هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۹:۲۵ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

فرشید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۳۲ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
از Mount Moriah
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
من این عکس رو از همون اسکرین سیور در آوردم و یکم رنگاش رو تقویت کردم. بعد از تصویر هری و رون تو ماشین (تالار اسرار) و عکس هاگوارتز و قبل از تصویر هری و هرمایونی روی باک بیک(زندانی آزکابان)؛ مثل یک دود، مثل یک خاطره از عرض مانیتور می گذره.
توجه کنید که عکس ها به ترتیب زمانی هستند و طبق گفته ی رولینگ داستان تالار اسرار و شاهزاده نیمه خالص یم ارتباطاتی دارند.
به نظرتون این شبیه شاهزاده ها نیست؟
تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۶:۵۶ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

فرشید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۳۲ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
از Mount Moriah
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
من هم اولین بار که اون عکس رو دید فکر کردم رو دیوار چیزی نوشته. (به خط جینی ویزلی تو فیلم دوم، تالار اسرار)

اما به نظر شما زاویه ی ایستادن جام و دیوار کمی غیر عادی نیست؟ در واقع به نظرتون اون دو تا تصویر جدا نیستند؟؟

نقل قول:
در مورد سالازار و گودریک: راستش من تا بحال فکر می‌کردم که هیچ کدوم از شخصیت‌هایی که تا حالا شناختیم، شاهزاده‌ی دورگه نیستن. یعنی یه جایی به نقل از رولینگ شنیده بودم. لطفاً اگه در اشتباهم روشنم کنید تا منم خیال کنم گودریک شاهزاده‌س!!!!
و دوماً گفتم زنده‌بودن سالازار اسلیترین و گودریک گریفندور یه چیز غیر منطقیه که اصلاً با عقل جور در نمیاد. چرا اون دوتا باید زنده‌باشن؟؟


من که همچین مصاحبه ندیدم. فقط رولینگ گفته نه هری و نه تام ریدل شاهزاده نیمه خالص نیستند! اگه من اشتباه میکنم بهم بگین. به این آدرس هم سر بزنین بد نیست.
http://www.mugglenet.com/books/futurebooks/book6facts.shtml


تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۶:۲۰ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

باک بیک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۰ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۴۶ پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
از جنگل ممنوع
گروه:
کاربران عضو
پیام: 340
آفلاین
هوم ! جيمز تو فاميليت قبلا باند نبوده ؟! خوب مچمو تو سوالات 3 و 5 گرفتيا (مثلا من ميدونستم ).همش تقصير هري بود ، اصلا اون بود كه گفت هري هم كنار قايقه هم كنار قدح بريم سر سواله.

3-چرا مايع درون قدح بدونه اينكه كسي كنار اون باشه در حال چرخشه؟ اين طبيعت قدح انديشه ست كه هميشه در حال حركت باشه. اين موضوع در كتاب اشاره شده :
نقل قول:

جام آتش - فصي سي ام
A shallow stone basin lay there, with odd carvings around the edge: runes and symbols that Harry did not recognize. The silvery light was coming from the basin's contents, which were like nothing Harry had ever seen before. He could not tell whether the substance was liquid or gas. It was a bright, whitish silver, and it was moving ceaselessly ; the surface of it became ruffled like water beneath wind, and then, like clouds, separated and swirled smoothly. It looked like light made liquid - or like wind made solid - Harry couldn't make up his mind

قدحي سنگي و كم عمق ديد ، دورش به گونه اي عجيب علامات و نشانه هاي مرموزي كنده كاري شده بود كه هري نمي شناخت . نور نقره اي از چيزي كه در قدح قرار داشت مي آمد كه براي هري كاملا بيگانه بود. نميدانست بگويد چيست، گاز يا مايع ؟رنگ نقره اي روشني داشت، و پيوسته تكان ميخورد، سطح آن مثل آب { آب دريا} زير هجوم باد، مواج مينمود، لحظه اي بعد مثل ابر پراكنده مي شد و آرام در خود مي پيچيد. چيزي بود مثل نور مايع ، يا باد جامد. هري سر در نمي آورد.

