هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۸:۲۴ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#21

لاوندر براونold2


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۷ شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۰:۲۶ دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۷
از لندن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 49
آفلاین
خوب به نطر من خيلي هول کرده بودن!
خوب مثلا" قرار بوده ولدمورت اونا رو غافل گير کنه !!!!!!!!!!!!!!!
و قسمت اين بوده که اونا از بين برن و هري بمونه تا ولدمورت رو از بين ببره!!!


من غريبه ي ديروزم و آشناي ام


Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۵ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#22

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
هوم ... جواب این سوال سادست.

ما میدونیم در اکثر خونه های جادوگران طلسم ضد غیب شوندگی اجرا میشه که واقعا مفیده و یکی از ضروریات یک خانه جادوییه و ما میبینیم که از این طلسم در همه مکان های مسکونی جادویی استفاده میشه و امر عادی ایه و در این مورد جای هیچ ابهامی باقی نمیمونه. دیگه چه برسه به یک مخفیگاه که حتما باید حداقل ها رو داشته باشه.

و اگر اونا قصد غیب شدن داشتند حتما باید خودشونو به خارج محدوده مخفیگاهشون میرسوندند تا میتونستند حضور غیاب کنند.

اگر کتاب هفت رو خوب خونده باشید جیمز تا متوجه ورود ولدمورت شد خیلی سریع مرد و فقط تونست چند ثانیه جلوش ایستادگی کنه و در حقیقت جیمز هیچ حق انتخابی نداشت و تنها کاری که از دستش برمیامد این بود که چند ثانیه ولدمورت رو معطل کنه تا لیلی فرار کنه. و مسلما خودش فرصت فرار به بیرون خانه رو نداشته.

و باز ما دیدیم که سرعت ولدمورت زیاد بود و لیلی هم فرصت نکرد از خونه خارج شه ... بخصوص اینکه هری هم دستش بود و سرعتش کم شده بود و در حقیقت ولدمورت لیلی و جیمز را جایی به دام انداخت که اونا نمیتونستند خودشونو غیب کنند.

به نظر من احتمالا جیمز میخواسته لیلی خودشو با هری غیب کنه اما چیزی که مشخصه لیلی اصلا فرصتشو نداشته تا از خونه خارج شه و ضمنا کمی هم هول شده بوده و کاملا هم مشخص بوده که هر دوشون آمادگی رویارویی با خطر رو نداشتند و غافلگیر شدند و در اون شرایط بهترین تصمیم رو نگرفته .. مشخصه کسی که ببینه شوهرش همین الان کشته شده کمی هول میشه دیگه!




Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۱:۵۵ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#23

پدرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
از دفتر دامبلدور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 207
آفلاین
میدونین مشکل کجاست؟

اشکال کار اینه که آدما خیلی زود جبهه میگیرن و اصلا فکر نمیکنن که سعی دارن چی رو اثبات کنن.

یکیش همین بیلز زابینی که سعی داشت هر گونه امکان فرار پاتر ها رو رد کنه..
حالا نمیدونم چی شده که داره حرف خودشو زیر پا میگذاره و در مورد جسمیابی کردن که در واقع احمقانه ترین امکان فرارا بوده، نظر توجیه کننده میده...

----------------------
این قضیه هنوزم مشکوک به نظر میرسه اما چیزی که کاملا واضحه، اینه که در اون شرایط جسمیابی ممکن نبوده..


آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u


Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۲:۰۴ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#24

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
فوکس عزیز ... اگر پست منو با دقت خونده باشید میبینید که من نگفتم پاترها میتونستن فرار کنن ... بلکه گفتم راههایی برای فرار وجود داشته اما دسترسی به این راهها در حضور ولدمورت غیر ممکن بوده و نمونشم زنده خارج شدن پاترها از خونه بوده. حالا شما بفرمایید شما از کجای پستم استنباط کردید که من گفتم پاترها میتونستن فرار کنن تا جوابتونو بدم.

متاسفانه این اشکال شماست که پست دیگران رو سرسری میخونید و نتیجه غلط میگیرید ... موضوع جبهه گیری ای هم وجود نداره و منم نه تنها توجیه نکردم بلکه این نظریه رو رد کردم. اگر شما اشکال یا تناقضی بین حرفام میبینید اون قسمت رو نقل قول کنید و سعی کنید جای این حرفا با دلیل نظرمو رد کنید.

