هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: اتاق تسترالها
پیام زده شده در: ۱۸:۰۳ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸
در همون حال که کراب داشت انواع رژ لب هارو تست میکرد، هکتور داشت برای مرگخوارا سخنرانی پر وعده وعید بعیدی میکرد.
- من تو دهن وزارت و جامعه میزنم...

مرگخوارا:

- من معجون تعیین میکنم!

هرچی هکتور وعده های بیشتری میداد، مرگخوارا بیشتر مطمئن میشدن که اگر یه روزم بخوان رای گیری کنن، اصلا نباید به هکتور رای بدن!
بلاتریکس باخره از بین جمعیت مرگخوارا جدا شد و اومد جلوی هکتور.
- سکوت میکنی یا...؟

دیدن قیافه عصبانی بلاتریکس و دستش که به سمت چوبدستیش رفته، کافی بود تا هکتور سکوت کنه. بلاتریکس گوش هکتور رو گرفت. از روی زمین بلندش کرد و توی گوشش گفت:
- مگه تو قرار نبود زوجِ این تستراله باشی؟

هم بلاتریکس، هم گوش هکتور، و هم خود هکتور میدونستن که قرار همین بود. بنابراین بلاتریکس جمله دیگه ای رو توی گوش هکتور گفت:
- پس این مسخره بازیا چیه؟

هکتور نمیدونست این مسخره بازیا چیه. اصلا نمیدونست چرا اینطوری شده اوضاع!
- معجون غلط کردن بخورم؟

بلاتریکس آخرین نگاه هشدار آمیزش رو به هکتور انداخت و بعد به مرگخوارا گفت:
- فنر، لینی، سو، آریانا. برید کراب رو بیارید... و دیر نکنید!



پاسخ به: دفتر رئیس فدراسیون کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۹:۳۹ شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام.

بازی برای همه تیم ها تا فردا شب تمدید میشه. یعنی علاوه بر شما، بقیه تیم ها هم میتونن تا فردا شب پستاشون رو پاک کنن، دوباره ارسال کنن، یا ویرایش کنن یا هرچی خواستن کلا.
نکته دیگه اینکه بازی بعدی روز 9 مرداد طبق روال قبلی برگزار میشه.
برای بازی آینده هم در صورتی که تیمی به این شکل درخواست تمدید کنه، به همین شکل بازی تمدید میشه.
همینا دیگه.

با آرزوی موفقیت برای همه تیم های شرکت کننده.




پاسخ به: بیلبورد امتیازات
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۸
امتیازات بازی اول لیگ کوییدیچ 1398



زرپاف
VS
اراذل و اوباش گریف


داور اول:

اراذل اوباش گریف:23/5

آستریکس: 94
طول پستت خوب بود، ولی روند نسبتا سریعی داشت و با عجله نوشته شده بود، سوژه های زیادی وجود داشت که به خاطر همین عجله از دست رفته بود.
پشت سر هم توصیف شدن صحنه ها باعث میشد صحنه های خوبی که توی سوژه بود از دست بره و خواننده راحت ازشون عبور کنه.
کل پستت گزارش بود، اگه قراره پست گزارش باشه توضیحاتت باید واضح باشه ولی بیشتر جاها گیج کننده بود.
در کل اگه بیشتر برای پست وقت صرف میکردی پست قوی تری داشتی.

زرپاف: 94

ماتیلدا استیونز:95
طول پست خوب بود. و به عنوان پست شروع مسیر سوژه رو مشخص کرده بود.
توضیحات خوب بود ولی یسری از قسمتای پست اضافه بود و یه سری بخشای پست جا داشت توصیفات بیشتر باشه.
معمولا وقتی به پستی لینک اضافه میشه یا برای اینه که قابل توصیف نیست یا قراره طنزی به سوژه اضافه کنه، یا به طور کلی هدفی داره و این عکس بی هدف بود، البته شاید اگه یکم بیشتر روش کار میشد می تونست هدف طنز داشته باشه.

نیمفادورا تانکس: 92
پست خلاقیت کم داره سوژه هایی بود که بتونی بیشتر ازشون استفاده کنی یا حتی سوژه هایی که هیچ اشاره ای بهشون نشده.
همین طور توصیف حالت شخصیتا، یه سری از مواقع توضیح دادن می تونه از شکلک تاثیر بیشتری داشته باشه. مثلا اگه حرص خوردن بلاتریکس توصیف بشه جالب تره یا اینکه یه شکلک بزنی؟
یسری قسمتای پست جا داشت توضیح بیشتری داشته باشه، مثلا اینکه بین استرجس و ماتیلدا چه اتفاقی افتاد.

سدریک دیگوری:95
پست نسبتا طولانی بود ولی به عنوان پست اخر سوژه خوب جمع شده بود، ولی چیزی که توی پستت کم بود توجه به جزییات بود، سوژه های زیادی بود که باید بیشتر بهش توجه میشد. سوژه تون جای کار بیشتری داشت به طور کلی.

