هوممم....به نظر من بحث راجع به کاور کتاب ها خیلی جالبه
در ورژن آمریکایی
به نظر من هم اون چیزی که بالاش ایستادن قدح اندیشه اس. اون طاقنما که شما میگی کرام جان مثل یک حفره می مونه...مثل یه چاه! این اصلا به اون ربطی نداره. این همون قدح اندیشه اس که یک قدح سنگی و قدیمی هست. ولی به گفته آبر جان چرا هری با واندش آماده وایساده؟
اینکه بخواد توی قدح کاری بکنه به نظرم درست نیست چون در گذشته که نمی تونی کاری بکنی. و چیزایی که تو قدح اندیشه هست فقط خاطره است و نمی توان اونا رو تغییر داد. شاید هری باید یه خاطره از خودش رو بذاره توی قدح ، تا دامبلدور و هری بهتر بتونن بررسیش کنن!
ورژن انگلستان بزرگسالان
خیلی جالبه که معجون سازی پیشترفته داره... به نظر من این بدین معنا نیست که اسنیپ دست از معجون سازی بر می داره...نمی دونم چطوری چنین نتیجه ای گرفتی؟! چون همه می دونن که اسنیپ یکی از بهترین معجون ساز های قرن هست. شاید او و هری باید یه معجون خیلی پیچیده بسازن ولی برای چی؟ اصلا معجون سازی چه ربطی به داستان اصلی داره؟ خیلی عجیبه
ورژن انگلستان بچه ها
به نظر من دامبلدور و هری تو آتش گیر نکردند...چون اگه دقت کنید آتش از انتهای واند دامبلدور بیرون اومده...در ضمن آتش که چیز بدی نیست. معمولا هر موقع ققنوس ظاهر میشه یه شعله آتش هم پدیدار میشه...شاید دامبلدور برای حفاظت از خودشون این آتش رو بوجود آورده.
ولی ترسی که در چهره دامبلدور دیده میشه قابل انکار نیست. من در چهره هری هم ترس زیاد می بینم. حتی چشم هاش هم گرد شده...ولی هری رو بی خیال...دامبلدور رو بچسب! یعنی چه چیزی تونسته بزرگترین و قدرتمند ترین جادوگر قرن رو بترسونه
من که وقتی دیدم گفتم پسر عجب کتابی میشه این...یه جنگ تمام عیاره ... حتی الان فکر می کنم شاید دامبلدور خودش رو فدای هری کنه و بمیره...