مسلما از کسی که بعد از این همه مدت در سایت و این همه پست زدن و این همه روبه رو شدن با شناسه من اونقدر دقت نکرده به اسمم که اسم شناسم بلیز زابینی هست نه بیلز زابینی و شاید پنجاه بار به جای بلیز زابینی از بیلز زابینی استفاده کرده نمیشه انتظار داشت یک پست رو با دقت بخونه.


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۳ ۱۲:۰۸:۳۱



Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۴:۱۲ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#25

پدرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
از دفتر دامبلدور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 207
آفلاین
چه جالب ! تاحالابه شکل صحیح املای اسمت توجهی نکرده بودم...ممنون که گفتی بیلز..
خب در مورد فرار:
معلومه که نمیتونستند فرار کنن..
خب اگه می تونستن حتما این کارو میکردن و منتظر تفسیر من و شما از شرایط نمیشدند، اما شما گفتید:
نقل قول:
باز ما دیدیم که سرعت ولدمورت زیاد بود و لیلی هم فرصت نکرد از خونه خارج شه ... بخصوص اینکه هری هم دستش بود و سرعتش کم شده بود و در حقیقت ولدمورت لیلی و جیمز را جایی به دام انداخت که اونا نمیتونستند خودشونو غیب کنند.

به نظر من احتمالا جیمز میخواسته لیلی خودشو با هری غیب کنه اما چیزی که مشخصه لیلی اصلا فرصتشو نداشته تا از خونه خارج شه


خب این یعنی چی؟
معنیش باید این باشه که امکان فرار وجود داشته هرچند با احتمال کم.
خب منظورتون اینه که جلوی ولدمورت از خونه بپرن بیرون و در محوطه خونه اونقدر بدوئن تا به فاصله لازم برسن و از اونجا آپارات کنن و ولدمورتم با اینکه با چشمای خودش داره اونا رو میبینه اما کاری نمیتونه بکنه. درست متوجه شدم؟
به نظرت این جمله آشنا نبود ؟ یه بار که با یکی بحث میکردم، مضحک بودن این اتفاق رو به من گوشزد کرد کرد...فک کنم اسمش بیلز زابینی بود! البته همون طور که احتمالا خودتم فهمیدی، خیلی دنبالش گشتم تا پیداش کردم..


در هر صورت ما سر این مسائل قبلا بحث کردیم، اما انتظار نداشتم که احتمال ناچیز فرار رو به جسمیابی نسبت بدی!
اونم وقتی که راه های کم خطر تر و راحت تری میتونست وجود داشته باشه.
که قطعا وجود داشت.. چیزی که کم اومد وقت بود..


آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u


Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#26

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
ببین عزیز من ... شما اگر یک چیزو نقل قول میکنی درست نقل قول کن .. من دلایلمو گفتم و در آخر گفتم به این دلیل اونا نمیتونن حضور و غیاب کنند!

من در این پستمم همین حرفو زدم گفتم چنین چیزی امکان نداره:

نقل قول:
و باز ما دیدیم که سرعت ولدمورت زیاد بود و لیلی هم فرصت نکرد از خونه خارج شه ... بخصوص اینکه هری هم دستش بود و سرعتش کم شده بود و در حقیقت ولدمورت لیلی و جیمز را جایی به دام انداخت که اونا نمیتونستند خودشونو غیب کنند.


نقل قول:
به نظر من احتمالا جیمز میخواسته لیلی خودشو با هری غیب کنه اما چیزی که مشخصه لیلی اصلا فرصتشو نداشته تا از خونه خارج شه و ضمنا کمی هم هول شده بوده


اینا نقل قول های من از دو پست قبلیمه که ظاهرا اصلا نگاهشم نکردید! من دارم میگم اونا به این دلیل نمیتونستن خودشونو غیب کنن بعد شما دارید با یک حالت طلبکار میگید چرا حرفتو عوض کردی.