داور دوم:

اراذل و اوباش گریف: ۲۳.۲۵

آستریکس: ۹۳
پستت خیلی طولانی یا کوتاه نبود، اما کلا گزارش گزارشگر بود وبخاطر همین یکنواخت شده بود.
وسطاش دیگه گم می‌کردم که چی شد و چی نشد.
صحنه‌های خنده داری رو توصیف ‌کردی، اما اینقدر سریع توضیحات بعدی رو بهش اضافه می‌کردی که فرصت هضم جمله رو از مخاطبت می‌گرفتی. بعضی جمله‌هات واضح نبود. باز به همون دلیلی که بالاتر گفتم. سعی کن برای پست‌هایی که قراره امتیازدهی بشن، وقت بیشتری بذاری که بتونی اشتباهات تایپی یا جملاتی که احتیاج به ویرایش دارن رو قبل ارسال تصحیح کنی.

زرپاف: ۹۴

ماتیلدا استیونز: ۹۴
طول پستت خوب بود.
کل وظیفه‌ای هم که بر عهده‌ات بود رو انجام دادی.
لینکی که گذاشتی، اضافه بود. صحنه واضح بود و لازم به ترسیم نداشت. اما اگر خودت دوست داری اینکار رو بکنی، حداقلش اینه که عکسی که می‌ذاری، یه فایده‌ای داشته باشه. مثلا اگر می‌خوای خودت بکشیش، وقت بیشتری براش گذاشته باشی و خنده دار باشه.
یه جاهایی لازمه توضیح ندی. توضیح گاهی طنز جمله رو نابود می‌کنه. «دوست ماتیلدا که نمی‌شناسیدش» خنده داره. اما دیالوگ بعدی، طنزش رو گرفت.

نیمفادورا تانکس: ۹۳
پست کوتاهی بود، اما لازم هم نبود بیشتر بنویسی. هرچی باید رو نوشتی. اما کافی بود؟ نه. چیزای لازم رو نوشتی، اما فقط اصل مطلب رو. بیخیال جزییات و سوژه‌ها شدی.
کلی سوژه تو موضوعتون بود که بلااستفاده موندن.
بزارید هم اشتباه نوشتی! بذارید.
پستت از عدم خلاقیت رنج می‌برد! همه‌چی همونجوری بود که انتظار می‌رفت. تو دنیای جادویی همه‌چی ممکنه. لازم نیست همه‌چی دلیل داشته باشه. آزاد‌تر بنویس.

سدریک دیگوری: ۹۵
پست نسبتا خوبی بود.
توپ‌ها نسبت به دو پست قبل شجاعانه‌تر حرف می‌زدن. خواسته‌هاشون بیشتر بود.
اما سوژه‌های تیم مقابلتون چی شد؟ سوژه‌های ورزشگاه؟
تو کوییدیچ، چیزی که شمارو از بقیه متمایز می‌کنه، خلاقیته. و توجه به جزییات، بهتون کمک می‌کنه خلاق‌تر باشین.

برنده: زرپاف



تیم
VS
رابسورولاف


داور اول:

رابسورولاف: ۹۴.۳

کنت الاف: ۹۶
کلی سوژه داشتین که ازشون استفاده نکردین.
خودتون رو محدود کردین.
اما کلا خوب بود.

سوروس اسنیپ: ۹۳
پست خوب بود. درواقع خیلی بهتر از پست‌های قبلیت نوشتی.
بخاطر علائم نگارشی، شکلک‌ها، شخصیت‌پردازی‌ها و کلا هرچی که به چارچوب کلی پستت مربوط می‌شد، یه امتیازی رو از دست دادی.
در مورد خلاقیت و جریانات پستت هم همینطور.

رابستن لسترنج: ۹۴
بخش کوییدیچی رو به عهده داشتی و کم بود! می‌تونستی بیشتر بهش بپردازی. به همین دلیل ازت امتیاز کم شد.
تیم شما جزو تیم‌هایی بود که کلی سوژه داشت. اما درست ازشون استفاده نکردی.
محوریت پست‌هاتون بچه بود. و این آخراش دیگه تو ذوق می‌زد.

تیم: 96.3

هوریس اسلاگهورن: ۹۸
چی بگم؟ خوب بود.
کلیشه‌ای باشه یا نه، یک امتیاز بخاطر پست هاگرید از همه اعضای تیم کم شد. کوییدیچی نوشتن، یعنی توضیح بازی کوییدیچ، نه شرح حال تماشاچیان.

