سلام
شاید خیلی از دوستان جادوگری بخوان که گزارش کاملتری در مورد میتینگ امروز مطالعه کنند ، منم سعی دارم این میتینگ رو گزارش کنم ! من کامل توضیح میدم و چیزهایی رو که خودم دیدم ! مینویسم !
اعضای سایت که در میتینگ حضور داشتند ( نام کسانی رو که اطلاع ندارم نمینویسم ) :کریچر ( متین )
راجر دیویس ( رضا )
ماندانگاس فلچر ( کمیل )
استرجس پادمور ( توحید )
اینیگو ایماگو ( علی )
ایگور کارکاروف ( سورنا )
لی جردن ( فراز )
هوریس اسلاگهورن ( مسعود )
پرسی ویزلی ( آرش )
آناکین مونتاگ ( حسین )
پرفسور بینز ( وحید )
دراکو مالفوی ( شهاب )
هری پاتر 1 ( ؟ )
ابولهول ( ؟ )
بلیزا زابینی ( ؟ )
سسیلیا ( ؟ )
هدویگ ( سینا )
سالازار اسلیترین ( ؟ )
دین توماس ( ؟ )
فنگ ( سهیل )
ققنوس ( سینا )
اسکاور ( میلاد )
برادر حمید ( حمید )
دوست هوریس اسلاگهورن ( هومن )
برادر آلبوس دامبلدور ( احسان )
مایک لوری ( ؟ ) ( ماندانگاس مایک رو یادت رفته بود )
شرح میتینگ ( از شناسه اعضا برای شرح میتینگ استفاده میشه ) :ساعت 11 و نیم به سمت مترو رفتم ، و تقریبا 20 دقیقه بعد ، رسیدم و به همراه راجر دیویس به سمت میرداماد حرکت کردیم ؛ دوزاده و نیم رسیدیم ، نیم ساعت زودتر !
چند شخصیت فرا ارزشی در مقابل صندوق رستوران بانی چاو ( انقدر بانی چو نگید ! مگه نمیبینید چه حسی رو القا میکنه ؟ ملت فکر میکنن رفتیم بانو چویی
) ایستاده بودند ، این شخصیت ها عبارت بودند از : ماندانگاس فلچر ، ایگور کارکاروف ، هوریس اسلاگهورن ، استرجس پادمور ، لی جردن و اینیگو ایماگو ! آناکین مونتاگ هم طبقه بالا در انتظار بود !
بالاخره سلام و ارزشی بازی و اینا ، و مشاهده اعضایی که تک تک به سمت طبقه بالا سوق داده میشدند .
بالاخره کلی صحبت و شوخی و خنده نوبت عکس گرفتن شد ، بالاخره عکس هایی هم گرفته شد از دوستان مختلف ! البته افکار شیطانی ای هم در ذهن ماندانگاس جاری بود ، که هدویگ در صدد کمک به رسیدن اهداف ماندانگاس در رابطه با عکس گرفتن بر اومد که حالا بماند
، و بالاخره وقت ناهار رسید ، بالاخره هر کسی یه چیزی گرفت و خورد ، البته یه سری از دوستان جهت اعتراض به طرح ... از جمله خودم چیز ( ! ) برگر خوردند
بعد هم گود بای رستوران و حرکت به سمت پارک ملت به طور پیاده ( ! ) که یک ساعت در راه بودیم در این هوای گرم !
بالاخره اونجا رسیدیم و بازی و شوخی و خنده و جک و غیره ، و به سمت بالای ! پارک ملت حرکت کردیم ، البته ملت هر آب سرد کنی که میدیدن ، باید یه مقدار هم که شده میخوردن !
بعد از یه مدت شوخی و نشستن در یک نقطه ، بالاخره با رای ملت به سمت تپه ( !! ) حرکت کردیم و کوه نوردی کوتاهی هم نصیبمون شد ؛ بالاخره ملت برای خودشون جا گرفتن و نشستن و پیشنهاد دادن که اسکاور سخنرانی کنه !
اسکاور عزیز هم بعد از مدتی صحبت با یکی از مدیران مجهول الحال و گزارش مشکوک اعضا اومد که شروع کنه سخنرانی رو !
گزارش بخشی از سخنان ارزشمند اسکاور
خوش اومدید ...
( یک نکته از سمت اعضا ! )
خوش اومدید ...
( یکی از اعضا : خوب بابا چقدر میگی ، حرفتو ادامه بده )
آره داشتم میگفتم ، خوش اومدید
( یکی از اعضا : اه
)
این یه نکته کلیدیه ، من باید اول اینو بگم ، بعد شروع کنم
بالاخره بعد از چند دقیقه نشستن و اینا ، اسکاور ، فنگ ، برادر حمید ، کریچر ، سالازار اسلیترین ، دراکو مالفوی ، ققنوس ، برای خریدن بستنی راهی شدند که زمان زیادی از رفتنشون نمیگذشت که، یکی از مامورین گشت ، با موتوری بس خفن ، اومد و به سمت بالا نگاه کرد !
