- پاتر!
این صدای پروفسور اسنیپ، معلم درس معجون سازی بود.
- تو بازم معجون رو ریختی رو زمین! دفعه بعد بهت قول می دم که کاری می کنم که اخراج بشی!
او که خیلی عصبانی شده بود هری پاتر را روی صندلی اش گیر انداخته بود.
- نویل دستش خورد به معجونم و ریخت! تقصیر من نبود!
- بیخودی بهونه نیار! ایندفعه دیگه بهونه هات قبول نمی کنم. دفعه ی دیگه اگه ببینم یه قطره از معجونت رو روی زمین ریختی بهت قول می دم که از مدرسه اخراج می شی!
نفس همه ی بچه در سینه حبس شده بود.
- بهت قول قول می دم دفعه بعد دیگه نمی بخشمت.
کلاس به پایان رسیده بود. پروفسور اسنیپ نگاه سنگینی به هری پاتر کرد و از کلاس خارج شد.
----
پاسخ:
در ابتدای نمایشنامه تون، باید شماره عکس مورد نظر که بر اساس اون نوشتید رو درج کنید. جدا از اون، اگرچه احساس می کنم با یه سری مبانی نوشتن آشنا هستید اما همچنان فکر می کنم کمی نیاز به کار داره نوشته شما و هنوز چیز قابل توجهی نداره که حداقل نیاز ورود به ایفای نقش رو برآورده کنه. کمی خلاق تر و جذاب تر در مورد سوژه داخل عکس فکر کنید و درگیر کلیشه و محتوای ثابت کتاب های هری پاتر نشین. از نظر نگارشی هم سعی کنید بین توصیفات و دیالوگ های شخصیت ها فاصله گذاری رو رعایت کنید. بعضی جاها ممکنه فراموش کرده باشین کلمات رو کامل بنویسید. مثلا به جای "بچه ها" نوشتید "بچه". نوشته شما نسبتاً کوتاه هست که مساله ای نیست در موردش به شرط اینکه جذاب باشه در حالی که کوتاه هست. توصیه می کنم پست های نفرات قبلی که تایید شدند در همین تاپیک رو هم مطالعه کنید و همینطور جواب های زیر پست اونها که متوجه بشین چطوری باید نوشت تا در سطح مناسب ورود به ایفای نقش قرار گرفت.
دوباره با نوشته ای بهتر تلاش کن.
ویرایش شده توسط حسن مصطفی در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۲ ۲۲:۱۷:۵۶
همیشه پشتتونم اما نه وقتی مشغول خیانتید
سلام کلاه
من فکر می کنم شجاعت بسیاری دارم . فقط از سوسک می ترسم و کمی مغرورم . فکر میکنم تو گریفندور بیفتم
۱- گریفندور
۲- اسلایدرین
همیشه پشتتونم اما نه وقتی مشغول خیانتید