هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۶:۳۰ یکشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۶

عبدله


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۲۳ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۴۹:۳۰ دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲
از آن سوی سرزمین جادویی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 71
آفلاین
با نام جادوگر اعظم مرلین

گمشده یا مرلین در خون جسم عزیز دامبی
میان صحرا هری به سرزنان می گوید:
دشت بلا
غار بلا
دامبلدورم کو؟
عزیز من ، استاد من، جادوگرم کو؟
آمده هرمی در این دشت بلا گریه کنان
آمده ویکتورش را میان خون می بوید
دختر آرتور همه سو برادرش می جوید
زخم عزیزانش را به اشک و خون می شوید

« دشت بلا
غار بلا
دامبلدورم کو؟
عزیز من، تشنه ی پاره پاره تن کو» ( این مصرع تلمیح دارد به تشنگی دامبلدور در غار)


شعر سپیده این؟! ... از این به بعد قالب هم ذکر کنین!


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۷ ۱۳:۵۱:۵۳

جنگیدن و دوباره جنگیدن و ادامه دادن به جنگ فقط زمانی که اهریمن را دور نگه دارد مهم است هرچند آن را به طور کامل از بین نبرد

آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۵۱ شنبه ۵ خرداد ۱۳۸۶

nasim


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۱ چهارشنبه ۱ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۳ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۰
از تالار عمومی گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
اونی که سرور و پادشاهمونه هریه

اونی که شادی به خونه هامیاره هریه

اونی که ولدی جونو خوب می شناسه هریه


اونی که مرگخواره و 16 سالشه مالفویه

اونی که جلوی هری زانو میزنه مالفویه

اونی که پیش بورگین کوچولو میره مالفویه

برای همینه که هری جون ما می خونه:

اونی که خیلی دیوونه س مالفویه!!!!!!!!!!!!!!!!!


لطفا فقط شعر هایی رو بنویسید که استاندارد های ادبی رو داشته باشن!


ویرایش شده توسط كورن اسميت در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۲۰ ۱۹:۰۳:۰۲

آخرین دشمنی که نابود می شود،مرگ است...


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ شنبه ۵ خرداد ۱۳۸۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
نام : گذر از هاگزمید
قالب : مثنوی
شاعر : زریانوس پیوز متخلص به پیوز
-------------------------------------------
گذر کردم من از جادوگران پس / ندیدم مثل هاگزمید جای یا کس
همه عالم ز آن پر شور و غوغا / همه دنیا بداند راه آنجا
که بهتر باشد از هر شهر یا ده / که باشد جادُوِین و از همه به
که آن بزرگترین شهر جهان است / میان شهر جادو ، جادوان است
از این رو من گذر کردم ز هاگزمید / بشاید که همه جاهای آن دید
پیوزا همچو هاگزمید نیست شهری / نباشد همچو آن بری و بحری


شعر جالب و زیبایی بود.
سوژه:2
پرورش سوژه:1
وزن:2
تعداد ابیات:0
محتوا:2
نمره:7:10
آفرین نمره ی خیلی خوبیه.بازم منتظر شعر هات هستم


ویرایش شده توسط كورن اسميت در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۲۰ ۱۹:۱۶:۰۱

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۹:۵۷ شنبه ۵ خرداد ۱۳۸۶

عبدله


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۲۳ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۴۹:۳۰ دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲
از آن سوی سرزمین جادویی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 71
آفلاین
اعوذ بالمرین من الولدمورت
بسم الریش مرلین

یه شعر تازه از خودم تراوش کردم که اولین بار خودم سرودم ولی متاسفانه بعضی ها ازش تقلید کردن.


می دونی می خوام چی کار کنم می دونی می خوام کجا برم
می خوام برای هاگرید چندتایی اژدها ببرم
اونجا که برجاش بلنده
با جغداش پر بکشم
مدرسمه دوستش دارم
در کلاساشو در بزنم
بعضی شبا تو خوابگامون
رونالد به این نویل می گــــــــــــــــه:
می خوام بروم هاگزمیــــــــــــــــــــــــــــــــد
به مرلین دلم تنه دیگه
نویل می گه : تو سنت مانگو مریضا رو شفا می دن
دوای درد اونا رو با طلسمو جادو می دن



می خوام برم به هاگوارتزوووووووووووووووووووو
یه هفته اونجا بمونـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
تو تالار گریفیندووووور وردای مخصوص بخونم
ای جانم !!!!!!!!!!!!!!!!!!


حاجت داری.....؟ می خوای نشان جغد بگیری ؟ دکتر شی ؟ مهندس شی؟
برو مقبره دامبلدور
حاجتت رو وا می کنه


هووووم...این شعره یا متن آهنگ؟اینجا فقط شعر ها نقد میشن!


