به تندی قدم بر میداشت. به دنبال جایی خالی و خلوت بود. به سرعت وارد دستشویی متروک طبقه دوم شد. در را به شدت کوبید و به سرعت به سوی دستشویی ها رفت و به دیوار یکی از آن ها مشت زد و از روی خشم و ناراحتی فریادی زد:
- نهههههههههههههههه.
صدایش در دستشویی پیچید. سرش را به دیوار تکیه داد و شروع کرد به گریستن. میرتل، روح دستشویی سرش را از دیواری که در پشت سر دراکو بود بیرون آورد. با صدای گرفته و غمگین همیشگیش پرسید:
- چیزی شده دراکو؟ چرا ناراحتی؟
دراکو که از حضور ناگهانی میرتل ترسیده بود از جا پرید.به آرامی برگشت و به سر میرتل که در دیوار بود نگریست. میرتل به نرمی از دیوار بیرون آمد ودر مقابل دراکو ایستاد. سوالش را با لحنی ملایم تر تکرار کرد:
- چیزی شده؟
دراکو سرش را پایین انداخت و چشمان خاکستری رنگش را بست و زیر لب گفت:
- شکست خوردم. از پسش بر نمیام. از اولم نباید قبول میکردم.
میرتل چند قدم به دراکو نزدیک شد. سرش را کج کرد و به پسرک نگاه کرد. با لحنی که سعی میکرد دوستانه باشد گفت:
- ولی مجبوری این کار رو انجام بدی. یادت نره که خانوادت پیش اونن. اگه این کارو نکنی اونارو میکشه. همون جور که منو کشت اونارم میکشه. پس ازت میخوام تمام تلاشتو بکنی.
دراکو سرش را بالا آورد. به چشمان دخترک نگریست.در چشمان دخترک اشک حلقه زده بود ولی باز هم لبخند می زد. دراکو با لبخندی ملایم جوابش را داد و سرش را به نشانه موافقت تکان داد و به آرامی از دستشویی بیرون رفت.
.................................................................................................................
با سلام.
میخواستم بدونم میشه یه شخصیت من دراوردی برای خودم درست کنم؟ اسم این شخصیت آنا است و خواهر لرد ولدومرت است. میخواستم بدونم میشه این شخصیت رو داشته باشم یا نه؟
در خصوص پست شما هم به نظر میاد علی رغم اینکه از قلم خوبی برای توصیف برخوردار هستین اما چندان با شخصیت های داستان نتونستین ارتباط برقرار کنید.
دراکوی پست شما چندان شبیه دراکویی نیست که شناخته شده و همینطور میرتل داستان شما دیگه اون دختر گریان و غرغروئی نیست که می شناسیم.
در ضمن کمی با اینتر مهربان تر باشید!
تایید شد.
مرحله اول:گروهبندی.
مرحله دوم:معرفی شخصیت.
در خصوص سوالتون باید عرض کنم خیر.الزاما شخصیتی که معرفی میشه باید از شخصیت های کتاب باشه که از این لیست قابل مشاهده ن.در غیر اینصورت تایید نمیشه.