و شما اینو گفتید:

نقل قول:
معنیش باید این باشه که امکان فرار وجود داشته هرچند با احتمال کم


مقصر من نیستم که پستمو درست نخوندید و نتیجه گیری های دیگه کردید. و این دلایلو آوردم که خواننده متوجه بشه اصلا امکان غیب شدن وجود نداشته چون هیچ کدومشون نمیتونستن خودشونو به بیرون خونه برسونن. شما بگید من کجای پستم گفتم احتمال فرار وجود داشته؟

ایراد شما اینه که دست گذاشتید روی غریزه لیلی و میگید شما اشتباه میکنید .. مطمئنا اولین فکری که به ذهن لیلی رسیده فرار بوده ... اما عمل با فکر فرق داره .. وقتی جیمز میگه فرار کن منظورش از فرار مشخصه چیه اما مسئله اینه که این کار در اون شرایط اصلا عملی نبوده و منم در پستم دقیقا همینو توضیح دادم گفتم بنابر شرایط و اینکه ولدمورت خیلی سریع لیلی رو به دام انداخته لیلی اصلا فرصت باز کردن در خونه رو هم نداشته. اگر میشه یکبار پستمو بخونید تا ببینید

اما در اون بحث شما با اطمینان گفتید که اونا میتونستن خودشونو غیب کنن و منم به شما گفتم اونا برای غیب شدن باید فرصت کافی برای فرار در اختیار داشته باشند و در اون لحظه این کار امکان پذیر نبوده.

شما اگر برید همه هزار و پونصد پستمم بخونید میبینید که من هیچ جا نگفتم که این کار حتی به فکرشونم خطور نکرده یا سعی نکردن که فرار کنند (حالا به هر روش). من فقط روی نتیجه دست گذاشتم و گفتم هر نقشه ایم که میکشیدن در نهایت در اون شرایط امکان نداشته از دست ولدمورت فرار کنند.

ولی مشخصه اگر بر فرض محال لیلی میتونست از خونه بیاد بیرون نه تاکسی خبر میکرد ... نه سوار چوب جارو میشد .. نه از گوشه خیابون فرار میکرد ... نه جیغ و داد میکرد تا کسی به دادش برسه .. اولین کاری که میکرد غیب شدن بود غیر از این راه ولدمورت دوباره پیداش میکرد. اگر شما ایده بهتری در مورد حرف جیمز برای فرار دارید بگید.

ضمنا .... من احتمال ناچیز رو به جسم یابی نسبت ندادم. اگر توجه کنی موضوع این تاپیک در مورد همینه و وقتی موضوع در مورد غیب و ظاهر شدنه دیگه ما راجع به امکان های دیگه حرف نمیزنیم. صد البته به عنوان تاپیکم احتمالا دقت نکردی.

حالا اگر دوست دارید پستمو یه جور دیگه بخونید همین کار رو کنید.


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۳ ۱۴:۴۴:۵۸
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۳ ۱۴:۵۴:۴۹



Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۶:۱۴ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#27

یگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۹ دوشنبه ۷ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۲۸ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸
از زیر یک سقف
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 108
آفلاین
سلام.

اول اینکه به نظر من اسم تاپیک باید عوض بشه:باید بذارید چرا کسانی که در مقابل ولدمورت ایستادگی کردن خودشونو غیب نکردن!

اگر ما بخوایم بر مبنای حدس و گمان پیش برریم خیلی چیزا می تونیم بگیم! مثلا اینکه چرا در کتاب 5 و در وزارت خونه یکی دست هری رو نگرفت و همه ی محفلی ها خودشونو در مقابل مرگ خوارا غیب نکردن! یا خیلی چیزای دیگه!

اما در مورد لیلی و جیمز منم با بیلز( ) عزیز موافقم! این احتمال هم وجود داره که در اون زمان همه ی جامعه ی جادوگری تحت کنترل بود و کسی اگر غیب و ظاهر می شد ولدمورت می فهمید! با توجه به اینکه دامبلدور هم اون موقع زنده بود و برای ولدمورت از هری خطرناک تر محسوب می شد! در ضمن مگه تو کتاب هفت وقتی هری و رون هرمیون تو هاگزمید ظاهر شدن مرگ هوارا سریع نفهمیدن؟احتمالا اون موقع هم همین طور بوده! اگر کسی از محفلی ها غیب می شد سریع ولد مورت و مرگ خوارا می فهمیدن!