ویرایش شده توسط الستور مودی در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۵ ۱۰:۰۱:۵۲
ویرایش شده توسط كورن اسميت در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۲۰ ۱۸:۴۴:۰۹

جنگیدن و دوباره جنگیدن و ادامه دادن به جنگ فقط زمانی که اهریمن را دور نگه دارد مهم است هرچند آن را به طور کامل از بین نبرد

آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۱۸ جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶

نیوت اسکمندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۶ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۵۹ یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶
از دور دست ....
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 198
آفلاین
سلام چرا شعرها را ويرايش نمي كنيد و جواب نمي دهيد ؟؟؟
____________________________________________________________
نام شعر : هاگوارتز
قالب شعر : شعر نو
هاگوارتز اينجاست
اينجا كه اشكاي دامبي
پاي بغض هري
جادويي گذاشته
اينجا كه هري تموم قدرتاشو
با يه دوست هم نفس تنها گذاشته
... اينجا كه هرميون درس مي خونه
اينجا كه جرج و فرد شوخي مي كنن
اينجا كه شب تالارا , غرق نورن
اينجا كه محفليهاي مهربون پر شورن
اينجا كه لرد سياه حمله مي كنه
واسه ي غربتمون يه آشيونست
( از اينجا به بعد داستان ماننده )
قصه از اينجا شروع شد
سرزمين مشنگي و جادو
جادوي باستاني ليلي
خونه ي جيمز و ليلي اونز
اينجا كه هري پا گذاشته
هاگوارتز دامبي جونه
سال اوليهاي بي سوادش
يه تولد دوبارن



سوژه:2
پرورش سوژه:0
وزن:1
تعداد ابیات:1
محتوا:1
نمره:5:10



همون یه بار کافی بود... یه شعر رو دوبار ارسال نکنین!

نام شعر : خوابگاه پسرانه گريفندور
قالب شعر : مثنوي
... پرده , تخت و ميز دارد / پنج پسر هم نيز دارد
همه رنگارنگ قرمز / در آن زردي هم هست
ز صبح تا غروب غمگين شده / براي دوري ز خوابگاه
باز كه در خوابگاه به هم مي رسند / بر صورت خويش بوسه زنند
هر شب وقت خواب كه رسد / شادي و شوخي هم مي رسد
... ز فرت خستگي / مي روند به خواب آلودگي
نشاط و شور و شادي / تمام شده در خوابگاه هري
شاعر : نيوت اسكمندر

سوژه:1
پرورش سوژه:0
وزن:0
تعداد ابیات:0
محتوا:1
نمره:2:10


دو پست شما یکی شد لطفا دو پست پشت سر همدیگه نزنید


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۱۵:۰۶:۵۰
ویرایش شده توسط كورن اسميت در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۲۱:۰۴:۴۴


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۵۹ جمعه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۶

پرد فوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
از در به در!خوابگاه برای من جا نداشت!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 136
آفلاین
گرچه که در این امتحان/قبولی من هست نهان
اما دراین مدرسه من مردود نمشم هیچ زمان
باید به عرض شماها/دوستان من در جادوگران
بگم که امتحاناتم یواش یواش میشن آغاز
باید که ما بچه هارو/مسئولان محترمه
درک بکنن که امتحان/ورودی به راهنمایی کمه!
باید بخونیم مسه خر/درسا رو هی یواش یواش
اما تو هاگوارتز بهتره/همه کارها میشن آغاز
یواش یواش 1 ماه دیگه مدرسه ها تموم میشه/سایت جدوی ما ولی دوباره باز شلوغ میشه
امیدوارم از جادوگرها/که درخواست همیاری دادن
مثله همیار پلیسا الکی و نمایشی نباشن
از ناظرهای محترم تقاضای کمک داریم/برای امتحانات ما یه کم باید وقت بزارین
اگه مهلت غایبی به یک ماه افزایش پیدا کنه/والا همه جادوگرها مبرای سایت نمی زنن قمه!!!!


سوژه : 5/0 امتیاز
پرورش سوژه : 1 امتیاز
وزن : 5/0 امتیاز
تعداد ادبیات : 0 امتیاز
محتوا : 1 امتیاز
نمره کل : 10/4 امتیاز ( طرز قرار گرفتن ابیات در این شعر مناسب نبود. فقط برای بیش تر شدن حجم شعر دو قسمت شده بود. بیش تر دقت کنین! )


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۱۵:۲۶:۵۶

تصویر کوچک شده









عضو رسمی محفل ققنوس

-------------------------------------
در مسابق


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۶ پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۶

