هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۳:۵۷ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۷
#1
... خسته و بی حوصله به سمت تالار اسلیترین حرکت می کرد و ناراحت بود که چرا در این موقعیت پروفسور اسلاگهورن را نیافته . گویا باید فردا به دیدارش می رفت و موضوع را با او در میان می گذاشت ... برای همین با سرعت بیشتری به راهش ادامه داد و راهش را پیمود .
---------------------------------------------------------------------------
تالار خصوصی اسلیترین مملو از دانش اموزانی بود که خسته از تکالیف و امتحانات روزانه می نالیدند...تام با حالتی تحقیر برانگیز به ان ها نگاه کرد و سپس پوزخندی زد و به راهش ادامه داد.
در خوابگاه پسران جک مکین پسر لاغر مو قرمزی با کک مک هایی که سراسر صورت سپیدش را گرفته بود روی تخت دراز کشیده بود و بقیه برای انجام تکلیف معجون سازی به تالار اصلی رفته بودند.به اسمان تاریک و ستاره های درخشان نگاه کرد و با فکر فردا به خواب عمیقی فرو رفت!
---------------------------------------------------------------------------
صبح زود از خواب بیدار شد و مشغول لباس پوشیدن شد تا پس از خوردن صبحانه در سرسرای اصلی ، نزد پروفسور اسلاگهورن برود و از او سؤالاتش را بپرسد .
... قبل از حرکت نگاهی به تکالیفش انداخت و پس از آنکه از کامل بودنشان اطمینان حاصل کرد از خوابگاه پسرانه ی اسلیترین خارج شد و به سمت سرسرای اصلی رفت .
---------------------------------------------------------------------------



Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۲۱:۱۷ جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۸۷
#2
سوژه :

سوژه اصلی اینه که تام می خواد از هوریس اسلاگهورن بپرسه که هورکراکس چیه ... [ در این مابین اتفاقات زیادی میفته و تام به مقصد و هدف نهاییش نزدیکتر یا از اون دورتر می شه ]

*البته سوژه شبیه به این رو ما قبلا در اسلیترین داشتیم ، ولی با این متفاوت بود و آخر سر هم تموم نشد*

هورکراس یا جان پیچ به وسایلی گفته می شود که مقداری از روح شخص با مثلا کشتن یک نفر در اون جسم قرار می گیره و کلا روح دریده می شه . لرد ولدمورت 7 هورکراکس داشت .
__________________________________________________


شروع :

... خسته و بی حوصله به سمت تالار اسلیترین حرکت می کرد و ناراحت بود که چرا در این موقعیت پروفسور اسلاگهورن را نیافته . گویا باید فردا به دیدارش می رفت و موضوع را با او در میان می گذاشت ... برای همین با سرعت بیشتری به راهش ادامه داد و راهش را پیمود .


ادامه بدین !



Re: داستانهای سه خطی
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸ جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۸۷
#3
با سلام !



طبق صحبتی که با ناظر مردمی این انجمن ، آنیتا دامبلدور شد ! ایشون مجوز راه اندازی این تاپیک رو در میخانه ی مسنجر دادند و فرمودند که هر چه زودتر کمک های ناظرانه ی خود را به ما می رسانند .

جدا از شوخی و اینا ، این تاپیک به زودی با هدف نوشتن داستان های ادامه دار که بین 3 تا 5 خط هستند ، شروع مجدد به کار خواهد کرد . امیدوارم که استقبال خوبی رو مشاهده کنیم و تاپیک فعالی داشته باشیم .


توضیحاتی نه چندان زیاد در مورد تاپیک بدم :
1- شما برای ادامه دادن ، نوشته های قبلی را در پستتان حتما باید بگذارید .
2- حتما بین 3 تا 5 خط بنویسید و بیشتر یا کمتر ننویسید .
3- حتما پست اول هر داستان را بخوانید تا از جریان و ماجرای داستان آگاهی پیدا کنید .
4- هر داستان پس از اتمام برای مقالات سایت فرستاده می شود و نام تمامی نویسندگان و دست اندرکاران آن قرار می گیرد .
5- و ...


