هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: خوابگاه هاي گريفيندور
پیام زده شده در: ۱۸:۰۴ شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۸
#1
جیمز خودش رو شوت میکنه جلوی بانوی چاق، و نفس نفس زنان داد میزنه:

-غورباقه ی صورتی!

بانوی چاق:" اسم رمز عوض شده."

جیمز :" یا مرلین، ولی من باید همین الان به بچز گریفیندور بگم که اسنیپ..."

تق تق تق....صدای قدم هایی توی راهرو می پیچه و سپس موج شنل اسنیپ زودتر از خودش از پیچ می گذره و نمایان میشه!

جیمز با آخرین سرعتی که میتونه به سمت یکی از فرشینه هایی که به دیواره آویزونه شیرجه میره.

تق تق تق تــق ....

کوپ کوپ، کوپ کوپ، کوووپ(صدای قلب جیمز)

تق تق تق...

کوپ، کوپ ...

صدای قدم های اسنیپ نزدیک و نزدیک تر میشه و جیمز بیش تر و بیش تر عقب میره.

تق تق تق تق...

کوپ کوپ، کوپ کوپ...

جیمز به دیوار میخوره، دیگه راهی برای عقب رفتن نیست.

تق تق....

کوپ کوپ....

فقط چند لحظه ی دیگه تا اسنیپ جیمز رو پیدا کنه.

تق ....


تالار گریفیندور

-"از جلو نظام."

جسی :" ولی این سومین باره که ما صف میگیریم."

مونتی که ششمین دست شطرنج رو هم به ولدی باخته بود در حالی که چشمانش رو ریز می کرد، گفت: " عدد مقدس هفتاده!زود بلند شید."


گودریک : "مگر هفت نبود؟"


پنجاه و پنج دقیقه بعد:

جسی که با آخرین توانش برای سی و ششمین بار می گفت :

-مونتی ای هستی من
نور و سرمستی من

با خودش فکر کرد:

- چه بلایی سر جیمز اومده، اگه نتونسته باشه معجون رو گیر بیاره چی؟ اگه اسنیپ اون رو گرفته باشه چی؟اگه مجبور شیم جورابایه ولدی رو بشوریم چی؟اگه ..."

و با نا امیدی به در ورودی تالار گریف نگاه کرد.


ویرایش شده توسط پاتریشیا استیمپسن در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱ ۱۸:۰۷:۱۳


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۶ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸
#2
نام : پاتریشیا استیمپسن
سن : 20
جنسيت : زن
مشخصات ظاهری: موهای مشکی و براق، پوست سفید و چهره ای بی تفاوت و جذاب
چوبدستی: بیست و پنج سانتی متر، از چوب درخت بید کتک زن و تاره موی تک شاخ
علاقه : دفاع در برابر جادوی سیاه
گروه : گریفیندور
توضيحات : یکی از اعضای محفل ققنوس

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۲۵ ۱۰:۲۱:۴۱


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۶:۱۶ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸
#3
خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه


ظاهرش بي شباهت به دگیر همراهانش نبود، خاموش و رنج کشيده. مانند بقيه ي اعضای گروه نيز کنار درياچه نشسته بود و با بيتفاوتي به آن خیره نگاه مي کرد. درياچه ظاهري اسرار آميز داشت، آرام و ساکت. سطح آینه مانند و پهناور آن هیچ حرکتی نداشت.شاید همین سکونش باعث میشد که آن را عجیب و اسرار آمیز بخوانند.
فقط صدای زمزمه ی گاه گاه سواران بود که سکوت سخت جنگل و دریاچه را می شکست. سواران از اين همه انتظار خسته شده بودند. ولي کاري نمي توانستند انجام دهند،نه تا زمانی که دستوری جدید صادر نمی شد. پس وفادارنه در جایه خود باقی ماندند شاید خیره شدن به دریاچه این انتظار را به پایان می رساند.

تایید شد!
لازم نیست از همه کلمات استفاده کنید هفت تا کلمه هم کافی بود. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۲۵ ۱۰:۱۲:۵۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.