هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: :: میتینگ " غیر رسمی " نمایشگاه کتاب 94 ::
پیام زده شده در: ۰:۵۰ یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
#1
رفقا.. واسه جمع کردن ِ این داستان.. من خیلی صریح حرف میزنم. حالا هرکی خوشش میاد.. بدش میاد.. می خواد در موردش حرف بزنه یا نزنه بخونه، من فقط یه بار حرف می زنم.

1ولن که میتینگ ِ خیلی خوبی بود.. میتینگ بدتر از اینا رو هم تجربه کردیم، پس ایراد بنی اسرائیلی نگیرید.
2وم .. یه سری از بچه ها جدا شدن از جمع گویا.. اطلاع دادین به مدیر میتینگ که دارین جدا میشین؟ به مدیر اطلاع دادین یا به یه نفر دیگه؟
3وم.. آقای محترم مدیر میتینگ.. شما در طول میتینگ، برای سرحال آوردن بچه ها و جلب توجهشون چه کارهایی انجام دادی؟ اینو میشه واسه من شرح بدی؟
4م.. قضیه متفرق شدن از جمع بهمراه جیم موریارتی چی بوده؟ کی اصلن اجازه داده به شما که از جمع خارج شی؟
5م.. غر زدن سر " من تنها دختر این جمعم و محاصره شدم بین ملت سیبیل کلفت " چه صیغه ایه؟
6م.. غصه ی اینکه یه سری ها از جمع جدا شدن رو مدیر میتینگ باید بخوره، شما ملت چرا باید در موردش نظر بدین حتا؟
7م.. آقایون و خانم های محترم! من دیگه درس اخلاق که نباید به شما بدم.. یه سری اعمال و کارها شخصیه و به شخص مربوط میشه. واسه چی باید منشن شن؟
8م.. با شخص سامی مسیحا کسی مشکلی داره؟ دقت کنید.. نمی گم آبرفورث.. نمی گم وبمستر.. کسی با من مشکلی داره که اگه من ِ نوعی بیام توی جمع غیب شه یا حتا نیاد؟ هاه.. پس خدا نگهدار شما!


---..
میتینگ خوب بود، جمع خوب بود.. حرف زدیم و لذت بردیم. بچه ها هم متوجه شدن که جادوگران و سابقیه و مدیر و داستان و اینا همه ش بازیه و خیلی راحت لپ همدیگه رو کشیدن.
الان سوالی که برام پیش اومده اینه که مگه این میتینگ نبوده خیر سرمون؟ مگه بخاطر میتینگ جمع نشدیم دور هم؟ کجا ول می کنید می رید.. واسه چی می رید اصن؟ کتاب بخرید؟ دوستای دیگه تون رو ببینید؟ خصوصی حرف بزنید؟ شماره رد و بدل کنید؟ از جمع خوشتون نیومده؟ خشکه؟ مسخره س؟ تینیجریه؟ حوصله دیدن ریخت منو ندارید؟ دِ مشکلتون چیه خب؟!!

اصن هرچی، جدا می خواید بشید؟
خانوما.. آقایون! مسئولیت هماهنگی جمع به عهده ی مدیر میتینگه. از لحظه ای که اینجا اعلام می کنید که می خواید حضور داشته باشید توی میتینگ تا لحظه ای که از هم خداحافظی کنید بعد از میتینگ.. مسئولیتتون بعهده ی هماهنگ کننده میتینگه.. مگه نه اینه اگه گم بشید باید دنبالتون بگرده و پیداتون کنه؟ مگه نه اینه که باید وقت بزاره و گاهن روی تمایلات شخصیش پا بزاره که جمع رو راضی نگه داره؟ کی به شما اجازه داده بدون هماهنگی با مدیر جمع رو ول کنید و برید دنبال کار شخصی؟
دوستان ِ من.. بزرگ شید یکم! یه سری ها دارن بخاطر حضور 1 نفر توی اون جمع میان فقط.. یه سری ها بخاطر حضور 1 نفر حتا نشون نمیدن خودشونو توی جمع! اگه فقط به این جمله توجه کنید می فهمید که این جمع شدن ها وابسته س به نفرات! ول نکنید برید! می خواید برید ملتو با خودتون نکشونید. جایی اگه کاری دارید.. چمیدونم خرید می خواید بکنید همه با هم برید! نه اینکه من میرم برمیگردم.. همدیگه رو تحمل که نمی کنید!!