بلید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۴ شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۵۹ چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
از هر کجا که خون اشامی باشد بلید هم هست .
گروه:
کاربران عضو
پیام: 251
آفلاین
من بودمو سالير توپول با اون هدي گل منگله با هري و فرد و داش کوچيکش رون پشه
آتيش کرديم چوبدستارو شالگردن بستيم کلمون شديم سيلوستر استالونه ه ه حرفاي ننمون
سه ترکه رو دو تا جارو ويراژميداديم تو محل در به در نوشيدني سيگاريو نينيو تر
نوکرتيم چاکرتيم خوب چه کنيم جادوگريم
رو بيکاريو علافي زاغ يه ماشينو زديم تا صاحبش پياده شد فوري سراقشو زديم
از رو گرسنگي بودش که تو يه چشم به هم زدن ضبتشو باز کرديمو پولشو زديم به بدن
خلاصه توپه توپه توپ گفتيم بريم هوا خوري بعد کوييديچ و شوخي اون کله خوک تو هاگزميد
سلامتيت معجون زديم رفتيم اونجا غم نباشه
شب جمعستا داش هري کم نياري کم نباشه
تو راه يه هو هدي پيچيد جلو يه بچه ماگله
با لحن ماگلي يارو گفتش به ما هوي ديوونه
هدي گفتش جواب ندين ماگلي اينجا خيليه
کچل نکن بعضياشون قد صد تا هگريدن
گفتم ماگل ناناز بشي نشکنه اون النگوهات
اينجا پر از نا محرمه رداتو بکش رو پاهات


سوژه : 1 امتیاز
پرورش سوژه : 1 امتیاز
وزن : 0 امتیاز
تعداد ادبیات : 1 امتیاز
محتوا : 2 امتیاز
نمره کل : 10/4 امتیاز ( یه کم بیش تر روی املای کلمات کار کنین ! )


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۱۵:۲۱:۳۹

خوشحالم كه دوباره برگشتم.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۴۵ پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۶

نیوت اسکمندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۶ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۵۹ یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶
از دور دست ....
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 198
آفلاین
نام شعر : هاگوارتز
قالب شعر : شعر نو
هاگوارتز اينجاست
اينجا كه اشكاي دامبي
پاي بغض هري
جادويي گذاشته
اينجا كه هري تموم قدرتاشو
با يه دوست هم نفس تنها گذاشته
... اينجا كه هرميون درس مي خونه
اينجا كه جرج و فرد شوخي مي كنن
اينجا كه شب تالارا , غرق نورن
اينجا كه محفليهاي مهربون پر شورن
اينجا كه لرد سياه حمله مي كنه
واسه ي غربتمون يه آشيونست
( از اينجا به بعد داستان ماننده )
قصه از اينجا شروع شد
سرزمين مشنگي و جادو
جادوي باستاني ليلي
خونه ي جيمز و ليلي اونز
اينجا كه هري پا گذاشته
هاگوارتز دامبي جونه
سال اوليهاي بي سوادش
يه تولد دوبارن
____________________________________________________________
ببخشيد كه بعد از مدتها اومديم يه شعر زديم ... آبكي .


سوژه : 1
پرورش سوژه : 75/0
وزن : 25/1
تعداد ادبیات : 1
محتوا : 1
نمره کل : 10/5


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۱۵:۱۶:۰۴


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۳۷ شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶

پرد فوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
از در به در!خوابگاه برای من جا نداشت!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 136
آفلاین
هری دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد

بهار عارضش خطی به خون پرقلم دارد
غبار و دود نپوشانید که آسمان شهر ها را
نتوان از یاد برد
کز هر سو که می بینم
غبار از گوشه ای آمد و تیر اندر کمان دارد

چو تیر آن لرد سیاه
در هم فشرد دنیای جادو را

ولی اینک همان روز است که باید

ما کنیم فکری و چاره ای بیندیشم
چو زیرا این همه سایت و بسات

با مردن هری می روند در عذاب
باید ببندند و تخته کنند
چون سوژه ای نیست تا در مورد آن بحث کنند

سوال من این است ناظران

تکلیف این سایت پس از آن اتفاق چیست؟

سوژه : 2
پرورش سوژه : 1
وزن : 1
تعداد ادبیات : 1
محتوا : 1
نمره کل : 10/6


ویرایش شده توسط ورونیکا ادونکور در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۱۵ ۱۵:۱۳:۲۹

تصویر کوچک شده









عضو رسمی محفل ققنوس

-------------------------------------
در مسابق


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۰:۱۷ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
در مزمت هري که هي از عکس هاي من فرار مي نمايد
زدم بر روي دستم باز ....که ديگر من نکشم ناز
اگر هري مرا خواهد...خودش بابد کند آواز
نگيرم من دگر عکسش...که تا يادش، نگردند، باز
بَرَم دوربين به جايي که...نباشد اسمش در آغاز
بگيرم عکس از گراپ...که وي را هيکلي هست باز
به ريش مرلينم قسم...که عکسش ندهم صد غاز

سوژه:1 امتیاز
پرورش سوژه:1 امتیاز
وزن:1 امتیاز
تعداد ابیات:0 امتیاز
محتوا:1 امتیاز
نمره:4:10


ویرایش شده توسط كورن اسميت در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۳۰ ۱۳:۳۶:۵۱

هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.