بله درست متوجه شدید ، اون مامور گشت برای چی اومده بود ؟ آها ! برای جامه پوشاندن به طرح جمع آوری اراذل و اوباش ! که خوب از حقیقت نگذریم ، درستم اومده بود
اعضا هم از اونجا که خیلی با هم دوست و صمیمین به طرز کاملا انتحاری متفرق شدن ، مثلا جزو اراذل نبودن
بالاخره همه جدا شدن و خداحافظی و اینا و به سمت درب خروجی پارک رفتن ! یه نیم ساعتی هم اونجا حرف زدیم و بالاخره هر کسی رفت پی کار خودش ! که در آخر هم دوباره مسیر چند نفر یکی شد !
به همراه دوستان به سمت ونک رفتیم و اونجا ایگور و اینیگو جدا شدند و منم با اینکه خداحافظی کرده بودم دوباره ، به همراه هدویگ و لی جردن و فنگ و دراکو مالفوی به سمت نقطه نامعلومی که بعد فهمیدیم یک عدد گیم نت بود راه افتادیم !
بعععععلللللله ! همه کسانی که در جهت خریدن بستنی قدم برداشته بودند و یهو غیبشون زد ، در حال بازی بودند !
بالاخره بعد از نیم ساعت چرخیدن و نبودن سیستم برای بازی به همراه هدویگ به سمت منزل راهی شدیم !
نکات :دوستان عزیزی بودن که از دیدنشون خیلی خوشحال شدم و خوب صحبتهایی رو داشتیم این دوستان عبارتند از :
استرجس پادمور ( توحید عزیز ، خوشحال شدم ، کم حرفی رو در میتینگ بعدی جبران میکنیم ! )
راجر دیویس ( رضای عزیز ، خوشحال شدم ، امیدوارم در میتینگ بعدی هم باشی ، در ضمن موضوع بحث یادت باشه که جواب باید بدی ! )
ماندانگاس فلچر ( کمیل عزیز ، که زحمت مدیریت میتینگ و هماهنگی رو کشید و از وجودش لذت بردیم ، خوشحال شدم ، انصافا خیلی خوب اداره کردی میتینگو ، ولی ببینم تو خجالت نمیکشی توی این گرما ملتو علاف میکنی ؟
)
فنگ ( سهیل عزیز ، هم یکی از بهترین کسانی هست که توی میتینگ دیدمش ، پسر خیلی خوبی هست که صمیمیت خاصی توی رفتار و گفتارش هست ، خیلی خوشحال شدم از مجدد دیدنت ، امیدوارم توی میتینگ بعدی هم باشی )
هدویگ ( سینای عزیز ، هم مثل همیشه شاد و با نشاط در میتینگ حضور داشتند و از صحبت ها و همراهیش لذت بردم ، خوشحال شدم ، امیدوارم میتینگ بعدی هم باشی )
آناکین مونتاگ ( حسین عزیز ، از دیدن مجدد تو هم خوشحال شدم ، راستی حسینم پسر خیلی خوبیه ( اگر هنوزم لرد بودی بیشتر ادامه میدادم
) ، خوشحال شدم از دیدنت )
اینیگو ایماگو ( علی عزیز ، از دیدن تو هم خوشحال شدم و همینطور از بحث هایی که داشتیم )
هوریس اسلاگهورن ( مسعود عزیز ، خوب یکی از اعضا و دوستان خیلی خوب و دوست داشتنی هست ، خیلی خیلی از دیدنت خوشحال شدم ، همینطور از بحث در مورد اتفاقاتی که نباید میفتاد ولی افتاد ! )
لی جردن ( فراز عزیز ، یکی از دوستان خیلی خوبی که رفتار خیلی خوب و صمیمی ای داره و بحث کننده خیلی خوبی هست و از صحبتهاش استفاده کردیم ، خوشحال شدم از دیدنت )
ایگور کارکاروف ( سورنای عزیز ، یکی دیگه از دوستان قدیمی که برای اولین بار دیدمش و خوشحال شدم از دیدنش ، امیدوارم در میتینگ بعدی هم باشی )
پروفسور بینز ( وحید عزیز ، خوشحال شدم از دوستان قدیمی و ارزشی ای که همش به ریش مدیرا به صورت
میخنده ! بحث های خوبی هم داشتیم و همینطور جالب ، از دیدن مجددت خوشحال شدم ، امیدوارم در میتینگ بعدی هم شاهد حضور ارزشیت باشیم )
برادر آلبوس دامبلدور ( احسان عزیز ، خوشحال شدم از دیدن و صحبت کردن باهات ، امیدوارم در میتینگ بعدی به همراه خود آلبوس حضور داشته باشی )
خوب فکر میکنم یه ذره طولانی شد ، ولی خوب گزارش نسبتا کاملی بود ، البته خیلی از بخش هاش حذف شد ، چون اولا نمیخوام بلاک بشم ! دوما میخوام از میتینگ بعدی سالم بیام بیرون
با تشکر از همه