هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱۰:۴۳ چهارشنبه ۱ تیر ۱۳۸۴

آبرفورث


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۹ یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۳۴ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴
از : نا معلوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 280
آفلاین
من ميخواستم يه پست بدم ولي گفتم اول پست هاي ديگرو بخونم بعدا
حالا ميبينم كه من هم با سام هم عقيده ام يه چيزي حدود 120%


چیزی به نام خوشبختی وجود ندارد زیرا که آرزوی تحقق نیافته باعث رنج می شود و تحقق آن هم جز دل زدگی ثمری ندارد ( شوپنهاور )

هرگØ


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۹:۱۳ چهارشنبه ۱ تیر ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
بدون شرح !!!!

"I might go in for it, you know," Ron said sleepily through the darkness"if Fred
and George find out how to. . . the tournament. . . you never know, do you?"
"S'pose not. .. ."
Harry rolled over in bed,


ترجمه متن اصلي نسخه آمريكايي صفحه 124:
رون از ميان تاريكي با صداي خواب آلودي گفت: ‹ ممكنه منم بتونم شركت كنم ميدوني. اگه فرد و جرج بتونن راهشو پيدا كنن ... مسابقه... تو كه چيزي نميدوني ؟ مگه نه؟›
‹ فك كنم نه...›
هري در رختخوابش غلتي زد.

ترجمه اسلاميه صفحه 224:
رون با صداي خواب آلودي گفت:
- اگه فرد و جرج موفق بشن شايد منم شركت كنم ... مسابقات... از كجا معلوم كه نتونيم؟
هري در رختخوابش غلتي زد و گفت:
- آره راست ميگي


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۲۳:۴۹ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴

نامفادورا تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸
از همونجایی که دلبر خونه داره
گروه:
کاربران عضو
پیام: 149
آفلاین
آقای جیمز پاتر عزیز:
من به این دلیل گفتم ترجمه ی ویدا از پزتو اشراق(البته به نظر من)
بهتره چون یکی از دوستان(که یادم نیست کی بود )گفته بود مال پرتو بهتره....
من از ویدا طرفداری نکردم فقط دفاعیه ی خودشو گلچین کردم.
در مورد ترجمه ی ورد ها:
ببخشید کار مترجم چیه؟
هر کسی میدو نه ترجمه پس ما باید به کسایی که وردها رو ترجمه نکردن ایراد بگیریم حالا به نظر ما اگه ترجمه نمیکرد بهتر بود این دلیل میشه که ما تمام کارای اون رو زیر سوال ببریم
یه سوال دیگه:
شما ترجمه ی پرتو اشراق رو خوندید ؟اگه نخوندید پیشنهاد میکنم این کار رو بکنید و ببینید که چه طور کودکانه داستان رو ترجمه کرده که حتی کلمه هایی مثل کوییدیچ رو کییدیچ و گرنجر رو گرانجر نوشته
به هر حال ممنون از نظرتون
ویه پیشنهاد دیگه: انقدر زود قضاوت نکن.............


عا


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۲۳:۱۴ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۴

تام ریدل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۳ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۰ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 560
آفلاین
سام وايز عزيز

منم قبلا مثل شما فكر ميكردم
ولي از وقتي تو اين سايت به اشتباهات خانوم اسلاميه پي بردم چنان شاخي در آوردم كه نگو....

به عنوان يه دوست بهت پيشنهاد ميكنم بري حتما همين نقد هارو بخوني تا دگرگون بشي..
خدارا شكر اين سايت با همكاري گروه ترجمه تونسته مقداري از اين مشكلات رو مورد بررسي قرار بده..خيلي جالبه.

زحمتي نداره..همين بالا بخون.وقتي بفهمي كه هري پاتر رولينگ با هري پاتر ويدا اسلاميه كلي فرق ميكنه بعد احساسي بهت دست ميده كه نميتوني توصيف كني.احساسه خيانت.



