چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولي از دست آنها کاري بر نمي آمد چون هري يکجا تمام آنها را خشك كرد!!!ولي اثر طلسم به همان سرعتي كه آمد ،رفت.چون قدرت طلسم براي همه...

چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولي از دست آنها کاري بر نمي آمد چون هري يکجا تمام آنها را خشك كرد!!!ولي اثر طلسم به همان سرعتي كه آمد ،رفت.چون .....

چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولي از دست آنها کاري بر نمي آمد چون هري يکجا تمام آنها را خشك كرد!!!ولي اثر طلسم به همان سرعتي...

چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولي از دست آنها کاري بر نمي آمد چون هري يکجا تمام آنها را خشك كرد!!!!!!!!!!.........

چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولي از دست آنها کاري بر نمي آمد چون هري يکجا...

چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند ولبي از دست آنها كاري .....

دراكو با ديدن اين صحنه دچار شکي بزگ شد. دراكو سريع خودشو به جسد مرده پدرش رساند.ولدمورت با ديدن دراكو يك طلسم به سويش فرستاد که مثل پدرش درست به وسط صحنه مبارزه افتاد و حالا او هم مانند خیلی های دیگر که ولدمورت به آنها ديگر احتياجي نداشت کشته شد و این آنقدر هری را عصباني کرد که نيروي دفاعي اي عظیمی را که طلسم مرگبار ولدمورت را خنثی میکرد، ناخود آگاه منفجر كرد.
دامبلدور از شدت اين نيرو به عقب پرتاب شد و ولد مورت هم محكم به درب خانه ریدل ها خورد و به گوشه اي پرتاب شد.
چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک به ولدمورت رئیس خود وارد صحنه شدند

دراكو با ديدن اين صحنه دچار شکي بزگ شد. دراكو سريع خودشو به جسد مرده پدرش رساند.ولدمورت با ديدن دراكو يك طلسم به سويش فرستاد که مثل پدرش درست به وسط صحنه مبارزه افتاد و حالا او هم مانند خیلی های دیگر که ولدمورت به آنها ديگر احتياجي نداشت کشته شد و این آنقدر هری را عصباني کرد که نيروي دفاعي اي عظیمی را که طلسم مرگبار ولدمورت را خنثی میکرد، ناخود آگاه منفجر كرد.
دامبلدور از شدت اين نيرو به عقب پرتاب شد و ولد مورت هم محكم به درب خانه ریدل ها خورد و به گوشه اي پرتاب شد.
چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد.
در همين حال مرگخوار ها براي کمک ....

دراكو با ديدن اين صحنه دچار شکي بزگ شد. دراكو سريع خودشو به جسد مرده پدرش رساند.ولدمورت با ديدن دراكو يك طلسم به سويش فرستاد که مثل پدرش درست به وسط صحنه مبارزه افتاد و حالا او هم مانند خیلی های دیگر که ولدمورت به آنها ديگر احتياجي نداشت کشته شد و این آنقدر هری را عصباني کرد که نيروي دفاعي اي عظیمی را که طلسم مرگبار ولدمورت را خنثی میکرد، ناخود آگاه منفجر كرد.
دامبلدور از شدت اين نيرو به عقب پرتاب شد و ولد مورت هم محكم به درب خانه ریدل ها خورد و به گوشه اي پرتاب شد.
چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت سر هری خورد و اون رو ترک داد

دراكو با ديدن اين صحنه دچار شکي بزگ شد. دراكو سريع خودشو به جسد مرده پدرش رساند.ولدمورت با ديدن دراكو يك طلسم به سويش فرستاد که مثل پدرش درست به وسط صحنه مبارزه افتاد و حالا او هم مانند خیلی های دیگر که ولدمورت به آنها ديگر احتياجي نداشت کشته شد و این آنقدر هری را عصباني کرد که نيروي دفاعي اي عظیمی را که طلسم مرگبار ولدمورت را خنثی میکرد، ناخود آگاه منفجر كرد.
دامبلدور از شدت اين نيرو به عقب پرتاب شد و ولد مورت هم محكم به درب خانه ریدل ها خورد و به گوشه اي پرتاب شد.
چند ثانیه ای طول كشيد تا هري به خودش مسلط بشه و ورد ديگه اي را از ته قلب با نيروي عشق خواند ولی دوباره ولدمورت به سرعت طلسم رو به طرف دامبلدور منحرف کرد و خود را کنار کشید. هری تعجب کرد، چون طلسم در دامبلدور اثر نکرد ولي ولدمورت طلسمي ديگر به سوی آلبوس فرستاد و آن طلسم به دليل گيج شدن ولدمورت به دامبلدور اصابت نکرد و به تخته سنگي در پشت....