فكر ميكنم به اندازه كافي واضح و روشن باشه.
====================
به چو چانگ: ايده ات براي معكوس كردن تصوير خيلي جالب بود ولي طراح نميتونه اينقدر وارد جزئيات شده باشه.فكر كنم وقتي بشه به اين موارد ريز و دقيق اشاره كرد كه كاور با كامپيوتر طراحي شده باشه و همچنين نسخه اصليش دست ما باشه.به هر حال تو اسكن يه تصوير خيلي چيزا اضافه و كم ميشه.
به جيمز : البته احتمالش خيليه كه شاهزاده يه فرد جديد باشه مخصوصا با اين اشاره اي كه اخيرا در مورد شخصيت جديد مك لاگان شد.ولي من فكر نميكنم رولينگ همچين حرفي زده باشه يعني يه جورايي مطمئنم نزده فقط گفته ""هري و ولدمورت شاهزاده دو رگه نيستند و اين اخرين چيزي هست كه در مورد شاهزاده ميگم". براي اين سوال بالا هم ازت ممنونم كه اشاره كردي


ویرایش شده توسط باک بیک در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۲۸ ۱۶:۵۳:۳۶


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۴:۲۷ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

فرشید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۳۲ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
از Mount Moriah
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
کجاش رو نفهمیدی یکی یکی بپرس جواب بدم.
اینقدر تند تند نوشتم رشته کلام از دست خودم هم در رفته

تا حالا که فکر می کردم دارم در مورد همون 13 شماره نوشتم. فقط چند تا نکته یادآوری کردم که به نتیجه برسم و چند تا نکته گفتم که بعضی چیزها روشنتر بشه مثل همین پست اخیر شما.

خلاصه ما ارادت داریم...


تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۳:۵۶ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

جیمز پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۶ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۲۵ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱
از مشکوکستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
با تشکر بسیار از باک بیک بسیار عزیز به خاطر پست بسیار ارزشمندش که واقعاً محور بحث‌ها رو در این تاپیک مشخص کرد.

ای چوچانگ! ای خواهر مکرمه! حال یعنی چی! حال یک چیز غیر آسلامی بود که اون کفار بی‌ناموس کرد! شما باید «هال» بکنید !!
در مورد کشته‌شدن رون منظورم این بود که شما مرگ‌هایی رو که تابحال داشتیم در نظر بگیرید. مرگ سدریک بود و مرگ سیریوس. هر دوی اینها تأثیر بسیار زیادی بر روند داستان داشتن. مرگ سدریک بخش اعظم محوریت داستان کتاب پنجم رو در اختیار داشت. مرگ سیریوس هم که خوب مشخصه که چه تأثیری بر هری و داستان داشته. ولی حداقل تا الآن من احساس نمی‌کنم که مرگ رون می‌تونه تأثیری این چنین عمیق بر روند داستان داشته باشه.
در مورد برزگ و کوچیکی دو شیء مورد بحث در تصویر، چون دیگه نمی‌خوام روش بحث بیهوده‌ی بیشتری بشه، نظر هری بهترین توجیه به نظرم می‌رسه و خواهش می‌کنم دیگه بیشتر از این روش بحث بیهوده نشه.

اما اون نقاشی که چو گفت روی دیوار غار هست. راستش به نظر منم چنین چیزی می‌رسه ولی هر کاری می‌کنم نمی‌تونم به چیزی ربطش بدم. کلاً بیش از حد مشکوکه!!

در مورد مکان قایق که گفتم، نظر بعضی از دوستان بر این بود که هری با شنل نامرئی بغل اون قدح ایستاده که محتویاتش در حال چرخشه. یعنی با قایق اومده به اون غار. خوب منم گفتم که این با مکان قایق تناقض داره یعنی اگه هری بیرون از قایقه چرا قایق اون طرف غاره. و اگه هری داخل قایقه چرا محتویاتش بدون اینکه کسی کنارش باشه داره می‌چرخه؟ یعنی دقیقاً تناقض بین مورد 3 و 5 اشاره‌شده توسط باک‌بیک.

در مورد سالازار و گودریک: راستش من تا بحال فکر می‌کردم که هیچ کدوم از شخصیت‌هایی که تا حالا شناختیم، شاهزاده‌ی دورگه نیستن. یعنی یه جایی به نقل از رولینگ شنیده بودم. لطفاً اگه در اشتباهم روشنم کنید تا منم خیال کنم گودریک شاهزاده‌س!!!!
و دوماً گفتم زنده‌بودن سالازار اسلیترین و گودریک گریفندور یه چیز غیر منطقیه که اصلاً با عقل جور در نمیاد. چرا اون دوتا باید زنده‌باشن؟؟

King Solomon جان! من اصلاً نفهمیدم شما چی گفتی! هیچ کدوم از مطالبی که شما گفتی به هم مربوط نبودن و بعضیاشون خارج از مبحث این تاپیک بودن. لطفاً واضح‌تر توضیح بده و نظرت رو در مورد اون سؤالاتی که باک‌بیک توی پستش نوشته بگو. محور بحث‌های تاپیک اونها هستن.