به زودی آغاز بکار می کنیم



Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۸۷
#4
پروفسور کوییرل ، ترجیح دادم پستی که در شخصیت خودتون رو معرفی کنین زدم ، رو اینجا به ثبت برسونم و مطالبی رو بهش اضافه کنم ...


پروفسور کوییرل عزیز ، شما دارین مشورت می کنین که دو سه تا ناظرتون رفتن ، چیکار کنین ! ببینین ، اگه شما نمی خواین کسی رو تو ایفای نقش فعلا تأیید کنین ؛ چرا پنه لوپه کلیر واتر رو تأیید کردین ؟باز چرا منو تأیید نکردین ؟

اصلا کارا و حرفاتون با هم نمی خونه . اگر ممکنه زودتر اینجانب رو هم تأیید کنین که کار دارم بس زیات



ویرایش مهم :*
شما فرض کنین من می خوام افزایش پست بدم و خیلی تعداد پست زیاد رو دوست دارم ... به نظرتون همچین شخصی حاضره بیاد 1090 پست رو ول کنه و از اول پست بزنه ؟
یکم فکر می کردین می فهمیدین که قصد من افزایش پست نیست . حتی من پستم تو معرفی شخصیتو پاک کردم و اینجا پست زدم .
اینا مهم نیست ، مهم اینه که انتظار همچین برخوردی رو از شما ، بعنوان یک مدیر نداشتم ! متأسفم !


* : بزرگ نوشتم که توجهتونو جلب کنه !


ویرایش شده توسط هوریس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۵ ۱۷:۵۴:۱۸


Re: ارتباط با ناظرين مطالب اشتراکي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۲ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷
#5
سلام آنیت ! خوفی ؟ چطوری ؟ چه خبر ؟ کی دوباره شناسه عوض کردی ؟


از شوخی و این حرا بگذریم ! خواستم بگم ، اگه ممکنه من مسئولیت تاپیک داستان های سه خطی رو به عهده بگیرم ! من همین بارتی کراوچ هستم و تازه تغییر شناسه دادم !
بی زحمت این تاپیکو که پسر عموم زده و یه زمانی باعث می شد کلی این انجمن رونق پیدا کنه رو به من بسپرین تا توش رول بنویسیم و آخرش واسه مقالات بفرستیم !



ممنون !



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷
#6
نام : هوریس اسلاگهورن
لقب : هوریس سگ سیبیل
گروه : اسلیترین
توانمندی : معجون سازی
سن : بیش از 50 سال

توضیحات کوتاه : هوریس اسلاگهورن سالها پیش در هاگوارتز استاد معجون سازی بوده و همینطور سرپرست گروه اسلیترین . او سالها از هاگوارتز دور بود تا آلبوس دامبلدور توانست به کمک هری پاتر او را به مدرسه هاگوارتز بیاورد و دوباره این دو سِمت را به او بدهد .
اسلاگهورن گروهی در مدرسه ی جادوگری هاگوارتز افتتاح کرد با نام اسلاگ که با نشان S نمایش داده می شود و اکثرا دانش آموزانی که در کلاس های معجون سازی ایشان توانایی زیادی از خود نشان داده اند ، به این گروه راه یافته اند .

ویژگی ظاهری : سیبیل پر پشت
شغل : استاد معجون سازی





من بارتی کراوچ (؟!) هستم ...

دسترسی های مرگخواری و اسلیترین !


این شخصیت گرفته شده! یکی دیگه انتخاب کن
تایید نشد


ویرایش شده توسط هوریس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۴ ۱۲:۱۴:۳۴
ویرایش شده توسط هوریس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۴ ۱۲:۴۱:۰۲
ویرایش شده توسط راجر دیویس در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۱۶ ۱۷:۲۸:۴۴






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.