يه صحبت لا گروه ترجمه عزيزمون:
بهتره كه اين نقد هارو بصورت مقاله در بيارين و با هم جمع كنين تا بهتر بشه رو شاهكاره اين عزيز ويدا اسلاميه نظر داد.يه خوبي هم داره اينه كه بهتر خونده ميشه

ببخشيد كه اينجا نظر دادم.و پر حرفي كردم
با تشكر ...سرژ و بروبچز سيستم آو ا دون
_______________
,ويرايش

حق با شماس سام جون...اشتباه از من بود..ولي كلا حالا اينو ميگم به هر كسي كه اين عقيدرو داره..

از صاحب اين تاپيك معذرت ميخوام كه اين پسته رو زدم



Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۲۲:۴۸ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۴

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
به نظر من٢ دلیل عمده این كه باعث شد ترجمه خانم ویدا اسلامیه از بقیه انتشارات بیشتر مطرح بشه:
١_انتشارات تندیس یكی از اولین انتشاراتی بود كه این كتابهارو به چاپ رسوند و در اون زمان بیشتر طرفداران هری پاتر كم سنو سال بودن برای همین كار ایشون خیلی گرفت.
٢_تبلیغات بیش از حد این نشر نه آشكارا اما هركی رو میدیدی میگفت كه ترجمه خانم ویدا بهترین ترجمست و همین باعث میشد كه این ترجمه از باقی ترجمه طرفداران بیشتری پیدا كند.
ترجمه ی خانم ویدا اسلامیه تا قبل از جام آتش قابل قبول بود اما بعد از اینكه ایشون در جلد ٤ از معادل طلسم ها استفاده كردند دیگه غیر قابل قبول بود.
در هر صورت من باید بگم من خودم كتابهای نشر تندیس رو دارم و قصدی هم از این حرفها ندارم ولی اینارو گفتم كه بدونید ترجمه خانم ویدا اسلامیه چیز شاقی نیست.


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱۸:۵۹ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۴

جیمز پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۶ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۲۵ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱
از مشکوکستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
خانم صدف! اینکه ترجمه‌ی خانم اسلامیه از ترجمه‌ی پرتو اشراق بهتر بوده، دلیل می‌شه که ترجمه‌ی ایشون از هر لحاظ خوب بوده؟؟ در همین تاپیک، اشکالات فراوانی از ترجمه‌ی ایشون گرفته شد. لطفاً اونا رو بخونید و پس از بررسی اگر دلیلی برای ردشون دارید، ارائه بدید.
به نظر من ترجمه‌ی ایشون برای افراد زیر 14 سال مناسب و قابل هضمه! فضاسازی‌های غلط، معادل‌سازی‌های اکثرا نامناسب، تغییر حالت شخصیت‌ها در داستان به طور دلخواه، ... از اشکالاتی هستند که بر ترجمه‌ی خانم اسلامیه وارد بود و در این تاپیک روشون بحث شد.
نقل قول:
ویدا اسلامیه:
.در ترجمه ی هری پاتر و جام آتش به تجربه ی جدیدی دست زدم و وردها رو به زبان فارسی برگرنداندم اما با اصرار بسیاری از خوانندگان دریافتم که نوشتن ورد ها با تلفظ لاتین آنها لطف دیگری دارد که نمیتوان از آن گذشت.بنابرین در کتاب حاظر تلفظ لاتین وردها را در متن گنجاندم.

مگه ما موش آزمایشگاهی بودیم که ایشون به طور دلخواه دست به تجربه‌ی جدید زده‌ن!! و در ضمن ظاهرا ایشون علاقه‌ی فراوانی دارن که به جای عبارات و اصطلاحات به کار رفته توسط نویسنده، اصطلاحات خودشون رو به دلخواه به کار بگیرن. ترجمه‌ی کتاب چهارم نمونه‌ی بارزی از این ادعاست!