برادر من.. خواهر من.. آقای کامبیز دیوسالار.. خانم ریتاسکیتر.. مدیر محترم میتینگ. من چی گفتم شب قبل از برنامه؟ داری توی ذهن؟
مدیر میتینگ بودن لیدر شیپ می خواد.. قدرت بیان می خواد.. توانایی می خواد که اول میتینگ که هیچکس اون یکی رو نمی شناسه و سکوت کردن یخ مجلس رو آب کنی تا بتونن همدیگه رو بیشتر بشناسن. توانایی می خواد اگه موضوعی نبود واسه صحبت و جمع ساکت شد جوری حرف بزنی انگار همه چیز تحت کنترله و ساعتها می تونی ملتو به چالش بکشی جوری که گذشت زمان رو حس نکنن!
مرد حسابی ما می خواستیم واسه برنامه های بعدی شما رو بعنوان یه چهره ی شناخته شده سایتی بفرستیم رو استیج حرف بزنی واسه ملت. اومدیمو برقا رفت.. سیستم صوتی قطع شد! چل و پنج دقیقه باید برنامه بگردونی بدون امکانات.. چکار می کنی؟

این سوالو خیلی جدی ازت پرسیدم!

اینکه جمع متفرق شده یکی از دلایل اصلیش بخاطر عدم برنامه ریزی شما بوده! اینکه به جمع خوش نگذشته و ملت میگن " زیاد جالب نبود " تقصیر اون بابایی نیستش که ول می کنه میره.. بلکه خستگی و یکنواختی و مدام شدنشه.
خودت داری میگی به هاگرید گفتی بخندون جمعو.. این بابا هم نقشه رو سر و ته گرفته اشتباه برده یه امت رو که خنده ای درش نیست هیچ.. خستگی رو دوبرابر کرده.
من خیلی نا امیدانه باید بگم.. ریلی؟! فازتون چی بوده؟

آتنا داستان چیه؟
جمع رو ول می کنی بهمراه یکی دیگه.. یه درصد فکر نکردی ملت برداشت می کنن که شخص دیگه ای رو ترجیح دادی بهشون؟
اصلن این موارد خسته کننده بودن میتینگ به شما مربوط نمیشه، شما همون اول خودتو معرفی کردی و رفتی. واسه چی پس اصلن اومدی؟ یه سری ها بخاطر حضور تو اونجا بودن.. چطوری راضی کردی خودتو که بیخیال باشی دقیقن؟
اصلن برفرض که منتظر من بودی و گفتی میری وقتی من اومدم بهت خبر بدن. خب ینی چی الان؟ من چون شناخته شده م مثلن از اِلدرتِیل اومدم و بقیه هویجن؟ اصلن میدونی همین شناخته شدن ِ من بخاطر این بوده که خودمو به آب و آتیش زدم که یه جمعی رو دور هم جمع کنم همیشه؟ بهونه ت منم؟ من؟!!
نمیومدی اصن خب دخترم.. میرفتی با همون علیرضا از اول به کارات میرسیدی، اینکه فقط 1 روز می تونستی بری نمایشگاه.. چیزی که فقط و فقط مشکلی هستش که خودت باید حلش کنی.. به بقیه چه مربوطه؟

خانم راهین خانم.. شما شاید تجربه ت از منه نوعی کمتر باشه، اما سِنت از همه بیشتره. وقتی من رسیدم به جمع شما 5 نفر بودین و داشتی می رفتی. 5 نفر آدم کمه؟ سیبیل کلفت؟ جمع جادوگرا و شما تک ساحره؟ والا تو همون گروه وایبر تا وقتی من بودم که شاهد دل و قلوه تبادل کردن ِ یه جمع 12 نفره بودم.. حالا که حضوری شده شدن سیبیل کلفت؟ یه دختر 14-15 ساله یه اشتباهی کرده از جمع خارج شده، اعصاب خوردی و میگرن و خستگی و پا درد و گرسنگی و تشنگی و کوفت و زهرمارو نسبت میدی به یه دختربچه؟! موقعیت رو خوب دیدی که کاسه کوزه ها سر یه نفر بشکنه؟!
واسه من مشخص کنید فازاتونو همه.. اگه گزارش میتینگه.. که دیگه غر زدنتون چیه. اگه شوخی دارین می کنین که شوخی وقتی میدونین به طرف برمیخوره و جدی می گیره و نباس تو جای پابلیکی مثل اینجا گفت که اسمتون توی گوگل هم میره. اگه دلگیرین.. همین جمعی که غر داره میزنه شماره همدیگه رو دارین. چرا خصوصی مطرح نکردین؟!