نکته ی دیگه ای هم که می مونه اینه که شما باید شرایط روحی رو هم در نظر بگیرید! وقتی ولدمورت در جلوی یکی یهو ظاهر میشه اونقدر ترسناک و مخوف هست که وقتی طرف ببینتش عقل از سرش بپره! بعد اکثر محفلی ها هم نیست شجاع هستن می خوان جلوی ولدمورت بجنگن و سریع میدونو خالی نکنن! کلا تو اون شرایط روحی که ولدمورت می خواد با یکی مبارزه کنه کمتر پیش میاد یکی اونقدر ذهنش کار کنه! مگر اینکه خیلی زبل و شوم باشه!


به بلیز:


نقل قول:
اما در اون بحث شما با اطمینان گفتید که اونا میتونستن خودشونو غیب کنن و منم به شما گفتم اونا برای غیب شدن باید فرصت کافی برای فرار در اختیار داشته باشند و در اون لحظه این کار امکان پذیر نبوده.


به نظر من فرصت کافی نمی خواد! فقط کافی ذهنتو متمرکز کنی و یهو غیب شی! مگه فرد و جرج تو کتاب پنج فرت فرت غیب و ظاهر نمی شدن؟ اما اینکه جیمز و لیلی بخوان غیب بشن آره! چون خونشون طلسم بوده و اگرم می خواستن فرار کنن ولده مورت فرد کمی نبود!


به فوکس:


نقل قول:
اما انتظار نداشتم که احتمال ناچیز فرار رو به جسمیابی نسبت بدی!


خب اگه بخوان فرار کنن واسه خبر کردن ملت و جیغ کشیدن و کمک که فرار نمی کنن! حتما واسه جسم یابی فرار می کنن!

همین دیگه! الان جرتیز میشیم میره!




Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۶:۴۷ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
#28

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
به رز:

من نمیدونم چرا فرد و جرج توی میدان گریمولد میتونستن فرت و فرت غیب و ظاهر بشن ... ولی مطمئنا تو هاگوارتز نمیتونستن چنین کاری رو انجام بدن .. همونجور که توی این هفت کتاب ندیدیم کسی بتونه توی هاگوارتز خودشو غیب و ظاهر کنه. غیر از یک مورد که اونم خودشون گفتن جادوی اون قسمت رو به طور موقت برداشتیم.

رو مجموع ما نمیتونیم بگیم چون فرد و جرج میتونستن در میدان گریمولد غیب و ظاهر بشن در همه جا میشه چون امکان داره اونجا یک طلسم خاص بکار رفته باشه. یا شاید در اونجا این طلسمو نذاشته بودن. اینو دیگه باید از رولینگ پرسید.




Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۲:۱۴ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
#29

پدرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۴ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
از دفتر دامبلدور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 207
آفلاین
خب خب خب...

لازمه منم صحبت کنم..

خب نتونستن فرار کنن..
چرا نتونستن؟

یعنی حتی احتمال این رو نمیدادن که ممکنه یه روزی مجبور بشن از اون خونه خارج بشن؟

یعنی دو تا آدم کارکشته نمی تونستن هیچ راه خروجی داشته باشن؟
مگر به کار انداختن بک رمزتاز چقدر طول میکشه؟
حالا بگیم جیمز که غافلگیر شده بود..و خودش سعی کرد جلوی ولدمورت رو بگیره...
لیلی چی؟
اون که حداقل چند ثانیه فرصت داشت..

خب شما چه اشکالی در استفاده از رمزتاز میبینید؟
نحوه ی کنترلش دقیقا مثل جسمیابیه.. یا آتش جادویی که توسط سازمان حمل ونقل جادویی کنترل میشه.

یا جادویی که بلافاصله دامبلدور رو خبر میکرد..
ولدمورت از پله ها هم که بالا میومد چند ثانیه طول میکشید


آخرين باري که مي دونستم و گفتم کسي جدي نگرفت پس از اين به بعد


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2168]مودونوم او نوموگوم[/u


Re: چرا پدر و مادر هری موقع برخورد با ولدمورت خودشونو غیب نکردند؟
پیام زده شده در: ۱۱:۳۸ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
#30

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
فوکس عزیز .. عنوان این موضوع و جواب خواستن از من در تاپیکی که موضوع بحث یه چیز دیگست کار درستی نیست.