سلوین کالوین: ۹۷
زن ستیز بلاجر تو سر داکسی صفت، خیلی خوب بود. فحش مورد علاقه‌ام شد.
قطعا خیلی بهتر می‌تونستی بنویسی.
کلیشه‌ای باشه یا نه، یک امتیاز بخاطر پست هاگرید از همه اعضای تیم کم شد. کوییدیچی نوشتن، یعنی توضیح بازی کوییدیچ، نه شرح حال تماشاچیان.

هاگرید: ۹4
واقعا دلم می‌خواست بابت بعضی داستان‌ها امتیاز کم کنم‌ها. لاکن پشیمون کردم خودم رو ... به سختی!
پست کوییدیچ رو به عهده گرفته‌بودی. لاکن در قوانین کوییدیچ واضحا گفته شده باید به شرح بازی پرداخته بشه. ولی تو بیشتر به شرح تماشاچیان و دوستان و آشنایان پرداخته بودی.
اگر مثلا پست دوم بود، خیلی کیف می‌کردم از خوندش.

داور دوم:

رابسورولاف: 93.6

کنت الاف: 95
به شدت سریع پیش برده بودی پست رو و نتونستی روی سوژه ها زیادی مانور بدی. با این حال خوب بود.

سوروس اسنیپ: 93
روند پستت بیش از حد آهسته بود. طنزت ملایم بود. میتونست خیلی خلاقانه تر باشه. از پستای علائم نگارشی رو هم درست رعایت نکرده بودی متاسفانه. بعضی جاها بود که بهتر بود سریعتر از روشون رد بشی.

رابستن لسترنج: 93
راستش روی بچه خیلی بیش از حد مانور دادید. میتونستید از بقیه شخصیتا هم استفاده کنید. هم تیم خودتون، هم تیم حریف. بخش بازی کوییدیچ خیلی کم بود، جا داشت بیشتر مانور بدی روش. پستت روند خوبی داشت ولی به طور کلی.

تیم: 96.6

هوریس اسلاگهورن: 98
خوب بود. چی بگم الان؟
فقط یک امتیاز از همه تون به خاطر کم بودن بخش کوییدیچ پست هاگرید کم شد.

سلوین کالوین: 98
خیلی خوب بود طنزت. لذت بردم.
فقط یک امتیاز از همه تون به خاطر کم بودن بخش کوییدیچ پست هاگرید کم شد.

روبیوس هاگرید: 94
ببین، خیلی خوب بود. منتها اینکه چرا به جای کوییدیچ انقدر رفته بودی سراغ حواشی؟ باید خود بازی رو توصیف میکردی در واقع! و خب، به خاطر همین موضوع یک امتیاز همه تیمتون کم شد.

3 امتیاز از روبیوس هاگرید به دلیل بر هم زدن ترتیب پست ها کسر شد.

برنده: تیم


سریع و خشن
VS
ترنسیلوانیا


داور اول:

سریع و خشن: 95.3

ارنی پرنگ: 93
روند پست رو نتونسته بودی یکسان و متعادل نگه داری. یه جاهایی بیش از حد سریع پیش میرفت، یه جاهایی خیلی آهسته میشد. با توجه به طولانی بودن پستت این یه نکته منفیه. خواننده رو خیلی زود خسته میکنه.
دعوای کریستف کلمب و زنش خنده دار بود. ولی زیادی کشش داده بودی، میتونست کوتاه تر بشه. این زیادی کش دادنش باعث شد خنده دار بودنش از بین بره کم کم. روی قسمت های اتوبوس یکم زیادی مانور داده بودی. جالب بود اولاش، ولی کم کم دیگه خسته کننده شد.
روی جزئیات پستت کم کار کرده بودی... مثلا بعضی قسمتا شخصیتا میتونستن واکنش های بیشتری نشون بدن. و اون بخش سازمان موجودات جادویی، میتونستی روی هیتلر بیشتر مانور بدی حتی.

آملیا فیتلوورت: 96
ارتباطتو با پست قبل حفظ کرده بودی. این یه نکته مثبته. روند پستت رو هم تونستی متعادل نگه داری. ولی یه جاهایی خیلی سریع خواننده رو بردی وسط ماجرا. میتونستی آروم تر حتی پیش ببری در این مواقع و خواننده رو کم کم با اصل قضیه آشنا کنی. استفاده ت از اکسپلیارموس های آریانا هم به موقع و خوب بود.

آریانا دامبلدور: 97
روند سوژه و مسابقه کوییدیچ، استفاده از سوژه شخصیتا. اینا خیلی خوب بودن. راضیم شخصا. ولی اون عکسی که گذاشتی، نبودنش بهتر بود. خود جمله به تنهایی تاثیر گذار و خوب بود.