ملت.. یه بابایی یه اشتباهی کرد و تموم شد.. ینی جمعتون انقد از هم دوره که بخاطر این اشتباه از هم می پاشید؟! انقد ظرفیتا پایینه ینی؟! همه غر میزنن؟! شمایی که غر میزنی، اگه جمع برات مهم بوده خودت می تونستی کاری بکنی اون وسط که دوباره جمع به بحث برگرده و بیخیال ِ تقلیل جمعیت بشن. انجام ندادی؟ خب این ینی اهمیت ندادی.. گفتی مدیر که من نیستم.. وظیفه ی مدیره اینکارو انجام بده. مدیر هم ناتوان تر از همه!!
پس غر زدن واسه چیه؟ شو آف می کنین؟! دردا و اعصاب خوردیاتون رو به نمایش میزارین؟ " آخ منم له له.. لعنت به تو آتنا! " ؟!!

گزارش هم می نویسید.. خب بنویسید! فلانی را به را میرفت دستشویی چیه دیگه! عـــــــــــــهههه ملت خجالت بکشید ینی چی این حرفا؟! حتمن گفته شده بز آبر پاچه ملتو دم در گرفته و ضمن عذرخواهی بخاطر جویدن شلوار دختره ایمیل شخصیش رو داده به طرف.. فقط مکتوب نیس!

نکنید بابا.. ینی چی؟!! از طریق همین تاپیک میتینگ و دسترسی آزادش صدها آی پی غیر عضو وارد سایت شدن! خونده میشه اینا.. به سخره می گیرن ما و شما رو.. محیط فرهنگیه.. کلی تعریف کردیم از میتینگا بخاطر فرهنگ بالای کاربرا.. همه رو دارید می برید زیر سوال! نکنیـــــــــــــــــــــــــد!!

برآوردی که من از جمع کردم.. ارتباطات اجتماعی متوسط رو به پایین.. عدم علاقه به مشارکت.. روابط عمومی و قدرت بیان عرف و ناکارآمده که به حلقه مدیریت ثابت کرد قضاوتش در مورد این سری دورهمی های غیر رسمی درسته، و حداقل ازین جمع مدیر دیگه ای انتخاب نمی کنیم.

برادرای من.. خواهرای من.. بزرگان.. عزیزان!
پشت ِ هر برنامه ای که برگزار میشه کلی از ملت دارن زحمت می کشن بدون هیچ چشم داشتی! دست کم نگیرید!!
ینی من باید پابلیک اعلام کنم که همین تولد پارسال توی محاسبات سفارش غذای دوستان به مشکل خوردیم و بدون اینکه کسی بفهمه چهل درصد فاکتور رو از جیب دادیم؟! ینی باید بگم یه سری ها حتا پول غذای خودشونو حساب نکردن؟!
پس بعد ِ این همه سال و این همه ضرر.. من ِ مسیحا اینجا چه غلطی دارم می کنم؟! چرا دور نمی کنم از خودم ضررو مثلن؟!

بابا یکم کوتاه بیاید خداییش.. جمع جادوگرانی ها رو می بینم بعد ِ این مدت اینطوریه.. بعد از اونور ملت رفتن یه گروه زدن تو فیس بوک واسه طرفدارای هری پاتر.. پاشدن اومدن غرفه ی ما.. دو تا دختر کلن و 9 تا پسر! خیلی راحت و با خنده و شادی با هم حرف زدیم و همه مشارکت کردن.. نه کسی غر زد، نه کسی گفت تو چرا بزرگی تو چرا کوچیک.. یکی گفت فلان جا کار دارم همه با هم رفتن.. والا که آزاده پاترو بچه های دمنتور خوب می شناسن و هم سنش از شما پایین تره هم تجربه ش. تا منو دید شناخت و بعد ِ دو دقیقه یادم اومد فقط 1 بار این خانومو من توی اکران ِ هری پاتر دیدم.. نشست مشترک دمنتور و جادوگران. خیلی راحت سلام و احوال پرسی.. بدون در نظر گرفتن سن و وجهه و تفاوت ها.