رابرت جان! جی کی رولینگ نشون داده که کتابش با همه‌ی کتابهای جادوگری قدیمی متفاوته. همیشه یه چیز تازه و غیر قابل پیش‌بینی توی کتاب معرفی می‌کنه. بنابراین من فکر نمی‌کنم که اون ظرف رو دامبلدور برای دیدن یه جایی به کار بگیره!!


تصویر کوچک شده


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۹:۵۴ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

رابرت چادویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۷ شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۱ دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
آقا از کجا معلوم قدح باشه حالت دست دامبلدوررو نگاه کنید
ِیادمه یه سری کتاب جادوگری قدیمی خوندم(اسم کتاب ها یادم نیست)که در اونا چیزی با همین مشخصات (اون ظرف پایه دار که از نظر بچه ها قدحه) توصیف شده بود ولی اونا ظرفی بودن برای اینکه صاحبش بتونه جایی رو که میخواد ببینه و یا کسی رو زیر نظر بگیره حالت دست استفاده از اون وسیله مثل حالت دست دامبلدوره.
البته این وسیله به شکلهای دیگه ای در داشتان های دیگه اومده ولی کار همه یکی بوده.
تقریبا توی اکثر داستانهای جادویی این وسیله یا شبیه اون اومده واین ساده ترین احتمالیه که میتونم بگیرم .


One for all & all for one
VTM = Van the Man
Ruud van Nistelrooy


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱:۰۳ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴

فرشید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۳۲ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
از Mount Moriah
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
• تو بعضی از مصاحبه ها رولینگ به این نکته اشاره کرده که ریشه داستان شاهزاده ی نیمه خالص به تالار اسرار و چیزهایی هری در کتاب دوم کشف می کنه برمی گرده که بعدا از داستان اصلی حذف شده.
• هیولای تالار اسرار یک موجود افسانه ای به نام basilisk بود.
• پایه اون جام سنگی مثل پای خروس یا یک چیزی مثل اژدهاست.
• اون جام سنگی بزرگتر از آنی هست که تو کمد دامبلدور جا بگیره یا بره به دفتر اسنیپ.
• با توصیفات قدح اندیشه دامبلدور فرق میکنه.
• نور اطرافش سبز رنگ هست. سبز اکثرا معرف سالازا اسلیدرین است.
• رنگ سبزی که هری از دوران بچگیش به یاد میاره رنگ طلسم Avada Kedavra است و به اسلیدرن ربطی نداره.
• با توجه به موقعیت جام در تصویر و شکل اون و سابقه ای ما در دست داریم. احتمالا او در جایی مثل یک سالن و دور از دسترس و دید همگان قرار داره. به نظر شما تالار اسرار چطوره یا جایی همون دور و ورا که بشه با قایق هم به اونجا رفت؟
• اون جام هم می تونه قدح اندیشه سالازار اسلیدرین باشه.
• در مقابل اون انگشتر هم می تونه انگشتر گدریک گریفیندور باشه (اون نگین به نظرم بیشتر به رنگ قرمز و یاقوت شبیه بود تا به دنگ دیگه ای) که نگینش شکسته (به طرز عجیبی شبیه جای زخم هری).
• شمیر گدریک در مقابل بازیلیک و انگشتر اون در مقابل هر قدرتی که توی اون جامه. (شاید قبلا هم این اتفاق (که همین باعث شکسته شدن انگشتر شده) افتاده بود. مثل تالار که قبلا باز شده بود.
• با این هایی که گفتم به نظر من هم جریان خاطره و اتفاقاتی که در گذشته افتادست.
• -- چند نظر تازه ی تازه: شاید اون آب، اطراف جام رو محاصره می کرده و اون قدرت یا خاطره خطرناک رو مهار می کرده و اون قایق ( تصویر توی آب) ربطی به جریان داره.-- شاهزاده نیمه خالص میتونه یک خاطره و/یا صاحب اون انگشتر و/یا گریفیندور خاطره باشه. سپر اکثرا تو نشان های سلطنتی دیده میشه؛ شاهزاده ها فقط تاج ندارند که.--
• و اما درباره دست. دست شما رو به یاد چیزی یا کسی نمی اندازه؟ چطوره بگیمPeter Pettigrew. اگه یادتون باشه هری جون اون رو در قسمت سوم، زندانی آزکابان نجات داد و دامبلدور گفت: "... وقتی ساحر زندگی ساحر دیگه ای رو نجات میده؛ اون باعث میشه وابستگی و ارتباط مسلمی بین اون ها برقرار بشه..." و ولدمورت به او در کتاب چهارم، جام آتش یک دست تازه و جادویی داد.
• آتش (تا حالا تو چهارشنبه سوری سیم ظرفشویی آتیش زدید و دور سر تون چرخوندید؟) دور دامبلدور به نظر من یک چیزی مثل سپر دفاعی هست که خود دامبلدور اون رو ایجاد کرده و چون الان هری (که مورد علاقه دامبلدور هست) کنارش ایستاده نگار هست که بهش آسیبی برسه. توجه کنید اگه آتش از جای دیگه می اومد باید حواس دامبلدور و هری به اتش می بود تا از دور بشن و یا از خودشون محافظت کنند.
• کاور نسخه بزرگسالان عکسی از کتاب معجون سازی پیشرفته است. ممکن با معجون خاصی توی اون جام بشه کار خاصی کرد!!!
• با توجه به اون تصویر جام بلند حتی میشه گفت اون جا مسکونی هست. سایه های پشت بیشتر شبیه خونه و برج هستند.
• تو کاور نسخه دلوکس هری داره تو جنگل راه رو به دامیلدور نشون میده؛ شاید دارن میرن پبش اخوی هاگرید.
• قدحی که توی دفتر اسنیپ بود همون PENSIEVE دامبلدور بود.
• بنابر این پاراگراف من میگم قدرت توی اون اتاق محبت و وفاداری هست.
نقل قول:
`There is a room in the Department of Mysteries,' interrupted Dumbledore, `that is kept
locked at all times. It contains a force that is at once more wonderful and more terrible than
death, than human intelligence, than the forces of nature. It is also, perhaps, the most
mysterious of the many subjects for study that reside there. It is the power held within that
room that you possess in such quantities and which Voldemort has not at all. That power took
you to save Sirius tonight. That power also saved you from possession by Voldemort, because
he could not bear to reside in a body so full of the force he detests. In the end, it mattered not
that you could not close your mind. It was your heart that saved you.'


تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۸:۳۴ جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۸۴

باک بیک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۰ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۴۶ پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
از جنگل ممنوع
گروه:
کاربران عضو
پیام: 340
آفلاین
نميدونم ولي يه جورايي حس ميكنم موضوعات بهم گره خورده و دائما تكرار ميشه. موضوع اندازه اجسام و نوع رنگ بنديشون معمولا در اين تاپيك سابقه داشته و متاسفانه فاقد هدف مشخص بوده پيشنهاد مي كنم رو موضوعات كلي بحث كنيد.يك سري از سوال و جواب هاي طرح شده در هفته اخير (پس از انتشار تصوير كاور پشت كتاب) رو در زير قرار دادم كه اميدوارم محور اصلي تاپيك رو مشخص كنه. از همه دوستان خواهش ميكنم مطالب رو تكراري ننويسن.باز هم از همه شما ممنونم.

سوالات و جواب هاي مطرح شده:
1-آيا شيء سبز رنگ قدح انديشه است؟
شيء مذكور قدح است.(فلور دلاكور ،هري پاتر ،باك بيك ،سوسك،پروفسور كوييرل سرژ تانكيان ، جيمز پاتر).قدح نيست(جرج ويزلي)

2- قدح متعلق به چه كسي و مربوط به چه دوره اي است؟(قديم ،جديد)
متعلق به لرد ولدمورت است(هري پاتر و جيمز پاتر)- قدح متعلق به عده ي زيادي از انسان هاست.(سرژ تانكيان)- قدح تعلق به گروهي از شاهزاده ها دارد(فرد ويزلي).اين قدح مال دوران گذشتس....كه شبيه قدح فعلي ما نيست(چو چانگ)

