هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۰۷ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱
#11
آقايون و خانم هاي محترم
اول از همه خواهش مي كنم خونسرديتون رو حفظ كنين.
ببينين دوستان عزيز
ما صد بار اعلام كرديم كاري به كار مديرا نداريم و ميخوايم فقط ايفا را فعال كنيم.
حالا اين كه شما مياي و هي اصرار داري كه ما مخالف مديرايم يعني يا ميخواي فرافكني و سنك اندازي كني يا داري به ما توهين ميكني.
شايد هم دليلش اين نباشه ولي اينا ازش برداشت ميشه.
حالا كه شما از سال 85 عضو بودي بايد عملكرد مديرا را بهتر از من ديده باشي.
البته مديرا اينقد به منم مهربوني مي كردن عاشقشون ميشدم!
اميدوارم به جاي اينكه وقت خودمونو با اين حرفها تلف كنيم بريم 4 تا رول بزنيم.


خداحافظی بعد از 5 سال...!


پاسخ به: پایگاه مرکزی ارزشی های خودگردان دوستدار ماهی مرکب
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
#12
خب دوستان عزیزم
اول از همه تشکر می کنم ازتون که از ما حمایت کردید.

من به شما اطمینان می دم که توی این کمیته هیچ اثری از ارزشی بازی نیست و ما خیلی قشنگ و درست فعالیت می کنیم.
باشد که مدیران از رو برن. :D

چو، ویکتور، الفیاس و جینی... خوش اومدید.


خداحافظی بعد از 5 سال...!


پاسخ به: پایگاه مرکزی ارزشی های خودگردان دوستدار ماهی مرکب
پیام زده شده در: ۱۲:۳۱ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
#13
اطلاعیه ی مهم حزب ارزشی

درود بر همه ی جادوگران و ساحرگان از نوع ارزشی یا غیر ارزشی

همونطوری که می بینید سایت جادوگران وضعیت اسفناکی داره و روز به روز هم بدتر میشه.
کیفیت رول ها پایینه، فعالیت کمه، اعضای با تجربه دیگه توی سایت نمیان و...

ما تصمیم گرفته بودیم که حزب ارزشی رو دوباره راه بندازیم و با ارزشی بازی اعتراض خودمون رو به مدیران سایت نشون بدیم.
اما وقتی بیشتر فکر کردیم دیدیم که این کار ممکنه وضعیت سایت رو از این هم بدتر کنه.
به همین دلیل حزب ارزشی یک "کمیته ی ویژه ی احیاگران ایفا" تشکیل میده و شروع به عضو گیری می کنه.

حالا اهداف این کمیته چیه؟

اول و مهمتر از همه، فعال کردن دوباره ی سایته. اعضای حزب ما به همه جای سایت سرک می کشن، فعالیت می کنن، تاپیک های کهنه رو خونه تکونی می کنن و در کل تا می تونن فعالیت می کنن.

دومین هدف، آموزش به تازه واردین هست. تازه واردینی که رکن اصلی سایت هستن و در آینده قراره برای بقیه الگو و سرمشق باشن. ما با آموزش به این افراد بهشون کمک می کنیم تا قدرت رول نویسیشون رو زیاد کنن و بتونن هم سطح با اعضای قدیمی فعالیت کنن.

سومین هدفمون هم اینه که بتونیم با همکاری و همفکری همدیگه ایده ها و طرح های نابی را به مدیریت سایت پیشنهاد بدیم که در صورت صلاحدیدشون اون ها را اجرا کنند.

یک نکته ی مهم که در مورد احیاگران ایفا باید بدونین اینه که فعالیتشون به شکل ارزشی نیست و کاملاً حرفه ای فعالیت می کنند.

از همین جا از همه ی اعضای جادوگران، ارزشی یا غیر ارزشی، مرگخوار یا محفلی، مدیر و ناظر یا عضو معمولی و هر کس دیگه ای خواهش می کنم بیاد و به ما بپیونده و سعی کنه که سایت رو احیا کنه.



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۴۳ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
#14
آفرین... روونا خیلی حرف قشنگی زدی.

درست میگه. ما اگه هر کدوممون، خودمون فعال باشیم سایت دوباره فعال میشه. ما بدون مدیر و ناظر قوی هم می تونیم بهترین سایت فانتزی رو داشته باشیم.

انصافاً این فضایی که توی جادوگران هست رو من توی هیچ سایت دیگه ای ندیدم. واقعاً ما می تونیم.
ما باید فعالیت کنیم، اعضای تازه وارد جدید رو آموزش بدیم و کمک کنیم سایت پیشرفت کنه.

امیدوارم اعضای قدیم و جدید سایت کمک کنن که دوباره جادوگران رو به روزهای اوجش برسونیم.



پاسخ به: سرزمین سیاهی
پیام زده شده در: ۲۰:۱۲ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
#15
ملت مرگخوار به سمت صدایی که اومده بود برگشتن و سوروس رو دیدن که نامه ی لرد ولدمورت رو در دست داشت.

یک آهنگ حماسی( ترجیحاً آهنگ بریو هارت) شروع به نواخته شدن کرد و سوروس ادامه داد:
- من قسمت اول نامه را رمز گشایی کردم. ارباب می خواستن بگن که سوروس یه معجون عشق درست کنه و بده به نجینی تا اون تبدیل به یه جاسوس بشه. :zogh:

ملت مرگخوار:
سوروس: اشتباه بود؟
دوباره ملت مرگخوار:
سوروس: خوب اشتباه بود دیه.