اما در مورد رمزتاز در درجه اول من علت اصلی رو نمیدونم اما مسائلی هست که سوال برانگیزه:

1- رمزتاز یک وسیله غیر قانونیه که تنها با اجازه وزارت سحر و جادو میشه ازش استفاده کرد (این موضوع در کتاب پنجم فصل تنها کسی که از او میترسید مشخص میشه) بنابراین این کار در اون زمان یک چیز مرسوم نمیتونسته باشه اونم محفلی هایی که پایبند به مقرراتن.

2- از مورد اول میشه نتیجه گرفت که احتمالا این کار میتونه نتایج خطرناکیم داشته باشه و شاید بخاطر همین خطرناک بودن اجرای این جادوست که اینکار رو ممنوع کردن وگرنه از لحاظ کارایی آپارات کردن هم دقیقا همونکارایی رو داره.

3- دلیل سوم که دلیل مهمی هست اینه که رمزتاز چیز عجیبیه و نظر دادن روش یکم سخته ... به عنوان مثال اگر درست کردن رمزتاز رو همه و در هر شرایطی میتونستن انجام بدن در اون صورت دراکو خودشو خسته نمیکرد و میتونست برای همه مرگخوارا یک رمزتاز بسازه و همه مرگخواران جای ماه ها تلاش با رمزتاز خودشونو به هاگوارتز برسونن.

ولی ما میبینیم در صورتی که قبلا کسانی مثل بارتی کراوچ و دامبلدور بدون هیچ مشکلی اینکار رو کردن اونا احتمالا نمیتونستن همچین کاری رو بکنند وگرنه مرض که نداشتن این همه ماه خودشونو علاف کنند. اینجاست که ما باید محدودیت هایی رو برای رمزتاز قائل بشیم ... وگرنه به وسیله رمزتاز به آزکابانم میشه رفت ، به هاگوارتزم میشه رفت و به گرینگوتزم میشه رفت و در اون صورت هیچ جای امنی باقی نمیمونه!

و برای پیشامد بالا هیچ گونه مثال نقضی هم وجود نداره و شما هر جور به قضیه نگاه کنید میبینید که بازم میشه رمزتاز درست کرد در هر زمان و هر مکانی! پس حتما محدودیت هایی وجود داره.

4- به هر حال چیزی که مشخصه فرار با رمزتاز چیز مرسومی نیست و علتش هر چی هست بهتره از رولینگ پرسیده شود حرفهای من همش حدسیات بود.

در مورد آتش جادویی:
بر فرض اینکه اونا تو خونشون آتش جادویی داشتن و بستشم آماده در دستشون بوده و بین دستیابی به اون پودر و ولدمورت هیچ مانعی نبوده (!) حتی تو کتاب پنج و شش و هفتم از آتش جادویی استفاده نمیکردن چون اون راهها رو نامطمئن میدونستند و میگفتند این راهها بدست مرگخواران کنترل میشه.

در مورد طلسمی که دامبلدور رو خبر میکنه:
- اولا چنین طلسمی نیست ... فقط پاترونوسه که اونم پیام رسونه و سرعت پیامشم مساوی سرعت حرکت پاترونوس در آسمونه ... و در ثانی این طلسم رو با چوبدستی انجام میدن و بدون چوبدستی امکان پذیر نیست و بهتره یادتون باشه دامبلدور سرپرست محفلی ها نیست که شما فکر میکنید دامبلدور تو دفترش نشسته منتظره بقیه خبرش کنند بره کمک!

اگر قرار بود لیلی و جیمز با چنین چیزهایی بتونند فرار کنند قبل از اونا خیلی آدمای ترسو تر از اونا هم فرار میکردن و نمیمردن ... ضمنا درسته که یکی مثل جیمز جادوگر بیخیال و شجاعی بود و شاید همین اخلاقشم کلشو به باد داد. اما جادوگر کارکشته ای نبود که شما انقدر از مرگش تعجب کردید! سیریوسم جادوگر خوبی بود و مرد ... ریموس لوپینم در سطح جیمز و سیریوس بود ولی مرد!