اگر شيء مورد نظر قدح است:
3-چرا مايع درون قدح بدونه اينكه كسي كنار اون باشه در حال چرخشه؟
به علت اينكه هري با رداي نامرئي كنار اون قرار گرفته(باك بيك)

4-چرا مايع و همچنين نور ساطع شده از آن به رنگ نقره اي در نيامده است؟(قدح اسنيپ و دامبلدور به رنگ نقره اي بوده است)
چون قدح اشاره به اسليترين و افكار ولدمورت دارد به رنگ سبز در آمده( فلور دلاكور ،هري پاتر و سوسك)

5-قايق در اين كاور چه نقشي دارد؟{با توجه به محل و موقعيت قايق}
با توجه به كتاب اول وجود يه غار يا تونل زير زميني در زير درياچه براي دست يافتن به قدح انديشه يه راه مناسب بنظر ميرسه.(باك بيك).به نظر من یه غاره یعنی دریاچه به یه جای غار مانند منتهی شده (هري پاتر).

6-آيا تصوير منعكس شده از قايق بر روي آب با خود قايق تطابق دارد؟اگر چنين نيست چه چيزي ممكن است در قايق وجود داشته باشد؟
تطابق ندارد به نظر ميرسه كسي سوار قايق هست ولي ديده نميشه .شب گردي هاي هري با رداي نامرئي رو فراموش نكنيد(باك بيك) - تطابق ندارد به نظر ميرسه يه نفر و يك شيئ توي قايق هست كه مطمئنا با شنل نامرئي پوشانده شده. شايد هم كسي بالاي قايقه و عكسش تو اب افتاده(چو چانگ)

7-دستهاي بهم گره شده متعلق به چه كساني است؟
به نظر من این دو تا دست متعلق به هری و ولدمورت هستند چون یک دست جوان و اون یکی پیره(هري پاتر) - دستهايي كه در دو طرف كاور ديده ميشن متعلق به هري و دامبلدور هست.يكي از دستها با توجه به چين و چروك ها و برجستگي رگها متعلق به شخصي پيري مثل دامبلدور است و دستهاي كوچك و ظريف به نوجواني همچون هري تعلق داره.(باك بيك) - شاید هری دستش رو به شاهزاده ی دورگه داده باشه که به احتمال زیاد یه شخصیت جدیده(همزاد هري) - .اگه به تصويره رويه جلد نگاه كنيند ميبينيد كه دور هري و دامبلدور يه حلقه از آتيشه.و دوره مچ دست ها هم همينطور و حتي ميشه گفت كه اين آتيشها خيلي شبيه هم هستند.پس بايد گفت كه وقتي كه دامبلدور و هر با هم اينجوري متحد شن دورشون يه حاله اي از اتش درست ميشه.(سرژ تانكيان) - اگه یک نگاه به عکسای قبلی بکنیند میبینین که ردای هری و دامبل خیلی خیلی شبیه به همه مخصوصا اون عکسه که توش آتیشه توی عکس دقیقا دست فرد پیرتر کلفتر و آستینش گشاد تره و توی عکس آتیش آستین دامبل گشادتر از آستین هریه(كريچر) - من با ديدن اين تصوير ياد پيوند بين هري و پيتر پتيگرو افتادم (سوسك)

8- دستهاي بهم گره شده شده چه مفهومي را مي رسانند؟
این دو دست با هم پیمان بستند و این پیمان قدرت ما ورایی ایجد کرده(ويكتور كرام)- این دو دست به طور جبار به هم متصل شدند{مثل چوبدستی هری و ولدمورت}و در واقع با هم مخالفند و سعی دارند همديگرو شکست بدند(ويكتور كرام)-این همون طلسم priori یا برتریه (هري پاتر) - واضح ترين مفهومي كه دستهاي بهم فشرده ميتونن داشته باشن اتحاد است.موضوع اتحاد هري و دامبلدور تو ساير كاور ها هم به تصوير كشيده شده (باك بيك) - علاوه بر معناي اتحاد ميشه به ايجاد يه طلسم قدرتمند هم اشاره كرد.مخصوصا رگه اي از آتش كه به دور دستها پيچيده ميتونه شروع يه طلسم رو نشون بده. به نظر من اين طلسم توسط هري و دامبلدور در همان مكاني كه قدح قرار داره اتفاق ميافته.فضاي سبز رنگ پشت هري و دامبلدور{قسمت جلوي كاور} اين موضوع رو به سادگي نشون ميده(باك بيك) - این دست ها نشانه ی قدرت هستش یعنی مخلوط شدن دو قدرت (فلور دلاكور) - توجه کنید که ولدمورت و هري نمیتونن از چوب استفاده کنن در نتیجه مبارزه حالت دیگه ای به خودش میگیره(هري پاتر) - دامبلدور تصميم دارد كه نيرويه ولدمورت{كه درونه هري نهفته هست} و نيرويه قوي خودش رو با گرفتن دستان با هم جمع كند(سرژ تانكيان) - قوي بودن پيوند دستها رو شعله هايي كه به دور دست ها در حال گردش هستن نشون ميدن(سوسك)

