هري با يه افسون ساده از دامبلدور بي حركت مونده بود و افسونهاي ساده احتمالا با مرگ افسونگر، از بين ميرن؛
ضمن اينكه هري خودش دامبلدور رو ديد و خيلي از جادوگرا و ساحره ها هم عدم صحت مرگ رو عنوان نكردن.
به هر تقدير آواداكداورا به دامبلدور برخورد كرده و تا اونجايي كه اطلاعات كتاب ما رو راهنمايي ميكنه، اين طلسم برگشت ناپذيره و هيچ ضد افسوني هم نداره.

و اينكه اصلا چرا بايد شك كنه؟ اگه به مرگ سيريوس شك كرد، چون هيچ دليل عيني براش پيدا نميكرد...

خوب هری دید که طلسم به دامبلدور خود و ان رو از ان فاصله پرت کرد پایین پس نباید شک میکرد که ممکنه اتفاقی افتاده باشه .
تازه بالای جسدش هم رفت و چیزی ندید

چون هری مطمئن بود که اون جان پیچو این حرفا نداره.

هیچ محافظی نمی تون در برابرطلسم آواداکداورا دوام بیاره.

طلسم قشنگ به دامبلدور خورد.

اون توانی هم برای زنده موندن نداشت.


ممنون

چرا بايد هري شك ميكرد؟ اون خودش خوب ميدونست كه وقتي طلسم اوداكداورا روي يك نفر اجرا بشه ، صد درصد اون شخص ميميره.
در ضمن من با حرف بقيه هم موافقم. منظورم اينه كه دامبلدور وقتي اون معجون رو خورده بود كاملا ضعيف شده بود و مرگش بالاخره سر ميرسيد. دلايلي هم كه ديگران آوردن كاملا درسته.
من فكر ميكنم اين موضوع ديگه جاي بحث نداشته باشه.

من هم با دلایل کراوچ کاملا موافقم.



ویرایش پرسی ویزلی :
دوست عزیز ! اینجا باید نظرتون رو کامل مطرح کنید ، نه اینکه پاسخ تک خطی بدید یا با پست های سایرین موافقت یا مخالفت کنید در یک جمله ! پست شما رو بزودی پاک میکنم ! دقت کنید !

بعضی از دوستان خوب گفتن ، چرا باید هری شک می کرد ؟

مرگ صد در صد ... به خاطر چندین دلیل :
1. به زبان آوردن آوداکاداورا !
2. بر خورد اشعه ی سبز رنگ به آلبوس دامبلدور !
3. پرت شدن اون به پایین که خود نیز باعث مرگ انسان می شود .
4. آلبوس از طریق معجونی که خورده بود خیلی ضعیف شده بود و دیگر جایی برای زنده ماندن نداشت .
5. و ...


از نظر من هیچ جایی برای شک نداره !

همون طور که بقیه شک نکردن هری هم شک نکرد. هم نور سبز رنگ اومد که همه فکر کنن آواکداورا بوده و هم از بلندی افتاد. حتی اگه طلسم آواکداورا هم نبوده از اون بلندی که این پیرمرد افتاد صد در صد می مرد پس جای هیچ شکی نبود.

سلام

هری، چرا بـاید شک میکرد !؟

چرا شک کنه !!

اسنیپ اومد 3.2.1 اواداکاداورا

خوب مرد دیگه نور سبز بهش خورد تازه از بلندی هم افتاد پایین !!

اين كه چرا بقيه شك نكردن اينه كه شايد چون هري دقيق براي بقيه توضيح نداد
به خاظر بهتي كه بهش دست داده بود و پيش فرض ذهني كه از اسنيپ داشت اينقدر اين تنفر در ذهنش ريشه گرفته بود كه اجازه نداد به احتمال ديگه اي فكر كنه مخصوصا كه به خاظر معجون دمبلدور هم ضعيف شده بود