مشکل شما اینجاست که اصرار دارید نشد رو شد بکنید در صورتی که بهتره توجه داشته باشید یک پدیده وجود داره به اسم پدیده غافلگیری که شخص در این حالت که قرار میگیره غافلگیر میشه یعنی دست و پاشو گم میکنه نمیدونه باید چی کار کنه و حتی اگر نقشه ای هم داشته باشه از ذهنش میپره ... برای اینکه بیشتر با پدیده غافلگیری آشنا بشید پیشنهاد میکنم اگر جلد اول کتاب هفتم هری پاتر ترجمه ویدا اسلامیه رو دارید حتما به صفحه 408 و 409 یک نگاهی بندازید تا با این پدیده بیشتر آشنا بشید. شاید وقتی سرعت این حوادث رو تجسم کنید متوجه این قضیه بشید.

همچنین اگر شما این صفحات رو بخونید متوجه میشید که لیلی هم مثل جیمز با خودش چوبدستی نداشته پس نه میتونسته رمزتاز درست کنه و نه دامبلدور رو خبر کنه و از اونجایی که تو اتاق هری گیر افتاده بوده احتمالا با پودر پروازم فاصله داشته.
-----------------------------------

در آخرم موضوع بحث این تاپیک بر روی غیب و ظاهر شدن متمرکز بوده و وقتی جیمز به لیلی میگه فرار کن فکر نکنم منظورش این بوده که برو یک رمزتاز بساز فرار کن. منظورش فرار سریع بوده. اگرچه لیلی فرصت ساختن رمزتازم نداشته!

در مورد احتمالاتم از نظر جیمز همونجور که در کتاب اومده جیمز فقط یک احتمال رو نمیداد و اونم اینکه دوستانش بهش خیانت کنند و این موضوع به مکررات در کتاب ها اومده و شما نمیتونید عقیده خودتونو بر کتاب تحمیل کنید. چون شخصیت های کتاب هر کدوم دارای ویژگی ها و خصوصیت های خاصی و نقاط قوت و ضعف هستند که مطابق میل خواننده نوشته نشده اند و ما چاره ای نداریم جز اینکه این شخصیت ها رو با تمام نقاط ضعف و قوت بپذیریم.

به عنوان مثال تو محفل ققنوس در کتاب پنجم در میدان گریمولد کسی نگران لو رفتن جاشون بود؟ یا همه نگران بودند هر لحظه مرگخواران به اونجا حمله کنند؟ یا سیریوس که هفت هشت ماه در اون خونه تنها بود از ترس اینکه مبادا اعضای وزارت خونه بریزن تو خونه همیشه یک چوبدستی گرفته بود اون یکی دستش یک رمزتاز تا آماده فرار باشه؟ یا نه همه بی خیال بودن چون به دامبلدور اعتماد کامل داشتن و میدونستن دامبلدور هیچ وقت اونا رو به خطر نمیندازه؟ حالا برای شما خیلی عجیبه که فکر کنید جیمز و لیلی هم به دوستانشون اعتماد داشتن؟

حالا یکی مثل سیریوس کسی بود که خیلی مواقع حتی به دستورات دامبلدورم عمل نمیکرد ولی هیچ وقت نگران لو رفتن جاش نبود. پس چرا جیمز باید به بهترین دوستان دوران زندگیش دائم شک کنه؟

شما دائم میگید یعنی اونا فکر نکرده بودن در مورد فرار؟ جوابش سادست:
اگر اونا در این مورد فکر کرده بودن میتونستن بازم از دست ولدمورت فرار کنند.

اینکه فرار نکردن هم من دارم علتشو میگم چون پیشبینی نمیکردن دوستشون بهشون خیانت کنه (مسئله ای که هزار جای کتاب گفته). شما اگر میخواید بگید پیشبینی کردن و نتونستن فرار کنند بهتره به این سوال جواب بدید که چرا با اینکه اونا پیشبینی میکردن ممکنه ولدمورت پیداشون کنه هیچ مانع یا راه فراری برای خودشون نذاشتند؟

شاید با جواب به این سوال بتونید گره خیلی از مشکلات رو حل کنید. ضمن اینکه این بحثا رم بهتره در تاپیک خودتون انجام بدید.


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ ۱۱:۴۶:۲۷
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ ۱۴:۰۸:۲۹
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۵ ۱۴:۱۲:۰۶








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.