که ناگهان کوئیرل متوجه میشه که تانکس جستی زد و از جاش بلند شد
کوئیرل:لوری ...لوری ...تانکس...تانکس....
لوری:چی میگی ...چته چرا هی میگی لوری ..تانکس
کوئیرل تا زبان باز کرد و خواست به لوری هشدار بده که کار از کار گذشته بود و تانکس از پشت بدون چوبدستی دستای لوری رو گرفته بود با یه حرکت زیبای کاراته زد وسط کمرش و لوری نقش زمین شد و تانکس چوبدستیش رو از لوری پس گرفت و اونو فورا با یک طلسم جانانه طلسم کرد(طلسمشم پتريفيکوس توتالوس بود) و اونو حسابی با طناب طناب پیچ کرد وطلسم رو از بین برد و سر لوری فریاد کشان: خجالت نمیکشی....این حرکت یعنی چی....تو مثلا من رئیس گروه اجرایی کارآگاهان وزارت و رئیس دادگاه 10 وزارت و از مشاوران عالی رتبه وزیری ها قاتل که شدی و حالا هم که به من حمله کردی جرمت سه برابر شد تازه یادم رفت که دروغ گو هم هستی اصلا حالا که اینجوری کردی من پرفسور رو آزاد میکنم و تنها مجرم رو تو معرفی میکنم و ۳ سال به آزکابان میفرستمت...اینجوری بهتره
لوری :خانوم تانکس خواهش میکنم....صبر کنین...من بی گناهم.......
تانکس: ساکت شو و حرکت کن... باید سریعتر تحویل آزکابان بدمت ...خیلی وقته که مجرم به آزکابان نبردم ...تو رو میبرم تا درس عبرتی باسه بقیه باشی آقای لوری!!!!!!!!!!!!!!!!
لوری: