچار مشکلات اضطراری فراوان گردیده است و نتواند که در کلاس بینش حضور یابد چرا که استاد دارای چشم دل است.

که در این زمان بنا بر استفتاء خواهر باود، بایستی قسل نجابت و و قصل باود را انجام داده و در صورت نبود وقت، بایستی تیمم باود کند، بدین صورت که دستی بر سر باود کشیده و به صورت خود مالیده تا اینگونه پاک و مطهر گردد.


4. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )


توضیح کامل شرایط ازدواج
و شرایط صیغه
و شرایط همراهی


با تشکر



Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۴ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
امروز ۱۱:۴۲:۱۰
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1:

اتاقی شش ضلعی بدون هیچ دروپنجره ای، میز و صندلی هایی خالی بدون هیچ دانش آموزی تنها روزنه ای در گوشه ای از دیوار و موشی داخل آن و مری فریز باود با پوشیدن ردایی سبز رنگ و دستکشی به همان رنگ و عمامه ای بر سر و ذکری زیر لب و آغاز درس دادن او!

2:

یه بنده خدایی سر ساختمون داره کار میکنه و اون وسط گنجشکی رو میکشه و با سروپایی خاک و خون آلود میره برای نماز!

اول میره با کلی زحمت سر و روشو می شوره و چون کلش از خون گنجیشکه نجس شده کلشو کاملا تاس میکنه و بعد میره زیر دوش و گرد و خاک رو میتکونه و در آخر جانماز و مهر و اینا وسط اتاقه که...

دیلیلینگ...دیلیلینگ...

گوشیشو برمیداره و با قیافه ای سر افکنده میره به سمت بیمارستان تا بچه ی تازه به دنیا اومدشو ببینه!


Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۸

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1.

اتاقی که سرتاسر دیوارهای آن پوشیده از پارچه ای بزرگ و سبز رنگ است. در جای جای این اتاق قفسه های کوچکی دیده میشود که میتوان دریافت که درون آن چیزی جز سخنان ارزشمند مرلین کبیر و دیگر علما نیست. فردی که در کنار منبری کوچک تر از حد عادی خود ایستاده و منتظر است تا با ورود دانش آموزان بر بالای آن که دو پله بیشتر ندارد بنشیند. لباس این فرد ، ردایی سیاه رنگ و بزرگ است که بر خلاف دیگر رداها زیادی گل و گشاد (!) است. دانش آموزان نیز بر روی زمین جلوی استاد خود ایستاده اند و به تکه ای لباس که به صورت قارچ بر کله ی مری است خیره شده اند.

2.

گویند که روزی فردی در جلسه ای دولتی و بس مهم در حضور وزیر سحر و جادو و چندین تن از دیگر افراد نشسته و مرتب به ساعت خویش خیره می شده است. سرانجام این مرد وسط جلسه بی مقدمه بر میخیزد و رخصت میخواهد تا برای مماز ( رجوع شود به پست آبر! ) خارج شود.

حاضران متعجب در حضور وزیر سحر و جادو سعی در راضی کردن او دارند که نرود و وقت هنوز زیاد است اما این فرد با اصرار زیاد سرانجام با برگه ای که بر روی آن کلمه ی اخراج بزرگی نمایان است از مجلس خارج شده و هراسان به خانه ی خویش بازگشته است.

با هزاران تقلا بالاخره توانست لباس های چرکین خود را پاک کرده و آب تهیه نماید و گضو ( وضو! ) گیرد. سرانجام حاضر و آماده و سجاده به پهن ، آماده برای مماز شد.

در همین حین متوجه میشود که اهل خانه هیچ کدام کاری از پیش نمی برند. بعد از پرس و جو و نگاهی به ساعت خویش بالاخره دریافت که ساعت او جلو بوده است!!!




Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
1.

در و دیوار اتاق،به رنگ صورتی بود.مری فریز باود تن پوشی سیاه رنگ داشت و روی چهر پایه ای ایستاده بود.پنجره های اتاق،با پرده های خال خال قهوه ای پوشانده شده بودند.روی دیوار ها،عکس هایی از اسطوره درس احکام،برادر حمید نصب شده بود!روی میز معلم،تشت مسی بزرگی قرار داشت برای نشان دادن و آزمایش یک موقیت اضطرار.



2.

به هنگام حضور در مماز شنبه(همون نماز جمعه در دنیای جادویی) و به هنگام سکوع(رکوع) یک عدد گنجشکک ریز میزه بر ما نشان میگذارد.
در این حالت،حکم چیست؟
خواننده محترمی از دارغوز آباد پرسیده اند : آیا درست است که با آب دهان،نشان مورد نظر را پاک کنیم؟
استفتائات مراجع محترم بدین شرح است :
1 - عابد مجاز نیست مماز را قطع کند.
2 - عابد مجاز است تنها با مکیدن و بلعیدن نشان ،آنرا پاک کند.
3 - اگر عابد با وجود نشان،مماز را به پایان برد،قواب(ثواب) نماز وی،ضربدر دو و تقسیم بر 3 میگردد.