مشکل شما چیه؟!

ببینید دوستان..
بیاید واقع نگر باشیم. منی که میام این ایرادا رو از شما میگیرم.. خودم این ایرادا رو داشتم.. و شاید هم دارم هنوز. قضاوتش با شما.. کسی که میگه چرا رفتی و نمی تونه کنار بیاد.. ینی خودش هم غیبش خواهد زد. کسی که میگه خسته کننده بود.. ینی خودش هم اگه مسئول میتینگ بود کار خاصی در قبال بهتر کردن جو نمی کرد.. چون این شخص مسئولیت پذیر نیست و فرق میزاره بین اینکه کی دوسته و با کی تازه آشنا شده.
ما نمی تونیم با هم کنار بیایم..! متاسفم.

و اینکه فرض کنید من یه کاربر عادی ِ عادی هستم. بدون دسترسی مدیریت. همینطور هم خواهد بود..
کسی اینجا با من مشکلی داره؟ مشکلت چیه.. بیان کن! کاملن هم پابلیک بیان کن.. ینی من از هر سیکرتی که واسه خودم دارم میگذرم.. و از وجهه م .. از آبروم توی این همه سال میگذرم تا به همچین شخصی جرات بدم بیاد و یه جای امن بشینه و کاملن مجازی.. مشکلی که با من داره رو واسه همه بیان کنه.
خلاصه اینکه.. دوست ِ من، اگه اومدی.. من قول میدم کاری کنم که از دل شما در بیاد. ولی اگه نیومدی و تو دلت نگه داشتی.. اگه به گوش ِ من برسه که جایی پشت سر بنده حرفی زده شده با هم خوب رفتار نخواهیم کرد هاا! اسم منو گوگل کن حداقل قبل از حرفایی که قراره بزنی.

محتوای پست بنده تا اینجا.. دلگیری شخصی خودم، فقط بعنوان ِ یه کاربر.. و یه دوست بود. کسایی رو هم که اسمشون رو آوردم بهشون کاملن نزدیکم و در این حد می بینم رابطه مون رو که موقع تذکر دادن بهشون از فعل مجهول استفاده نکنم. بیجا می کنن مشکلی داشته باشن با این قضیه.

اعلان مدیر:
جادوگران ازین به بعد چیزی به عنوان میتینگ غیر رسمی نخواهد داشت.

پانویس: تاپیک قفل میشه و پست های مربوط به بعد از میتینگ بزودی حذف میشن.

وسلام
سین.میم
آبر


تصویر کوچک شده

" درباره ی اَلـــی "
بز محبوب من اَلکســــاندر


پاسخ به: :: میتینگ " غیر رسمی " نمایشگاه کتاب 94 ::
پیام زده شده در: ۰:۱۲ جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
#2
سلام
مرسی از ریتا که این تاپیک رو زد و یه باری رو از رو دوش من ورداشت.
من صرفن اومدم یه نظارت کنم روی برنامه و چنتا مورد رو گزارش و رفع زحمت کنم.

رفقا..
ببینید.. چرا انقدر سخت می گیرین همه چی رو؟
اینکه جمع پسرونه یا جمع دخترونه.. در هر صورت همه یا اکثر کسایی که اینجا هستیم رو جمعی تشکیل داده که کتابخونن، و از بین این همه ژانر فانتزی رو انتخاب کردن.. یه ژانر خاص و خیلی کم مخاطب توی ایران. پس این اطمینان رو بهتون میدم جمعی که قراره باهاش روبرو بشین افرادی هستن که حداقل از لحاظ فرهنگ اجتماعی، سر و گردنی بالاتر از عوام هستن. مدرک و پرووف و این صحبتا هم اگه نیاز باشه.. خود بنده مدرکم! دوازده ساله داریم اینکار رو انجام میدیم.. نگران چیزی نباشید.