ترنسیلوانیا: 96

گابریل دلاکور: 96
شروع پستت خوب بود. خنده دار بود. حتی گفتن اینکه توانایی سو در کوییدیچ همون مدیر بودنشه هم جالب بود. ولی نباید انقدر تاکید میکردی روش. همون اول که گفتی، تاثیرشو کامل گذاشت. ولی تاکید های بعدیت خرابش کرد متاسفانه. روند پستت خیلی عالی بود. ولی بخش کوییدیچ هیچکدوم از پستا به اندازه کافی نبود. یک امتیاز من به این خاطر کم کردم ازتون. بهرحال کار گروهی بود، حیف شد که نتونستید هماهنگی کامل ایجاد کنید.

سو لی: 96
ایده غول های غارنشین قشنگ بود. ارتباطتو با پست قبلی هم حفظ کردی. ایده اینکه غول های غارنشین به جاتون کوییدیچ بازی کنن هم جالب و جدید بود.
فقط اینکه بخش کوییدیچ هیچکدوم از پستا به اندازه کافی نبود. یک امتیاز من به این خاطر کم کردم ازتون. بهرحال کار گروهی بود، حیف شد که نتونستید هماهنگی کامل ایجاد کنید.

آندریا کگورت: 96
آموزش دادن غول ها جای مانور بیشتری داشت راستش. ولی سوژه رو خوب پیش بردی و روند سوژه رو خوب حفظ کردی. فقط اینکه بخش کوییدیچ هیچکدوم از پستا به اندازه کافی نبود. یک امتیاز من به این خاطر کم کردم ازتون. بهرحال کار گروهی بود، حیف شد که نتونستید هماهنگی کامل ایجاد کنید.

آلبوس دامبلدور: 96
یه مقدار آخرای سوژه رو بیش از حد سریع پیش بردی و در طی مسابقه هم از مسابقه خیلی کم نوشتی. تمرکزت بیشتر روی اتفاقات جانبی بود که به خاطر این یک امتیاز از کل تیم کم شد. توصیفاتت هم خوب بودن به طور کلی.

داور دوم:

سریع و خشن: ۹۴.۳

ارنی پرنگ: ۹۲
روند پست یه جاهایی خیلی سریع و یه جاهایی بی‌خودی کند شده بود.
با توجه به طولانی بودنش، نتونستی اون جذابیت لازم رو ایجاد کنی که خواننده از خوندنش خسته نشه.
چارچوب کلی پستت نظمی که لازم بود رو نداشت.
رو سوژه اتوبوس زیادی مونده بودی. اولاش خوب می‌تونست باشه، اما بعدش حوصله سربر شد. هی تکرارش کردی. به نظر من بی‌خودی پستت طولانی شد بخاطر این‌چیزا.
در عوض بعضی‌جاها هم کارت خوب بود. من از دعوای کلمب و زنش خوشم اومد. اما باز باید کمترش می‌کردی تا شکلک‌هات تماما معنادار بشن.
به عنوان کاپیتان، نظمی که لازم بود بین پست‌هاتون برقرار کنی رو ندیدم. موضوع پست‌ها و روند کلی رو نمی‌گم‌ها... اونا مشخص بودن... منظورم به جزییاتشه.

آملیا فیتلوورت: ۹۵
روند پستت به نسبت طولش خوب بود. خسته نشدم از خوندش. به جزییات هم توجه کردی. اما در عوض رو کلیاتش مشکل داشتی. یعنی یهو خواننده رو پرت می‌کردی وسط اصل مطلب.
ولی رو هم رفته، خوب بود.

آریانا دامبلدور: ۹۶
واقعا اون عکس وسط پست کوییدیچ لازم بود؟
ولی از خود جمله‌اش خوشم اومد.
هیتلر‌لر کار رو خراب کرد.
این‌که این‌همه حواست به جزییات سوژه‌های تیم مقابل بود هم خیلی خوبه. چیزی که معمولا تو کوییدیچ فراموش می‌شه.
خوب بود.

ترنسیلوانیا: ۹۵

گابریل دلاکور: ۹۵
شروع پستت واقعا جذاب بود (مثل کل پستت). طنز مدیریت سو اول پست خیلی خوب بود. اما خراب شد. چرا؟ چون هی بهش تاکید کردی. به وقتایی لازمه اجازه بدی مخاطب خودش کنایه پست رو بفهمه. یه بار بهش گفتی منظورت از توانایی کوییدیچ، مدیریت سوئه... نباید دیگه هی بهش اصرار می‌کردی.
پستت واقعا خوب بود. اما یه جاهایی زیاده‌روی می‌کردی... طنزت از کنترلت خارج می‌شد و خرابکاری می‌کرد.
اما لذت بردم از خوندنش.
یک امتیاز در بخش کوییدیچی بودن پستتون از همه اعضا کم شد، چون به نظرم تیم بودن معنیش همینه و فقط مربوط به شخصی که وظیفه نوشتن پست کوییدیچ رو داشت، نمی‌شه.