9-انگشتر نماد چه چيزي است؟متعلق به چه كسي است؟
انگشتر قديمی است و متعلق به شاهزاده است.با اين حلقه گذشته و آینده در هم ادغام می شوند (فلور دلاكور)- انگشتر متعلق به ولدمورت است و با استفاده از اون داغي بر پيشاني هري ايجاد كرده(ويكتور كرام)این انگشتری برای این درست شده که جادویی فوق العاده قدرتمند رو ایجاد کنه(ويكتور كرام) -این انگشتر متعلق به سالازار اسلایترین بوده همونطور که شمشیر متعلق به گودریک گریفیندور بود و دامبلدور از آن به عنوان یه کمک برای نابودی ولدرمورت استفاده کند(پروفسور كوييرل) - با توجه به جملات كتاب پنجم انگشتر متعلق به خاندان بلاك است و نشانه اي از شاهزاده دورگه است(باك بيك)

10- دستان بهم فشرده و قرار گيري حلقه در جلوي آن(اسكرين سيور)چه مفهومي دارد؟
به نظرم موقعيت ويژه و حساسي رو نشون ميده كه به كمك اين حلقه طلسم بزرگي انجام ميشه(باك بيك)نمادی از قدرت نیکی و خوبی هستن که در مقابل نیروهای سیاه و شیطانی دست به دست هم داده‌ن و متحد شده‌ن.(جيمز پاتر)

11-روي انگشتر چه نمادي وجود دارد؟و به چه مفهوم مي تواند باشد؟
من اولین چیزی که به ذهنم رسید صاعقه ی هری بود ممکنه این انگشتر ماله دامبلدور باشه و صاعقه از هری ، در اون صورت قدرت هری و دامبلدور یکی شده (فلور دلاكور) - تصویر یه سپر{شایدم پرچم}که روش نماد گروه اسلایترین یعنی مار حكاكي شده(پروفسور كوييرل) - پشت علامت رعد يه چيز شبيه جام هست (چو چانگ)

12-با توجه به اينكه روي انگشتر علامت يه صاعقه ديده ميشود آيا ممكن است با زخم هري رابطه داشته باشد؟
بله....زخم رو پيشاني هري دقيقا قرينه نقش زخمي است که بر روي انگشتري وجود دارد و ممکنه به این صورت باشه که هری باید این انگشتری رو روی پیشانیش بذاره...تا از قدرت این انگشتری برخوردار بشه(ويكتور كرام اطلاعات بيشتر در پست شماره 74) - با توجه به جملات كتاب چهارم ولدمورت در شب نابوديش قصد داشته هری رو بکشه؛ اونم با یه طلسم. در چندجای دیگه از همین کتاب و کتاب‌های دیگه اشاره شده که ولدمورت هدفش کشتن هری بوده. به نظر من نشان‌دار کردن هری اصلاً توجیه منطقی نداره(جيمز پاتر)

13-آتشي كه به دور دامبلدور و هري پيچيده است توسط چه كسي ايجاد شده؟
وقتي به جنوب شرقي (!) حلقه آتيش نگاه كنيد، مي فهميد كه اون حلقه آتيش از يه چيزي اون پايين در اومده، يه چيزي مثل چوب دستي -شايد يك كسي مثل ولدمورت با يه افسوني چيزي اون رو بوجود آورده (دنيس كريوي) - سر چوب دستي دامبلي رو نگاه كنيد ازش آتيش زده بيرون ... من فكر مي كنم اون آتيش دور هري و دامبلي رو دامبلي درست كرده(جرج ويزلي) - به نظر من طراح حرفه اي تر از اونه كه وند ها رو به شكل كج و معوج بكشه پس اونها وند نيستند و آتش دور هري و دامبلدور نيز توسط وند به وجود نيامده. احتمال ميدم فاوكيز اون حلقه رو براي محافظت از دامبلدور ايجاد كرده.در گذشته هم شاهد دفاع ققنوس از دامبلدور بوده ايم(باك بيك)
======================================
مطالبي كه دوستان براي بحث بر روي كاور ها به آنها استناد كردند.