یادمه یکی از دوستان هم خصوصی این سوالو از بنده پرسیدن در مورد فضای میتینگ ها و آدمایی که حضور دارن.. که-نمی خوام اسم بیارم- خودشون صلاح بدونن تایید می کنن. این یه ور ماجرا./

ور دیگه ش اینکه.. مطمئن باشید زمان 2 ساعته میتینگ به سرعت برق و باد میگذره، حالا با هر بهانه و اکسکیوزی که واسش بیاریم.. ولی یهو ساعتو نگاه می کنین که نیم ساعت چل دقیقه هم از زمان ِ اعلام شده گذشته. بزارید مدیر میتینگ نگران نشون دادن سرعت ِ گذشت زمان باشه.. شما فقط تشریف ببرید و امیدوارم لذت وافی و کافی هم ببرید.

سوم.. در مورد جنسیت!
ما با بچه های قدیمی، همه ساله بدون اینکه انقد برنامه بریزیم، خیلی خودجوش و معمولن هم از طریق شبکه های اجتماعی با هم هماهنگ میشیم و همدیگه رو می بینیم. منتها عکساش رو چون خصوصی بودن و بهونه ی جمع شدنمون هم سایت نبوده، هیچوقت روی سایت نذاشتیم، ولی خب اگه دسترسی داشته باشین به اینستای دوستای قدیمی حتمن پیدا می کنین؛ توی اکانت شخصیمم هستش.

لذا قبلن هم به ریتا گفتم که شما میتینگ بزارید و ما هم بهتون می پیوندیم.
توی جمعمون هم پسر هست، هم دختر.. اگر نگرانی باز هم وجود داره.. فکر می کنم منشی بنده به تنهایی حضور محترم چندین خانوم رو پر خواهد کرد که قبلن دوستانی که با بنده میتینگ بودن با ایشون آشنا شدن.

طبق عادت هرساله، مهمان به همراه خواهم داشت از جمع های غیر جادوگرانی و البته فانتزی که بتونیم یه صحبتی بکنیم.. ایده بدیم و با همدیگه آشنا شیم.

حضور پدرها.. مادرها.. همراهان فانتزی دوست یا غیر فانتزی دوست بلامانع هستش و خدا رو شکر تابحال کسی از ما ناراضی نبوده.

مورد چهارم.. برنامه!
خب چون احتمالن برنامه ی خاصی در نظر ندارین.. بنده همونطور که دوستان هم اشاره کردن پیشنهادم بعد از آشنایی و صحبت، حرکت جمعی به سمت انتشارات تندیس و آذرباد هست که سابقه دارن در زمینه ی نشر کتب مورد نظر ما.. اگه مقدور باشه (با توجه به حضور خانم اسلامیه و آقای جعفری مترجمای محترم ) در حد 4-5 سوال مهم و مختصر که محدود باشه به ژانر و مجموعه ازشون می پرسیم، این مصاحبه جمعی فیلم برداری میشه و فیلمش هم روی سایت قرار می گیره. بعدش هم بسته به نظر خود بچه ها یه پذیرایی مختصر که مسلمن خودمون باید هزینه ش رو متقبل شیم.. عکس های رویداد و خداحافظی.

حالا دیگه اون وسط کسی نظر داد جرات-حقیقت بازی کنین.. آب رو سر همدیگه بریزین و امثال این برنامه های دقیقه 90ــی!! دیگه با خودتونه.

مورد پنجم.. محل تجمع!
جایی که پیشنهاد میدم جمع شین با توجه به تجمع افراد در روزهای پایانی نمایشگاه:
از در مترو مصلی (دقت کنید شهید بهشتی نه! مصلی! ) که خارج بشید، امتداد مسیر سمت راستتون یه فضای سبزه که معمولن تراکم جمعیت کمتری داره و صدا به صدا میرسه. بخوام نشونه بدم.. یه اتوبوس زرد رنگ هست که ازش واسه اورژانس و فعالیت های اینچنینی استفاده میشه همه ساله.. این اتوبوس دقیقن روبروی فضای سبزیه که عرض کردم.
باتوجه به اینکه تلاش مسئول میتینگ در جمع آوری شماره همراه هاتون ناکام خواهد موند، از نظر بنده منطقی ترین روش همینه.