تصویر کوچک شده


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱۳:۴۸ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۴

نامفادورا تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸
از همونجایی که دلبر خونه داره
گروه:
کاربران عضو
پیام: 149
آفلاین
ترجمه ویدا از ترجمه های دیگه از هر نظر بهتره.
هم جمله هاش دقیق تره هم قابل هضمه من ترجمه ی پرتو اشراق رو خوندم اصلا خوشم نیومد ولی به هر حال ویدا تو کتاب محفل ققنوس به چند نکته اشاره کرده که من مینویسم خلاصشو:
..............................................................
1.در ترجمه ی هری پاتر و جام آتش به تجربه ی جدیدی دست زدم و وردها رو به زبان فارسی برگرنداندم اما با اصرار بسیاری از خوانندگان دریافتم که نوشتن ورد ها با تلفظ لاتین آنها لطف دیگری دارد که نمیتوان از آن گذشت.بنابرین در کتاب حاظر تلفظ لاتین وردها را در متن گنجاندم.
..............................................................
2.اسامی خاص مانند سایر واژه ها در هر زبان با استفاده از امکانات زبانی خاص صورت میگیرد و انتقال تلفظ صحیح برخی اسامی به زبانهای دیگر اندکی دشوار به نظر میرسد.به طور مثال میتوان به نام ساده ی "ماری" که در ترجمه فرانسه به صورت "ماغی یا مٌغی "به کار میرود . به همین دلیل است که کسانی در ابتدا به جای دانلد ،دونالد و به جای تامس توماس نوشتند چنان که این اسامی با شکل اخیر در میان فارسی زبانان جا افتاده.پس توی هری پاتر شخصیتی به نام هرماینی گرنجر وجود دارد که من نیز پس از ترجمه ی دو جلد از کتابهای این مجموعه از تلفظ صحیح این نام آگاهی یافتم اما برای حفظ یک پارچگی متن و همچنین به خاطر کلیدی بودن این شخصیت وبا اصرار بسیاری از خوانندگان که میخواستند هرمیون را به هرمانی تبدیل نکنم چون به هرمیون عادت کردند.
.............................................................
به هر حال من ویدا اسلامیه رو به پرتو اشراق ترجیح میدم.
:bigkiss: :bigkiss: :bigkiss: :bigkiss: :bigkiss: :bigkiss: :bigkiss:


عا


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱:۴۲ جمعه ۱۳ خرداد ۱۳۸۴

هگرید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
از دره غولها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 300
آفلاین
شيطان لطف كرد و يكي از قمست هاي مهم كتاب رو در كنفرانس گروه ترجمه مطرح كرد كه نتيجه اش رو توي پست قبل مي بينيد . اما در تكميل پست شيطان من بايد نكاتي رو اضافه كنم :
در عبارت زير :
Flesh-of the servant-w-willingly given-you will-revive-your master

كلمه Flesh معاني جالبي ميده كه به طور كلي در تمامي ترجمه ها ( لااقل اونهايي رو كه من خوندم ) به طور كلي ناديده گرفته شده ، معاني مختلف اين كلمه عبارتند از :