نقل قول:

جام آتش، فصل دوم
Voldemort had then turned his wand on Harry; he had performed the curse that had disposed of many full-grown witches and wizards in his steady rise to power -- and, incredibly, it had not worked. Instead of killing the small boy, the curse had rebounded upon Voldemort. Harry had survived with nothing but a lightning-shaped cut on his forehead, and Voldemort had been reduced to something barely alive.

سپس ولدمورت چوبدستیش را به سمت هری نشانه گرفت و طلسمی را به کار برد که در طول اوج‌گیری قدرتش با استفاده از آن بسیاری از جادوگران و ساحره‌های بزرگ‌سال را از پا انداخته‌بود. اما طلسم به طرز اعجاب‌انگیزی خنثی شد و به جای کشتن هری به سوی خودش بازگشت. هری زنده ماند و جز زخم صاعقه‌مانند روی پیشانیش هیچ صدمه‌ی دیگری ندید.
--------------------------------------------------------------------------------------

سنگ جادو -انتهاي فصل ششم
little boats carried them through a curtain of ivy that hid a wide opening in the cliff face. They were carried along a dark tunnel, which seemed to be taking them right underneath the castle, until they reached a kind of underground harbor, where they clambered out onto rocks and pebbles.

قايق هاي كوچك از لاي پيچك هاي آويخته از لبه صخره كه مانند پرده اي دهانه ي غار مانندي را پنهان كرده بودند ، عبور كردند .از درون تونل تاريكي كه به نظر مي رسيد يكراست به زير قلعه مي رسد گذشتند تا سر انجام به جايي رسيدند كه مانند يك لنگرگاه زير زميني بود.ازقايق ها بيرون آمدند و از تخته سنگهاي كناره درياچه بالا رفتند.
---------------------------------------------------------------------------------------

محفل ققنوس-فصل ششم
Sirius wrested a large golden ring bearing the Black crest from his
grip, Kreacher actually burst into furious tears and left the room sobbing under his breath and calling Sirius names Harry had never heard before.
'It was my father's,' said Sirius, throwing the ring into the sack.

وقتي سيريوس انگشتر بزرگ طلايي را كه متعلق به خانواده بلاك ها بود بيرون كشيد كريچر توان از كف داد و به گريه افتاد،هق هق كنان اتاق را ترك گفت و ناسزاگويان نام سيريوس را بر زبان راند بشكلي كه هري پيشتر نشنيده بود.
سيريوس در حالي كه انگشتر را توي كيسه مي انداخت گفت:مال پدرم بود ،كريچر به اندازه كه به مادرم وفادار بود به او نبود .
---------------------------------------------------------------------------------------

اتاق عمومي گروه اسليترين بر اساس گفته رولينگ به فيلم سازان در زير درياچه قرار دارد.لكسيكن
احتمال اين وجود دارد كه تالار اسرار در زير درياچه قرار داشته باشد.لكسيكن


تصاوير مهم (برگرفته از اسكرين سيور و كاور كتاب)
كاور اصلي --- قدح و قايق --- حلقه --- تلفيق دستها و حلقه --- دستهاي بهم فشرده



Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۴:۵۷ جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
دوستانی که میگن چرا قایق کوچیکه و قدح بزرگ و این حرفا دقت کنن که قایق دور قرار گرفته و قدح نزدیک و علت اینکه قایق کوچیک به نظر میرسه و قدح بزرگ همینه و در ضمن توجه کنید این یه نقاشیه و نقاش میتونه فواصل رو به دلخواه خودش در نظر بگیره یعنی مثلا اگه در فاصله 10 متری از قدح قایق باید دو برابر اندازه فعلی باشه ولی نقاش دلش خواسته کوچیکتر بکشدش پرسپکتیو رو هر جوری بخواد انجام میده . البته اینا در تخصص نقاشان و فوتوشاپ کاراس مثلا مملی


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: صحبت درباره نكات مبهم تصویر روی جلد کتاب ششم ((كاور جديد))
پیام زده شده در: ۱۱:۳۱ جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۸۴

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
من با اين جيمز خيلي حال ميكنم! بدجور قشنگ نظر ميده!