لینی مرگخوارا رو جمع و جور کرد و اون ها را آماده ی سفر به دور دنیا یا همون هتل سر خیابون خودمون کرد!

- خب بچه ها آماده... با علامت من همه غیب میشین و توی زیر زمین هتل ظاهر می شین. سه، دو، یک...

- وایـــــــــسا!!!

لینی نگاه بسیار خشن به سوروس کرد.

دوباره همون آهنگ حماسیه پخش شد و سوروس گفت:
- این بار دیگه رمز گشایی کردم... میگه نجینی بایـ...

در همین حین لینی با تمام سرعت به سمت سوروس دوید، یک پرش سه متری کرد و با جفت پا به حلق اسنیپ ورود کرد!
به همین دلیل آهنگ حماسی و سخنان حماسی سوروس به باد فنا رفت.

لینی در حالی که پاهاش رو از حلق سوروس به لوزالمعده ش رسونده بود به مرگخوار ها گفت:
- شماها برین... من خودمو می رسونم. حرکت کنین.

با جیغ کر کننده ی لینی همه به جز لینی و لونا غیب شدند.

زیر زمین هتل

- لعنتی... کفشم خراب شد. عجب اسید معده ای داشت این سوروس. خیلی قوی بودا....

ایوان جو مدیریت گرفتش و با لحنی قاطع گفت:
- خب دیگه لینی، بسه. به گروه های دو نفره تقسیم می شیم. من و لینی لباس ماساژور می پوشیم. سوروس هم که مشکل معدوی پیدا کرد نتونست بیاد. به جاش ریگولوس مدیتیشنیست میشه. بقیه هم بشین مستخدم و کل هتل رو بگردین. هر کس ارباب رو پیدا کرد یه اس ام اس به بقیه بده که برن اونجا... حرکت کنین.


ویرایش شده توسط مگان جونز در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۱۱ ۲۰:۳۲:۰۶


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۹:۳۰ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
#16
با درود

با توجه به این که الان اعضای تازه وارد و کم تجربه ی سایت زیاد شدن به نظر من این مسئله ی نقد خیلی مهمه.
به همین دلیل فکر می کنم خوب باشه چند نفر باشن که نقد ها را به عهده بگیرن.
خود من آمادگی هر گونه نقدی رو دارم. البته اگه من رو قبول داشته باشین.


خداحافظی بعد از 5 سال...!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۴۲ پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱
#17
وای وای... چقدر بد
ناظر فعالیت نکرده... چقدر بد

ولی بدتر از اون هم هست.
برین اون بالای صفحه... یه جایی نوشته درباره ی ما، یه کلیک بکنین ببینین مدیرا چقدر وقته لاگین نکردن و فعالیت نکردن.

هر چه بگندد نمکش می زنند... وای به وقتی که بگندد نمک



Re: خوابگاه مختلط هافلپاف!
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ جمعه ۹ دی ۱۳۹۰
#18
برتی افتاده بود روی کینگزلی و تا می خورد می زدش. دو تا مشت زیر چشم. یه آپرکات به پهلوی راست و یه کله تو دماغش. درست توی زمانی که با کف دو دست داشت ضربات پیاپی را به کله ی کچل کینگزلی وارد می کرد ریتا گفت:
- آفرین برتی. بزن این مرتیکه ی بی ناموس پیشنهاد رقص بده رو. من به تو افتخار می کنم.

برتی مشت دیگه ای به دیافراگم کینگزلی زد و با نگاهی عشق آمیز به ریتا گفت:
- عزیزم، من به خاطر تو آدم هم می کشم. همین الان هم می رم برات یه عروسک می خرم خیلی خیلی بزرگتر از این عروسک کوچیک و ایکبیری ویکی.

ریتا:
برتی:

ویکتوریا با چشمانی گریان رو به برتی که داشت دماغ کینگزلی را گاز می گرفت گفت:
- برتی، من همیشه عاشقت بودم. اما تو هیچوقت نفهمیدی. منم دیگه دوستت ندارم. برو گم شو با همون ریتای ایکبیری.

وقتی حرف ویکی تموم شد نگاهی به مگان که تازه وارد شده بود کرد و به طرفش دودید. خودشو توی بغل اون انداخت و شروع کرد به گریه کردن.

ویکی:
مگان:

مگان در حالی که تو دلش یه کارایی مثل این شکلک بالا می کرد ویکی رو نوازش کرد و گفت:
- عزیزم. منم همیشه عاشقت بودم. ولی هیچوقت نتونستم بهت بگم. این برتی گاو میش رو فراموش کن . با خودم باش.
ویکی:

ملت:
بیدل: هوووووووووووع. اینقدر بدم میاد از این صحنه های احساسی.
برتی: مگان من دهن مهن تو رو با لودر صاف می کنم.


ویرایش شده توسط مگان جونز در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۹ ۱۲:۳۵:۴۶


Re: بهترین نویسنده ایفای نقش
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
#19
بی شک برتی بات


خداحافظی بعد از 5 سال...!


Re: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
#20
بدون شک فرد ویزلی


خداحافظی بعد از 5 سال...!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.