سو لی: ۹۵
شاید من درست نگرفتم قضیه رو، اما تا پایان پست آندریا متوجه نشدم که غول‌ها قراره جای شما بازی کنن.
توصیفاتت در مورد صحنه‌ها خوب بود. طنزت هم کافی و خوب بود.
یک امتیاز در بخش کوییدیچی بودن پستتون از همه اعضا کم شد، چون به نظرم تیم بودن معنیش همینه و فقط مربوط به شخصی که وظیفه نوشتن پست کوییدیچ رو داشت، نمی‌شه.

آندریا کگورت: ۹۵
طول پستت خیلی مناسب بود. الکی کشش ندادی و وظیفه‌ای که به عهده‌ات بود رو انجام دادی.
اما به نظرم از یه سری سوژه‌ها پریدی. می‌تونستی بیشتر بهشون بپردازی.
یک امتیاز در بخش کوییدیچی بودن پستتون از همه اعضا کم شد، چون به نظرم تیم بودن معنیش همینه و فقط مربوط به شخصی که وظیفه نوشتن پست کوییدیچ رو داشت، نمی‌شه.

آلبوس دامبلدور: ۹۵
وظیفه‌ای که به عهده شما بود، درست انجام نشد. یعنی بیشتر از کوییدیچ، شاهد رخدادهای جانبی بودیم. یه جاهایی واقعا اضافه بود. حذفشون مفیدتر از موندنشون بود.
از سوژه زمین بازی هم گذشتید. به نظرم در حق پستتون بی انصافی شد.
توصیفات صحنه‌ها خوب بودن.
یک امتیاز در بخش کوییدیچی بودن پستتون از همه اعضا کم شد، چون به نظرم تیم بودن معنیش همینه و فقط مربوط به شما که وظیفه نوشتن پست کوییدیچ رو داشتی، نمی‌شه. اما به هرحال از شما هم بابت این موضوع جداگانه امتیاز کم شد.

برنده: ترنسیلوانیا


تف تشت
VS
بچه های محله ی ریونکلاو


داور اول:


بچه های محله ی ریونکلاو (غیر از اکبرشون): 81.5

کریس چمبرز: 94
پستت جا داشت توصیفات بیشتری داشته باشه. یکم سریع پیش رفتی. پیدا کردن بازیکن سوژه خیلی خوبی بود که میتونستی استفاده خیلی بیشتری بکنی ازش. حیف شد که زود ازش پریدی.

ریموند: 95
خوب بود طنزت. روند پست هم خوب بود. ولی از روی سوژه های تمرین حس میکنم پریدی. جای توصیف بیشتری داشت.

تام جاگسن: 94
طول پستت خوب بود، ولی روندش بیش از حد سریع بود. تیکه های مربوط به پدر خوانده رو میتونستی بیشتر بنویسی.
قسمت مربوط به خریدن داور اشتباه خوب بود باز. ولی ای کاش مشخص نمیکردی توی خط آخر، یهویی خواننده رو توی پست بعدی شوک زدی میکردی.

جوزفین مونتگومری: 43
امتیاز پستت رو از 50 حساب کردم به خاطر ارسال پستت بعد از زمان قانونی. پستت به شدت سریع پیش رفته بود، هیچی هم از کوییدیچ ننوشته بودی. امیدوارم توی بازی بعدی جبران کنی. از امتیاز همه اعضای تیم 1 امتیاز به خاطر کم پرداختن به کوییدیچ کم کردم.

تف تشت: 94.5

سر کادوگان: 96
شروع پستت خوب بود. ولی قسمت کریچر یکم نامفهوم شده بود. کریچر رو از شخصیتش دور کرده بودی یکم. میتونست مثلا مشغول تمیز کردن موهای ملانی باشه به جای آویزون شدن ازشون حتی. روند پست خیلی خوب بود. طول پست هم مناسب بود.

ملانی استانفورد: 94
روند پستت مناسب بود. طولش هم همینطور. ولی اون قسمت جغد و مار یه مقدار مبهم شده بود. شخصا نتونستم درست متوجه بشم چه اتفاقی افتاده. از شکلک ها وسط دیالوگ زیاد استفاده کردی. یه جورایی طنز دیالوگ رو از بین برد این حرکت.

اینیگو ایماگو: 94
روند پست یکم سریع بود. فرصت آنچنانی برای هضم وقایع به خواننده نمیدادی. وسط پست هم یهو لحن پستت رو محاوره کردی، من فکر کردم بدون اینکه بفهمم وارد دیالوگ شدیم. بعد دیدم که نه، نشدیم.

کریچر: 94
روند پستت خوب بود. شخصیت آغا محمد خان خیلی ناگهانی وارد شد. کاش توی پستای قبلی ورودش به تیم رو مینوشتید، یا حتی توی همین پست در همون فلش بکت واردش میکردی. بخش کوییدیچی پستت خیلی کم بود. بیشتر به حواشی پرداخته بودی. به خاطر این موضوع یک امتیاز از کل تیمتون کم کردم.