نقل قول:
گوشت ، جسم ، شهوت ، جسمانيت ، حيوانيت ، در بدن فرو كردن

مترجم ها اغلب فقط به كلمه گوشت توجه كردن و كلا باقي معاني رو اصلا بي خيال شدن و حتي در پاورقي هم به اونها اشاره اي نكردن .
به نظر شما چنين معاني گسترده اي خصوصا معني هايي از قبيل : جسم ، جسمانيت ، حيوانيت تو سط خانم رولينگ بي دليل ذكر ميشه ؟ مسلمه كه نه ! اون هم چنين معني هايي و قابل تو جه تر اينكه اين معاني درست در جايي به كار ميره كه هدف زنده كردن ولدموره !
در اينجا در واقع رولينگ به ابعاد مختلف بدن ولدمورت اشاره كرده ! و نكته مهم اينه ! در واقع جسمانيت ولدمور از بدن ورمتيله ! در واقع انتقال صفات حيواني ورم تيل به ولدمور !
به نظر من ناديده گرفتن اين موضوع مهم ميتونه ذهن خواننده رو از مسير داستان منحرف كنه ! و در واقع اشاره نكردن به اين موضوع در پاورقي نوعي ناديده گرفتن نظر نويسنده كتاب خانم رولينگه ! مسلما خانم رولينگ اينجا به تنهايي منظورش گوشت بدن ورم تيل نبوده .
============
نكته آخر : ما يعني ما چند تا دانشجو و ايضا غير دانشجو كه اسم خودمون رو گذاشتيم گروه ترجمه سعي ميكنيم كه بي ادعا باشيم ! و باز هم سعي ميكنيم كه فقط صادقانه و با رعايت امانت ميخواهيم نكات مبهم كتاب رو كه درست ترجمه نشده ( كه متاسفانه 90% متن رو شامل ميشه ) رو براي شما بررسي كنيم .
به همين خاطر اگر بخشي از كتابها به نظر شما نامفهومه با كمال ميل حاضريم اون رو بررسي كنيم .


آدمي از عالم خاکي نمي آيد به دست !
عالمي ديگر ببايد ساخت ! وز نو آدمي


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱:۱۹ جمعه ۱۳ خرداد ۱۳۸۴

شيطان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۴۲ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۴
از جهنم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
And now Wormtail was whimperingHe pulled a longthinshining silver dagger from inside his cloak
His voice broke into petrified sobs"Flesh-of the servant-w-willingly given-you will-revive-your master. "
He stretched his right hand out in front of him-the hand with the missing finger
He gripped the dagger very tightly in his left hand and swung it upwardHarry realized what 
Wormtail was about to 
do a second before it happened-he closed his eyes as tightly as he could
but he could not block the scream that pierced the nightthat went through Harry as though he 
had been stabbed with the dagger too
He heard something fall to the groundheard Wormtail's 
anguished panting, then a sickening splash, as something was dropped into the cauldron. Harry couldn'

stand to look
... but the potion had turned a burning redthe light of it shone through Harry's closed eyelids...
Wormtail was gasping and moaning with agony. Not until Harry felt Wormtail'
s anguished breath on his face did he 
realize that Wormtail was right in front of him
.


ترجمه‌ي ويدا اسلاميه:

دم‌باريک شروع به آه و ناله کرد. آن‌گاه خنجر بلند تيز براق نقره‌اي رنگي را از ردايش بيرون آورد و هق‌هق‌کنان گفت:
- اي گوشت خادم - که با ميل - و رغبت تقديم مي‌شوي - تو اربابت را از نو زنده - خواهي کرد!
تو دست راستش را که يک انگشت کم داشت جلو آورد. با دست چپش خنجر را محکم گرفت و بالا برد.
هري که فهميده بود دم باريک قصد انجام چه کاري را دارد چشم‌هايش را محکم بست. اما نمي‌توانست از شنيدن جيغ گوش‌خراشي که سکوت شب را مي‌شکست خودداري کند. هري با شنيدن صداي او احساس کرد خودش نيز زخم خنجر خورده است. صداي افتادن چيزي بر روي زمين را شنيد. بلافاصله صداي نفس‌هاي دردمند دم‌باريک و پس از لحظه‌اي صداي تهوع‌آور افتادن چيزي در پاتيل به گوش رسيد. هري طاقت ديدن آن صحنه را نداشت...
اما با اين که هنوز چشم‌هايش بسته بود روشنايي سرخ رنگ مايع درون پاتيل را پشت پلک‌هايش حس مي‌کرد.
دم‌باريک نفس نفس مي‌زد و از درد مي‌ناليد. هري هنگامي که نفس او را بر پوست صورتش حس کرد، تازه فهميد که درست در مقابلش ايستاده است.


