فلورانس ساختگیه
شخصیت ساختگی تایید نمیشه متاسفانه.
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۳۰ ۰:۴۹:۵۹
نام : فلورانس تد لوپین
ضاهر : دگرگون نما هستم
چوب : ریسه ی قلب اژده و چوب درخت گردو
جارو : نیمبوس 100000
سن :17
گروه: ریونکلا
من گرگینه هم هستم
اوووم، میشه بپرسم فلورانس شخصیت ساختگیه یا در کتاب وجود داشته؟
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۲۷ ۲۳:۲۶:۰۳
همه در زندگی رازی دارند که مخفی اش کنند . رازی که ساعت ها برایش مشاجره کنند و طلسم های ردیاب قوی ای روی خانه اجرا کنند و برایش دروغ بگویند و یا حتی کاری کنند که خودشان با چهره ای ناراحت و پر از عذاب وجدان به خانه بر گردند .
این پیرمردی که بیمار و در آستانه ی مرگ بود هم رازی داشت رازی قدیمی بر روی دوشش سنگینی می کرد .
می دانست که دارد می میرد و می دانست باید قبل از مرگ راز را به کسی می گفت .
بالاخره به سختی از روی تخت بلند شد و راز را روی تکه کاغذی نوشت روی کاغذ نوشت من توماس ریدل پدر واقعی تام مارولو ریدل یک جادو گر هستم من توانستم یک جسد تقلبی درست و حافظه ی تنها پسرم را اصلاح کنم .
با خود فکر می کرد بقیه می گویند چه رازه ................ .
ناگهان نفسش دیگر بالا نیامد خاطرات با سرعت از جلوی چشمش می گذشتند خاطرات کودکی هنگامی که سرش را از پنجره های کافه (تنها خانه ی واقعیش ) بیرون می برد ، هنگامی که معجون عشق خورد و ابراز پشیمانی از این که زنش را ترک کرده بود .
اما دیگر چیزی نفهمید چون سیاهی به سراغش آمد
تایید شد!
خیلی خشنگ بود!
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۲۳ ۱۸:۵۵:۴۶