فلاش دوربین
نه من اینطوری فکر نمی کنم
تو کاور جدید اینطوری که معلومه ولدرمورت ایندفعه سر از هاگوارتز در میاره

نکته: در صورتی که ولدی زنده مونده باشه و یکی از مرگ خوارها هم همراهش باشه تنها دو راه پیش روی اون مرگ خوار هست. 1- بمونه و به اربابش کمک کنه؛ که می تونه امید مقام های بالا پیش ولدمورت داشته باشه 2- فرار کنه و بقیه عمرش رو خدا خدا کنه که ولدمورت دوباره قدرتش رو به دست نیاره.
شما کدوم راه رو انتخاب می کردید.

نقل قول:اون شب تو گورستان (triwizard) ولدمورت برای بازگشت از خون هری استفاده کرد چون می خواست دیگه اون طلسم باستانی روش اثر نکنه.
درضمن avada kedavra مثل یک تفنگ هست؛ ممکنه خودت هم تیر بخوری (حتی از اسلحه ی دست خودت) و تا لب مرگ بری؛ و وقتی خوب شدی دوباره ازش استفاده کنی.

نقل قول:به نظر شما این دو تا ضد هم نیستند؟ حالا کدوم؟

نقل قول:الان اون قسمتی یادم هست مودی تو کلاس طلسم های نابخشودنی رو یاد میده. وقتی به avada kedavra میرسه میگه تا حالا فقط یک نفر در دنیا شناخته شده که از این طلسم گریخته و به هری اشاره می کنه. فکر کنم جاهای دیگه ای هم تو کتاب هست که این رو تصدیق کنه. فکر نکنم لازم باشه تا دنبال چیز دیگه ای بگردیم.

نقل قول:نا الزاما مثل وقتی که دامبلدور پیشگویی رو به هری نشون داد. در ثانی؛ ممکنه در شرف ورود باشند.

نقل قول:agreed

نقل قول:اون دو بار رو کجا گفته؟ اگه لینکی دارید به ما هم بدید.

نقل قول:به نظر من اون بیشت شبیه فلش دوربین عکاسی هست که از اون نقاشی عکس گرفته. آخه به رنگ بندی بقیه تصویر نمی خوره.

اون تصویر پایین صورت مرد پیری است که اون نور داره از دهانش خارج میشه شایدم داره نور رو به درون خودش میکشه
ممکنه اون چوبدستی سوم مال اون مرد باشه
در تصویر جلد کتاب ششم دو تا دست میبینیم این احتمال هست که دست پیر متعلق به این مرد باشه ولی حالا این شحض کیست هنور برام مشخص نیست
با اطلاعاتی که از شخصیتها در کتاب هست ممکنه آقای الیور واندر سازنده چوبدستی باشه
(چرا از دهانش نور یا شایدم دود خارج میشه؟)

آره آره من هم موافق نمی تونه چوب جادو باشه

نه نه اشتباه نكنین.اون چوبدستی نیست به دو دلیل:
۱_خیلی بلنده.
۲_ابتدای چوبدستی خیلی قطور و كلفته.

من هم اول به همین فکر کردم ولی بعد نظرم عوض شد چون اگه دقت کنی لباسی که هری پوشیده یه ردای بلند و گشاد نیست برای همین نمی تونه دنباله لباس هری باشه چون لباس اون یه جورایی چسبه تنشه.
اگه هم اینطور نبود پس باید از طرف های دیگه هم قسمت های دیگه ردای هری را می دیدیم.
در مورد افسون هم با تو موافقم، نمی تونه افسون لوموس باشه.
=====================================
اون موجودی هم که سام وایز اشاره کرده به نظر من کفش دامبلدوره. در مورد عینک باید بگم اون سگک کفش دامبلدوره.( در کتاب اول به این موضوع اشاره شده )

امروز یه چیز عجیب توی عكس دیدم اگه به اصطلاح اون موجود پایین پای دامبلدور دقت كنین میبینین كه یك كله است كه عینك داره و داره میخنده.بعد كه بیشتر دقت كردم دیدم كله ی خود هری!!!
به خدا شوخی نمیكنم ها.

ولي من با اجازه شما يه نظر ديگه اي دارم...اون چوبدستي نيست...
اون ادامه رداي هريه...اگه با دقت نگاه كنين متوجه ميشين كه اون ادامه رداست نه چوبدستي...يه خورده موج هم خورده..

در مورد اون نور...ممكنه هر چي باشه به غير از افسون لوموس....به نظر من طراح كاور كتاب نمياد چنين افسون ساده اي رو بزاره...تازه طوري بزاره كه خيلي تو چش بياد....نزديك ترين حدس به نظر من همون قدح هست


با تشكر..قربونه همه بربچز .....سرژ

اگه دقت کنین ما در این داریم نیم تنه هری را میبینیم. اگه یه ذره بیشتر دقت کنین به نظر میرسه که چوب دستس سوم هم دست هری است.(اگه به بین دوتا دایره آبی نگاه کنید قسمتی از تنه دست هری معلومه) ولی اون نور به نظر نمی رسه از اون چوب دستی باشه چون مرکز نور در راستای نوک چوب دستی نیست. (چون همیشه اینطوریه).