نكاتي كه مشاهده شد:
در خط اول، in front of him حذف شده است؛ (به قرينه نامشخص!)

در خط بعدي با دست چپش خنجر را محكم گرفت، در متن اصلي very tightly اومده، و very متاسفانه باز هم حذف شده!

در خط بعدي چشم‌هايش را محکم بست. يك عبارت ترجمه نشده باقي مانده: a second before.

در خط بعدي، بلافاصله صداي نفس‌هاي دردمند دم‌باريک و پس از لحظه‌اي صداي تهوع‌آور افتادن چيزي...
بلافاصله در متن اصلي معادل ندارد، همچنين sickening splash تنها به صورت تهوع آور ترجمه شده كه همگان مي‌دانيم splash به معناي صداي شلپ شلپ هستش...


از اين اشكالات دل بخواه در متن ترجمه شده‌ي خانم اسلاميه زياد هست، به عنوان مثال به در خواست يكي از كاربراي سايت به نام سرژ، پاراگراف جنگ سيريوس و بلاتريكس رو بررسي كرديم، سواي اشكالات فني(كه در تخصص ما نيست) به نكته‌اي جالب برخورديم.
Only one pair was still battlingapparently unaware of the new arrival
Harry saw Sirius duck Bellatrix's jet of red light: he was laughing at her.
“Come on, you can do better than that!” he yelled, his voice echoing around the cavernous room.
The second jet of light hit him squarely on the chest.
The laughter had not quite died from his face, but his eyes widened in shock.


ترجمه‌ي خانم ويدا اسلاميه:

تنها دونفر همچنان در حال مبارزه بودند و به نظر مي‌رسيد هنوز از ورود او بي‌خبرند. هري سيريوس را ديد که در برابر پرتو نوراني بلاتريکس جاخالي داد. سيريوس خنده‌کنان به او مي‌گفت:
- زود باش ديگه، تو بهتر از اينا مي‌توني مبارزه کني!
صدايش در اتاق غار مانند پيچيد.دومين پرتو نوراني درست به سينه اش اصابت كرد.
هنوز خنده اش به طوره كامل از چهره اش زايل نشده بود كه چشمهايش از حيرت گشاد شد.

* در جمله دوم (پرتو نوراني بلاتريکس) ترجمه شده كه معادل اصلي آن (Bellatrix's jet of red light) مي‌باشد، يعني در اين پاراگراف‌، يه يكي از نقاط حساس و مبهم كتابه و ديديم كه چقدر روي اين مطلب بحث شده، رنگ قرمز به طور كل حذف شده! حالا چرا؟ عجله و سهل انگاري ترجمه ممكنه از جواب‌ها باشه!


تصویر کوچک شده


Re: ویدا اسلامیه
پیام زده شده در: ۱۶:۴۹ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۴

کلودیوناold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۳ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۱۸ سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
عجیبه نمیدونم چرا بعضی هاتون فکر میکنین این تاپیک بخاطر تبلیغات برای نشر زهره زده شده که ما بگیم ویدا بلد نبوده ترجمه کنه ترجمه اونو نخونین در حالی که من به شخصه همچین قصدی رو نداشتم ((یه نفر میاد ترجمه ویدا رو میخونه میگه نثر رولینگ ضعیفه بابا تو داری ترجمه رو میخونی اصلا به این وجه قضیه توجه نمیکنی)) این ترجمه کردن باعث شده که کتاب در کشور ما کسانی که احیانا بخاطر دیدن فیلم به خوندن کتاب علاقه مند شدن تو همون کتاب اول بدشون بیاد و دیگه کتاب و نخونن منتها کی فکر میکنه ممکنه بد ترجمه شده باشه؟


وقتی که به مرگ و تاریکی نگاه میکنیم تنها ناشناخته بودنه که ما رو میترسونه، نه هیچ چیز دیگری...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.