4.صحبت در مورد اندازه گیری فاصله بین دو نفر در مماز شُفِیله


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: كلاس ديني و بينش جادويي
پیام زده شده در: ۱۱:۰۲ جمعه ۵ تیر ۱۳۸۸

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
به نام مرلین و به یاد مراجع عظمای تقلیدی ( حاجی ، گیلدی ، برادر حمید ، کالین و ... که عمر خود را صرف تعلیم بوقیان همچون شما کردند اما هیچ نتیجه ای نگرفتند و مردند و رفتن پیش بهجت ها و فاضل ها ، شما هم همینی که هستین هستین !

هم اکنون اولین جلسه عمامه نشانی را آغاز میکنیم ، یاد آور شوم که هیچ آخوندی و هیچ یک از افراد اهل بیت هیچ گاه اجازه سخن به دیگران نداده اند و هر گاه که پای را در اولین پله منبر بالا برده اند بوی گند جوراب ... چیز ... تا آخری نفس پیش رفته اند ! پس ما نیز چنین کنیم


جلسه اول رو به یاد افرادی که در حادثه جانگداز ظهور ولدومورت جان خود را از دست دادند با عنوان شرایط اضطرار شروع میکنم !


مسئله اوله - شرایط اضطرار چیست ؟

شرایط اضطرار به وضعی گویند که برابر توصیف یکی از مراجع والا قدر در بهترین کتاب خود توصیف کرده برادر حمیدی در توالتی گیر کند و خود را به شدت خراب کند و نیم ساعت در این برهه اتفاق نظر داشته باشد و در آخر ببینید که هیچ گونه آب مطهر و هیچ گونه آفتابه ای برای برای اطهحار وجود ندارد .

مسئله ثانیه - ابزار ایجاد شرایط اضطرار :

برای ایجاد چنین وضعی دیگر دوست ما در رساله خود چنین برشمرده اند :
1. سه متر ریش ،
2. یک عدد عینک ،
3. یک عدد دست حال خواهد سالم باشد یا خواهد که نباشد به من و تو چه ؟
4. یک عدد صدنلی به علوه زیر پایی .
5 . بمب به مقدار لازم
6 . و دیگر احتیاجات لازم ...

مسئله ثالثه : - راههای مقابله با شرایط اضطرار :

همانطور که از قبل گفته اند وجود یک عدد بانو در هر گونه شرایطی آن هم خیلی خاص بر هر درد بی درمان دواست

اما اگر نداشتیم چه کنیم ؟ برای ایستادگی در چنین شرایط اسفناکی بهتر است از راهکارهای قدیمی استفاده کنیم ، که البته سخنرانی در عموم و نشستن و به بوق کشدین که نیست هیچ ، مناظره و اینا هم نیست که وگرنه پس چیست ؟

در اینجا لازم به ذکر است که از سوابق یکی از والاترین وردهای جامعه جادوگری توضیح دهم .

در سال اندی قبل همین مری یعنی خودم با یکی دیگر از مراجع حاج درک لرد سر اینکه بایستی عمامه را از راست گره بزنیم و یا اینکه مجاز خواهیم بود که آن را از چپ ببنیدم دعواها و گیس کشی هایی را داشتیم ، البته شایان ذکر است شخصیتی خودم آن زمان اصلاً گیس نداشت ، اما خب دروغ که اصولاً حناق نیست بند گلوتو بگیره بگو بره ... دیگران گفتند ، ما نیز می گوییم ، شما نیز بگویید ... حالا از قضا کجا بودیم دقیق یادم نیست اما من بکش حاجی بکش ، من بکش حاجی بکش ، من بکش بلاتریکس بکش ...

مری : هوی بوقی تو اینجا چه کار میکنی ؟
بلاتریکس : اومدیم بکشیم دیگه
مری : اان هانا نخواهی دید که این کشان کشان بین دو نف بیشتر نیست ؟ ، نمیبینی تو کشیدی حاجی ترکید ؟ الان چپ و راستشم نمیتونه تشخیص بده ؟

من باب همین دخالتهای بی جای بلاتریکس بود که حاجی نه از چ و نه از راست بلکه دقیقاً از همون وسط اقدام کرده و نتیجه هم گرفت .

اینجا بود که چنین کشمکشی برای رسیدن به یک هدف والا آن هم از نوع هموسویی مرسوم گشت و همگان توانستند از آن به بهترین شکل استفاده کنند .

هم اکنون به علت مشکلات حاد از خواندن پیام شخصی پرسی به شدت از حضور شما تا جلسه بعدی که چنین همانند این یکی مزخرف نبوده و حتماً وقت بیشتری برای نگارش آن دارم و رول میشه ان شاء مرلین مرخص می شویم .

آما آنچه آسلام آز شما آنتظار دارد تا برای حضور در جلسه بعدی فراهم کرده و خود را آماده سازید :

1. فضا سازی این جلسه در یک پارا گراف .( 15 امتیاز )
2. یک شرایط اضطراری دیگر را توصیف کنید . ( 15 امتیاز )
3. نوشتن یک رول شرایط اضطراری و رفع آن ( که شامل شروع + پایان + متن باشد ) ( 15 امتیاز )
4. یک پیشنهاد برای موضوع جلسه بعد .( 2 امتیاز اضافی )


* از سه تکلیف بالا به دو مورد پاسخ دهید .


ویرایش شده توسط مری فریز باود در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۵ ۱۷:۱۱:۱۹

خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.