در مورد كشته شدن رون: من با اين مورد كاملا موافقم. رون از نظر من در دفاع از هري جونشو فدا ميكنه و باعث پيروزي هري در برابر ولدي ميشه. جيمز چطور ميگي مردنش بي اهميته؟؟؟؟ رون هميشه به نوعي ميشه گفت محافظ هري بوده! و همينطور بهترين دوستش ! چطور ممكنه خودشو فدا نكنه!

-----------------
در مورد غار:
من با نظر فلور كه گفته بود زير تالار اسليترين موافقم...ولي در مورد دخمه اسنيپ؟ فكر نكنم سيل اومده باشه به هاگوارتز!
----------------
قايق:
اين مورد بدجوري توجه منو به خودش جلب كرده! در مورد اينكه تو اب زير شنل نامرئي ديده نميشه....از كجا معلوم؟؟؟؟
من يه بار هم گفتم كه ممكنه اون بالا يه جسمي باشه! درست بالاي قايق...كه طوري انعكاسش تو اب بيفته كه انگار توي قايقه! ولي خودم هم با اين مورد چندان موافق نيستم!يه جورايي درست به نظر نميرسه!
----------------
كوچيكي قايق:
امكان نداره قايق اسباب بازي باشه!!!! ابدا! قايق يه كمي از قدح دوره و كوچيك به نظر ميرسه....و قدح هم بزرگ كشيده شده...ولي مطمئنا قايق اسباب بازي نيست! شايد يه كم كوچيك باشه ولي اسباب بازي نيست!
----------------
نقل قول:
ضمناً توجه کنید که اون قایق خیلی دور از قدحه. یعنی اون‌ور غار. اگه قرار بود کسی سوارش بشه تا به اون قدح برسه، باید این ور سمت قدح قایقو نگه می‌داشت نه اون سمت! بقیه‌ی راهو که نمی‌تونست شنا کنه!


هوووم...شايد طرف استفادشو كرده و بعد برگشته! مگه امكان نداره؟؟؟؟؟؟ ولي در كل اين قايق بدجوري مشكوكه!


-------------
نقل قول:
من با بند 4 فرضیه‌های چوچانگ مخالفم اساسی! چون چنین فرضی محاله و نه گودریک گریفندور زنده‌س و نه سالازار اسلیترین! ضمناً شاهزاده هیچ کدوم از اینا نیست!


از كجا اينقدر مطمئني؟ فكر كنم يه سنگ جادو داشتيم يادته؟ از كجا معلوم غير از اوني كه نابود شد سنگ ديگه اي وجود نداشته باشه اخه؟؟؟

نقل قول:
بند پنجمش هم با این که از جهتی ممکنه درست باشه، از جهتی هم ممکنه کاملاً غلط باشه!! چرا همه‌چی رو به سالازار و گودریک ربط می‌دی؟؟


خوب چون همه جا مشاشاا.. سبزه و مربوطه به سالازار! و به نظر من هم گودريك شاهزادس!


---------------
ويرايش:

مهم:

من الان داشتم به عكس قايق بصورت برعكس! نگاه ميكردم تا بلكه كشف كنم چيزي كه توشه چيه!ولي متوجه يه چيز ديگه شدم:

عكس قايقو بصورت وارونه گذاشتم پايين. به قسمتي كه دورش خط قرمز كشيدم نگاه كنين. نميدونم واقعا اينطوريه يا نه ولي به نظر يه نوشته يا يه نقاشي مياد! با زوم كردن كه چيزي عايدم نشد ولي نميدونم كسي راهي داره بدون تار شدن تصوير اونو بزرگ كرد يا نه!!!!!!
_________

در مورد جسم يا انسان يا موجود درون قايق! من به نوعي تشبيه كردم به جن خانگي!!!!!!! حالا نميدونم چرا! به نظرم اومد يه گوش بزرگ ديدم!!!

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط چو چانگ (WHITE GIRL) در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۲۷ ۱۳:۱۰:۵۲
ویرایش شده توسط چو چانگ (WHITE GIRL) در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۲۷ ۱۳:۱۴:۵۰

[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.