هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۳
#49

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
البته هزيون گويي در اين موارد طبيعيه چون من اولين باره اين ورد رو روي كسي ازمايش ميكنم. به نظرم خون زيادي كه وارد مغز سالازار شده مخش رو مختل كرده. احتمالا فكر ميكنه كارگردان شده


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


بدون نام
نمای خارجی از کافه
صدای بوق آمبولانس به گوش می رسه
آمبولانس وارد کادر می شه
سه نفر به سرعت از آمبولانس پیاده می شن دو تاشون با برانکادر می رن تو افه و سومی با بی سیم به بیمارستان اطلاع می ده که در محل حاضرن و سریعتر اتاق عمل باید آماده بشه! ...
دو نفری که رفته بودن تو به سرعت می یان بیرون در حالی که مرلین با چشمای چپول رو دارن می ذارن تو آمبولانس!..
بقیه مردم کم کم جمع می شن و حاضرین تو کافه هم بیرون اومدن! ...
همهمه میان مردم
-چی شده!
-انگار مسموم شده! می گن مسمومیت از اسهال هم بدتره...
-نمی دونم .. رفت تو WC !
-نه!..اومده بیرون که یه دفعه اینجوری شد! ..
-چه بوی بدی میاد! ...
-ببخشید خانم پاتونو از روی سیم بردارید !.. ااا آلبوس تویی !..
-اینا چیه ریخته رو زمین!.. اه .. حالم به هم خورد! ...
-آخ جون .. غذا
سالازار با آرامش از کافه خارج می شه! .. نگاهی به مرلین و آمبولانس می کنه سرش رو تکون می ده!.. نگاه کوتاهی به مردم می کنه!.. یقه اش رو می ده بالا
مرلین در آمبولانس : به من !.. هق ! .. می گن سوفر هق هق من!!! آخییییییییییییییییییش! ...
صدای فیییییییییییییییییییییس
-انگار باد یه چیزی خالی شد!...
--چه بوی بدی!!! ...
آمبولانس آژیر کشون حرکت می کنه!..
سالازار هم پشت به کادر در خیابان ممتد دور می شه!



Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۱:۴۸ جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۳
#47

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
سالاز اسليترين.....بيا يه لحظه كارت دارم.
مرلين و سالازار پا ميشن از ميخونه ميرن بيرون.بعد از چند دقيقه سالازار روي دستاش مياد تو
همه: چرا چپ شدي؟
سالازار:
مرلين درو ميكوبه مياد تو...در كنده ميشه.
من: مگه نگفتم هنوز نرو داخل كافه. ميخواستم پاهاتو داخل هم بپيچم قشنگتر برقصي. چه احساسي داري؟
سالازار: الانه كه مغزم بتركه.
من: خب هركيحرف زيادي بزنه من همين بلا رو سرش ميارم. حالا كجاشو ديدي. بخاطر تهمت و دروغي كه گفتي هنوز محاكمه نشدي.
سالازار::no:
من: اتانكا لوپاكرونتتت


مرلين خودشو پشت يه ستون قائم ميكنه همه فرار ميكنن زير ميزها. اون وسط سالازار تبديل به فواره اي شده و (ببخشيد بي ادبيه. ) يك سري چيزهاي بد بو در هوا پراكنده ميكنه. همه از ميخونه فرار به طرف كافه سه دسته جارو.
-----
داركي جون مثل اينكه همينو ميخواستي.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۰:۵۱ پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۳
#46

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
سلازار جان رختوخواب مرلين به شما چه ربطي داره؟


من شب قبل خواب ديدم بايد به يه ماموريت مهم برم و الا بلا بهم مي كن بايد با شترمرغ از روي دريايي كه توش پر از كوسه هست رد بشم!!!


و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


بدون نام
مرلین جان!...
اون ورد نبود که ارواح رو فراری داد!..
بوی ناخوشایندی بود که از رختخوابت میومد!...
تو خواب هم آرامش روحی نداری و عذاب وجدان می گیری!.. خوب پیش از خواب برو وجدانتو راحت کن!... :-D



Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۲۰:۲۲ جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۸۳
#44

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بزار اول من بگم.
ديشب خواب ديدم سوار بر يك اسب بالدار شدم و توي دريا حركت ميكنم. هرچي جلوتر ميرفتم هوا خنكتر ميشد هي رفتم و هي اسبو تازوندم يه دفعه همه جارو پر از شبح و روح ديدم. واي نگو نگو ديگه از گذشته... ديگه نميخوام يادم باشه چي به من گذشته.... آره. خلاصه واندمو دراوردم(‌نميدونم از كجا) يه چيزي گفتم كه خودم نفهميدم چي بود ولي هرچي بود همه ارواح رو فراري داد. هرچي فكر ميكنم اون ورد يادم نمياد . اگه بدونم چي بوده كشف بزرگي در دنيا رخ ميده.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۴۴ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#43

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
آخه مرلين جان باز اون وقت بحث روي بلاتريكس بودن مودي مي شه و باز دعوا مي شه
منم اصلا حوصله دعوا ندارم ...


خوناشام خون گلاسشو مي خوره و مي گه :چطوره در مورد چيتا ها صحبت كنيم ...
مرلين و دارك با هم مي گن :نه ........
ونوس مي گه :چطوره در مورد زيبايي من بگيم يا اينكه من چقدر خدام .....
خوناشام خميازه ايي مي كشه و مي گه :قراره صحبت كنيم نمي خوايم كه چرت و پرت بگيم ..... آي مرلين انقدر هورت نكش !!!
مرلين با معصوميت ني كافه گلاسشو از دهنش در مياره

خوناشام مي گه :نظرتون چيه كه راجع به خواب هاي جادويي مون حرف بزنيم من چند تا خواب جادوگري ديدم


و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۳۲ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#42

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین

خجالتم نده قربون.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۲۶ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#41

امیشاف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۳۳ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۶
از همین بقل!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
مرلین جان واقعاً از امدنت خوشحال شدم


شاید که این جهان، جهنم جهان دیگری باشد ... آلدوس هاکسلی


Re: اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#40

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
افرين خوناام. دلم لك زده واسه اون شوخيهايي كه تو اين ميخونه با هم ميكرديم. براي من يك كافه گلاشته بيار.
بحث سر عروسي مودي و مك گوناگال باشه؟


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.