هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۲۹ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#1

اما کلاه گروهبندی من فکر میکنم توی گریفندور استعداد من نمود بیشتری پیدا میکنه.
علایق من.... خوب....
من عاشق کتاب خوندن هستم. در اوقات فراغتم داستان یا انشا مینویسم. تخیل فعالی دارم. از نظر اخلاقی مهربون و شوخ هستم.
امیدوارم نظرت گریفندور باشه. اما اگر با توجه به این خصوصیات انتخاب دیگه ای داشتی با کمال میل به اون گروه میرم.



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#2
کلاه عزیز نمایشنامم در کارگاه تایید شد. هر چه زودتر منتظر نظر شما هستم.



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#3
جیمز در حالی که می خندید نیم نگاهی به اسنیپ انداخت که به ستون تکیه زده بود. با خنده ارنجش را توی پهلوی سیریوس فرو کرد و گفت:
-هی... نگاه کن. انگار این بار واقعا شکستن چوب دستیش براش گرون تموم شده.
سیریوس با نیشخند جواب داد:
-دفعه دیگه به حساب جاروس می رسیم.
جیمز نگاهی به اسمان کرد. خورشید درست چشمانش را هدف گرفته بود و تند می تابید. چشمانش را تنگ کرد و گفت:
-ریموس، دیروز هاگرید چیکارت داشت؟
برق هیجان در چشمان ریموس درخشید. گفت:
-شکلات خریده.... یه عالمه شکلات خوشمزه و بامزه... چندتایی ریختم توی جیبم... صبر کن.
دست توی جیبش کرد و دو تا شکلات، یکی به شکل قیافه دامبلدور و دیگری گرد و ساده بیرون کشید. سیریوس چوب جادویش را مقابل شکلات گرد تکان داد. لحظه ای بعد چهره لیلی روی شکلات ظاهر شد. شکلات را با لبخند به سمت جیمز گرفت:
-بیا... لیلی اونجاست. با دیدن این شکلات خوشحال میشه... در ضمن،
صدایش را پایین اورد و ادامه داد:
-نگران نباش. بهش نمیگم جادوی شکلاتو بلد نیستی.
جیمز چشمکی زد و شکلات را از دستش قاپید. به راهرو برگشت و لیلی را دید که روی سکویی کمی ان طرف تر از اسنیپ نشسته. لیلی با لبخندی گرم برایش دست تکان داد. با قدم های بلند به سمتش رفت. گفت:
-فکر کردم از دیدن این خوشحال بشی.
مشتش را باز کرد. لیلی با تعجب نگاهی به چهره ی روی شکلات انداخت. خندید و شکلات را گرفت. گفت:
-ممنونم. واقعا ایده ی جالبی بود. این جادوی خارق العاده چی هست؟
عرق شرم بر پیشانی جیمز نشست. دستی به گردنش کشید. به عقب نگاه کرد. سیریوس را دید که دلش را گرفته بود و می خندید. لب هایش را به هم فشرد. در مقابل نگاه منتظر و پرسشگر لیلی تنها توانست بگوید:
-خوب.....


خیلی خوب بود بانوی جوان.
البته استفاده از کلید اینتر و فاصله گذاشتن بین بندها باعث میشه خواننده راحت تر و با علاقه ی بیشتری پستت رو بخونه. توی ایفای نقش دوستان خوبی هستن که کمکت می کنن تا اینجور اشکالات جزئی رو برطرف کنی.
تایید شد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۱ ۱۸:۰۳:۵۵


پاسخ به: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#4
سپر مدافع من سموره...!!!



پاسخ به: اگر قرار بود با يكي از شخصيت هاي كتاب ازدواج ميكرديد ، آن شخصيت چه كسي بود ؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۶ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#5
مسلما رون... چون فوق العاده مهربون و شوخ و دوست داشتنیه و البته هیچ غرور و ادعای بیخودی نداره...!



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۶:۵۳ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#6
کلاه عزیز میدونم تو میدونی بهترین گروهو خودت برای من انتخاب کنی... اما بیشتر از همه مایلم تو گروه گریفندور عضو شم...



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۴ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳
#7
نام شخصيت انتخابي: میرتل گریان
گروه :راونکلاو
ویژگی های ظاهری و اخلاقی: عینکی... عینکی گرد و ته استکانی شبیه عینک هری.... همیشه گریان و نسبتا بداخلاق و رنجور
چوبدستی:خاکستر قلب اژدها
جارو: اذرخش
زندگینامه: میرتل گریان از خانواده ای اصیل بود. پدر وی یکی از بهترین جادوگران زمان خود و در واقع نویسنده کتاب های جادوی سیاه بود که پدر هری همواره از خواندن انها لذت میبرد. او خلق و خوی منزوی و گوشه گیری داشت و ترجیح میداد زمان خود را در اتاقش با کتابخانه اش بگذراند. پس از مدتی دفترچه خاطرات او به دست یکی از دوستانش افتاد و مایه ابروریزی شد. از این پس او برای فرار از دست نگاه های خیره و پچ پچ انها روزش را در توالت دخترانه و همراه کتاب مورد علاقه اش می گذراند. اما روزی دیدن باسیلیسیک، مار غول اسا و افسانه ای هاگوارتز سبب شد او جانش را از دست بدهد و تا ابد یک زوح سرگردان بماند. گویی او تا ابد محکوم به اشک و حسرت بود.

خوش اومدی به ایفای نقش.
تأیید شد.


ویرایش شده توسط hermion... در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۱ ۱۹:۲۲:۳۴
ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۱۱ ۲۱:۰۳:۳۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.