یاهو
* میریم که داشته باشیم ادامه ی داستان رو آمــا از زاویه ی دیگه ... شفاف سازی نکات گفته نشده! *ملت همگي به نوك پيكاني كه جغد فوق الذکر با بالش درست كرده بود خيره شدند ؛
عكسي از آبرفورث و بـُز كه دست در گردن هم انداخته بودند و در حالي كه لبخند مليحي بر لب داشتند براي اون ها دست تكون مي دادند ، بر ديوار مقابلشان ميخكوب شده بود .
- اينو مي گفتي فلور ؟!
فلور موهای سرش! رو خاروند و لبخند معصومانه اي تحويل ملت داد ؛
- راستش من فقط يادم مونده بود چيزي كه داشتيم دنبالش مي گشتيم توش بز و آبرفورث داشت ، ولي دقيقا نمي دونستم چي بود! درضمن مادر مالی فقط گفته چیزهایی که آبر رو یادِ گذشته میندازه جمع کنین!!! به من چه ...
رون دستی به موهاش مي كشه ؛
- ايول ! ايول ! اين عكس رو نگاه كن ، با ميخ زدنش به دیوار ، ايول !
و مي زنه زير خنده !
ملت :
!
رون از خنده دچار تشنج مي شه و عده اي از ملت! بسيج شده و اونو از زمين جمع مي كنن .
در همين لحظات مالی نگاهي به عكس مي اندازه و پس از جيغ كوتاهي غش مي كنه !!!
جسي ، گودریک و جیمز با ديدن اين صحنه سربند هايي كه روش عبارت " پنجه هاي امداد "
نوشته شده بود رو به سرشون مي بندند ، سه تا غلت مي زنن و جسي در يك حركت گلدون رو از رو ميز مي قاپه تا آبش رو روي صورت مالی بريزه ، در اين بين گودریک و جیمز نيم ساعتي مي شه كه گارد مخصوص پنجه گربه رو گرفتن !
- دستمون خسته شد بابا
!
- گلاش مصنوعيه ، گلدونه آب نداره !
مري رو به گلدون مي كنه ؛
- ببين دوستِ من داري ساز مخالف مي زني
؟!
- WoW !
در بين اين صحبت ها گودی ليوان آبي رو ظاهر مي كنه و روي صورت مالی خالي مي كنه !
قيافه گودریک در اين لحظه --> به من مي گن گودی تيزه
!
- اِ ، مامانِ گلم به هوش اووومد ، همگي بگين سلام مامانِ گلم !
ملت :
!
جینی :
!
ملت : WoW !
هری :
!
ملت : سلام مامانیه گلش !
مالی : سلام بچه هاي عزيز محفلی تو اين مدتي كه بیهوش بودم دلم خيلي براتون تنگ شده بود اميدوارم ديگه هيچ وقت ازتون جدا نشم ...
جسي : اي حرف ها رو ول كن ننه ، چرا يهو غش كردي ؟!
مالی : نفسم ... بالا نمياد ...
ملت : اين كه داشت مثل بلبل حرف مي زد ؟!
در همين حين رون كه تشنجش تقريبا بهبود پيدا كرده بود ، دوباره به عكس خيره مي شه و شروع مي كنه هر هر خنديدن !
- ايول ! اينجا رو ! عكسش لولو داره ! هر هر هر
!
مالی با شنيدن اسم لولو دوباره غش مي كنه ، جغد نامبرده سريع به سمت عكس مي پره ، بعد از چند لحظه در حالي كه اين شكليه -->
! عكس رو به سمت ملت مي گيره ، جسي و گودریک و جیمز تو عكس دقيق شده و متوجه شبح موجود عجيبي مي شن كه بين بز و آبرفورث شناوره و داره دست تكون مي ده !!!
.:. کنجِ اتاق پشتی .:.- ببینید دوستان، من با وردِ خفنی سرعت حرکتِ آبر رو اسلوموشن کردم که 10 مین دیرتر برسه، تا اونموقع هم دامبل از اون خراب شده میاد بیرون چون کفِ حموم ترک خورده و امکان ِ سقوطش هست! پس بلاخره میاد ! ... اما بحث سر اینه که اون شبح چی بود تو عکس ؟! فکر میکنین بهتر نیس به خودِ آبر نشون بدیم ؟! یا قبلش به آلبوس بگیم؟! هـــِــم ؟!
4 مین بعد؛
گــــــــــــوووفـــــــــ .... بــــــــــــــوووممممـــ ... ( افکت سقوط دامبل)
ایضن ؛
ززززیـــــــنگــــــــ ... زززیــــــــنگـــــــــ ...