داور دوم:

بچه های محله ی ریونکلا:80/25

کریس چمبرز:95
روند سوژه متعادل بود ولی توضیحاتت خیلی کوتاه و خلاصه بود جا داشت بیشتر توضیح داده بشه مثلا درمورد بازیکنایی که بهشون زنگ زدن و رد کردن، در مورد احساسات شخصیتاتم توضیحات خیلی کم بود.
یک امتیاز از همه اعضای گروه به دلیل کوییدیچی نبودن کم شد.

ریموند:92
اولین چیزی که بود این بود که پست یه جوری بود که انگار پست پایانیه. یعنی تا موقعی که هم تیمیات پستای بعدیو نزده بودن من فکر می کردم پست اخره و تو دوتا پست تموم شده! اونم دلیل اصلیش قسمت پایان پست که انگار شرایط افرادو طی بازی نشون میده نه قبل بازی.
تو قسمت توضیحاتت دیالوگا با شکلک اومده بود وسط توضیح، که میشد از توضیحات جدا بشه و چند جای مختلف تکرار شده بود.
سوژه تون از جایی شروع میشه که کریس و تام دنبال بازیکن میگردن، ولی هیچ جا مشخص نشده ریموند رو از کجا پیدا میکن. اگه از قبل تو تیم بوده بهتر بود یه جای پست زکر میشد.
یک امتیاز از همه ی اعضای گروه به دلیل کوییدیچی نبودن کم شده.

تام جاگسن:93
اولین چیز اینکه همه چیز خیلی سریع اتفاق میفته، رفتن تام و کریس به میدون شکسپیر، اومدن مارلون براندو، و نجات پیدا کردنشون و داور پیدا کردن. همشون پشت سر هم اتفاق میفتن.
به جزئیات تقریبا توجهی نشده بود. خیلی جاها جا داشت بیشتر توضیح داده بشه و روش کار بشه که فکر میکنم این عجلت به خاطر اینه که پستت تو اخرای وقت ارسال کردی و جوزفینم قرار بوده بعدت پست بزنه.
یه سری شکلکا اضافه بودن، میشد درموردشون توضیح داد و یه سری جاها حتی اگه توضیحم نمی دادی خود دیالوگا کافی بود.
چیز دیگه ام اینکه کریسو و تام چجوری فرار کردن بلاخره!؟ اگه نیروهای وزارت میومدن دنبالشون جالب تر بود تا اینطوری.
یک امتیاز از همه ی اعضا به دلیل کوییدیچی نبودن پستا کم شد.

جوزفین مونتگومری:41
50 امتیاز برای ارسال پست خارج از مدت اصلی کم شده.
پست نسبتا کوتاهی بود توضیحات کم داشت جا داشت بیشتر کار بشه روش.
به عنوان پست آخر باید سوژه تون جمع میشد، ولی هنوز یه چیزایی نامفهومه.
یه سری جاها انگار الکی اومدی پاراگراف جدید در حالی که ادامه ی همون پاراگراف بوده. نصف علامتای نگارشی نبود واسه همین درک بعضی از جمله ها سخت می شد.
یک امتیاز به دلیل کوییدیچی نبودن از کل گروه کم شد.

تف تشت: 95

سر کادوگان: 95
اولین چیز اینکه خیلی از جاها علامتای نگارشی جا افتاده بود یا توضیحات بدون فاصله از دیالوگا نوشته شده بود که البته چندجا بیشتر نبود.
یه سری قسمتای پست توضیحات خیلی مجهوله برای من مثلا همون قسمت اول، کریچر چرا موهای ملانی رو می کشه؟اون دوندگیا چی بوده؟! اینجور چیزا بهتر بود توضیح داده میشد که از این حالت گنگ خارج بشه. چندجا از یه شکلک مشابه دوجای جمله استفاده شده اگه اخرش زده بشه کافیه.
ولی ایده ی کلی سوژه تون که برن اتاق ضروریات دنبال بازیکن جالب بود.
یک امتیاز از همه ی اعضا به دلیل کوییدیچی نبودن پست از همه ی اعضای گروه کم شده.

ملانی استانفورد: 94
روند سوژه خوب بود، ولی توضیحات کم، در حدی که باعث میشد خیلی از قسمتای پست رو متوجه نشی مثلا اون قسمت " ان طرف اتاق ضروریات" اونجا چه اتفاقی افتاد؟ بازیکن جدید گرفتن؟ چیکار کردن؟ چی شد؟
یه سری از احساسات شخصیتا هم بهتر بود به جای شکلک توضیح داده میشد.
یک امتیاز از همه ی اعضا به دلیل کوییدیچی نبودن پستا کم شد.