مورد ششم.. زمان!
در مورد ساعت برگزاری، دوستان توجه کنید که هرکسی بخواد بیاد نمایشگاه مسلمن تنها و تنها برای میتینگ نخواهد اومد. دو ساعت هم که زمان رزرو شده میتینگه.. با این اوصاف اگه ساعت 6 ( که گفته شده بود ) بخواید شروع کنید.. ساعت 7:30 غروب آفتابه و به شب می خورید!
برنامه رو بزارید واسه ساعت 3:30 که تا 4 اکثر دوستان جمع شن و تا 6 تموم شه که قبل از غروب آفتاب به بازدید هم برسین.

در مورد تاریخ نظری ندارم، بنده و کادر همراهم امسال مشارکت علنی داریم در برگزاری نمایشگاه و همه روزه در دسترس خواهیم بود.

مورد هفتم.. توجیهات!
1. از مدیر میتینگ خواهش می کنم شماره ش رو توی همین تاپیک اعلام کنه که دوستان در صورت مشکل-دیرکرد- گم شدن و این قبیل داستانا بدونن با کی تماس بگیرن.

2. رفقا.. این میتینگ فقط دورهمی ِ یه جمع دوستانه س و هیچگونه | هیچگونه ارتباط مستقیمی با سایت نداره. بنده هم اگه خدمتتون برسم نه در سیمای مدیر ِ مِنو بدست، که در قالب یکی از دوستاتون میام و این چیزی رو رسمی نمی کنه.

3. با توجه به حضور پلیس محترم و مردمی در نمایشگاه بخصوص اطراف درهای ورودی و خروجی، توصیه می کنم پوشش مناسب داشته باشین و این فقط مربوط به خانوما نیست! جدی بگیرید!!

4. احتمالن توی میتینگ عکس و فیلم گرفته میشه، اگه معذورین ازین بابت خیلی صریح و راحت بگین به مسئول میتینگ تا تصویری از شما گرفته نشه. این اعتماد هم میدم که عکس و فیلم احتمالی، فقط و فقط از طرف گالری سایت و صفحه هات شبکه های اجتماعی اختصاصی سایت منتشر میشه و نشر هرگونه عکس و فیلم تا قبل از انتشار از طرف سایت، بصورت شخصی ممنوع هستش و با فرد خاطی طبق مصوبات جرائم رایانه ای برخورد میشه. ( توی میتینگ قبلی این موضوع رو متذکر شدم و باز بعضی از دوستان کار خودشونو کردن؛ لطفن بیاید به قوانین پایبند باشیم : ) ).

در آخر هم از تمام دوستایی که باعث و بانی این اتفاق خوب میشن تشکر می کنم و عذرخواهی می کنم اگر بصورت مستقیم حضور نخواهم داشت. ایشالا برید و بهتون خوش بگذره و دستمایه ش یه بغل کتاب خوب، دوستی های مستحکم و خاطره های شاد باشه.

خنده رو گسترش بدین دوستان : )
شاد باشید..
س.م


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۱۱ ۰:۲۰:۱۰

تصویر کوچک شده

" درباره ی اَلـــی "
بز محبوب من اَلکســــاندر


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۹:۲۱ سه شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
#3
میس گانت

ازون جایی که برنامه ریزی اینکارا با منه خودم جواب میدم، جواب دوستان دیگه رو طبق صلاحدید خواهند داد.

ما هر سال یه همچین قراری داریم.. منتها ازونجا که مسئولیتی به عهده ی شخصی نیست، پذیرایی نداریم، جایی رزرو نمیشه و همه چی دوستانه س، بچه های قدیمی دور هم جمع میشدیم.

در هر صورت هم از ما.. و هم از گروه پادکست دمنتور واسه تهیه گزارش حضور دارن توی نمایشگاه.. بنده م که آبزرورم و هر روز هستم مطابق با ساعات کاری فستیوال. حالا اگه دوست دارین دور هم جمع بشین.. مشکلی نیست، اما از طرف سایت حمایت نمیشه و رسمی نیست.

می تونید با دوستانتون صحبت کنید و اگه تعدادتون بیش از 5 نفره تاپیکش رو توی قدح اندیشه بزنید و با بچه های دیگه هماهنگ کنید.

اگه زمانبدی و هماهنگی تون قطعی بود ایشالا ما و دوستان قدیمی هم درش شرکت می کنیم.
صرفن اینو اعلام کنید که میتینگ غیر رسمیه.

شاد باشید.


تصویر کوچک شده

" درباره ی اَلـــی "
بز محبوب من اَلکســــاندر






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.