هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۵ چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲
#1
هری نگاهی به اتاق انداخت، آخرین باری که این اتاق را دیده بود مربوط به چند ماه پیش میشد. هیچ حس خوبی نداشت که بار دیگر داخل این اتاق بود. شروع کرد به کاوش در کل اتاق که با دیدن صندلی که پشت به آنها بود و صاحب اتاق بر روی آن نشسته بود، متوقف شد!

- بفرمایید پروفسور، همون قانون شکن های همیشگی! میخواستن دزدکی وارد سرسرای اصلی بشن که گرفتمشون! اونطوری که از متصدی قطار شنیدم، میگفت که از بچه ها شنیده که پاتر کلا تو قطار نبوده!

- میدونم آرگوس!

اسنیپ با چوبدستی اش اشاره ای به روزنامه ی روی میزش کرد که عکس ماشین پرنده ی آقای ویزلی را نشان میداد و روزنامه روبه روی هری و رون ایستاد! اسنیپ با لحن چندش آوری گفت:
- پس آقای پاتر میخوان بازم معروف تر بشن! معروفیت تو دنیای جادوگر ها بس نبود و الان میخوان توی دنیای ماگل ها هم برای خودشون اسطوره بشن! پسرکی با زخم صاعقه ای شکل سوار بر ماشین پرنده! چه داستان جذابی!

اسنیپ از جای خود بلند شد و رو به زندانیانش ایستاد و لبخند تمسخر آمیزی کرد و سپس با لحن جدی و خشک همیشگی اش گفت:
- توضیحی دارید که ارائه کنید آقایون؟

هری و رون نگاهی به یکدیگر انداختند، این لحن برایشان آشنا بود و میدانستند هر کاری بکنند نمیتوانند از زیر تنبیهی که مطمئنا تا انتهای ترم باید انجام میدادند، در بروند!
رون نگاه ملتمسانه ای به هری انداخت و هری با دیدن قیافه ی رون فکری به ذهنش خطور کرد!
- پ پ پ پروفسور، یه لحظه به من نگاه کنید؛ منو ببینید! چشمای من شما رو یاد چی میندازه؟ دلتون میاد این چشمای این رنگی اشک توشون جمع بشه؟ دلتون میاد من که خون لیلی تو رگ هامه ناراحت بشم؟ نه وجدانا دلت میاد؟ ببین، الان شما وقتی ...

- بس کن! نمیخواد هیچی بگی! زود باشین برین!

هری چشمکی به رون زد و به سرعت از اتاق اسنیپ بیرون رفتند!

فیلچ:
-

اسنیپ:
- همچنان

تأیید شد.

پست خوبی بود. توصیفاتی که از حالت شخصیت ها ذکر کرده بودی خیلی به جا و مناسب بود. تناسب بین توصیف و دیالوگ کاملاً استاندارد بود.
فقط چند تا ایراد کوچیک داشتی که امیدوارم توی نوشته های بعدیت بر طرفشون کنی.
1) توی 3 خط اول پست 5 بار از کلمه «اتاق» استفاده کردی و این موضوع به زیبایی نوشته لطمه زده.

2) در افعالی مثل «می تونه» ، «میشد» ، «میگفت» و ... بهتره «می» رو جدا بنویسی.

3) 3 روش برای نقل قول داریم. من چندبار توضیح دادم ، بازم توضیح می دم به این امید که بقیه اعضایی که می خوان وارد ایفای نقش بشن هم بخونن و رعایت کنن.

روش اول: زمانی که از کلمه «گفت» و سایر کلماتی که نشانه نقل قول مستقیم هستن استفاده می کنیم، بعد از گفت دو نقطه (:) می ذاریم و بعد بدون اینتر زدن جمله ی مورد نظر رو توی گیومه («») می نویسیم.

مثال:
اسنیپ با لحن جدی و خشک همیشگی اش گفت: «توضیحی دارید که ارائه کنید آقایون؟»

روش دوم: زمانی که اسم شخص گوینده رو بدون فعل «گفت» توی متن ذکر می کنیم، بعد از اسم گوینده دو نقطه (:) می ذاریم و بعد بدون اینتر زدن، جمله ی بعد رو می نویسیم.

مثال:
اسنیپ: توضیحی دارید که ارائه کنید آقایون؟

روش سوم: زمانی که نه از فعل «گفت» استفاده می کنیم و نه از اسم کاراکتر، برای نوشتن صحبت های هر شخصیت یه اینتر می زنیم، یه علامت دش یا خط فاصله (-) می ذاریم و بعد جمله رو بدون گیومه می نویسیم. این روش معمولاً زمانی کاربرد داره که دو شخصیت مشغول صحبت با هم هستن.

مثال:

- توضیحی دارید که ارائه کنید آقایون؟
- پرفسور باور کنید ما ناچار بودیم!

راستی برای ورود به ایفای نقش باید توی تاپیک بازی با کلمات هم پست بزنی و تأیید بشی.

موفق باشی.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۵ ۱۰:۱۵:۵۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.