اینیگو ایماگو: 95
سوژه خیلی سریع پیش میرفت و حتی یه بخشایی گیج کننده می شد.
اینکه به بارگاه ملکوتی بودن ورزشگاه اشاره کردی خیلی جالب بود و توضیحات کافی از صحنه دست خواننده می داد.
ولی تقریبا پستت بی دیالوگ بود! ولی یه سری جاها باید به شخصیتا بیشتر پرداخته می شد.
یک امتیاز از همه ی اعضا به دلیل کوییدیچی نبودن پستا کم شد.

کریچر: 96
فلش بک کی تموم شد؟
توضیحات جالب بود.
یه سری شکلکای اضافی وجود داشت که بهتر بود جاشون توصیف قرار میگرفت.
یک امتیاز از همه اعضا به دلیل کوییدیچی نبودن پستا کم شد.

برنده: تف تشت


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۱ ۲۰:۲۵:۱۶


پاسخ به: پارک جادوگران
پیام زده شده در: ۰:۴۶ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۸
مرگخوارا که همچنان زیر بارون گلوله های چربی بودن و مثل سایه بان بالای سر لرد سیاه خودشون رو گسترده بودن، به انواع پاسخ های ممکنی که میتونست محفلیا رو از پا در بیاره فکر کردن.

لرد سیاه اصولا همیشه بهترین فکرهای بکر رو داشت. فکرهایی که اجازه میداد اول توسط مرگخواراش بیان بشه. لرد خیلی به خلاقیت مرگخواراش اهمیت میداد و دلش میخواست اونا همیشه خلاق باشن برای انواع حرکتا.
- منتظریم تا بتونید حس بزنید نقشه بسیار پلیدانه مون رو.

لرد سیاه منتظر در اون شرایط به هیچ وجه به نفع مرگخوارا نبود. بنابراین، لینی که شکاف کوچیکی بین سایه بان را پر کرده بود، خودش رو یکم به سمت لرد سیاه چرخوند و گفت:
- ارباب میتونیم نوشیدنی رو از بدن هوریس استخراج کنیم و...
- دقیقا لینی. میخواستیم ببینیم میتونی حدس بزنی یا نه. آفرین که حدس زدی.

و نگاه لرد سیاه به هوریس افتاد که داشت تیکه های کباب رو به چربی هاگرید آغشته میزد و کم کم میذاشتشون روی منقل.
- هوریس. بیا اینجا. میخوایم مفید واقعت کنیم.

هوریس اول آب دهنش رو قورت داد. بعد از فکر مفید واقع شدن در چنین شرایطی به خودش لرزید. و بعد رفت پیش لرد سیاه.
- ارباب، چه خدمتی ازم برمیاد؟
- تخ کن هوریس!
- چیو ارباب؟
- نوشیدنی هاتو. همه شو!

و هوریس شروع کرد به تخ کردن. سطل هایی پر از نوشیدنی رو تخ کرد که مرگخوارا هیچوقت درک نکردن هوریس چجوری در بین بافت های بدنش ذخیره شون کرده بود. هیچکس نمیتونست این موضوع رو درک کنه، به جز هوریس و لرد سیاه که لبخندی زد و گفت:
- همیشه میدونستیم نوشیدنی هات به درد میخورن هوریس.

و هوریس ترجیح داد در همون لحظه تبدیل به مبل بشه و نبینه که مرگخوارا دارن سطل های پر از نوشیدنی رو به سمت محفلی ها پرت میکنن و محفلی ها هم دارن کم کم مست میشن و شروع میکنن به تلو تلو خوردن.



پاسخ به: پارک جادوگران
پیام زده شده در: ۲۱:۳۶ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
آتش زنه از توی تونلی که مرگخوارا کنده بودن، رسیده بود به محفلیا و از وسط سفره پیک نیک محفلیا بیرون اومده بود.
محفلیا که خودشون از گرمای عشق پر بودن، زیاد گرمای آتش زنه رو حس نکردن.
آتش زنه هم البته گرمای عشق محفلیا رو حس نکرد.
آتش زنه بی احساسی نبود. ولی خب با گرمای عشق و این جور چیزا غریبه بود. گربه کنت الاف بود بهرحال، گرمای خانه ریدل رو تامین میکرد حتی!

دامبلدور به آتش زنه لبخند پدرانه ای زد.
آتش زنه جوابی به لبخند دامبلدور نداد. و البته که دامبلدور زیاد توجهی به این موضوع نکرد.
- چه گربه زیبایی به سویمان اومده فرزندان روشنایی. برید و مارشمالوهارو بیارید.

محفلیا، مارشمالوهاشون که پر از نیروی عشق بود رو آوردن و به سیخ های چوبی زدن.
و دامبلدور هم با لبخند پدرانه و پر محبتش، دستکشی از جنس پوست اژدها رو دستش کرد و شروع کرد به نوازش آتش زنه که سعی میکرد ریشش رو آتیش بزنه.

البته ریش دامبلدور به مقدار زیادی کز خورد. ولی دامبلدور توجهی نکرد. در اون لحظه سرشار از نیروی عشق به آتش زنه شده بود و محفلیا هم داشتن فرصت طلبانه مارشمالوهاشون رو نزدیک آتش زنه کباب میکردن.

لرد سیاه در اون طرف نگاه ترسناکی به الاف و مرگخوارا انداخت.
مرگخوار هم نگاه پر ترسی به لرد سیاه انداختن.

- یاران سیاه دل ما، تلافی کرده و آتش زنه رو هم برگردونید. هرچه سریعتر!



پاسخ به: پارک جادوگران
پیام زده شده در: ۱۷:۱۷ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
دمپایی همونطور که روی هوا میرفت، داشت به معنای زندگی فکر میکرد. به آفرینش، خلقت، فلسفه بودن یا نبودن و سایر موضوعاتی که تا به حال به عقل فنریر نرسیده بودن. دمپایی بر عکس صاحبش که بیشتر به شکمش و فست فود فکر میکرد، به شدت دانا بود. شاید ظاهرش زشت بود، ولی قلبی از طلا داشت برعکس صاحبش.

دمپایی همونطور رفت و رفت، و بعد یکهو رشته افکارش پاره شد. داشت به یک پرتقال نزدیک میشد.
پرتقال، سوجی بود. و در اون لحظه داشت پیاز میخورد و به جوک آرتور راجع به اینکه باید سوپ پیازِ مالی رو به عنوان یک برند جهانی به ثبت برسونن میخندید، نتونست دمپایی رو ببینه. ولی دمپایی که خیال آزادی و پرواز داشت و میخواست کل دنیارو پرواز کنان ببینه، نه تنها تونست سوجی رو بینه، بلکه حتی تونست به سوجی بخورد کنه.

شدت برخورد زیاد بود. خیلی زیادتر از اونچه که دمپایی انتظارشو داشته باشه. اونقدر زیاد بود که نه تنها سوجی پرتاب شد، حتی دمپایی هم کمونه کرد و از بغل گوش آرتور رد شد.

سوجی ولی انقدر خوش شانس نبود. پرتاب شدنش اون رو رسوند به مقصد ریش دامبلدور. و سوجی در تاریکی بی انتهایی بین انواع حشرات و گلوله های موی سفید حبس شد.

- سوجی، فرزند روشنایی، الان نجاتت میدیم! نگران هیچی نباش!

سوجی نتونست بشنوه. عمق ریش بیش از حد زیاد بود.
دامبلدور سریعا فرماندهی تیم نجات رو به عهده گرفت. محفلیا با هم یک عدد طناب انسانی رو تشکیل دادن و وارد ریش های دامبلدور شدن، و بعد با حداکثر تلاشی که میتونستن، سوجی رو که توسط چندتا حشره موذی گاز گرفته شده بود، بیرون کشیدن.
و بعد خود سوجی به دمپایی زشت فنریر نگاه کرد.
- این از پشت سرم اومد... پشت سر من کی بود؟

و چشم محفلیا به سمت مرگخوارا چرخید. البته با مقدار کمی شک، و مقدار بیشتری مهربانی و عشق.



پاسخ به: مجموعه ورزشی غول های غارنشین
پیام زده شده در: ۱:۱۳ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
اراذل و اوباش گریف
VS
تف تشت



زمان: ساعت 00:00 روز 30 تیر تا ساعت 23:59:59 روز 5 مرداد

داوران:
بلاتریکس لسترنج
اشلی ساندرز

لطفا توضیحات ورزشگاه را مطالعه کنید.




پاسخ به: چیژ کشان کریم آباد
پیام زده شده در: ۱:۱۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
سریع و خشن
VS
زرپاف



زمان: ساعت 00:00 روز 30 تیر تا ساعت 23:59:59 روز 5 مرداد

داوران:
فنریر گری بک
اشلی ساندرز

لطفا توضیحات ورزشگاه را مطالعه کنید.




پاسخ به: حمام باستانی تاریخی شلمرود ( مختلط تفکیکی)
پیام زده شده در: ۱:۱۰ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
رابسورولاف
VS
ترنسیلوانیا



زمان: ساعت 00:00 روز 30 تیر تا ساعت 23:59:59 روز 5 مرداد

داوران:
فنریر گری بک
بلاتریکس لسترنج

لطفا توضیحات ورزشگاه را مطالعه کنید.




پاسخ به: ورزشگاه نقش جهان (در حال تعمیر!)
پیام زده شده در: ۱:۰۵ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۸
تیم
VS
بچه های محله ریونکلاو



زمان: ساعت 00:00 روز 30 تیر تا ساعت 23:59:59 روز 5 مرداد

داوران:
فنریر گری بک
اشلی ساندرز

لطفا توضیحات ورزشگاه را مطالعه کنید.








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.